تحلیل اندیکاتور زیگزاگ

در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
با اندیکاتور های پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) بیشتر آشنا شویم!
اندیکاتور (Indicator)های لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) ابزارهایی هستند که قدرت یا ضعف اقتصادها یا بازارهای مالی را ارزیابی میکنند. به عبارت ساده، میتوان گفت که اندیکاتور های لیدینگ قبل از چرخه اقتصادی یا روند بازار تغییر میکنند. در مقابل، اندیکاتور های لگینگ بر اساس رویدادهای قبلی عمل میکنند و چشماندازی از تاریخچه بازار یا اقتصاد مورد نظر ارائه میدهند.
به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لیدینگ، سیگنالهای پیش بینی (قبل از وقوع رویداد یا روند) را ارائه میدهند و اندیکاتور های لگینگ نیز بر اساس روندهای گذشته، سیگنالهای مختلفی را ایجاد میکنند. این دو نوع اندیکاتور به صورت گسترده، توسط سرمایه گذاران و معاملهگرانی به کار گرفته میشوند که از تحلیل تکنیکال (TA) بهره میبرند و باعث مفید واقع شدن این اندیکاتور ها در بورس، فارکس و معاملات ارز دیجیتال میشوند.
در بازارهای مالی، اندیکاتور های تکنیکال تاریخچه بسیار طولانی دارند که به دهههای اول قرن بیستم میلادی برمیگردد. ایده این اندیکاتورها ریشه در نظریه داو (Daw Theory) دارد که بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۹ توسعه یافته است. نظریه داو بیان میکند که نوسان قیمت به صورت تصادفی نیست و بنابراین با استفاده از تحلیلهای جامع رفتارهای گذشته بازار، میتوان به پیش بینی این نوسانات پرداخت.
به غیر از این، از اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ برای نمایش عملکرد اقتصادی استفاده میشوند. بدین ترتیب، این اندیکاتورها همیشه با تحلیل تکنیکال و قیمت های بازار مرتبط نیستند و ارتباطهایی نیز با سایر شاخصها و متغیرهای اقتصادی دارند.
نحوه کار اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ چگونه است؟
اندیکاتورهای لیدینگ
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای لیدینگ میتوانند اطلاعاتی درباره روندهایی ارائه دهند که هنوز به وقوع نپیوستهاند؛ بنابراین، این اندیکاتورها میتوانند برای پیش بینی رکود یا بازیابیهای بالقوه نظیر عملکرد بازار بورس، خرده فروشیها و غیره مورد استفاده قرار گیرند.
بنابراین، اندیکاتورهای لیدینگ جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند و به طور کلی برای تحلیلهای کوتاه و میان مدت مناسب هستند. برای مثال پروانه ساخت را میتوان نوعی اندیکاتور اقتصادی لیدینگ در نظر گرفت. پروانههای ساخت میتواند شامل سیگنالهایی در خصوص تقاضاهای آتی برای کارگر ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک باشد.
اندیکاتور های لگینگ
از اندیکاتور های لگینگ برای شناسایی و تعیین روندهای کنونی استفاده میشود که به خودی خود مشخص نیستند. در نتیجه، این نوع اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولا اندیکاتورهای لگینگ بر روی تحلیلهای بلندمدت و بر اساس عملکردهای اقتصادی گذشته یا اطلاعات قیمتی سابق اعمال میشوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لگینگ سیگنالهایی بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی ایجاد میکنند، که قبلا شروع شدهاند یا به وقوع پیوستهاند.
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
اندیکاتور های منطبق
اگرچه این نوع اندیکاتورها در عرصه ارزهای دیجیتال محبوب نیستند، اما نوع دیگری از اندیکاتورها هستند. این اندیکاتورها بین دو نوع اندیکاتور لیدینگ و لگینگ قرار میگیرند. این اندیکاتورها تقریبا به طور همزمان عمل میکنند و اطلاعاتی درباره شرایط اقتصادی فعلی ارائه میدهند.
برای مثال، با اندازه گیری ساعات کاری گروهی از کارمندان یا نرخ تولید بخش صنعتی خاص، نظیر ساخت و تولید یا استخراج و ماینینگ، میتوان اندیکاتور منطبق ایجاد کرد.
بهتر است به خاطر داشته باشیم که تعریف اندیکاتور های لیدینگ، لگینگ و منطبق همیشه کاملا مشخص نیست؛ بعضی اندیکاتورها ممکن است بر اساس روش یا بافت موجود در دستهبندیهای مختلف قرار گیرند. این موضوع برای اندیکاتورهای اقتصادی نظیر تولید ناخالص ملی (GDP) بسیار رایج است.
به طور سنتی، GDP را یک اندیکاتور لگینگ در نظر میگیرند؛ زیرا بر اساس سوابق اطلاعات محاسبه میشود. در بعضی موارد، ممکن است بازتاب دهنده تغییرات آنی اقتصادی باشد و باعث شود که به یک اندیکاتور منطبق تبدیل شود.
کاربرد اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای اقتصادی، بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معاملهگران و کسانی که نمودارها را دنبال میکنند، از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، که میتوان این ابزارها را به عنوان اندیکاتورهای لیدینگ یا لگینگ در نظر گرفت.
اساسا اندیکاتورهای لیدینگ تکنیکال نوعی اطلاعات پیش بینی ارائه میدهند. این اندیکاتورها معمولا بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات عمل میکنند. این موضوع بدان معناست که ممکن است نشان دهنده نوسان بازار باشد که در آیندهای نزدیک رخ میدهند. اما همانند سایر اندیکاتورها، این اندیکاتور نیز دقیق نیستند.
مثالهایی از اندیکاتورهای لیدینگ که در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، عبارتند از شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک RSI. در این صورت، حتی کندل استیک ها نیز به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند، میتوانند نوعی اندیکاتور لیدینگ در نظر تحلیل اندیکاتور زیگزاگ گرفته شوند. در عمل، این الگوها میتوانند چشم اندازی از اتفاقات آینده بازار را ارائه دهند.
از طرف دیگر، اندیکاتورهای لگینگ تکنیکال بر اساس سوابق اطلاعات است و به معاملهگران چشم اندازی درباره اتفاقات گذشته ارائه میدهند. در عین حال، هنگام شناسایی شروع روندهای جدید بازار نیز میتوانند مفید واقع شوند. برای مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به کمتر از میانگین متحرک رسیده است، این نوع اندیکاتور میتواند شروع روند نزولی را نشان دهد.
در بعضی از موارد، ممکن است دو نوع اندیکاتور در یک نمودار وجود داشته باشد. برای مثال ابرهای ایچیموکو دارای هر دو اندیکاتور لیدینگ و لگینگ است.
اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال، دارای مزایا و معایب مخصوص به خود هستند. به نظر میرسد که اندیکاتورهای لیدینگ با پیش بینی روندهای آتی، بهترین فرصتها را به معاملهگران ارائه میدهند؛ هرچند مشکل این است که اندیکاتورهای لیدینگ دائما سیگنالهای اشتباه ایجاد میکنند.
در مجموع اندیکاتورهای لگینگ مطمئنتر هستند؛ زیرا مشخصا توسط سوابق اطلاعات بازار تعریف میشوند. نقطه ضعف مشخص اندیکاتور های لگینگ، واکنش با تاخیر آنها نسبت به نوسانهای بازار است. در بعضی موارد، ممکن است که سیگنالها برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معاملهگران، بسیار دیر ایجاد شود و سود کمی را به همراه داشته باشد.
کاربرد اندیکاتورها در اقتصاد کلان
اندیکاتورها فراتر از استفاده در ارزیابی روندهای قیمت بازار، برای تحلیل روندهای اقتصاد کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. اندیکاتور های اقتصادی با اندیکاتور هایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند فرق دارند؛ اما همچنان میتوان این نوع اندیکاتورها را به دو دسته لیدینگ و لگینگ تقسیم کرد.
علاوه بر مثالهای ذکر شده، اندیکاتور های لیدینگ در اقتصاد کلان، خرده فروشیها، قیمت املاک و سطح فعالیت تولید هستند. به طور کلی، این اندیکاتورها برای کنترل فعالیتهای اقتصادی آینده و یا حداقل ارائه چشم اندازهای پیش بینی در نظر گرفته میشوند.
دو مثال دیگر برای اندیکاتور های لگینگ اقتصاد کلان عبارتند از نرخ بیکاری و نرخ تورم. علاوه بر تولید ناخالص ملی و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، از دو نرخ گفته شده، هنگام مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف یا هنگام ارزیابی رشد یک کشور نسبت به سالها و دهههای گذشته استفاده میشود.
سخن آخر
فرقی ندارد که از اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال استفاده شود یا در اقتصاد کلان؛ نکته مهم این است که این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. این اندیکاتورها تفسیر اطلاعات مختلف را تسهیل میبخشند و اغلب اوقات چندین مفهوم را در یک ابزار ساده ترکیب میکنند.
بدین ترتیب، این اندیکاتورها میتوانند روندهای آینده را پیش بینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تایید کنند. به غیر از این مورد، هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سالهای قبل یا نسبت به سایر کشورها نیز مفید هستند.
چگونه با چنگال اندروز تحلیل تکنیکال دقیق انجام دهیم ؟
چنگال اندروز یکی از قدرتمند ترین و دقیق ترین روش های تحلیل تکنیکال است . با استفاده از این روش اهداف دقیق قیمت به همراه خطوط حمایت و مقاومت قدرتمند در روند ها را شناسایی کنید . در اولین بخش از این مقاله ابتدا باید مفاهیم اولیه در بحث چنگال را متوجه شوید .
مهمترین مبحث چنگال اندروز ، شناسایی پیوت های قیمتی است . در کل پیوت ها ۲ دسته هستند که ما آنها را با عنوان پیوت های ماژور و پیوت های مینور می شناسیم .
پیوت ها
در اصل پیوت ها مناطقی هستند که قیمت تغییر روند و جهت میدهد . یعنی اگر روند صعودی است به روند نزولی و برعکس اگر روند فعلی نزولی است به روند صعودی تبدیل میشود .
پیوت ماژور
اصلی ترین نوع پیوت ها ، پیوت های ماژور هستند . یعنی جایی که قیمت تغییر فاز و جهت میدهد . محدوده های پیوت ماژور به عنوان یک شروع روند اصلی یا اصلاحی عمل میکنند . برای رسم دقیق چنگال نیاز دارید که نقاط پیوت ماژور را شناسایی کنید . چون اصل چنگال روی نقاط ماژور فعال است .
پیوت مینور
تغییر جهت های جزعی که تاثیر خاصی در روند اصلی ندارد با عنوان پیوت مینور شناخته میشوند . هر پیوت ماژور از چندین پیوت مینور تشکیل شده است . پیوت های مینور از نظر تحلیلی ارزش و جایگاه خاصی نداشته و در هیچ یک از اصول چنگال از پیوت های مینور استفاده نمیشود .
اساس چنگال اندروز روی پیوت های ماژور است و پیوت های مینور کاربرد خاصی ندارند
تشخیص پیوت
برای اینکه بتوانید یک پیوت درست را از پیوت نادرست تشخیص دهید باید از فیبوناچی Retracement استفاده کنید . اگر قیمت در چرخش خود بتواند از فیبوناچی 23.6 عبور کند پیوت شکل گرفته است .
راه های شناسایی پیوت های ماژور
به دلیل حساسیت و اهمیت پیوت های ماژور از ۲ روش دقیق برای شناسایی این نقاط استفاده میکنیم که عبارتند از :
الف – اندیکاتور Zig Zag
ب – اندیکاتور Awesome Oscillator
اندیکاتور Zig Zag
اندیکاتور زیگزاگ یکی از بهترین و ساده ترین روش های شناسایی نقاط چرخشی و پیوت های ماژور است که از آن استفاده خواهیم کرد . بسته به محیط تحلیل و معاملاتی خود میتوانید از اندیکاتور زیگزاگ در سایت تریدینگ ویو یا نرم افزار متاتریدر استفاده کنید .
در سایت تریدینگ ویو در بخش اندیکاتور ها با جستجوی Zig Zag میتوانید اندیکاتور مورد نیاز خود را روی چارت اضافه کرده و با تنظیمات پیش فرض به راحتی پیوت های مورد نیاز خود را شناسایی کنید .
زیگزاگ در متاتریدر ۴
شناسایی نقاط پیوت از طریق اندیکاتور زیگزاگ در متاتریدر بسیار ساده و در عین حال دقیق تر از زیگزاگ تریدینگ ویو است . معمولا اندیکاتور زیگزاگ به صورت پیشفرض روی متاتریدر ۴ اکثر بروکر ها قرار دارد . اما در صورتی که در فایل های آرشیو متاتریدر شما قرار نداشت میتوانید با یک جستجوی ساده از اینترنت دانلود و استفاده کنید . پس از نصب زیگزاگ روی متاتریدر ۴ فقط کافی است اعداد تنظیمات پیش فرض روی اندیکاتور را ۲ برابر کرده و استفاده کنید .
بعد از انجام تغییرات و اضافه کردن اندیکاتور زیگزاگ به چارت با تصویری مشابه تصویر زیر روبه رو خواهید شد که به راحتی میتوانید از پیوت های ماژور برای رسم چنگال اندروز استفاده کنید .
اندیکاتور Awesome Oscillator
اندیکاتور Awesome Oscillator یکی از قدرتمند ترین ابزار های کمکی برای شناسایی نقاط پیوت ماژور است . در کتاب های تحلیلی سالهای دور آقای بیل ویلیامز از این اندیکاتور برای شناسایی فاز های پیوت استفاده کرده است. به همین خاطر این اندیکاتور ابزار پایه در اکثر دوره های آموزشی چنگال است . در این بخش نحوه کار با اندیکاتور Awesome Oscillator را به صورت حرفه و دقیق مطرح خواهیم کرد .
دقت کنید چون از اندیکاتور Awesome Oscillator در سایت تریدینگ ویو و نرم افزار متاتریدر ۴ با تنظیمات پیش فرض استفاده خواهیم کرد در این بخش از آموزش از سایت تریدینگ ویو استفاده می کنیم .
پس از اضافه کردن اندیکاتور به چارت تریدینگ ویو با چنین تصویری روبه رو خواهید شد . دقت کنید که ما از تنظیمات پیش فرض این اندیکاتور برای شناسایی نقاط پیوت و فاز ها استفاده خواهیم کرد .
برای شناسایی نقاط پیوت ابتدا باید نمودار را بر اساس فازبندی های اندیکاتور Awesome Oscillator قسیم بندی کنید . بخش هایی که بر روی اندیکاتور از امتیاز بالاتر از صفر قرار دارند به عنوان فاز مثبت و بخش هایی که بر روی اندیکاتور از امتیاز پایین تر از صفر قرار دارند به عنوان فاز منفی انتخاب میشوند .
دقت کنید در فاز مثبت ، پیوت ماژور بالاترین قیمت آن فاز و در فاز منفی پیوت ماژور پایین ترین قیمت در آن فاز است .
پس از شناسایی نقاط پیوت باید بدانید که برای رسم دقیق چنگال به ۳ نقطه پیوت ماژور که با عناوین ABC شناخته میشوند نیاز دارید . حتما دقت کنید الگوی ABC به ۲ صورت میتواند ظاهر شود . حالت اول به صورت سقف کف سقف و حالت دوم به صورت کف سقف کف . در غیر این صورت هر نوع چنگالی رسم کنید اشتباه خواهد بود .
بر اساس یک شکل شماتیک تلاش میکنیم فازبندی ها و الگوی ABC را بر اساس سقف کف سقف و کف سقف کف نمایش دهیم .
مهمترین خط در بین خطوط چنگال ، خط میانی است که قوانین اصلی مبحث چنگال اندروز بر اساس خط میانی عمل میکند
قوانین چنگال اندروز
قانون اول چنگال اندروز
قیمت در ۸۰ درصد مواقع به خط میانی برخورد کرده و آن را لمس میکند .
قانون دوم چنگال اندروز
معمولا برخورد قیمت به خط میانی روند حرکت را تغییر می دهد .
قانون سوم چنگال اندروز
پس از برخورد قیمت به خط میانی ، معمولا قیمت نوسانات کوتاه در اطراف خط میانی انجام داده و سپس به سمت یکی از خطوط B یا C حرکت می کند .
قانون چهارم چنگال اندروز
زمانی که قیمت نتواند به خط میانی برسد و با چرخش قیمتی تشکیل پیوت دهد ، باید منتظر موج حرکتی در خلاف جهت اصلی چنگال باشید . اولین هدف قیمت در این شرایط نقطه C و سپس نقطه A خواهد بود .
خطوط موازی
خطوطی موازی با خط میانی که از نقاط B و C رسم می شود . خطوط تحلیل اندیکاتور زیگزاگ موازی بالاتر از قیمت به عنوان خطوط مقاومت و خطوط پایین تر از قیمت به عنوان خطوط حمایت عمل می کنند . فاصله خطوط موازی نصف طول ضلع BC یا فاصله خط میانی تا نقطه B یا C خواهد بود .
خطوط ماشه
خطی است که از نقطه A به نقاط B و C وصل شده و به عنوان خطوط حمایت و مقاومت کاربرد دارد .
خطوط هشدار
خطوطی موازی با خطوط اصلی که بر اساس اعداد و نسبت های فیبوناچی رسم می شوند . تفاوت خطوط هشدار و خطوط موازی در این است که خطوط موازی در فاصله نصف BC ایجاد می شوند ولی خطوط هشدار بر اساس اعداد فیبوناچی مانند 50 درصد یا 61.8 درصد ایجاد می شوند .
خطوط عکس العمل
خطوطی موازی با خط BC با فاصله نقطه A تا مرکز خط BC را خطوط عکس العمل می گویند .
چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال طلا و تحلیل تکنیکال بیت کوین کاربرد بسیاری دارد .
نقاط انرژی
نقاط برخورد خطوط عکس العمل با خطوط موازی را نقاط انرژی می گویند . در اکثر مواقع قیمت به این نقاط واکنش نشان می دهد .
تحلیل زمانی در چنگال اندروز
در یک چنگال ابتدا باید تعداد کندل هایی که طول می کشد تا قیمت از نقطه A به نقطه B برسد را بشمارید . سپس تعداد کندل هایی که قیمت از نقطه B به نقطه C رسیده است را نیز بشمارید . کوچکترین عدد به عنوان سریع ترین زمان رسیدن قیمت به خط میانی و بزرگترین عدد حداکثر زمانی که طول خواهد کشید تا قیمت به خط میانی برسد را نشان می دهند . در صورتی که قیمت در حداکثر ترین تایم به خط میانی نرسد مشخص می شود که شرایط بازار نرمال نیست .
سیگنال گیری بر اساس چنگال اندروز
سیگنال اول
زمانی که قیمت به خط میانی برخورد کرده و تخلیه انرژی شود ، می توانید برگشت قیمت به خط C را پیش بینی کرده و معامله کنید . دقت کنید که برای افزایش دقت معامله خود می توانید از اندیکاتور RSI برای شناسایی محدوده های اشباع خرید یا فروش استفاده کنید .
سیگنال دوم
هرگاه قیمت پس از برخورد و لمس خط میانی به سمت خطوط B تحلیل اندیکاتور زیگزاگ یا C حرکت کرده و از آن عبور کند می توانید وارد معامله شوید . در این حالت هدف اول نقطه C خواهد بود . در صورتی که چنگال از شیب بالایی برخوردار باشد هدف بعدی قیمت ، نقطه A خواهد بود .
سیگنال سوم
هرگاه قیمت پس از رسیدن به خط C در شکست و عبور ناموفق عمل کند ، هدف بعدی خط میانی خواهد بود .
سیگنال چهارم
اگر قیمت در رسیدن به خط میانی ناموفق بوده و نتواند خط میانی را لمس کند ، بر اساس واکنش قیمت به خط ماشه وارد معامله خواهیم شد .
شیب چنگال اندروز
اگر نقطه A داخل محدوده BC باشد چنگال کم شیب و اگر نقطه A خارج از محدوده BC باشد چنگال پرشیب خواهیم داشت .
قیمت تمایل دارد داخل خطوط چنگال کم شیب حرکت کند . اما معمولا قیمت در یک چنگال با شیب بالا تمایل دارد تا از چنگال خارج شده و نوسانات شارپی ایجاد کند .
نتیجه گیری
چنگال اندروز یکی از بهترین روش های تحلیل و معامله در بازار های مالی است که از محبوبیت بالایی در بین معامله گران اروپایی برخوردار است . بر اساس اصول چنگال می توانید روند ها را شناساییی کنید و در بهترین شرایط وارد معامله شده و با حداکثر سود در بهترین زمان از معامله خارج شوید . همچنین در صورتی که به روش های تحلیلی دیگر مانند پرایس اکشن یا الیوت تسلط داشته باشید ، قطعا استفاده از چنگال اندوز دقت معاملاتی شما را افزایش خواهد داد .
نحوه استفاده از شاخص ZigZag برای تحلیل حرکت قیمت در Olymp Trade
ZigZag یک شاخص است که برای تحلیل حرکت قیمت استفاده می شود. این شاخص پیش بینی روند قیمت در آینده را نشان نمی دهد، اما با استفاده از این شاخص، شما می توانید درک کنید که چگونه قیمت در گذشته تغییر کرد.
هنگامی که نمایش داده می شود، نشانگر بالا و پایین قیمت را پیوند می دهد و یک نمودار ایجاد می کند که به شما کمک می کند تا به راحتی بالا و پایین قیمت در بازار را ببینید.
چگونگی تنظیم شاخص ZigZag در Olymp Trade
در سمت چپ صفحه، روی تب شاخص کلیک کنید و ZigZag را انتخاب کنید، که یک خط زرد است که متشکل از سطوح بالا و پایین قیمت است.
شما می توانید ZigZag را با تغییر عمق آن در نوار ابزار تنظیم کنید. کوچکتر مقدار عمق است، چارچوب زمانی که ZigZag به آن اشاره دارد. برعکس، بزرگتر ارزش عمق است، بزرگتر، چارچوب زمانی است که ZigZag اشاره می کند و ممکن است نوسان کوتاه مدت را نادیده بگیرد.
نحوه استفاده از شاخص ZigZag برای تحلیل حرکت قیمت در Olymp Trade
با نگاهی به نمودار، شما به راحتی می توانید منطقه ای را که در آن قیمت حرکت می کند و همچنین در بالا و پایین بازار را درک کنید. با استفاده از این اطلاعات می توانید برآورد خود را انجام دهید.
شاخص ZigZag به شما یک علامت واضح برای خرید Fixed Time Trade ها را نمی دهد، اما می توانید ZigZag را برای تخمین حرکت قیمت و تغییر قیمت به کار ببرید تا بتوانید اقدامات مناسب انجام دهید.