مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات

چرا معاملات این روزهای بازار سرمایه بی رمق است؟
سرمایه های جدید برای ورود به بازار سهام نیاز به محرک قوی و قدرتمندی دارند.
- با اشاره به این که پیش بینی رفتارنوسانی نماگراین بازار سرمایه به یکی از سخت ترین کارها در جمع فعالان بورسی تبدیل شده است، گفت: شاخص بازار سهام که در هفته آخر اردیبهشت ماه پس ازچند روز درگیری با سطح 6/ 1 میلیون واحد موفق به عبور از مرز روانی مزبور شده بود تنها یک روز توانست در این قله جولان دهد، به طوری که در ادامه تحت تاثیر عوامل اقتصادی و سیاسی از مسیری که در پیش گرفته بود عقب نشست.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: به این ترتیب ناکامی دماسنج بازار از صعود به ارتفاعات بالاتر و تاثیرپذیری سهامداران از انتشار گزارش های ضعیف تر از انتظار اغلب شرکت ها در زمستان پارسال نه تنها از خوش بینی های قبلی نسبت به احتمال تداوم رالی صعودی در کوتاه مدت کاست، حتی خروج بخش دیگری از پول های حقیقی و سهامداران خرد از بازارسرمایه را رقم زد.
وی اضافه کرد این درحالی است که افزایش انتظارات تورمی در اردیبهشت ماه سبب سناریوهایی درخصوص امکان تداوم رشد قیمت سهام در ماه های بعد از آن شده بود، با این حال در هفته های گذشته با کاسته شدن از قدرت تاثیرگذاری چند محرک اصلی از جمله رشد قیمت دلار" و تشدید انتظارات تورمی ناشی از افزایش قیمت کالاهای اساسی و ادامه خوش بینی ها برای احیای برجام، بازار سهام با کاهش ارتفاع مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات عملکرد قابل قبولی از خود به نمایش نگذاشت.
آقابزرگی در خصوص دلایل به وجود آمدن شرایط فعلی بازار سهام گفت: جدا از این موضوع که معامله گران بورسی همچنان واهمه بزرگی نسبت به عبور از ابرکانال 6/1 میلیون واحد دارند به صراحت می توان به نقش عوامل خارجی در ایجاد روند رو به افول بازار اشاره کرد.
وی اذعان داشت: سرمایه های جدید برای ورود به بازار سهام نیاز به محرک قوی و قدرتمندی دارند، اما اتفاقات مرتبط با اخبار "اقتصادی و سیاسی کشور در هفته های گذشته نشان می دهد که این عوامل تا چه میزان سد راه ورود سرمایه های جدید به گردونه معاملات سهام شد.
آقابزرگی با بیان این که بازار سرمایه درمیان سایر بازارهای دارایی معمولا بیشترین و سریع ترین واکنش را به رخدادهای مختلف نشان می دهد، تصریح کرد: این موضوع بارها در دو سال گذشته تکرارشده و نمی توان از کنار آن به سادگی عبور کرد.
وی ادامه داد: بازار سرمایه به غیر از چالش های درونی با چند چالش مهم خارجی دست و پنجه نرم می کند که در این میان نقش سیاستگذاران اقتصادی و سیاسی در ایجاد اختلالات به وجود آمده به مراتب بیشتر از سایر عوامل است.
کارشناس بازار سرمایه افزود: دخالت در سازوکار قیمت ها، وضع تعرفه های صادراتی، دستکاری قیمت دلار"، کنترل و مدیریت دستوری نرخ فروش شرکت ها، توجیه ناپذیری عرضه های اولیه در برخی زمان ها، انتشار بی رویه اوراق و تعیین تکلیف در حوزه قیمت تمام شده محصولات از یک سو و از سوی دیگر التهابات ایجاد شده در سرنوشت مذاکرات هسته ای کشور روند صعودی بازار سهام که به طور آهسته و پیوسته دنبال می شد را با دست انداز مواجه کرده، به گونه ای که این بازار در هفته های اخیر لطمات بسیاری را تحمل کرده است.
وی با بیان این که این اتفاقات آن دسته از سرمایه گذارانی که از تجربه کمتری برخوردارند را به سمت درهای خروج سوق داده است، اضافه کرد: در حقیقت برخی تحرکات منفی از جانب سیاستگذار خروج پول حقیقی را رقم زده است.
آقابزرگی تاکید کرد: خروج حقیقی های غیرحرفه ای و کاهش ارزش معاملات در حالی ادامه دارد که شرایط کنونی نیز می تواند تبعات منفی بیشتری برجای بگذارد.
از طرفی دولت بر اجرای اصل 44 تاکید می کند و از طرفی دیگر با بزرگ شدن دولت سیاستگذار برای تامین منابع بیشتر دست به اقداماتی می زند که به ضرر سرمایه گذار بورسی تمام می شود.
وی گفت: در چنین وضعیتی دولت برای پوشش کسری های مالی خود بازارسرمایه را هدف قرار می دهد.
هرچه بدنه دولت گسترش یابد منابع بیشتری نیاز است.
برای جبران این کسری ها سیاستگذار تصمیماتی اتخاذ می کند که در نهایت بر سرعت خروج سهامدار از بازار سرمایه منجر می شود.
این روند کاهش ارزش پول ملی در 6 ماه دوم سال را رقم خواهد زد.
اتفاقی که مسیر بازار سرمایه را به سمت نزول خواهد کشاند.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، خروج منابع مالی از بازار سرمایه این حجم از دارایی را به سمت بازار های زیرزمینی سوق خواهد داد و تبعات ناخوشایندی در اقتصاد و بازار سرمایه خواهد داشت.
پیش بینی بازار سهام امروز 21 خرداد
شاخص کل بورس تهران فاصله حدود 80 هزار واحدی با مقاومت مهم خود دارد و تا زمانی که موفق به شکست این مقاومت نشود، سرمایه گذاران محتاطانه دست به معامله می زنند.
به گزارش پرسون، بورس تهران در شرایطی قرار دارد که اکثر تحلیلگران معتقدند باید رشد داشته باشد، اما فعلا نشانه های رشد در آن مشاهده نمی شود. با توجه به تورم موجود در کشور و افزایش نرخ ارز که تاثیر مستقیم بر سود برخی شرکت ها می گذارد، بورس باید حرکتی رو به بالا داشته باشد اما فعلا مدتی است بازار با شیب ملایم در حال حرکت به سمت پایین است و ارزش معاملات هم با کاهش مواجه شده است.
البته در این میان ابهاماتی هم وجود دارد که کار را برای تحلیلگران سخت می کند و پیش بینی شرایط آینده برای آن ها دشوار می شود. به جز مسائل مربوط به مذاکرات هسته ای، مورد مهم دیگری هم وجود دارد که فعلا تحلیلگران توانایی پیش بینی وضعیت شرکت ها را ندارند. قطعی برق در تابستان که احتمالا گریبانگیر صنایع می شود، تحلیل کردن را درمورد وضعیت شرکت های بورسی دشوار کرده و مشخص نیست در چند ماه پیش رو صنایع چقدر با قطعی برق مواجه می شوند.
سایه سنگین قطعی برق بر سر صنایع
قطع برق در صنایع به معنای کاهش تولید است و کاهش تولید، کاهش سودآوری را به همراه دارد. به همین دلیل است که برخی صنایع با وجود ارزنده بودن سهام شرکت های آن، همچنان یا درجا می زنند یا در حال افت قیمت هستند.
اما به طور کلی و با بررسی پارامترهای مختلف در بازار روزهای گذشته، نکته مهم دیگری نیز به چشم می آید که این موضوع، کاهش ارزش معاملات است.
در روز چهارشنبه که آخرین روز معاملاتی بورس تهران بود، ارزش معاملات خرد به 3250 میلیارد تومان کاهش یافت که این رقم پایین ترین عدد معاملات بازار سهام در سال 1401 است.
در انتظار افزایش ارزش معاملات
بورس برای اینکه رشد کند نیاز به رشد ارزش معاملات دارد و اینکه ارزش معاملات مدتی است وارد روند کاهشی شده، معنای خوبی برای معامله گران ندارد و باعث می شود آن ها با احتیاط فراوان وارد معامله شوند.
خروج پول هم در هفته گذشته در تمام روزهای معاملاتی اتفاق افتاد و علاوه بر آن، شاخص قدرت خریداران حقیقی با وجود بهبود نسبت به روز دوشنبه گذشته، همچنان در وضعیتی است که برتری جزئی فروشندگان را نشان می دهد.
در چنین شرایطی پیش بینی می شود بورس تهران در معاملات امروز دچار افت یا جهش شدید نشود و نوسان قیمت ها به صورت محدود باشد. این معادله می تواند درصورت بالا رفتن ارزش معاملات برهم بخورد.
سرنوشت تلخ در انتظار ارز و سکه؛ تاثیر قطعنامه شورای حکام بر بازار / موج خبری در بازار دلار
کبنا ؛سیدمصطفی هاشمیطباسیدمصطفی هاشمیطبا در یادداشتی نوشت: حسب آنچه رئیسکل بانک مرکزی اعلام کرده است، هیئت وزیران اختیارات جدیدی به ایشان تفویض کرده تا بازار ارز را مدیریت کنند. این مدیریت یعنی آنکه مطابق شیوه بسیار ناپسند گذشته بانک مرکزی، اسکناسهای دلار و یورو موجود در بانک مرکزی به بازار سرازیر شود و هرکس بتواند بهازای شماره ملی مبلغ هزار دلار (یا یورو) از بانک مرکزی ارز دریافت کند. این یعنی تداوم سیاستهای گذشته که حسب اعلام آقای عبدالناصر همتی، رئیسکل سابق بانک مرکزی، در سالهای گذشته بالغ بر 350 میلیارد دلار ارز به بازار تزریق کرده است.
همگان بهخوبی میدانند که ارز پخششده در بازار را قاچاقچیان کالا و خارجکنندگان سرمایه کشور جمعآوری و به خارج از کشور ارسال میکنند. طبق اعلام بانک مرکزی میزان خروج سرمایه از کشور در ششماهه ابتدای سال 1400 بالغ بر ششمیلیارد دلار بوده یعنی سالانه بالغ بر 12 میلیارد دلار، درحالیکه سرمایهگذاری خارجی در همین مدت در ایران فقط دومیلیون دلار بوده است.
همه دولتهای گذشته فکر میکردند که با تزریق ارز به بازار قیمت ارز را کنترل میکنند؛ درحالیکه از قبل 350 میلیارد دلار تزریق ارز به بازار قیمت دلار از 70 ریال سال 57 به 320 هزار ریال در سال جاری رسیده است یعنی چهارهزارو 500 برابر و بهعبارت دیگر هر سال بهطور متوسط قیمت دلار در بازار ارزی صد برابر شده است؛ یعنی این سیاست باعث خروج سرمایه و توانمندشدن قاچاقچیان شده و قیمت ارز را هم افزایش داده است.
متأسفانه مدیران بانک مرکزی ارزش ارز خارجیای را که به مثابه خون اقتصاد هر کشور است، نمیدانند و فقط دلخوش به آناند که بگویند مدیریت بازار ارزی کشور را دارند.
تأسفبار آن است که مدیران بانک مرکزی خود شاهدند که ارزهای متعلق به ملت ایران در کشورهای خارجی چگونه توقیف یا مصادره میشود و حتی طلب حقی که از انگلستان بوده و وصول شده، بهنوعی در بانکهای عمان به ودیعه مانده است اما در عین نیاز کشور به ارز، دستودلبازی به نفع قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه را صورت میدهند. این در حالی است که بخشهای مهم اقتصادی کشور برای دستیابی به ارز خارجی دچار مشکل حاد هستند و ما بهجای مدیریت مسائل کشور ارز گرانبهای کشور و خون اقتصاد را به دست قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه میسپریم. اگر میخواهید بدانید چطور به مطلب زیر که یکی از صدها یا هزاران مشکلات کشور است، توجه کنید.
هر نیروگاه برق فسیلی هزار مگاواتی در کشور (حدود 50 هزار مگاوات نیروگاه فسیلی داریم) سالانه حدود 900 میلیون دلار سوخت فسیلی اعم از نفت کوره یا گاز مصرف میکند و این برای 50 نیروگاه فسیلی سالانه برابر با 45 میلیارد دلار میشود؛ درحالیکه برای تبدیل این نیروگاهها به نیروگاهی با راندمان حدود دوبرابر نیاز ارزی خاصی وجود دارد و بانک مرکزی نوعاً اظهار نبود ارز میکند. تمام کوشش دشمنان ما برای محدودکردن توان ارزی ایران است و حتی به دزدی دریایی نیز دست میزنند اما ما ارز خارجی را که به زحمت فوقالعاده به دست میآید، تقدیم قاچاقچیان و صادرکنندگان سرمایه میکنیم تا غمی در وجود آنها پیدا نشود.
درحالیکه دولت ارز موردنیاز مردم (از قبیل کالاهای اساسی و پروژههای عمرانی) را تقبل میکند، باید به این ادراک رسیده باشد که متقاضیان ارز یا بازار آزاد چه کسانی هستند و اگر نیاز معقول باشد، آن را تأمین و اگر نامعقول باشد، نسبت به آن بیطرف باقی بماند.
کمی به گذشته بازگردیم و سرنوشت ملوانان کشتی سانچی را به یاد آوریم؛ کسانی را که یک بمب بالقوه را هزاران کیلومتر همراهی میکردند تا معادل ارزی آن به صندوق بانک مرکزی برای نیازهای مردم بنشیند. مانند پایمردی مردان سانچی در همه حملونقلهای نفتی وجود دارد. حال ما ارزی را که با این زحمت و به ازای خون جوانان کشور ایجاد شده، با خوشخیالی به حلق قاچاقچیان و صادرکنندگان سرمایه میریزیم تا مثلاً قیمت ارز در کشور ما رشد نداشته باشد. باید در شرایط سخت تحریم و وجود بحران حتماً بیندیشیم که خون اقتصاد را در کجا هزینه کنیم و چگونه آن را مدیریت کنیم. در اینجا مدیریت معنی میدهد و نه آنکه ارزپاشی در بازار را مدیریت بنامیم.
متأسفانه این اولینبار نیست که با وجود سیاستهایی که به تحریم ما منجر شده است، نوعی وادادگی را در سیاستهای داخلی ملاحظه میکنیم. اگر سیاستهای خارجی ما براساس مقاومت و استقلال مطرح است، در داخل هم باید سیاستهای ما چنین باشد و از هر نوع وادادگی و سیاستهای تضعیفکننده اقتصاد پرهیز کنیم. بههرحال سیاستهای پولپاشی و ارزپاشی در جامعه سالهاست که ادامه مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات دارد و از آن جز انبوه نقدینگی، تورم و ضعف در تأمین نیازهای جامعه نصیب ما نشده است.
موج خبری در بازار دلار
قطعنامه شورای حکام علیه ایران بهدلیل «همکاری نکردن با آژانس» به تصویب رسید. برخی معامله گران دیشب با برجسته کردن این خبر سعی می کردند که با بالا بردن جو روانی افزایشی، زمینه را برای بازگشت اسکناس آمریکایی به کانال جدید فراهم کنند.
اکوایران نوشت، دیروز دلار در ابتدای روز وارد مرز جدید شد ولی به سرعت با سودگیری برخی از معامله گران به سطح پایین تر برگشت.
برخی معامله گران عنوان می کردند که قطعنامه شورای حکام نشان گر تغییر مواضع آمریکا و اروپا در قبال ایران است و حتی احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم های سازمان ملل را مطرح می کردند. از این زاویه دید، افزایش تنش ها و محدودیت ها می تواند زمینه ساز رشد بیشتر قیمت اسکناس آمریکایی شود.
با این حال بخشی از معامله گران باور دارند که قطعنامه شورای حکام به شورای امنیت ارسال نشده است و این موضوع می تواند نشان دهد که هم چنان می توان از پیچ اختلاف های هسته ای عبور کرد. این گروه معتقدند عدم ارسال این قطعنامه به شورای امنیت و افزایش عرضه بازارساز در روز جاری حتی می تواند موجب شود که دلار افت بیشتری را تجربه کند.
با این حال بیشتر معامله گران ارزی باور دارند که حداقل در ابتدای روز پنج شنبه، قدرت بازار بیشتر در دست افزایشی ها خواهد بود و آن ها یکبار دیگر اسکناس آمریکایی را به سوی کانال جدید هدایت خواهند کرد.
شکست محدوده حساس در بازار سکه
دیروز سکه امامی توانست در مقطعی به بالای محدوده حساس ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی قدم بگذارد. تحلیل گران فنی باور دارند در صورتی که فلز گران بهای داخلی بالای محدوده یاد شده باقی بماند، با فشار بیشتر خریداران با سرعت افزون تری در مسیر افزایشی قدم خواهد برداشت.
برخی از سکه بازان با توجه به افت دلار در معاملات پشت خطی، انتظار دارند که سکه امامی نیز در روز جاری در مسیر نزولی قرار بگیرد. معاملات فردایی بازار سکه تعطیل شده است و واکنش این بازار به افت قیمت دلار در بعدازظهر روز گذشته قابل رویت نبود. با این حال معمولا سکه نوسانات قیمت دلار را جدی می گیرد.
در حالی که بخش محدودی از معامله گران انتظار دارند سکه در روز مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات جاری در مسیر نزولی قرار بگیرد، گروه بزرگ تری از احتمال ادامه نوسانات افزایشی در این بازار سخن می گویند. آن ها اعتقاد دارند که به واسطه صدور قطعنامه در شورای حکام بر علیه ایران، جو هیجانی افزایشی در بازار در ابتدای روز جاری شکل خواهد گرفت و سکه خود را بالای محدوده ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تثبیت خواهد کرد. با این حال مسلما مساله مهم برای بازیگران بازار سکه، واکنش دلار نسبت به قطعنامه شورای حکام است. در صورتی که اسکناس آمریکایی به بالای محدوده تاریخی جدید نفوذ نکند، در بازار داخلی نیز سکه بازان با احتیاط رفتار خواهند کرد و خبری از تثبیت این فلز گران بها بالای محدوده ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان نخواهد بود.
چرا ناز شمش خریدار دارد؟!
با توجه به اینکه تقاضای سکه و شمش در بازارهای مالی چند برابر شده است، هنوز برخی سرمایهگذاران در کنارگذاری داراییهای کاغذی تردید دارند.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز ، موج خرید فیزیکی طلا و نقره توسط سرمایهگذاران طی دو سال گذشته مطمئناً بر بازارها تأثیر گذاشته است.
تقاضای خردهفروشی برای سکه و شمش اکنون چند برابر چیزی است که قبل از شیوع کووید و انتخابات ریاست جمهوری 2020 وجود داشت. ضرابخانهها و پالایشگاهها همچنان در حال کار برای افزودن ظرفیت کافی هستند.مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات
در حالی که سرمایهگذاران آمریکایی در کل ممکن است در مورد پرتفوی خود کمی بیشتر عصبی باشند، اکثر آنها همچنان به مشاوران مالی خود گوش میدهند. تصمیم برای کنارگذاشتن برخی از داراییهای کاغذی و خرید شمشهای فیزیکی همچنان یک حرکت رادیکالی و پر ابهام به نظر میرسد. فقط بخش کوچکی برای ساختن آن آماده است.
گلدباگهای ( طرفداران خرید و نگهداری طلا به عنوان تضمین در مقابل نوسانات بازار) طولانیمدت در این فکر هستند که چه زمانی و آیا سرمایهگذاری شمش ممکن است از «حاشیه» به جریان اصلی حرکت کند.
تصور این است که تسویه حسابی در بازارهای مالی متعارف در راه است. اگر حبابهای آنجا شروع به ترکیدن کنند، مکانهای بسیار کمی برای فرار وجود خواهد داشت. زمان درخشش فلز فیزیکی فرا خواهد رسید.
این تئوری بسیار منطقی است. اما در یک دهه و نیم گذشته معنا پیدا کرده است. البته پرسش «چه زمانی» از بسیاری جهات مهمتر از «چرا» است.
پس چه زمانی ریزش شمش آمریکاییها جای خود را به سیل خواهد داد؟
حدسزدن درست پاسخ اساساً تمرینی در روانشناسی تودههاست، یعنی چیزی جز یک علم دقیق. بهترین چیزی که میتوانیم ارائه دهیم سیگنالی است که فکر میکنیم احتمالاً نشان میدهد این مهاجرت آغاز شده است.
نگاهی به حق بیمه شمشهای بزرگ داشته باشید - شمشهای نقره 1000 اونسی و شمشهای طلای یک کیلویی. نمایندگیهایی مانند مانی متالز (Money Metals) این شمشها را ارائه میدهند و قیمت آنها را منتشر میکنند.
این شمشها به همراه 100 اونس طلا هستند که در سیستم خزانهداری COMEX ذخیره و معامله میشوند. ضرابخانهها، پالایشگاهها و سایر کاربران صنعتی برای فلزات گرانبها، شمشهای بزرگ را برای استفاده در تولید خریداری میکنند. اگر یک سرمایهگذار بزرگ بخواهد فلز فیزیکی بخرد، این شمشها تا حد زیادی مقرون به صرفهترین راه برای انجام آن هستند.
حق بیمه برای بارهای بزرگ از نظر تاریخی کاملاً ثابت است. خریداران عموماً توانستهاند فلز را در هر مقداری که مورد نیاز بود با چیزی بسیار نزدیک به قیمت بازار کاغذ تهیه کنند.
تقاضا برای سکهها و شمشهای خردهفروشی کمی بیش از دو سال پیش افزایش یافت، زمانی که تقاضا بر توانایی تولیدکنندگان و فروشندگان برای عرضه غلبه کرد. با این حال، شمشهای بزرگ در انبار و در دسترس باقی ماندهاند.
حداقل در بیشتر موارد. در بهار سال 2020 یک لرزش در قیمت شمش نقره هزار اونسی رخ داد.
زمانی که بانکهای شمش نقره بیش از آنچه باید میفروختند و تعداد خریدارانی که تحویل واقعی خود را انجام میدادند، قیمتها جهش سالمی داشتند.
حق بیمه از آن زمان تثبیت شده است. خارج از آن رویداد، حق بیمه بالاتر منحصراً به دلیل ظرفیت ساخت بسیار کم برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده برای محصولات کوچکتر بوده است. افزایش حق بیمه برای شمشهای بزرگتر نشان دهندهی کمبود عرضه به جای ظرفیت تولید است.
تولید معدن برای پاسخگویی به تقاضا برای مصارف صنعتی و برای سطح متوسط تقاضای سرمایهگذاری کافی است. برای چرخش در مقیاس بزرگتر از داراییهای مالی متعارف و به فلز کافی نخواهد بود.
موجودی شمشهای نقره COMEX هفته گذشته به پایینترین حد در 4 سال گذشته رسید. این موجودیها مطمئنا ارزش تماشا را دارند.
با این حال، در حقیقت، رابطه قابلاعتمادی بین موجودی کمتر COMEX و قیمتهای بالاتر وجود ندارد. زمانی که کاهش سهام به افزایش حق بیمه تبدیل میشود، سرمایهگذاران میدانند که چه چیزی در راه است.
رشد اقتصادی با وجود تحریمها محقق میشود
معاون رییس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور با بیان اینکه رشد اقتصادی ایران با وجود ادامه تحریمها هم محقق میشود، گفت: درصدد تحقق رشد اقتصادی هشت درصدی هستیم و باید با کمترین منابع بیشترین اثربخشی را داشته باشیم.
به گزارش جام جم آنلاین آذربایجان شرقی ،سیدمسعود میرکاظمی در نشستی با مدیران سازمان در تبریز اظهار کرد: تلاش ما این است به استان ها بیشتر بپردازیم و اختیارات آنها را افزایش دهیم تا فعال تر شوند و نظارت بر امور دقیق تر شده و کیفیت کارها افزایش یابد.
معاون رییس جمهور افزود: با افزایش اختیارات استان ها و تامین منابع مقامات استانی باید در قبال بهبود شاخص های کلان استان پاسخگو باشند.
وی اظهار کرد: ما نگاه بودجهای به استانها نداریم؛ بودجه باید پشتیبانی کننده برنامه باشد؛ برنامه هم مشکلات را برطرف کند و شاخص های کلان کشور را بهبود بخشد.
میرکاظمی با بیان اینکه در هشت سال گذشته میزان نقدینگی هشت برابر شد، گفت: با وجود این رشد نقدینگی شاهد رشد اقتصادی نزدیک به صفر و تورم ۵۰ درصدی بودیم.
وی اضافه کرد: متوسط سطح درآمدها در کشور پایین است و سطح درآمد آذربایجان شرقی هم از این قاعده مستثنی نیست، اما با توجه به ظرفیت های اقتصادی بالای این استان این روند حتما اصلاح خواهد شد.
رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور ادامه داد: در ۱۰ سال گذشته که رشد اقتصادی کشور نزدیک به صفر بوده، مصرف انرژی بسیار بالا رفته و در بخش گاز از ۱۴۰ میلیارد متر مکعب به ۲۴۰ میلیارد متر مکعب رسیده است؛ در حالی که رشد انرژی باید متناسب با رشد اقتصادی باشد.
معاون رئیس جمهور ادامه داد: حتما باید مدیریت مصرف اتفاق افتد و شاخص های کلان کشور بهبود یابد که اگر بهبود نمی یابد باید گره کار را پیدا و رفع کنیم.
میرکاظمی اظهار کرد: لازم است روی این مسائلی مانند سطح درآمد، نرخ رشد سرمایه گذاری و بهره وری پایین که منجر به ایجاد ارزش افزوده نمی شود، حساس باشیم و آنها را رفع کنیم.
وی افزود: باید در روندهای گذشته تغییرات اساسی صورت گیرد و برخی از مواردی که مورد غفلت واقع شده و در حاشیه بودند در متن قرار گیرند و حواشی بی اهمیت که در متن قرار گرفته اند، حذف شوند.
رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور گفت: ما منابع زیادی داریم که باید بهره ور شوند و کشور فقیری نیستیم که معطل تصمیمات اتحادیه اروپا و آمریکا بمانیم؛ همانطور که آنها معطل ما نیستند.
وی با بیان اینکه اساسنامه صندوق کارآفرینی امید در حال اصلاح است و در نوبت تصویب دولت قرار دارد، ابراز داشت: استان ها برای بهره گیری از منابع این صندوق در جهت تحقق برنامه های منجر به رشد با همکاری بانک ها اقدام کنند.