مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات

آموزش مدیریت سرمایه
برای ورود به بازار سرمایه فقط داشتن پول و دانش تکنیکال کافی مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات نیست، همونطور که میدونید باید بتونید از پولتون پول بسازید و اگر دانش کافی در این زمینه نداشته باشید به طور حتم همه سرمایه خودتون رو از دست میدین. برای این که بتونید در بازار سود خوبی برداشت کنید ۳ مورد زیر رو باید بتونید درک کنید و بکار بگیرید:
هر کدوم از این ۳ مورد رو رعایت نکنیم مطمئنا ضررهای زیادی رو به سرمایمون وارد میکنیم. پس واقعا دونستن هر کدوم از این موارد رو برای شمایی که میخواین وارد این حرفه بشین ضروری میدونم.
آنچه در این مقاله میخوانید :
طراحی سیستم مدیریت سرمایه
شاید خیلیا فکر کنن دانش تحلیل تکنیکال برای کسب سود از این بازار کافی باشه اما اگر نتونین سرمایتون رو مدیریت کنین و ندونین چقدر از سرمایتون رو وارد معامله کنین بازم اشتباه بزرگی کردین و همینطور روانشناسی بازار که البته و خوشبختانه برای این مورد میتونید از اندیکاتورها و سایتهای زیادی کمک بگیرید.
اصلیترین هدف مدیریت سرمایه کم کردن ضرر و افزایش سود هست. یعنی بتونیم در معاملات اشتباه ضرر کمتر و در معاملات درست سود زیادی داشته باشیم. با داشتن مدیریت درست روی سرمایه خودمون نه تنها سرمایمون رو حفظ میکنیم بلکه سودهای خوبی میتونیم بدست بیاریم. ولی اینو یادتون باشه که اولویت حفظ سرمایست.
برای داشتن مدیریت درست سرمایه، یک سری قوانین رو باید رعایت کنیم:
- ضرر هامون رو محدود کنیم.
- حجم معاملات رو معقول و استاندارد انتخاب کنیم.
- نسبت سود به ضرر رو حتما رعایت کنیم.
- به حجم معامله موقعی که تو ضرر هست اضافه نکنیم.
- حد ضرر رو قبل از باز کردن معامله مشخص کنیم.
- حد ضرر روزانه، هفتگی و ماهانه رو برای خودمون مشخص کنیم.
حالا با توجه به نکات بالا باید یک سیستم مدیریتی خوب برای سرمایمون طراحی کنیم. و فقط بهش به جنبه تئوری نگاه نکنیم چون داشتن یک سیستم مدیریت سرمایه برای یک تریدر موفق واجب و ضروری هست.
اندرو بیلی، رئیس بانک مرکزی انگلیس اظهار داشت: «فقط در صورتی رمزارز خریداری کنید که آماده از دست دادن تمام پول خود باشید.»
برای طراحی این سیستم موارد زیر رو باید لحاظ کنیم:
- استراتژی ورود به معامله
- استراتژی تعیین حد ضرر اولیه
- مشخص کردن حجم معامله
- مشخص کردن معاملههای دو یا چند قسمتی
- استراتژی خروج از معامله
- رعایت نسبت سود به ضرر
- استراتژی جابجایی حد ضرر
- استراتژی سیستم هرمی
در ادامه هر کدام از موارد را بررسی خواهیم کرد:
استراتژی ورود به معامله
قبل از این که معامله رو باز کنیم حتما باید بدونیم چرا و با چه قیمتی میخوایم وارد معامله بشیم. یعنی باید استراتژی داشته باشیم.
استراتژی حد ضرر اولیه
بازم قبل از باز کردن معامله باید بدونیم که اگر بازار بر خلاف نظر ما حرکت کنه و ما بخوایم ضرر کنیم تا چه حد به خودمون اجازه ضرر میدیم و اون نقطه رو مشخص کنیم چون بعد از ورود به معامله اگر بخوایم بهش فک کنیم مثه این میمونه ک سوار یه ماشین بدون ترمز شده باشیم.
استاپ لاس یا حد ضرر از مهمترین اصول تریدینگ است.
مشخص کردن حجم معامله
بازار سرمایه مثل یک اقیانوس میمونه که با وارد شدن به اون هر نوع خطری میتونه ما رو تهدید کنه. اگر سرمایمون رو به عنوان جونمون در نظر بگیریم و تو این اقیانوس قایقمون دچار مشکل بشه با حمله کوسه ممکنه ناگهان کل سرمایمون رو از دست بدیم یا این که گیر ماهی های ریز گوشت خوار بیفتیم و کم کم سرمایمون نابود بشه. حالا برای این که جلوی این نابودی رو بگیریم باید بدونیم چجوری وارد این اقیانوس بشیم. یعنی ریسک مجاز برای هر معامله و کل سرمایه رو مشخص کنیم.
حداکثر ریسک مجاز برای هر معامله
بعضی از معاملهگرا میگن حداکثر ریسک برای هر معامله نباید بیشتر از ۲% کل سرمایه باشه. که تو این روش کارمزد معامله هم باید جزء این ۲% حساب بشه. با این روش اگر ۱۰ معامله هم اشتباه پیش بره بازم ۸۰% سرمایمون حفظ شده. اگر یک تریدر مبتدی هستین پیشنهاد میکنم از این روش استفاده کنین.
جناب پروفسور بالسارا هم روش خیلی خوبی ارائه داده. ایشون فرمولی برای معاملهگران حرفهای ارائه دادن که بر اساس آمار تریدهای قبلی استفاده میشه.
F: درصد ریسک مجاز برای هر معامله.
A: نسبت برگشت سرمایه. که از مبلغ معاملههای برنده تقسیم بر معاملههای بازنده بدست میاد.
P: درصد معاملات سود ده. یعنی تعداد معاملههای برنده تقسیم بر تعداد کل معاملهها.
این فرمول به نام فرمول Kelly هم شناخته میشه چون در اصل آقای جان ال کلی در سال ۱۹۴۰ اون رو کشف کرد.
حداکثر ریسک مجاز برای کل سرمایه
برای این مورد هم به گفته بعضی از معاملهگران حجم کل معاملههای باز نباید بیشتر از ۱۰% کل سرمایه بشه. که به عنوان یک تریدر مبتدی بهتره به حرفشون گوش بدیم.
اگر یک معاملهگر تایم فریم روزانه یا بالاتر باشین باید اول هر هفته حجم سرمایه و ریسک رو برای خودتون مشخص کنین و تا آخر هفته بر اساس اون معامله باز کنین و تغییرش ندین.
شاید گاهی احساس کنیم که میتونیم روند بازار رو بخوبی تشخیص بدیم و چندتا معامله باز کنیم، ولی نباید تعداد معاملههای بازمون از ۵ یا ۶ تا بیشتر بشه مخصوصا اگر معاملهگر مبتدی باشیم.
تعیین حداکثر ضرر در دوره زمانی
باید برای مقدار ضرر مشخص دوره زمانی هم مشخص کنیم. یعنی اگر تو بازه زمانی مشخصی حداکثر ضرر مجازمون رو داشتیم دیگه وارد معامله نشیم و یه استراحت به خودمون بدیم تا حال و هوامون عوض بشه و بتونیم کنترل احساساتمون رو تو دست داشته باشیم.
شما میتونین بر اساس روحیه ریسک پذیری خودتون ضررهای زمانی رو به تایم فریم معاملاتیتون اضافه کنین.
معاملات دو یا چند قسمتی
برای اینکه بتونیم سود خودمون رو در بازار خیلی خوب بالا ببریم استراتژی معامله چند قسمتی رو باید بکار ببریم، که یکمی اولش پیچیده بنظر میرسه! برای این کار یک قسمت از حجم معامله رو با سود نسبتا کم میبندیم و بقیه حجم رو میزاریم برای هدف بالاتر و یا بلندمدت باز بمونه. اول بهتره با معاملات دو قسمتی شروع کنیم که مثلا حجم معامله رو به دو قسمت مساوی تقسیم کنیم. وقتی تو این مورد یکم خوب پیش بریم میتونیم معاملات چند قسمتی باز کنیم.
استراتژی خروج و تعیین حد سود
دقیقا مثل حد ضرر، حد سود هم باید قبل از باز کردن معامله مشخص باشه مثل اینه که وقتی میخوای از خونه بری بیرون باید بدونی کجا میری اگر نه تو خیابون سرگردون میشی. حتی اگر معامله چند قسمتی قراره باز کنیم دقیقا باید بدونیم هدفهای قیمتی چقدر هستن.
نسبت سود به ضرر
برای بدست آوردن این نسبت حد سود رو تقسیم بر حد ضرر میکنیم.
(R/R) Ratio = Profit / Loss
هرچی عدد بدست اومده از ۱ بزرگتر باشه معامله بهتری و سود دهتری هست و نسبت زیر ۱ یعنی ریسک معامله بالا میره.
استراتژی جابجایی حد ضرر
هرچقدر هم تلاش کنیم که یک استراتژی ورود درست بچینیم، ولی تا وقتی که اون معامله درست بسته نشه و سودش رو بدست نیاریم نمیتونیم بگیم این استراتژی موفق هست. وقتی معاملهای تو سود هست باید برای جابجایی حد ضرر هم یک استراتژی داشته باشیم و بهتره اون رو بنویسیم، تا سود ما تبدیل به ضرر نشه.
استراتژی مدیریت هرمی
مدیریت هرمی برای وقتیه که معامله تو سود هست و میتونیم به حجم اون اضافه کنیم. حتما توجه داشته باشین که به حجم معامله تو ضرر هیچوقت اضافه نمیکنیم !
وقتی میبینیم شرایط بازار بر اساس پیشبینی ما درست داره پیش میره، با توجه به حداکثر ریسک مجازمون میتونیم افزایش حجم داشته باشیم. اینجا باید حد ضرر رو هم جابجا کنیم تا نسبت سود به ضرر هم رعایت بشه و ریسک معامله بالا نره.
با استفاده از استراتژی هرمی می توانید این حد ضرر متغیر را تعیین کنید.
برای تعیین مقدار حجمی که میتونیم به معامله اضافه کنیم و در واقع مدیریت هرمی روشهای زیادی وجود داره:
این روش به ما میگه هر افزایش حجمی اندازش نصف حجم قبلی باشه. یعنی اگر برای یک معامله حجم اولیمون ۲% کل سرمایه هست، حجم دوم ۱% سرمایه باشه و اگر باز هم خواستیم اضافه کنیم ۰.۵% کل سرمایه در دفعه سوم رو بگیریم.
این روش مشخصه چی میگه دیگه! هر دفعه اندازه همون اولی حجم میتونیم اضافه کنیم.
با این روش قبل از باز کردن معامله، حجم کلی رو مشخص میکنیم. اول با حجم پایین وارد میشم و حجمهای بعدی بیشتر از حجم اولی هست.
تو این روش سود معامله قبلی به معامله هرمی جدید اضافه میشه.
سیستم مدیریت سرمایه خودت را بساز!
حالا وقتش رسیده یک سیستم مدیریت سرمایه برای خودمون طراحی کنیم. هر کسی باید با توجه به روحیات خودش اون رو طراحی کنه و حتما مکتوب بنویسه. با نوشتن سیستم طراحی شده راه رو بهتر میبینیم و در شرایط مختلف بازار و شرایط روحی خودمون کنترل بهتری روی مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات معاملاتمون داریم. به شرطی که خودمون رو متعهد کنیم بهش پایبند باشیم.
امیدوارم این مقاله براتون مفید باشه. لطفا نظرات خود را در قسمت کامنت ها با ما در میان گذارید.
آزمون روانشناسی قبل از ورود به بازار های مالی|روانشناسی و مدیریت ریسک
ما در مطلب تست روانشناسی برای بازار های مالی می خواهیم درباره مدیریت ریسک در بازار های مالی صحبت کنیم و درباره روانشناسی و مدیریت ریسک شما مطلبی را نوشتیم همچنین برای شما آزمونی را فراهم کردیم جهت اینکه شما خودتان را قبل از ورود به بازارهای مالی مانند بورس-فارکس و ارز های دیجیتال بشناسید و سپس شروع به ترید نمایید .
مدیریت ریسک در امور مالی
امروزه با داغ شدن بازارهای سرمایه گذاری نظیر بازار ارز دیجیتال و بیت کوین ، مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهمترین اصول در دنیای مالی می باشد . در دنیای مالی مدیریت ریسک شامل تجزیه و تحلیل در تصمیمات سرمایه گذاری است تا با توجه به اهداف سرمایه گذاری اقدام مناسب انجام شود .
مثلاً کارگزاران بورس اوراق بهادار از ابزارهای مالی مانند معاملات آتی استفاده میکنند و مدیران پول، از استراتژی هایی نظیر تخصیص دارایی مدیریت برای کاهش یا مدیریت ریسک استفاده می کنند .مدیریت ناکافی ریسک عواقب جدی برای افراد و اقتصاد به همراه دارد .
چگونگی انجام مدیریت ریسک
معمولا ما تمایل داریم به اصطلاحات منفی یا به خطر، فکر کنیم . در دنیای سرمایه گذاری ریسک ، انحراف از نتیجه مورد انتظار است، که ما میتوانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیزی دیگر مانند معیار بازار بیان کنیم .
این انحراف ممکن است که به صورت انحراف مثبت یا انحراف منفی باشد و متخصصان سرمایه گذاری چنین انحرافاتی را به معنای میزان نتیجه در نظر می گیرند .
گروهی براین عقیده اندکه افراد سرمایه گذار برای دریافت نتیجه بیشتر خطر بیشتری را باید بپذیرند و گروه دیگر بر این باورند که افزایش ریسک به صورت افزایش نوسانات به وجود میآید . در حالی که متخصصان سرمایه گذاری مرتباً به دنبال راههای کاهش این نوسانات هستند اما توافق مشخصی راجع به نحوه انجام این کار ندارند .
چه میزان ریسکی را یک سرمایه گذار باید بپذیرد
میزان و مقدار ریسک که یک سرمایه گذار باید بپذیرد کاملاً به تحمل فردی سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد و به تحمل اهدافشان در سرمایهگذاری مربوط میشود . یکی از معیارهای متداول استفاده از انحراف استاندارد است .
انحراف استاندارد یک اندازه گیری آماری است که در مورد تمایل اصلی شما نسبت به میانگین بازده یک سرمایه گذاری می باشد که با میانگین انحراف استاندارد در زمان مشابه سرمایهگذاری مقایسه میشود و این به سرمایهگذاران کمک میکند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند . و با توجه به این عدد سرمایهگذاران تصمیم میگیرند که آیا از نظر مالی و عاطفی قادر هستند این ریسک را تحمل کنند .آیا سرمایهگذاری کنند یا خیر .
روانشناسی و مدیریت ریسک
در حالی که اطلاعات آماری ممکن است که مفید باشد ولی نگرانی های مربوط به خطر یک سرمایه گذار را، برطرف نمیکند . زمینه های مالی رفتاری افراد ، یک عنصر مهم در ریسک هر فرد به شمار می رود . تکنیکی که سرمایه گذاران موفق را متمایز می کند قطع ارتباط احساسات با بازار است.
ایشان از لحاظ احساسی تحت تأثیر قرار نمی گیرند و به طور منطقی عمل می کنند و این توانایی را دارند که در صورت بروز هیجانات، غم و شادی ، فورا آن احساس را کنار گذاشته و ذهن خود را آزاد کنند .زمانی که احساسات شما به شما دستورمی دهد، باعث می شود تا در برابر ریسک آسیب پذیر شوید . سرمایه گذاری که مغلوب احساسات خود شده است-حتی اگر از لحاظ عقلی و منطقی به خوبی درک کند که در هنگام بروز مشکل ونوسانات شدید بازار چه کاری باید انجام دهد-معمولا توان فکر کردن را از دست می دهد و اضطراب شدید او را فرا می گیرد و در نهایت تنها برای آسوده شدن از این اضطراب دارایی خود را به ضرر می فروشد.
در روش سرمایه گذاری بافت ، فاصله ضروری از احساسات حفظ می شود. تمرکز بافت بر کیفیت معاملات است. وتنها موضوع مورد توجه او منطبق بودن سرمایه گذاری های او با معیارهایش می باشد. در صورتی که آنها منطبق باشند او شاد وخوشحال است بدون توجه به اینکه بازار چگونه آنها را ارزش گذاری می کند . در صورتی که هر یک از سهام او دیگر با معیارهایش منطبق نباشد ، بافت آن سهم را می فروشد- بدون در نظر گرفتن اینکه بازار چگونه آن رانرخ گذاری می کند.و هیچ اهمیتی به روند بازار نمی دهد.
کاهش ریسک در معاملات ارز دیجیتال
می توانید در معاملات ارز دیجیتال لحظاتی تامل کنید وعجولانه تصمیم نگیرید تا کمتر در معرض نوسانات شدید بازار قرار بگیرید. شما می توان از ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال برای تعیین ارزش واقعی یک شرکت یا ارزش یک رمز ارز استفاده کنید و با یک سرمایه گذاری خاص، درحالیکه ریسک آن کم می شود ، شانس موفقیتتآن نیز بیشتر خواهد شد.
شما میتوانید با مطالعه مقالات تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در سایت zoomarz.com با ریسک کمتری در ارز دیجیتال و بیت کوین سرمایه گذاری کنید.
میزان ریسک پذیری افراد ، آیا شما فرد ریسک پذیری هستید؟
برای موفقیت در زندگی مالی ابتدا باید خود را شناخت . باید رفتارهای درست و غلط را شناسایی کرد و اگر لازم بود آنها را تغییر داد . ریسک پذیری یک ویژگی شخصیتی است و در میان افراد جامعه متفاوت است. شما در جامعه افرادی را دیدهاید که از کودکی ویژگی ریسکپذیری داشته اند و یا افرادی که محتاط بودهاند و این صفت تا بزرگسالی همراه آنها بوده است . البته ریسکپذیری افراد ممکن است در طول زندگی و حتی در شرایط مختلف، متفاوت باشد.
آزمون اعتماد الکترونیک یا ریسک پذیری
تعریف مفهومی متغیرهای پرسشنامه :
در منابع مختلف، برای واژه ریسک تعاریفی گوناگون ارائه شده است، که البته همگی در برگیرنده مفهومی واحد هستند.
به برخی از این تعاریف در مطلب زیراشاره می شود:
“ریسک عبارت است از انحراف در پیشامدهایی که می توآنند در طول یک دوره مشخص، در یک موقعیت معین اتفاق بیافتند .(مامولینی و منج ،2009).
این تعریف به این معناست که، چنانچه تنها یک پیشامد ممکن باشد، انحراف و ریسک صفر است و به عبارت دیگر در این صورت احتمالی وجود ندارد و آینده کاملا” قابل پیش بینی است ( عباس نژاد، 1393 ).
در جایی دیگر ریسک به صورت زیر معنی شده است:
ريسك عبارت است از هر چيزي كه مانع از رسيدن سازمان به اهدافش شود و يا توان سازمان را در اين راه بكاهد که ممكن است به يكي از صورت های زير خود را نشان دهد:
1- رخداد يك فاجعه يا اتفاق بد
2- عدم وقوع مسائل آنطور كه مورد انتظار است.
3- عدم وقوع اتفاقات و مسائل خوب (صنایعی و همکاران،1391).
تکنولوژی فرایندی است که افراد از طریق آن به دخل و تصرف در طبیعت می پردازند، تا از آن طریق نیازهایشان برآورده شود. اکثر افراد به تکنولوژی از طریق مصداق های عینی آن می اندیشند. مصداق هایی همچون: کامپیوتر و نرم افزار، ماشین های گندزدا، آفت زداها، مایکروویوها، سدها، ماشین آلات صنعتی، هواپیماها و سفینه ها و….. اما تکنولوژی چیزی بیش از این محصولات عینی است ( رابینک و همکاران ، 2011 ).
تکنولوژی شامل زیرساخت های ضروری برای طراحی، تولید، اجرا و تعمیر محصولات فنی از زمان طراحی آن ها تا به کارگیری و ارائه خدمات بعد از تولید آن ها است. دانش و فرایندی که در تولید و اجرای محصولات فنی، مهندسی دانش – چگونگی (Know-how) و تربیت متخصصان و دانش های فنی گوناگون، همه بخش های مهم و برابری از تکنولوژی هستند(فرانسیسکو ،2013).
تکنولوژی حاصل ترکیب مهندسی و علم است .علم دو جزء اساسی دارد: 1) بدنه دانش که در طول زمان بر روی هم انباشته شده است و 2) فرایند به کار بردن روش علمی در کشف و تبیین طبیعت که به تولید علم می انجامد. مهندسی نیز، شامل بدنه ای از دانش و فرایند حل مساله است. علم به فهم “چرا” و “چگونگی” طبیعت کمک می کند و مهندسی به شکل دادن به جهان طبیعی برای برآورده کردن نیازهای بشری یاری می رساند. بنابراین می توآن گفت مهندسی طراحی در بستر محدودیت هاست. به طور خلاصه تکنولوژی ضرورتاً علم و مهندسی را در بر می گیرد .(سونجا واماد ،2003).
تعاریف مختلف اعتماد که در زمینه تجارت الکترونیکی در تحقیقات مختلف پژوهشگران آمده است .
روتر 1967: اعتماد یعنی«باور یک فرد به این که گفته ها و قول طرف دیگر، در یک رابطه تجاري، قابل اتکا بوده و او به تعهدات خود پایبند خواهد بود».
مورگان و هانت 1994: اعتماد وقتی رخ می دهد که «یک طرف مبادله نسبت به قابلیت اطمینان، بی عیبی و درستی طرف دیگر مبادله، مطمئن باشد».
روسو و همکارانش 1998 : اعتماد«حالتی روانی است که میل به پذیرش آسیب پذیری یک طرف در یک مبادله تجاری را، بر اساس انتظارات مثبت از طرف دیگر در بر می گیرد».
جفن 2000 : اعتماد به یک فروشنده بر خط یعنی «میل یک نفر به آسیب پذیری نسبت به کنش های طرف دیگر (طرف اعتماد شونده)، بر اساس احساس و امنیت»
با و پاولو 2002 : اعتماد یعنی«ارزیابی ذهنی یک طرف از این که، طرف دیگر یک تراکنش مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات خاص را مطابق با اطمینان مورد انتظار وی در یک محیط با مشخصه عدم اطمینان انجام دهد».
این آزمون شامل ۱۱ سوال است که
میزان ریسک گریزی بر اساس سوال 1 تا 5 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
میزان آمادگی تکنولوژیکی بر اساس سوال6 تا 8 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
میزان اعتماد بر اساس سوال 9 تا11 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
پاسخ پرسشنامه مطابق با تصویر پایین ، براساس گزینه های خیلی کم – کم – متوسط – زیاد- خیلی زیاد میباشد که پاسخگو می بایست با صرف دقت و صادقانه به سوالات آزمون پاسخ دهد .
در صورتی که می خواهید وارد بازارهای مالی شوید میتوانید پاسخ سوالات پرسشنامه را در کامنت های زیر یا به ایمیل کارشناس روانشناسی سایت زوم ارز ([email protected] ) ارسال نمایید. تا در کوتاهترین زمان به شما پاسخ داده شود)
ریسک گریزی
- 1 – من بعد از جستجو و دریافت اطلاعات زیاد در مورد محصول، آن را می خرم.
- 2 – من خیلی در مورد خرید مطمئن نیستم.
- 3 – من در خرید محصولات جدید محتاط عمل می کنم.
- 4 – من هر گز چیزی را نمی خرم که در مورد ریسک های ناشی از آن اطلاعاتی نداشته باشم.
- 5- من ترجیح می دهم از محصولات فعلی استفاده کنم تا یک محصول جدید را بخرم.
آمادگی تکنولوژیکی
- 6 – من همیشه استفاده از پیشرفته ترین فناوری های روز را ترجیح میدهم.
- 7- من در بین دوستانم، اولین نفری هستم که از یک فناوری رایانه ای جدید استفاده می کنم.
- 8 – من فکر می کنم که دادن اطلاعات حساب بانکی به سیستم های کامپیوتری امن نیست.
اعتماد
- 9 – من به راحتی به دیگران اعتماد می کنم.
- 10- تمایل من در اعتماد به دیگران بالاست.
- 11- اعتماد به دیگران برای من سخت و مشکل نیست.
” ممنون که تا پایان مطلب تست روانشناسی برای بازار های مالی با ما همراه بودید “
اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی
جهت یک سرمایهگذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معاملهگری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزشهای تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر میگردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.
قطعاً معاملهگری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسکهای موجود اقدام به سرمایهگذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.
مدیریت سرمایه چیست؟
اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایهگذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه مینامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر میکنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفهای معاملهگری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونهای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.
اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیشگیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایهگذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایهگذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آنها را در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر تقسیم میکنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
در نتیجه معاملهگران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایهگذاری آنها متناسب باشد. در این گونه موارد نمیتوان برای هر معامله گر نسخهای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معاملهگران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.
رویای یک شبه ثروت مند شدن
بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایهگذارانی را حتی نمیتوان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آنها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال میکشاند. به جد میتوان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معاملهگران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.
امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روشها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیتهای معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوبهای مشخص برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران را تعیین مینماید.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟
هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای معین و مرسومی موجود است که مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
- ریسک
- بازده
- نسبت بازده به ریسک
- حجم معاملات
- نسبت افت سرمایه
به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین میگردد. آشکارا مشاهده میکنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی میکند.
چگونه میتوان ریسک را کنترل نمود؟
برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه میکنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.
من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.
نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند
برخی از قواعد مرسوم بازار
- محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات میباشد.
- طبق اصول سرمایهگذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
- حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمیگردد.
- در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
- زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار میاندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آنها را نیز مد نظر قرار دهید.
- آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.
بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه میاندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪ قیمتش کاهش پیدا کند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.
شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل میکنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.
اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد
شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه میکنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار میپذیرد.
کنترل احساسات از مهمترین ویژگیهای یک تریدر موفق
در زمان خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از تصمیمگیریهای نادرست و ضررهای مالی باید احساسات خود را مدیریت کنید.
کنترل احساسات هنگام خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتالی مورد مهمی است که در نتیجهی نهایی معامله تاثیر بسیار زیادی دارد و عدم توجه به آن باعث شکست میشود.
بازار ارزهای دیجیتال دارای سه بعد تحلیلی، روانشناسی و مدیریت سرمایه است. بیشتر معاملهگران یا به اصطلاح تریدرهای تازهکار تصور میکنند صرفا با آموختن مسائل تحلیلی و تمرکز بر روی آنها میتوانند موفق عمل کنند.
درحالیکه توجه به بعد روانشناسی و مدیریت سرمایه درکنار تحلیل درست میتواند معاملهگر را به سود منطقی برساند. معامله کردن بر اساس غرایز و احساسات میتواند تاثیر منفی داشته باشد. احساساتی که ممکن است افراد در هنگام معامله داشته باشند عبارتند از: ترس، طمع، خشم، ناامیدی، هیجان و ریسکپذیری.
در این مقاله از همتاپی قصد داریم انواع روند بازار ارزهای دیجیتال و احساساتی که در آن وضعیت ایجاد میشوند را بررسی کرده و راهکارهای کنترل آن را معرفی کنیم.
احساسات موثر در خرید و فروش ارزهای دیجیتال
1- طمع
حرص و زیادهخواهی برای بدست آوردن پول بیشتر حسی است که دقیقا در نقطهی مقابل منطق قرار دارد. افراد طمعکار انتظار یک سود غیرمعمول از بازار دارند و طبق استراتژی و مدیریت سرمایه پیش نمیروند. درنتیجه زمانی که به سود معقولی رسیدهاند از معامله خارج نمیشوند و همین افزایش ریسک و عدم کنترل احساسات در اکثر مواقع منجر به از دست رفتن سود و متحمل شدن ضرر میشود. برای مقابله با حس طمع باید به سود منطقی قانع باشید.
2- ترس
این حس دقیقا برعکس طمع است و افراد تازهکار مدام میترسند که داراییهای خود را از دست بدهند. همین ترس باعث میشود که افراد بدون پذیرش ریسک منطقی و عدم رعایت حد ضرر و سود با کمترین سود از معامله خارج شوند. در شروع روند نزولی احساس ترس و خارج شدن سریع از معامله میتواند جلوی ضرر بیشتر را بگیرد، اما در روند صعودی فرد فرصتهای سوددهی را از دست میدهد. برای کنترل ترس باید ابتدا بپذیرید که معاملهی قبلی تاثیری بر معاملههای بعدی شما ندارد و بهتر است معامله را با حجم معقولی باز کنید.
روندهای مختلف بازار ارز دیجیتال و احساسات افراد
• روند صعودی یا گاوی: زمانی که بازار در مسیر صعودی قرار دارد و قیمت ارزها رفته رفته افزایش مییابد افراد دچار خوشبینی و اعتمادبهنفس میشوند و حرص و طمع بر آنها غلبه میکند. همین امر باعث میشود که میزان خریدها بیشتر شده و قیمتها همچنان روبه افزایش باشند. در این شرایط افرادی که نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند دچار حالت FOMO شده (به معنی ترس از دست دادن فرصتها) و فکر میکنند از روند صعودی جاماندهاند. اما واقعیت جور دیگری است و افزایش بیش از حد قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال، صرفا بخاطر هیجان و امید غیرمنطقی به ادامه روند است.
به عبارتی دیگر، احساسات افراد باعث ایجاد حباب در بازار شده و هر لحظه ممکن است قیمتها شکسته شوند. در این شرایط باید طمع و امید هیجانی را کنار گذاشته و انتظار سود غیرمنطقی نداشته باشید. بهترین راه در این شرایط معامله براساس استراتژی شخصی و کنترل احساسات کاذب در هنگام معامله است.
• روند نزولی یا خرسی: در این وضعیت بازار در روند کاهشی قرار دارد و قیمتها کمتر میشوند. افراد در این حالت دچار عصبانیت، اندوه و افسردگی میشوند. معاملهگران در ابتدای روند نزولی تصور میکنند شرایط دیگری باعث این روند شده و نمیخواهند اتمام روند صعودی را بپذیرند و سعی میکنند دلیل کاهش قیمتها را پیدا کنند. غافل از اینکه این روند طبیعی بازار است و باید طی شود.
افراد بیتجربه و احساسی در اوایل این روند حقیقت را انکار کرده و منتظر بازگشت قیمتها میشوند. با گذشت زمان و کاهش بیشتر قیمتها افراد وحشتزده شده و دچار اضطراب میشوند. همین احساسات روند کاهشی را تشدید کرده و بازار را به سمت پایینتر هدایت میکند. در این وضعیت ترس و وحشت بر افراد غلبه کرده و باعث تسلیم آنها میشود.
در نتیجه، سرمایه گذاران داراییهای خود را در کمترین قیمت و با ضرر زیاد میفروشند. اینجا دقیقا همان مرحلهای است که روند نزولی تمام شده و بازار درحال کفسازی است. با ایجاد ثبات و شروع روند افزایشی قیمتها افرادی که ارزهای خود را در کمترین قیمت فروختهاند به شدت خشمگین میشوند و احساس پشیمانی به آنها دست میدهد. درحالیکه با کنترل احساسات و رفتارهای هیجانی به راحتی میتوانستند تا حد زیادی جلوی ضرر خود را بگیرند.
راهکارهایی برای کنترل احساسات هنگام خرید و فروش ارزهای دیجیتال
در زمان خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از تصمیمگیریهای نادرست و ضررهای مالی باید احساسات خود را مدیریت کنید. بازار ارزهای دیجیتال نیز مانند سایر بازارهای مالی ریسکها و خطرات مخصوص به خود را دارد اما با برنامهریزی دقیق و کنترل رفتارهای هیجانی میتوان معاملات مطمئنتری داشت. بعضی از کارهایی که به کنترل احساسات و داشتن یک معاملهی معقول کمک میکنند به شرح زیر هستند :
· بازار ارزهای دیجیتال را به عنوان منبع اصلی درآمد در نظر نگیرید.
· قبل از انجام معاملات ارزهای دیجیتال مدنظر خود، اطلاعات لازم را جمعآوری کنید.
· برای معاملات خود زمان مشخصی تعیین کنید. هرچند که فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال بهصورت شبانهروزی امکانپذیر است، اما در واقعیت ممکن نیست. افرادی که استراحت کافی دارند و به سایر کارهای خود رسیدگی میکنند بهتر از دیگران میتوانند بر احساسات و اضطراب خود در هنگام معامله غلبه کنند.
· برای خودتان یک استراتژی معاملاتی تعیین کنید و طبق آن پیش بروید. یعنی در معاملههای خود حد سود و حد ضرر داشته باشید و اجازه ندهید احساساتی همچون ترس و طمع شرایط معاملهی شما را تغییر دهد.
· از شلوغ کردن چارتهای خود بپرهیزید. افزایش تعداد اندیکاتورها نه تنها به تحلیل دقیقتر کمک نمیکند بلکه باعث سردرگمی فرد میشود.
· به طور دائم به نمودارها خیره نشوید. تغییرات قیمت در بازار ارزهای دیجیتال به صورت لحظهای است و این کاهش یا افزایش سریع قیمت کنترل احساسات را سخت کرده و ممکن است فرد واکنش احساسی از خود نشان دهد که در نهایت منجر به ضرر میشود.
امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. نکاتی که در بالا ذکر کردیم میتواند شما را در کنترل احساسات و انجام معاملات منطقی و سودآور در بازار ارزهای دیجیتال کمک کند.
چگونگی کار با صرافیهای رمزارز به کمک روانشناسی معامله
پلتفرم هایی با فناوری سطح بالاکه در آنها همه تراکنشها با استفاده از نرمافزارهای نوین و راهحلهای جدید آی تی انجام میگیرد، صرافی ارز دیجیتال نام گذاری شده است. به وجود آمدن ارزهای دیجیتال باعث انقلابی در جهان ما شدند و با آنها ساختار اقتصادی تغییر یافت. با روی کارآمدن این تغییرات ساختاری به سیستم اقتصادی بین الملل زمینه برای بوجود آمدن و توسعه یافتن انواع جدیدی از فناوریهای مبادله ایجاد شد.
بنابراین صرافیهای ارز دیجیتال برای خرید و فروش و معامله ارزهای دیجیتال در سراسر جهان ایجاد شدند. هر یک از این صرافیها در تلاش برای رضایت مشتری و مهیا کردن فضا برای معاملات راحت ارزهای دیجیتال هستند. امروزه ارزهای دیجیتال که اکثرا بر روی بلاک چین ایجاد میشوند، بسیار مورد استفاده قرار گرفته و توجه همه را به خود جلب کردهاند. صرافیها نیز در این راستا تمام سعی خود را میکنند که به فناوریهای روز مجهز شوند. اما در عین حال و در میان این پیشرفتهای فنی، روانشناسی معامله هم فراموش نشده است. یک معامله موفق ۷۰ درصد مبتنی بر روانشناسی است و تنها ۳۰ درصد مبتنی بر طرح و استراتژی فنی تریدر است.
در نتیجه باید دانست که آگاهی به روانشناسی معامله(Trade Psychology) چه کمکی به معامله گر میکند؟
معامله کردن در یک صرافی ارز دیجیتال به انضباط و کنترل روانی نیاز دارد. معامله گر باید در برابر تغییرات نمودار و اخبار واکنش سریعی داشته باشد. باید دانست که ارزش ارزهای دیجیتال به عواملی مانند اعتبار بنیانگذاران، طرحهای آینده و غیره بستگی دارد. اما قوانین سادهای هم از مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات منظر روانشناسی وجود دارند که باعث کاهش ریسک و به حداکثر رساندن سود خواهند شد. مشکلاتی مانند هیجان، ترس، طمع، بی علاقگی به یادگیری چیزهای جدید، تجسم خیالی نتایج و غیره، مشکلات روانشناسی برای مبتدیان در هنگام معامله کردن است.
احساسات و عواطف شدیدا تصمیمگیری را در معامله تحت تاثیر قرار میدهند. این موضوع همه جا و برای انواع معامله گران وجود دارد. احساسات و عواطف تنها مربوط به بازارهای سنتی نیست و در یک صرافی ارز دیجیتال هم موجود است. فرضا احساسی مانند هیجان ممکن است بعد از یک سلسله معامله موفق بر فرد معامله گر غلبه کند و او را ترغیب به افزایش حجم معاملات کند. این فرد حتی ممکن است به سمت استراتژیهای کوتاه مدت برود و استراتژیهای بلند مدت را کاملا رها کند. نتیجه چنین اقداماتی معلوم است و در نهایت ضرر بسیاری را گریبانگیر فرد خواهد کرد.
استفاده از روانشناسی معامله برای ایجاد حد ضرر
در نظر داشته باشید که گاهی اگر با ضرر کم از معامله خارج شوید بسیار بهتر از آن است که به بازگشت قیمت امیدوار باشید و در نهایت متحمل ضرر بسیار زیادی شوید. در واقع ترس از ضرر مانع پذیرش پوزیشن از جانب ما میشود و این ترس از تصمیمگیری درست جلوگیری میکند. بسیار مهم است که بدانید طمع نقطه مقابل ترس است و باز هم باعث تصمیمگیری غلط میشود. طمع باعث میشود که موقعیتهای خوبی را از دست داده و در نهایت با نتایج تاسفباری مواجه شویم.
عدم انگیزه به یادگیری مطالب جدید هم منجر به شکست میشود و یادگیری باید همیشه در زندگی ما جریان داشته باشد و مادام العمر باشد. همین یادگیری می تواند منجر به حرفهای شدن و پیشرفت شود. خیالبافی و تجسم نتایج خیالی نیز یکی دیگر از مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات موارد ضرر است که میتواند باعث شود هر زمان که قیمت کمی به جهت مورد نظر ما متمایل شد، اقدام به ورود وجود زیادی به جهان ارز دیجیتال کنیم که این بسیار خطرناک است و نتیجهای جز ضرر نخواهد داشت.
توجه نکردن به موارد گفته شده به سرمایه و اعتبار شما آسیب خواهد رساند. همیشه متنوعسازی را در سرمایهگذاری رعایت کنید و تصویر روانشناسی خود را همواره حتی در زمان تنظیم الگوریتمها و رباتها به یاد داشته باشید. برای انجام معامله موفق در فضای ارز دیجیتال هم باید به مانند دیگر بازارها عمل کرد. در معاملات ارز دیجیتال هم باید مانند بازارهای دیگر در استراتژی خود موارد زیر را درنظر بگیرید:
- با ۱۰ درصد از سرمایه خود وارد معامله شوید.
- ریسکدر معامله را ۵ درصد و یا کمتر درنظر بگیرید.
- به روند احترام بگذارید.
- از معاملات سودآور را زود خارج نشوید.
- معاملات ضررده را روی هم انباشته نکنید.
- گاهی سودهای سریعی کسب میشود که نباید آنها را از دست داد.
- به داراییهای نقد توجه بیشتری کنید.
- قوانین ورود و خروج خود به معامله را تنظیم کنید و همواره به آنها پایبند باشید.
- یک استراتژی دراز مدت برای معامله به شما حداکثر سود را خواهد داد.
- اگر تجربه کافی ندارید، از اصول افزایش حجم معاملات و بیشتر کردن ریسک استفاده نکنید.
- اگر یک پوزیشن معاملاتی وارد ضرر شد، باید از وارد کردن حجم بیشتر به این معامله خودداری کرد.
در اینجا باید به استراتژیها و شیوه معامله خود بیشتر فکر کنیم و سعی کنیم تغییراتی ایجاد کنیم که دفعات بعد توان پیشبینی بهتری داشته باشیم. وارد کردن حجم بیشتر به معاملات گرفتار ضرر، به احتمال زیاد ضرر ما را بیشتر خواهد کرد.مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات
دو عامل برای موفقیت در بازار
روانشناسی معامله هم در بازارهای سنتی و هم در بازار سرمایه تاثیرات زیادی بر عملکرد معامله گر خواهد داشت. واضح است که معامله در این بازارها کار آسانی نیست و باید این مهم را در نظر داشت که در کنترل خود واحساسات مهارت داشته باشید،عدم کنترل این مهم نتایج فاجعهباری ایجاد خواهد کرد. موفقیت در این بازارها به دو عامل اساسی و بنیادین بستگی دارد. عامل اول مربوط به حوزه فرمولبندی ایده معامله است و عامل دوم نیز مربوط به حوزه اعمال این فرمول است.
برای ایجاد فرمول معامله باید از تحلیل تکنیکال و بنیادین بهره گرفت و نقاط ورود و خروج را مشخص کرد. همچنین در ایجاد این فرمول باید اصول مدیریت سرمایه را لحاظ کرد.گاهی ممکن است معامله گر در حوزه اعمال فرمول مشکل داشته باشد و در اینجاست که روانشناسی وارد عمل میشود و باید توانایی برخورد با احساسات و روان خود را داشته باشد. پذیرش شکست در اینجا نقطه شروع موفقیت است. با پذیرش شکست یا از معامله خارج شده و متوجه شده که معامله در این زمان کار درستی نیست و یا دوباره وارد معامله شده و تجربه بیشتری کسب میشود. اساس روانشناسی معامله که باعث موفقیت و جلوگیری از شکست میشود به صورت زیر است:
- تطبیق دادن خود با تغییرات برای موفقیت بسیار حیاتی است.
- تنها نبود کنترل خود، نظم و تمرکز بر فرآیند نیست که منجر به شکست میشود.
- کنترل خود، نظم و توانایی تمرکز برای رسیدن به موفقیت کافی نیست.
مطالعه بیشتر:
اهمیت توجه به تغییر
رویکردهای سنتی به نسبت روانشناسی معامله بسیار محدود هستند و تنها به ذکر نظم و کنترل خود میپردازند. در واقع معامله یک کسب و کار است، کسب و کاری که با ریسک زیادی همراه است. در همه کسب و کارها به نظم و کنترل خود نیاز است. اما چیزی که نباید فراموش کرد، این است که نمیتوان استراتژی ثابتی را برای موفقیت تعیین کرد و همواره آن را مورد استفاده قرار داد. برای موفقیت لازم است به تغییرات توجه کنیم و همواره در حال یادگیری و به روز رسانی استراتژی خود باشیم. به روز بودن و تطبیق خود با تغییرات نکته مهمی است که هرگز نباید در جریان معاملات فراموش کرد. زمانی که دسکتاپ رایج شد، شرکتهای زیادی مشغول درست کردن آن بودند و با نظم و ترتیب زیادی کار خود را انجام میدادند. اما کمکم که اوضاع تغییر کرد و لپ تاپ رایج شد، این شرکتها به این تغییر توجه نکردند و باز به درست کردن دسکتاپ ادامه دادند، این شرکتها در نهایت در اثر عدم توجه به تغییر دچار ضررهای زیادی شدند. این مثال برای عرصه معاملات هم کاربرد دارد. برخی از استراتژیها در برخی از شرایط جواب میدهند و در شرایط دیگر جواب نمیدهند. گاهی بازار پرنوسان است و گاهی از شدت نوسانات کاسته میشود.
طبیعتا اصولی که در یک بازار پرنوسان کاربرد دارند، در یک بازار آرام و کم نوسان آن کاربردها را نخواهند داشت. در نظر داشته باشید که روانشناسی معاملات باعث آمادگی فرد در برابر ریسک میشود. معامله نتیجه تحلیل، مدیریت سرمایه و روانشناسی است. احساسات و عواطف در همه افراد وجود دارند و بر تصمیمگیریهای آنها قطعا تاثیر میگذارند. از این دانش روانشناسی (روانشناسی رفتار بشر) باید برای رسیدن به موفقیت استفاده کرد. در کنار روانشناسی فردی باید به روانشناسی جمعی هم توجه کرد و باید دید که احساسات عموم در مورد بازار چگونه است، طبیعتا این احساسات بر جریان بازار بی تاثیر نخواهند بود.