فارکس ساده

تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».

فرهنگ مفاهیم و اصطلاحات تخصصی بازارهای مالی و اقتصادی

چیست؟
خرید و فروش هم‌ زمان یک دارایی در بازار های متفاوت برای کسب سود از تفاوت قیمت ها آربیتراژ گفته می‌شود. به عبارتی سود آربیتراژی زمانی ایجاد می‌شود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه می‌شود اما قیمت های یکسانی ندارد.
وجود آربیتراژ نتیجه ناکارآمد بودن بازار است و مکانیزمی ایجاد می‌کند که موجب می‌شود قیمت ها به طرز قابل توجهی از ارزش منصفانه و واقعی‌شان در درازمدت منحرف نشود.
درک آربیتراژ
فرض کنید قیمت خودرو صفرکیلومتر در کارخانه ۲۰ میلیون تومان و در نمایشگاه ۲۱ میلیون تومان است. شما می‌توانید با خرید فوری خودرو از کارخانه و فروش آن به خریدار نهایی ۱ میلیون تومان سود کنید. به این سود، سود آربیتراژی گفته می‌شود . شرکت های بین‌المللی که سهامشان در بورس کشورهای مختلف عرضه شده است نیز می‌توانند سود آربیتراژ داشته باشند. به این صورت که ممکن است سهام شرکتی در بورس ژاپن به قیمتی معامله شود که با قیمت آن در بورس آمریکا متفاوت باشد. سرمایه گذارانی که از این اختلاف قیمت مطلع باشند می‌توانند از این فرصت برای کسب سود استفاده کنند.
البته با توجه به پیشرفت تکنولوژی، کسب سود از قیمت گذاری اشتباه در بازار بسیار مشکل شده است. بیشتر معامله گران از سیستم‌های کامپیوتری استفاده می‌کنند تا نوسانات ابزارهای مالی مشابه را رصد کنند. در مورد هر قیمت گذاری اشتباه و ناکارآمدی معمولاً به سرعت اقدامات لازم انجام می‌گیرد و فرصت کسب سود از آن، اغلب در عرض چند ثانیه حذف می‌شود. این بازار ها از کارایی بیشتری برخوردار هستند.
اهمیت ARBITRAGE چیست؟
معامله گران آربیتراژ در مسیر کسب سود، کارایی (Efficiency) بازارهای مالی را افزایش می دهند. با خرید و فروش آن ها، تفاوت قیمت بین دارایی های یکسان یا مشابه کمتر می شود. قیمت دارایی هایی با قیمت پایین تر افزایش می یابند، در حالی که دارایی های با قیمت بالاتر عرضه می شوند و قیمت آن ها کاهش می یابند. به این ترتیب آربیتراژ ناکارآمدی در قیمت گذاری بازار را برطرف می کند و نقدشوندگی را به بازار می افزاید.

آربیتراژ کننده

تعریف آربیتراژ کننده(Arbitrageur)چیست؟
آربیتراژ کننده ها گروهی از سرمایه گذاران به حساب می‌آیند که از عدم کارایی در بازار استفاده می‌کنند و با انجام معاملات همزمانی که به نوعی یکدیگر را خنثی می‌کنند، بازده بدون ریسک کسب می‌کنند. یک آربیتراژ کننـده به طور مثال به دنبال اختلاف قیمت بین سهام شرکت تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری هایی است که در بیش از یک بازار سهام خرید و فروش می‌شوند. آن‌ها با خرید سهام شرکتی که در یکی از بازارها مثلاً بورس توکیو کمتر از ارزش واقعی قیمت گذاری شده و فروش استقراضی سهام همان شرکت در بازاری دیگر نظیر بورس لندن به قیمت بالاتر، با قبول کمترین میزان ریسک (حتی بدون هیچ ریسکی) سودهای زیادی به دست می‌آورند.
توضیحاتی در مورد آربیتراژ کننده
آربیتراژ کننده ها معمولاً سرمایه گذاران بسیار با تجربه‌ای هستند، چراکه فرصت‌های آربیتراژ به سختی یافت می‌شوند و نیازمند سرعت عمل بسیار در انجام معاملات هستند. آربیتراژ کننده‌ها همچنین نقش مهمی در عملیات بازار سرمایه برای بهبود کارایی اطلاعاتی بازار ایفا می‌کنند. به عبارتی همچنان که تلاش آن‌ها در استفاده از عدم کارایی بازار در قیمت گذاری سهام است، با فعالیت‌های خود کمک می‌کنند تا قیمت واقعی سهام شناسایی و اختلاف قیمت در بازارهای مختلف از بین برود. در بورس اوراق بهادار تهران سازوکار و ابزار لازم برای آربیتراژ کننده ها وجود ندارد.

تعریف آلفا(Alpha) چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر می‌گیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر می‌گیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق می‌گویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار می‌گیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده می‌شود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه می‌کند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده می‌شود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازه‌گیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته می‌شود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست می‌آید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته می‌شود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارت‌اند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. این‌ها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار می‌گیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازه‌گیری عملکرد، فرض می‌شود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان می‌دهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم می‌کند، نمایش دهد. به‌بیان‌دیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگ‌تر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان می‌دهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال می‌کند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است.
مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی می‌کرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار می‌شد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن می‌داد شبیه‌سازی کند.
ولی در اغلب موارد شاخص ها می‌توانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربه‌فردی در شاخص سرمایه گذاری می‌نمایند، گرایش پیدا می‌کنند، با این امید که اگر آن‌ها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد.
به‌علاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت می‌کنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر می‌رسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت می‌کند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق می‌شود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالی‌که مشاور مالی به‌طورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت می‌کند به عنوان اضافه‌ی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان می‌دهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفوی‌ها به طور قابل‌توجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالی‌که این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر می‌گیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفت‌های تکنولوژیک مالی و نرم‌افزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک می‌کنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است این‌گونه پیش‌بینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست می‌آورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیش‌بینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار می‌گیرد که نشان دادن آن‌ها به‌وسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیت‌های آلفا
درحالی‌که آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری می‌خوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آن‌ها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفوی‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعت‌های مختلف قابل‌اعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفوی‌ها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگی‌های صندوق ها و پرتفوی‌های بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
به‌علاوه، چون آلفا نسبت تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب می‌آید، در هنگام اندازه‌گیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفوی‌های گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدل‌ها برای شبیه‌سازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.

آلفای جنسن

تعریف آلفا چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر می‌گیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر می‌گیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق می‌گویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار می‌گیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده می‌شود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه می‌کند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده می‌شود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازه‌گیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته می‌شود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست می‌آید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته می‌شود.

توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارت‌اند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. این‌ها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار می‌گیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازه‌گیری عملکرد، فرض می‌شود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان می‌دهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم می‌کند، نمایش دهد. به‌بیان‌دیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگ‌تر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان می‌دهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال می‌کند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است. مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی می‌کرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار می‌شد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن می‌داد شبیه‌سازی کند. ولی در اغلب موارد شاخص ها می‌توانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربه‌فردی در شاخص سرمایه گذاری می‌نمایند، گرایش پیدا می‌کنند، با این امید که اگر آن‌ها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد. به‌علاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت می‌کنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر می‌رسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت می‌کند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق می‌شود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالی‌که مشاور مالی به‌طورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت می‌کند به عنوان اضافه‌ی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان می‌دهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفوی‌ها به طور قابل‌توجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالی‌که این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر می‌گیرند، نظیر:

رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفت‌های تکنولوژیک مالی و نرم‌افزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک می‌کنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است این‌گونه پیش‌بینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست می‌آورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیش‌بینی شده بود.

این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار می‌گیرد که نشان دادن آن‌ها به‌وسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.

محدودیت‌های آلفا
درحالی‌که آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری می‌خوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آن‌ها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفوی‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعت‌های مختلف قابل‌اعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفوی‌ها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگی‌های صندوق ها و پرتفوی‌های بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
به‌علاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب می‌آید، در هنگام اندازه‌گیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفوی‌های گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدل‌ها برای شبیه‌سازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.

۷ تفاوت مهم معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه

معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه

تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه در چه چیزهایی می تواند باشد؟ این مهمترین سوالی است که در این مقاله به آن پاسخ خواهیم داد. اما سوالی که قبل از آن احتمالا به ذهن شما هم خطور کرده باشد این می تواند باشد که چرا اصلا نیاز است که بدانیم تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه چیست؟ در کلام ساده تر دانستن تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه به چه کارمان می آید؟

به طور کلی در هر بازار سرمایه دو گروه اصلی تحلیل گر و معامله گر وجود دارد. این دو گروه می توانند تحت شرایطی با یک دیگر کار کنند که در این صورت به آن ها تیم اقتصادی می گویند اما هیچ کدام یک از آن ها نمی توانند به جای دیگری وارد بازی اقتصادی شود. در کلام ساده تر تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه به اندازه ای عمیق و بنیادی است که عملا نمی توان یکی را جای دیگری گرفت.

بنابراین هر فردی که در دنیای سرمایه گذاری مانند بورس، طلا، ارز دیجیتال یا … حضور دارد بین معامله گر و تحلیل گر تنها می تواند یک نقش داشته باشد. اما نکته جذابی که وجود دارد این است که بسیاری از تازه کاران و حتی کسانی که چند سالی است در این بازارها حضور دارند به سبب این که تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه را نمی دانند عملا گاهی در نقش معامله گر هستند و گاهی در نقش تحلیل گر بازی میکنند.

اما ندانستن تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه و در پی آن وارد نقش های مختلف شدن سرمایه گذاران باعث می شود که عملا آن ها نتوانند استراتژی درستی داشته باشند و این یعنی عملا حکم شکست در هر بازار سرمایه ای. در ادامه با استفاده از بیان انواع تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه قصد داریم تعریف مشخصی نیز برای هر کدام بیان کنیم. با ما همراه باشید.

هدف، مهمترین تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه

یکی از دلایل اصلی که گفته می شود تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه بسیار بنیادی و عمیق است این است که اساسا مسیر این دو گروه با یک دیگر متفاوت است و هدف های جداگانه ای را دنبال می کنند.

در کلام ساده تر اگر تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه را بخواهیم بیان کنیم، یک معامله گر در دنیای سرمایه صرفا به دنبال سود کردن است و تمامی مفاهیم بازار را بر اساس سود و ضرر می چیند. اما یک تحلیل گر بازار را با هدف یافتن روند بازار، استراتژی های سرمایه گذاران و پیدا کردن سناریوهای مختلف بدون در نظر گرفتن سود و ضرر مورد بررسی قرار می دهد.

بنابراین اگر بخواهیم این تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه را به زبان بهتر بیان کنیم می توانیم این گونه بگوییم که معامله گر چیزی جز سود و ضرر نمی شناسد، در حالی که یک تحلیل گر اساسا به سود و ضرر کاری ندارد.

تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه

گستره ی بررسی دیگر تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه

از دیگر تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه می توان به نوع نگاه و گستره بررسی بازارهای سرمایه ای اشاره کرد. یک معامله گر بازار را به اندازه ای نگاه می کند و آن را تا جایی بررسی می کند که بتواند بر اساس استراتژی معاملاتی خودش پیش برود. اما یک تحلیل گر اساسا بازار را از جنبه و جهت های مختلف مورد بررسی قرار می دهد.

به طور مثال یک معامله گر توجه چندانی به اخبار ندارد و تنها خبرهای مهم و ترجیحا مرتبط با استراتژی خود را دنبال می کند اما یک تحلیل گر تقریبا هر خبری را مهم و تاثیرگذار می داند. بنابراین گستره بررسی یک تحلیل گر بسیار وسیع تر از نوع نگاهی است که یک معامله گر در بازار دارد.

اگر بخواهیم با مثالی این تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه را بیان کنیم. این گونه می توانیم بگوییم که یک معامله گر موج سواری است که می خواهد روی موج ها حرکت کند. برای او تنها دانستن ارتفاع موج و چند فاکتور دیگر کفایت می کند. اما یک تحلیلگر درست مانند پژوهشگران ورزشی هست که می خواهد بداند اگر جرم آب تغییر کند و چگالی آب به فلان عدد برسد یک موج سوار چه رفتاری باید نشان دهد!

یا این که تغییرات آب و هوایی در موج سواری چه تاثیری می تواند بگذارد. در حالی که یک موج سوار عملا کاری به گرمایش زمین و این گونه تغییرات آب و هوایی ندارد. او تنها از آب و هوا به اندازه ای اطلاعات می خواهد که بداند می تواند موج سواری خوبی داشته باشد یا نه!

راست و دروغ و دیگر تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه

راست و دروغ و دیگر تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه

اما دیگر تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه در نوع برداشت هایی است که تحلیل گر و معامله گر از بازار دارند. به طور کلی یک تحلیل گر همیشه درست می گوید و احتمال خطا برای او نیست. در حالی که یک معامله گر همیشه درصدی را برای خطای معاملاتی خودش در نظر می گیرد و به نوعی خطا را همیشه جزئی از بازی می داند.

در واقع تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه در این بخش این گونه رقم می خورد که یک تحلیل گر روند های مختلف بازار یا یک سهم را مورد بررسی قرار می دهد و سناریوهای مختلف با درصد احتمال مختلف را بیان می کند. بنابراین بازار به هر سمت و سویی که برود و هر کدام از سناریوهای بیان شده را اجرا کند عملا تحلیل گر درست تحلیل کرده است. اصل داستان هم همین است. اگر یک تحلیل گر بخواهد یک روند و یک سناریو با قطعیت بالا بیان کند عملا در حال پیش بینی کردن است و این کاری است که در دنیای اقتصادی حکمی جز باخت ندارد.

اما یک معامله گر عملا مجبور است دست به عمل بزند. یعنی یکی از این تحلیل ها را که بر اساس استراتژی خودش است پیاده کند. در کلام ساده تر این تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه اینگونه بیان می کند که تحلیل گر روی کاغذ می تواند در همه جهت حرکت کند اما یک معامله گر نمی تواند در یک زمان مشخص هم فروشنده باشد و هم خریدار.

در کلام ساده تر یک معامله گر امکان انتخاب تنها یک حرکت در هر لحظه را خواهد داشت. بنابراین احتمال خطا همیشه برای معامله گر وجود دارد و این چیزی است که با مفهوم حد ضرر کنترل می شود.

اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی ندارید در این مقاله به صورت مفصل توضیح داده شده.

تفاوت معامله گری با سرمایه گذاری

معمولاً در اکثر منابع آموزشی و حتی تحلیلی تمایزی بین سرمایه‌گذار و معامله‌گر قائل نمی‌شوند . اما آیا واقعاً این دو یک معنی دارند و هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند؟ بایستی گفت که اگر مسئله زمان را نادیده بگیریم , هر دو رویکرد سرمایه‌گذاری و معامله‌گری یک معنی خواهند داشت .

اما در دنیای واقعی سرمایه‌گذاری و معامله‌گری دو روش کاملاً متفاوت برای منتفع شدن از بازارهای مالی هستند . گاهی اوقات افراد تازه‌وارد نمی‌توانند این دو مفهوم را از یکدیگر تشخیص دهند و حتی در معاملات و یا سرمایه‌گذاری های خود هم دچار مشکل می‌شوند .

بارها دیده شده که فرد تازه‌وارد برای کسب سود از نوسانات بازار در بازه زمانی کوتاه وارد معامله شده , ولی با ورود معامله به محدوده زیان دهی , از بستن معامله خودداری کرده و در پاسخ گفته است که “ این یک معامله بلندمدت است , نه کوتاه‌مدت و بهتر است که کمی صبر کند تا بازار برگردد . ”

هر فردی با ورود به بازارهای مالی می بایست ابتدا رویه خویش را معلوم نماید . درصورتی که شخص تازه‌وارد نداند که بایستی به روش سرمایه‌گذار عمل نماید یا این که به روش یک معامله‌گر , با تناقض‌ها و ایرادات مهلکی در فن خویش مواجه خواهد شد .

به‌طور نمونه احتمالا حالت بنیادی یک میزان دارایی مالی برای سرمایه‌گذاری یک‌ساله عالی باشد , البته آیا می‌توان از حالت بنیادی عالی برای ورود به داد و ستد چنددقیقه‌ای به کار گیری کرد؟

سرمایه‌گذاری

انگیزه از سرمایه‌گذاری گرفتن تدریجی گنج در یک مقطع بلندمدت است و معمولاً سرمایه‌گذاران با خرید و محافظت دارایی‌های مالی گنج خویش را ارتقا می دهند .

معمولاً گنج سرمایه‌گذاران مشتمل بر سبدی از سهام , سندها قرضه , ارزهای فرنگی , طلا و جواهرات و … میگردد . سرمایه‌گذاران با سرمایه‌گذاری دوباره سودهای حاصله از نرخ منفعت مرکب برای ارتقا پرسرعت گنج خویش به کار گیری می‌نمایند .

گه گاه حادثه می‌ افتد که سرمایه‌گذار , سهام یا این که یک میزان دارایی مالی را به بازه زمانی چندین سال و احتمال دارد چه بسا تعدادی ده سال حفظ نماید .

بازارها مدام در نوسان می‌باشند و به همین خاطر سرمایه‌گذاران از ورود به بازارهای نزولی دوری می کنند و هنگامی که ارزش بودجه آن ها کاهش مییابد , به آرزو اینکه قیمت‌ها مجدد ارتقا خواهند یافت و ضررها جبران خواهند شد در بازار میمانند .

معمولاً دقت حیاتی سرمایه‌گذاران به مساله بنیادی است و شایسته ترین روش برای عمل به‌عنوان سرمایه‌گذار نیز به کار گیری از تحلیل‌های بنیادی است .

معامله‌گری

درمقابل معامله‌گری دربرگیرنده خریدوفروش‌های مکرر در بازارهای مالی میگردد و انگیزه دارای اهمیت معامله‌گر کسب سود بیشتر نسبت به روش‌های سرمایه‌گذاری ( خرید و نگه‌داری ) است .

درحالی‌که احتمالا سرمایه‌گذاران به بازدهی‌هایی مانند ۱۰ یا این که ۲۰ درصد هر ساله راضی باشند , معامله‌گران عملکرد میکنند تا به سودهای ۱۰ درصدی ماهانه دست یابند .

راهکار مهم در معامله‌گری , خرید در قیمت‌های ذیل و فروش در قیمت‌های بالاست . عکس این راهکار نیز کاربرد دارااست . یعنی معامله‌گر در قیمت‌های بالا مبادرت به فروش میکند و در قیمت‌های پایین‌تر مبادرت به بازخرید بودجه میکند .

در معامله‌گری از فرمان حد ضرر و زیان برای محدود کردن ضرروزیان داد و ستد به کار گیری می شود . شایسته ترین روش برای کار به‌عنوان معامله‌گر , به کارگیری از تحلیل‌های تکنیکال است .

علاوه بر این , معامله‌گری سبک‌های مختلفی داراست . به‌طور نمونه عده‌ای از معامله‌گران بلندمدت کار می نمایند و احتمال دارد داد و ستد خویش را ماه‌ها و احتمال دارد سالیان گشوده نگه دارا هستند .

جور دوم معامله‌گران موج‌سوار میباشند و معمولاً داد و ستد را از تعدادی روز تا یک سری هفته گشوده نگه می‌دارند . گونه سوم معامله‌گران روزمره میباشند و معمولاً معاملات خویش را در کمتر از ۲۴ ساعت می‌بندند .

جور چهارم نیز اسکالپر ها میباشند که خرید و فروش را از یک سری ثانیه تا یک‌سری دقیقه گشوده نگه می‌دارند . همه معامله‌گران تکنیکال در یکی‌از این چهار مدل قرار میگیرند .

بهترین بروکر فارکس در آمریکا بهترین بروکر فارکس در ایران بهترین بروکر فارکس کدام است بهترین بروکر های فارکس تحلیل تجربی استراتژی معاملاتی سرمایه گذاری مبتنی بر بازده تحلیل طلا فارکس

اغلب معامله‌گران بر اساس عواملی مثل میزان سرمایه , ساعات زمانی که می‌توانند معامله نمایند , سطح تجربه و میزان ریسک قابل تحمل یکی‌از چهار روش بالایی را برای معامله‌گری گزینش مینمایند .

باید دقت داشت که نیز معامله‌گران و نیز سرمایه‌گذاران در ادامه کسب سود از بازار میباشند . البته سرمایه‌گذاران در‌پی کسب سودهای بزرگ در عصر هنگامی بلندمدت میباشند و انگیزه مهم آنان خرید و مراقبت بودجه است .

ولی معامله‌گران می‌خواهند از افزایش و کاهش قیمت‌ها سود ببرند و در کمترین زمان ممکن با سود از بازار خارج شوند و به سودهای کم ولی مکرر فکر می‌کنند .

تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟

تفاوت اساسی‌ ترید و سرمایه‌گذاری

اصطلاح «سرمایه گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوت‌های کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند. هدف از سرمایه گذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه گذاری و تریدینگ و همچنین اصلی‌ترین شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

سرمایه گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن دارایی‌ها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. ممکن است یک سرمایه‌گذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایه‌گذاری افزایش قیمت دارایی‌ها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برلی سرمایه‌گذار به ارمغان می‌آورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری می‌کند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش‌ پرداخت خانه پس‌انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۵ ساله‌ای داشته باشد.

در سرمایه گذاری یک اصل تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری اساسی و مهم وجود دارد که می‌گوید:

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».

این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته می‌شود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایه‌گذار از «بازدهی پیش‌بینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایه‌گذار، فرصت‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری‌های بهتر با ریسک بیشتر ارائه می‌دهد. دلیل آن هم این است که آن‌ها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

اگر یک سرمایه‌گذار افق زمانی کوتاه‌تری دارد، باید در انتخاب‌های خود محتاط‌ باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازار‌های مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش می‌یابد، توسط اکثر سرمایه‌گذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آن‌ها مکررا زمان‌های عملکرد ضعیف را پشت سر می‌گذارند به این‌ امید که ارزش دارایی‌ها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاه‌مدت جبران شود.

آشنایی با شیوه‌های سرمایه گذاری

به‌طور کلی،‌دو شیوه کلی برای انجام سرمایه گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:

سرمایه‌گذاری فعال

سرمایه‌گذاران از استراتژی سرمایه گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال دارایی‌های موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام به‌‌خصوص را خریداری می‌کند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ – شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است- افزایش یابد.

سرمایه‌گذاری غیرفعال

هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایه‌گذاران در این استراتژی دارایی‌های خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمی‌کنند؛ در عوض، آن‌ها پول خود را در صندوق‌های مشخصی مانند صندوق‌های قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه گذاری شاخصی که سعی می‌کنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار می‌دهند.

تریدینگ چیست؟

تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدر‌ها معمولا دارایی‌های خود را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش دارایی‌ها سود می‌برند در حالی که سرمایه‌گذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود می‌برند. از سوی دیگر معامله‌گران به‌جای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایه‌گذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار می‌رود قیمت دارایی پیش برود تمرکز می‌کنند و سعی می‌کنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.

تریدینگ چیست؟

سرمایه‌گذاران معمولا منتظر می‌مانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدر‌ها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیان‌آور استفاده می‌کنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایه‌گذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه‌ خود را حفظ کند.

شیوه‌های تریدینگ

تریدر‌های از سبک‌های معاملاتی مختلفی استفاده می‌کنند، برخی از این سبک‌ها در ادامه آورده شده است:

اسکالپینگ

اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته می‌شود که تریدر برای کسب سود‌های متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده می‌کند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.

معاملات روزانه

معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیت‌های معاملاتی را در یک روز باز و بسته می‌کنید. بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش می‌دهد.

معامات پوزیشن

هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند می‌گویند.

معاملات سوئینگ

به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیت‌ها ممکن است برای روز‌ها تا هفته‌ها با این روش حفظ شوند.

سوشیال تریدینگ چیست؟

سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان می‌دهد از تاکتیک‌های معاملاتی تریدر‌های باتجربه‌تر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرم‌ها از این ویژگی پشتیبانی می‌کنند. در این پلتفرم‌ها تریدر‌های مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط می‌گیرند و در مورد تحلیل‌ها بحث می‌کنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدر‌ها یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های سوشیال تریدینگ است.

سوشیال تریدینگ چیست؟

مزایای سوشیال تریدینگ

  • به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک می‌کند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آن‌ها می‌توانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آن‌ها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
  • کار با یکدیگر و به اشتراک‌گذاری‌ ایده‌ها به تریدر‌ها اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
  • در زمان بسیاری از ترید‌های دیگر صرفه‌جویی می‌شودف چرا که آن‌ها همه چیز را به اشتراک می‌گذارند.
  • می‌توان از آن در طیف گسترده‌ای از کلاس‌های دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارز‌ها، کالا‌ها و ارز‌های دیجیتال استفاده کرد.

تفاوت‌های تریدینگ و سرمایه‌ گذاری

جدا از تفاوت‌هایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:

بازار‌های مالی

بازار سهام (Stock) محبوب‌ترین نوع دارایی در بین سرمایه‌گذاران است. این نوع بازار‌ها نشان دهنده سرمایه‌گذاری یک شخص در یک شرکت است. این نوع بازار‌ها معمولا گزینه‌ی مناسبی برای سرمایه‌گذاری بلند مدت است. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایه‌گذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایه‌گذاری‌ها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان می‌دهد.

سرمایه‌گذاران می‌توانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران سایر دارایی‌ها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه می‌کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند علاوه صندوق‌ها مالک کالا‌هایی مانند طلا نقره و حتی ارز‌های دیجیتال باشد. اما ترید‌ها نسبت تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری به سرمایه‌گذاران در زمینه‌های بیشتری فعالیت می‌کنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارز‌ها، کالا‌ها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجای کار تریدر‌ها با نوسانات است، معمولا از بازار‌های بی‌ثبات‌تر استفاده می‌کنند.

بازار‌های مالی

تریدر‌های برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده می‌کنند، اما سرمایه‌گذاران معمولاً دارایی‌ها را به طور کامل خریداری می‌کنند. CFD‌ها ابزار‌های مالی هستند که به ترید‌ها اجازه می‌دهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدر‌ها می‌توانند با استفاده از CFD و اهرم مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما می‌توانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش کنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.

تحقیق و تحلیل

یکی دیگر از تفاوت‌های بین تریدر و سرمایه‌گذار، نحوه تحقیق و تحلیل‌های آن‌ها از بازار است. سرمایه‌گذاران معمولا بر روی تحلیل‌های بنیادی تمرکز می‌کنند. در این نوع، یک سرمایه‌گذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار می‌دهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایه‌گذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی می‌کند.

تحقیق و تحلیل

در صورتی که تریدر‌ها بیشتر به تحلیل‌های تکنیکال می‌پردازند. در این نوع تحلیل تریدر‌ها به مشاهده نمودار‌های قیمت و تجزیه و تحلیل روند‌ها، الگو‌ها و نشانه‌ها می‌پردازند تا پیش‌بینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت می‌کند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می‌شود.

سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:

معاملات روند

این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معامله‌گر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکان‌پذیر باشد.

خط مقاومت و حمایت

در این استراتژی تریدر‌ها با یافتن سطوح تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری حمایت و مقاومت یک دارایی سود می‌کنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته می‌شود. سطح مقاومت نقطه‌ای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش می‌یابد. پس از یافتن این مکان‌ها، معامله‌گران می‌توانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.

معاملات شکست مقاومت

تریدر با این استراتژی می‌تواند با پیدا کردن دارایی‌هایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کرده‌اند سود کسب کند. شکست‌ها ممکن است سیگنال‌های قدرتمندی باشند، به‌ویژه زمانی که توسط سایر شاخص‌های تحلیل تکنیکال تأیید شوند.

ریسک و مدیریت آن

هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایه‌گذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری که سرمایه‌گذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته می‌شود.
  • ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.

هر سرمایه‌گذار می‌تواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایه‌گذاری‌ها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از دارایی‌ها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدر‌ها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
  • ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته می‌شود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین می‌تواند منجر به ضرر و زیان شما شود.

معامله گران می‌توانند از استراتژی‌های مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:

  • انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
  • تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
  • اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج

تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟

هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان داده‌اند که استراتژی‌های مؤثری برای بهره‌مندی از بازار‌های مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد. برخی از این اهداف عبارتند از:

تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری

از ربات تابلوخوانی بورس چه می دانید ربات تابلوخوانی در بورس رباتی است که داده های معاملاتی در بازار را در قالب یک ربات تلگرامی در اختیارتان قرار میدهد که کار آن ساده سازی و بهینه کردن رفتارهای معاملاتی سرمایه گذاران می باشد و سرمایه گذاران.

تحلیل بنیادی کاربردی در بورس

کتاب به بورس خوش آمدید (تحلیل بنیادی کاربردی در بورس)

تا به امروز کتاب‌های فراوانی در حوزه آموزش ورود به بورس و تحلیل بنیادی توسط متخصصان این حوزه تالیف شده است که خواندن این کتاب‌ها هم خالی از لطف نیست، اما در بین کتاب‌های موجود، کتابی ندیدم که به صورت ساده فرآیند ورود به بازار.

آموزش تصویری تابلو خوانی

آموزش تصویری تابلو خوانی در بورس تهران

ویدئو آموزشی تابلو خوانی در بورس تهران از مجموعه آموزش های ویدئویی می باشد که در کلاس های آموزش تابلو خوانی در بورس در خصوص آن صحبت می شود و ویدئو های زیر بخش های کوچکی از کلاس های آنلاین تابلو خوانی در بورس می.

روانشناسی بورس : چند شعار برای معامله موفق

رفتار شناسی و روانشناسی بورس از جمله اصولی می باشد که هر سرمایه گذاری باید در طول دوره معامله گری خود آن را رعایت کند. افرادی که در بازار سرمایه معامله می‌کنند همواره باید یک سری شعارهای معاملاتی را مد نظر داشته باشند و آن.

طراحی سیستم معاملاتی مناسب

طراحی سیستم معاملاتی مناسب شاید یکی از بزرگترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازار سرمایه به حساب آید و نکته جالب این است که بسیاری از سرمایه گذاران اصلا به این موضوع توجهی ندارند و شاید یکی از دلایل از دست دادن سرمایه در بورس.

مدیریت سرمایه : اولویت اول هر سرمایه گذار

مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از آن دسته موضوعاتی می باشد که هر سرمایه گذاری قبل از ورود به این بازار آن را بداند و رفته رفته با کسب تجربه، توانایی خود را در این خصوص افزایش دهد. شاید اولین و مهم‌ترین بحثی که در.

خرید و فروش پله ای : استراتژی کاهش ریسک و افزایش سود

خرید و فروش پله ای و استراتژی سود و زیان در آن به عنوان اصول اولیه در خرید و فروش سهام به حساب میآد و سرمایه گذاران موفق و فعال بازار از این روش برای زیان کمتر و سود بیشتر استفاده می کنند. یکی از.

روانشناسی بورس و دامنه شناسایی زیان

روانشناسی بورس و شناخت رفتارهای معامله گران یکی از نکاتی است که هر سرمایه گذاری باید آن را به صورت کامل فرا گرفته و به صورت تجربی در معاملات خود استفاده کند. همه ما ممکنه در معاملاتی که انجام میدیم ضرر داشته باشیم و این.

ارزش گذاری با P/E : سهم با چه P/E خریداری کنیم

ارزش گذاری با P/E یکی از روش های رایج ارزش گذاری در بورس اوراق بهادار است. به طور کلی از روش های زیادی برای ارزش گذاری شرکت ها استفاده می شود و هر روشی هم با توجه به متغیرهای مورد استفاده در آن، برآورد خاصی.

روانشناسی بازار سرمایه و اثر آن بر زندگی شخصی

در ارتباط بین روانشناسی بازار سرمایه و زندگی شخصی مقالات زیادی کار نشده است و به همین دلیل عمده سرمایه گذارانی که در بازار های مالی فعالیت میکنند قادر به تفکیک این دو بخش نیستند و به همین دلیل با مشکلات زیادی مواجه می شوند.

ریسک شتابزدگی در بورس تهران

افضلیان با اشاره به تغییر شرایط موجود مانند تغییرات زیربنایی که به‌طور قطع آن را در اقتصاد شاهد خواهیم بود، گفت: رفع تحریم‌ها رفته رفته اثرات خود را در اقتصاد کشور نشان خواهد داد و راه را نیز برای ورود کشورهای خارجی برای سرمایه‌گذاری در.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا