سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی پرچم و مثلث در تحلیل تکنیکال
هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده است. این الگوها به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. الگوهای قیمتی پرچم و مثلث الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابل تشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریمهای (دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی پرچم و مثلث را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد.
مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی پرچم و مثلث، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید.
برای یادگیری مباحث یاد شده می توانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی تخصصی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید:
همچنین دسته کل مقالات آموزش تحلیل تکنیکال را به صورت رایگان را می توانید از دسته بندی مقالات بخوانید.
الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند:
- الگوهای بازگشتی: پس از این الگوها تغییر روند رخ می دهد
- الگوهای ادامه دهنده: پس از این الگوها نمودار سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال به روند خود ادامه می دهد
در این مطلب به بررسی مفصل الگوهای قیمتی پرچم و مثلث میپردازیم و در مقالات بعدی به بررسی کامل دیگر الگوهای قیمتی نیز می پردازیم.
الگوهای قیمتی پرچم و مثلث: الگوی پرچم (FLAG) در تحلیل تکنیکال
این الگو یکی از انواع الگوهای ادامه دهنده میباشد و در مدار صعودی یا نزولی وارد روند قیمت میشود و باعث ادامه یافتن صعود یا نزول قیمت تا اهداف قیمتی بالاتر یا پایینتر میشود.
توجه!
این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و بهصورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند میشود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده میکنید، درصورتیکه از نقطه A خارج شود، بهصورت ادامهدهنده و در صورتی که از نقطه B خارج شود بهصورت بازگشتی عمل میکند.
همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در بازه تعیینشده پرچمهای متوالی و ادامهدهنده تشکیلشده است.
نکات و اهداف قیمتی الگوی پرچم:
- الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل شده است
- در صورت شکست در ادامه روند بهصورت الگوی ادامهدهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل میکند.
- هدف قیمتی اول بهاندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال به کانال شکلگرفته
- طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایدهآل تجاوز کند.
- این الگو بیشتر در رالیها (صعودها و یا نزولهای متوالی) رخ میدهد.
الگوی پرچم برگشتی:
الگوهای قیمتی پرچم و مثلث: الگوهای مثلث (Triangles) در تحلیل تکنیکال
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به طور کلی اگر بتوانیم بهصورت همگرا دو خط را رسم كنیم كه تشكیل یك مثلث بدهد، جز این الگو بهحساب میآید. این الگو میتواند بهصورت بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
از الگوهای مثلثی میتوان به 4 مورد با نامهای الگوی مثلث متقارن، الگوی مثلث افزایشی، الگوی مثلث کاهشی و الگوی مثلث انبساطی (پهنشونده) نام برد. هر نوع از این مثلث ها شکل تقریباً متفاوتی دارند و نحوه پیشبینی آنها با یکدیگر متفاوت است.
شکلهای 1-الف تا 1-ج شکل هر نوع الگوی مثلثی را به صورت مجزا نشان میدهند. مثلث متقارن (مطابق شکل 1-الف) دو خط روند را نشان میدهد که به یکدیگر نزدیک میشوند. خط روند بالایی به صورت نزولی و خط روند پایینی به صورت صعودی میباشد. خط عمودی در سمت چپ مثلث، ارتفاع الگو را مشخص میکند و خط قاعده نامیده میشود همچنین نقطه تقاطع دو خط روند را راس مینامند.
شکل 1 الف- الگوی مثلث متقارن افزایشی. به نزدیک شدن دو خط روند توجه کنید. خط عمودی در سمت چپ مثلث، قاعده می باشد و در سمت راست مثلث، نقطه ای که در آنجا دو خط روند به یکدیگر می رسند راس نامیده می شود.
الگوی مثلث افزایشی
دارای یک خط روند در پایین به صورت افزایشی و خط بالایی صاف یا افقی می باشد (شکل 1 ب را ببینید) و در مقابل مثلث کاهشی شامل یک خط روند در بال به صورت کاهشی و یک خط روند به صورت صاف یا افقی در پایین می باشد (شکل 1 ج را ببینید).
شکل 1 ب- الگوی مثلث افزایشی. به خط روند افقی در بالا و خط روند افزایشی در پایین توجه کنید. این الگو اغلب الگوی افزایشی می باشد.
شکل 1 ج- مثالی برای مثلث کاهشی. به خط روند افقی در پایین و خط روند کاهشی بالایی توجه کنید. این الگو اغلب الگوی کاهشی می باشد.
الگوی مثلث متقارن (The Symmetrical Triangle Pattern)
مثلث متقارن در بیشتر مواقع یک الگوی ادامه دهنده است. این الگو به صورت یک توقف در روند موجود محسوب میشود که پس از آن، روند دوباره از سر گرفته میشود. در شکل 1 الف، روند قبلی به صورت صعودی است و بنابراین انتظار داریم بعد از مکث ایجاد شده، ادامه روند کماکان صعودی باشد. چنانچه روند قبلی نزولی بوده به همین ترتیب انتظار روند نزولی را بعد از توقف داریم.
نحوه رسم الگوی مثلث متقارن
برای رسم این مثلث حداقل به 4 نقطه نیاز داریم. از آنجایی که برای رسم هر خط روند، احتیاج به دو نقطه است بنابراین برای رسم دو خط همگرا لازم است که هر خط حداقل دو نقطه از روند را لمس کرده باشد. در شکل 1 الف، مثلث از نقطه شماره 1 شروع شده است که این نقطه جایی است که بخش تحکیمی از روند افزایشی از آنجا آغاز میشود. قیمت به نقطه 2 کاهش پیدا کرده است و بعد از آن به سمت نقطه شماره 3 افزایش پیدا کرده است. قیمت در نقطه شماره 3 از نقطه شماره 1 کمتر میباشد. خط روند نزولی بالایی تنها زمانی که قیمت از نقطه شماره 3 کاهش پیدا کند قابل رسم خواهد بود.
توجه کنید که نقطه شماره 4 از نقطه شماره 2 بالاتر است. تنها زمانی که قیمت از نقطه 4 افزایش پیدا کند، خط روند افزایشی در پایین قابل رسم میباشد. در این زمان است که تحلیلگر نسبت به پدید آمدن مثلث متقارن مشکوک میشود. حال 4 سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال نقطه 1، 2، 3 و 4 داریم و دو خط نزدیک شونده. گرچه حداقل برای مثلث متقارن داشتن 4 نقطه نیاز است ولی بسیاری از مثلث ها مانند شکل 1 الف، 6 نقطه را در برمیگیرند. این بدین معنا میباشد که مثلثها دارای سه قله یا سقف و سه قعر یا کف میباشند که مجموعه به شکل 5 موج در مثلث متقارن قبل از آغاز مجدد روند افزایشی ظاهر میشوند.
الگوهای مثلث در تکنیکال و محدودیت زمانی
ایجاد الگوی مثلث محدودیت زمانی خاصی دارد و به زمان پدید آمدن نقطه راس یعنی محل تقاطع دو خط محدود می شود. به سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال عنوان یک قانون کلی در حد فاصل بین دو سوم الی سه چهارم از اندازه افقی مثلث (فاصله افقی بین قاعده تا راس مثلث)، قیمتها بایستی الگو را بشکنند و هم جهت با روند قبلی شروع به حرکت کنند. اندازه افقی الگوی مثلث فاصله مابین خط قاعده در سمت چپ تا نقطه راس در سمت راست میباشد.
از آنجا که این دو خط نهایتاً در یک نقطه با هم تلاقی میکنند این فاصله زمانی هنگام رسم این دو خط قابل اندازه گیری میباشد. شکست خط روند بالایی اخطار شروع روند میباشد. اگر زمان از سه چهارم زمان کل سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال گذشت و شکست خط روند رخ نداد اخطاری است مبنی بر اینکه الگو در حال از دست دادن پتانسیلش میباشد و می توان انتظار داشت که قیمتها به نوسان ادامه داده و از نقطه راس فراتر روند. مثلث های متقارن یک الگوی ادامه دهنده میباشند تحلیلگر باید به جهت روند قبلی توجه کند و فرض کند که روند قبلی مجدد از سر گرفته خواهد شد.
الگویهای مثلث در تحلیل تکنیکال
مثلث ها ترکیب جذابی از قیمت و زمان میباشند. دو خط نزدیک شونده، محدوده قیمت الگو را نشان میدهند و از قبل میتوان دریافت که در چه نقطهای الگو تکمیل میشود و با شکستن خط روند بالایی (در روندهای صعودی) دوباره به روند قبلی باز میگردد. همچنین با اندازهگیری عرض این الگو میتوان زمان رخداد این حادثه را نیز به دست آورد. برای مثال اگر پهنای الگویی 24 هفته باشد شکست خطوط نزدیک شونده باید در حدود هفته شانزدهم تا هفته هجدهم انجام شود. (شکل 1 د را ببینید)
شکل 1 د- تصویری از روند صعودی سهام شرکت اپل در سال 1999 که تشکیل الگوی مثلث متقارن داده است. پهنای مثلث از قاعده تا راس در حدود 30 روز می باشد. قیمت در روز 20 ام که 0/67 زمان کل است خط روند را شکسته است (به دایره زرد رنگ توجه کنید).
اخطار قطعی زمانی صادر میشود که قیمت از یکی از خطوط روند عبور کند. برخی اوقات بعد از شکست، حرکت برگشتی به این خطوط را نیز مشاهده میکنیم. برای اینکه شکست خط روند و تکمیل الگوی مثلث مورد قبول واقع شود چندین ملاک وجود دارد. حداقل شرط این است که قیمت پایانی خارج از خط روند باشد و صرفا به یک نفوذ در طی روز اکتفا نشود.
آشنایی با مفهوم فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
به دست آوردن سود، هدف اصلی سرمایهگذاران در بازار سرمایه میباشد. ورود به سهم و خرید آن در پایینترین قیمت ممکن و همچنین خروج از سهم و فروش آن در قیمتهای بالا یکی از مواردی است که سرمایهگذاران همیشه به دنبال آن بودهاند. در این میان ابزارهای تکنیکی مختلف و متعددی وجود دارند که نقش مهمی در یافتن زمان مناسب برای معامله و پیشبینی قیمت سهام دارند. یکی از این ابزارهای مهم که میتوان از آن به عنوان یک ابزار کمکی در تحلیل تکنیکال استفاده کرد، «فیبوناچی» میباشد. افرادی که از دانش ریاضیاتی خوبی برخوردار هستند، تا کنون نام فیبوناچی و سری معروف آن به گوششان خورده است. این سری اعداد در علوم مالی و اقتصاد کاربرد فراوانی دارند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به معرفی مفهوم فیبوناچی در تحلیل تکنیکال و بررسی کاربرد ابزارهای آن در بازارهای مالی میپردازیم.
دنباله فیبوناچی چیست؟
دنباله فیبوناچی چگونه است؟
برای استفاده از درصدها و ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال باید قبل از هر چیزی با دنبالهی فیبوناچی آشنایی داشته باشید. این دنباله شامل اعدادی به شرح زیر میباشد:
۱, ۱, ۲, ۳, ۵, ۸, ۱۳, ۲۱, …
همانطور که میبینید، این دنباله به این صورت شکل میگیرد که بعد از عدد ۱، هر عدد از مجموع دو عدد قبلی خودش تشکیل میشود. بنابراین فرمول فیبوناچی را می توان به صورت فرمول زیر خلاصه کرد:
به دست آوردن نسبتهای مهم فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
در علم تحلیل تکنیکال نیز با استفاده از دنباله فیبوناچی به یک سری نسبتهای مهم میرسیم که از آن نسبتها در تحلیلهای خود استفاده میکنیم. در این بخش نحوهی به دست آوردن نسبتهای مهم فیبوناچی در تحلیل تکنیکال را آوردهایم:
- اگر هر عدد را تقسیم بر عدد بعد از خودش کنید (از جملهی سیزدهم به بعد) به عدد ثابت ۰.۶۱۸ میرسیم. این عدد را به عنوان نسبت اول در نظر میگیریم.
- اگر هر عدد را تقسیم بر دو عدد بعد از خودش نمایید، به عدد ثابت ۰.۳۸۲ دست پیدا میکنیم. این عدد را بهعنوان دومین نسبت مهم فیبوناچی در تحلیل تکنیکال در نظر میگیریم.
- اگر هر عدد را تقسیم بر سه عدد بعد از خودش نمایید، به عدد ثابت ۰.۲۳۶ میرسیم. این عدد سومین نسبت مهم فیبوناچی است که از آن در تحلیلهای خود استفاده میکنیم.
- اگر هر عدد را تقسیم بر عدد ماقبل خودش نمایید (۸۹ تقسیم بر ۵۵)، به عدد ۰.۶۱۸ میرسیم که به آن «نسبت طلایی» گفته میشود.
نکاتی در رابطه با نسبتهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
بیان مواردی در خصوص نسبتهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
- دقت داشته باشید که نسبتهای ۰%، ۵۰%، ۱۰۰% و ۲۰۰% جزو اعداد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال نیستند، اما با این حال توسط برخی معاملهگران استفاده میشوند.
- معاملهگرها اعتقاد دارند که قیمتها به سطح ۵۰ درصد واکنش خوبی نشان میدهند، به همین دلیل است که اغلب دیده میشود که عدد ۵۰ نیز در این ابزار گنجانده شده است.
- ۱۶۱٫۸%، ۶۱٫۸% و ۳۸٫۲% از مهمترین سطوح فیبوناچی هستند که توسط تحلیلگران علم تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند.
پیشبینی قیمت با کمک سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
چگونه با کمک سطوح فیبوناچی می توان قیمت را پیش بینی کرد
اگر مطابق تصویر یک حرکت صعودی از نقطهی (A) به نقاط (B)، (C)، (D)، (E) و (F) داشته باشیم و سپس این روند صعودی به انتهای خودش برسد و قیمتها شروع به اصلاح و ریزش نماید، چنانچه رشد قیمت از A تا F را ۱۰۰٪ در نظر بگیریم، نسبتهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال که در بخش قبلی راجع به آنها صحبت کردیم، بعد از این ریزش به عنوان سطوح حمایتی عمل خواهند کرد. بهعنوان مثال اگر از A تا F به میزان ۱۰۰ تومان افزایش قیمت داشته باشیم، به همان نسبت بعد از اصلاح حمایتها (خطهای سبزرنگ) را پشت سر هم خواهیم داشت. با همپوشانی تمامی این سطوح حمایتی با حمایتهای دیگر(در ابزارهای مختلف دیگر شامل الگوها و حمایت و مقاومت خط روندها و …)، میتوانیم سطوح حمایتی فیبوناچی که اعتبار بیشتری دارند را کشف نماییم و منتظر باشیم سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال که قیمت نسبت به آن سطوح واکنش نشان دهد.
نکته: دقیقاً برعکس این موضوع نیز در انتهای یک روند نزولی وجود دارد و مقاومتهای پیش رو را میتوان به این ترتیب تشخیص داد و اعتبار آنها را سنجید. از این سطوح حمایتی و مقاومتی میتوان به عنوان ابزاری برای مشخص کردن هدف قیمتی استفاده کرد.
ابزارهای فیبوناچی و کاربرد آنها در تحلیل تکنیکال
ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال و بازارهای مالی، روشی برای تحلیل بازگشت یا ادامهی روند میباشند. به بیان دیگر فیبوناچیها نقاط حمایتی و مقاومتی هستند که با کمک طیف گستردهای از ابزارها و روشهای گوناگون رسم میشوند. در استفاده از این ابزارهای مختلف، نسبتهای فیبوناچی که راجع به آنها صحبت شد از اهمیت فوقالعادهای برخوردار هستند. برخی از ابزارهای فیبوناچی به شرح زیر میباشند:
۱. فیبوناچی اصلاحی (RET)Fibonacci Retracement : میتوان گفت که یکی از مهمترین ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال است. با کمک فیبوناچی اصلاحی میتوانیم درصدهای احتمالی برای پایان یک حرکت اصلاحی را تخمین زده و نقاط ورود مناسبی را به دست آوریم.
۲. فیبوناچی خارجی (EXT)Fibonacci Extension : برای پیشبینی سطوح قیمتی بیش از ۱۰۰ درصد، مورد استفاده قرار میگیرد.
۳. فیبوناچی انبساطی (EXP)Fibonacci Expansion : فیبوناچی گسترشی یا انبساطی ابزاری است که معاملهگران از آن برای مشخص کردن اهداف قیمتی و یا تخمین میزان حرکت قیمت پس از یک بازگشت و یا پولبک قیمتی استفاده میکنند.
۴. فیبوناچی پروژكشن (PRO)Fibonacci Projection : فیبوناچی پروجکشن یا به اختصار فیبوناچی Pro ابزاری است که نقاط بازگشت بیش از ۱۰۰ درصد هر موج را نشان می دهد.
۵. فیبوناچی کمانها Fibonacci arcs : این ابزار، ترازهای اصلاحی را به صورت کمان نمایش میدهد.
۶. فیبوناچی بادبزن Fan : این ابزار فیبوناچی ترازهای اصلاحی را به شکل خطوط روند نمایش میدهد.
۷. فیبوناچی کانال Channel : کاربرد این ابزار در تحلیل نمودارهای قیمتی که داخل یک کانال هستند، میباشد هنگام شکست کانال، میتوان به سادگی نقاط حمایت و مقاومت پیش روی چارت قیمت را بر اساس خطوط ابزار Channel مشخصکرد.
برای آشنایی بیشتر با ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال و نحوهی استفاده از آنها روی نمودارهای قیمتی به سبک معاملهگران حرفهای، میتوانید ویدیوی آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده کنید.
علت محبوبیت تحلیل فیبوناچی در معاملات چیست؟
به چه دلیل تحلیل فیبوناچی در معاملات بورسی محبوبیت دارد؟
گفتیم که سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار میگیرند و از این سطوح به عنوان ابزاری برای مشخص کردن اهداف قیمتی نیز میتوان استفاده کرد. موارد زیر از جمله دلایل محبوبیت تحلیل فیبوناچی در معاملات میباشند:
- سطوح گسترش و اصلاحی فیبوناچی، بهعنوان سطوح نامرئی حمایت و مقاومت به شمار میآیند.
- سطوح فیبوناچی، نقاط مرجع ملموسی را فراهم میآورند که اگر از آنها درست استفاده شود، از انتزاعی شدن موضوع جلوگیری میکنند.
- از آنجایی که سطوح فیبوناچی اعداد هندسی هستند، سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement) پس از رسم چشمنواز به نظر میرسند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به به معرفی مفهوم فیبوناچی در تحلیل تکنیکال و بررسی کاربرد ابزارهای آن در بازار بورس و دیگر بازارهای مالی پرداختیم. با استفاده از این ابزار کاربردی و مهم در کنار دیگر ابزارهای تکنیکی قادر خواهید بود تا حرکت قیمتها را زیر نظر بگیرید و راحتتر آیندهی بازار را پیشبینی کنید. سلسله آموزشهای تحلیل تکنیکال در سامانه به مرور تکمیل خواهند شد. عزیزانی که این دورههای آموزشی را دنبال میکنند، با یادگیری مفاهیم بیشتر به زودی میتوانند برای ورود و خروج به موقع در سهام خود بهتر از همیشه تصمیمگیری نمایند. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان و ارائهی نکات مهم آموزشی در زمینهی بورس به شما برای سرمایهگذاری صحیح و سودآور در این بازار کمک نماید.
تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در بازار به کار می باشد که سرمایه گذاران بسیاری از این روش تحلیل در بازار استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو ( اولین سردبیر روزنامه وال استریت ژورنال) انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را طراحی کرد که علی رغم نواقص موجود این شاخص از جمله شاخص های مهم اقتصادی محسوب میشود.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات استفاده می شود، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد. استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار با توجه به رفتارها و خرد جمعی شکل گرفته در بازار می باشد. چرا که تحلیل تکنیکال نموداری بر مبنای قیمت های گذشته سهم می باشد که از آن برای پیش بینی قیمت سهم در اینده استفاده می شود.
تحلیل تکنیکال و استفاده از آن در بین سرمایه گذاران
1- تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
2- تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص های تکنیکال
3- روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
از منظر تحلیل تکنیکال همه چیز در قیمت مشاهده می شود، قیمت ها طبق روند مشخصی حرکت میکنند و تاریخ تکرار می شود. تکرار شدن تاریخ به این معنا می سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال باشد که سرمایه گذاران نسبت به خرد جمعی خود واکنش های مشابهی در خصوص قیمت از خود نشان میدهند.
در بین فعالان بازار سرمایه این سوال وجود دارد که آیا در بازار سرمایه ایران استفاده از تحلیل تکنیکال کارایی دارد یا خیر. در پاسخ به این سوال باید گفت هر چه عمق بازار سرمایه بیشتر باشد یعنی تعداد سرمایه گذاران و تعداد شرکت های کوجود در بازار سرمایه افزایش یابد به همان مقدار تحلیل تکنیکال نیز جایگاه بهتری خواهد داشت. چرا که تحلیل تکنیکال خرد جمعی بازار است و هر چه تعداد سرمایه گذاران افزایش یابد خرد جمعی شکل گرفته نیز گسترش می یابد و تحلیل تکنیکال نیز اهمیت فراوانی پیدا میکند. در بازار سرمایه ایران نیز بسیاری از سرمایه گذاران از این تحلیل در بازار استفاده میکنند.
شکل زیر نمونه ای از تحلیل تکنیکال را نشان می دهد. نمودارها در تحلیل تکنیکال حاصل قیمت هایی می باشد که سهام شرکت ها در زمان گذشته داشته اند و اجتماع این قیمت ها نموداری را تشکیل میدهد که سرمایه گذاران از آن برای تحلیل و پیش بینی قیمت سهام شرکت استفاده میکنند.
چگونه تحلیل تکنیکال یاد بگیریم؟
برای شروع فعالیت حرفه ای در بازار سرمایه هر سرمایه گذاری باید دانش لازم در خصوص تحلیل ها را داشته باشد و یکی از این تحلیل هایی که در این زمینه می تواند مفید باشد آموزش تحلیل تکنیکال است. پس بهتر است قبل از شروع معامله در بورس این تحلیل را یاد بگیرید.
یکی از سوالاتی که سرمایه گذاران هنگام ورود به بازار بورس برایشان ایجاد می شود این است که از تحلیل تکنیکال استفاده کنند یا از تحلیل بنیادی. پاسخ به این سوال در کتاب ” سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار ” به صورت کامل تشریح شده است.
فیبوناچی چیست؟ و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال چیست؟
فیبوناچی چیست؟ و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال چیست؟
آنچه شما در این مطلب می خوانید
فیبوناچی چیست؟
فیبوناچی در بازار سهام عبارت است از خطوط حمایت و مقاومت (در مقاله اندیکاتور ایچموکو در تحلیل تکنیکال به این موضوع اشاره کردیم.) که قیمت سهم در میان این سطوح حرکت می کند. در استفاده از ابزارهای فیبوناچی درصدها اهمیتی فوق العاده دارندو عموم این درصدها از نسبت درصدهای بین اعداد فیبوناچی بدست می آیند. به غیر از چند عدد ابتدای سری اعداد فیبوناچی، هر کدام از اعداد دنباله، تقریبا ۱٫۶۱۸ برابر عدد قبل از خود هستند و هر عدد ۰٫۶۱۸ برابر عدد بعد از خود می باشد. بوسیله Fibonacci میتوان روند قیمت یک سهم را برای اینده پیش بینی کرد. دنباله فیبوناچی با صفر و یک شروع می شود و هر عدد مجموع دو عدد قبلی می باشد. فیبوناتچی نه تنها در پیش بینی قیمت به ما کمک می کند بلکه در چرخه های زمانی نیز وجود دارد و ترکیب کردن فیبوناچی های قیمتی و زمانی تحلیل های بسیار دقیق تری به ما ارائه می دهد.
به طور کلی می توان گفت سه دلیل برای استفاده از فیبوناچی وجود دارد:
- پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت ( در ادامه به تشریح معنی حمایت و مقامت می پردازیم.)
- یافتن روند نزولی و صعودی قیمت
- تعیین حد ضرر
- حمایت: زمانی که قیمت به این نقطه برسد، بیانگر وجود تغییر در آن است و نقطه خرید سهام در این قسمت وجود دارد.
- مقاومت: مانی که قیمت به این نقطه برسد، بیانگر وجود تغییر در آن است و بهترین نقطه برای فروش سهام در این قسمت وجود دراد.
انواع ابزارهای فیبوناچی قیمتی:
- اصلاحی یا بازگشتی
- گسترشی یا خارجی
- انبساطی
- پروجكشن یا بازتابی
در ادامه به بررسی کامل هر یک از این ابزارهای می پردازیم:
۱- اصلاحی یا Fibonacci Retracement: ساده ترین ،مهمترین و کاربردی ترین ابزار از گروه Fibonacci می باشد. مواقعی که بازار در روندی خاص حرکت می کند، در بازه های زمانی تمایل به بازگشت و تصحیح قیمت های قبلی دارد اما بعد از مدت زمانی تمایل به ادامه روند پیدا می کند. با استفاده از Fibonacci Retracement می توان به تخمین درصدهای احتمالی برای پایان یک حرکت اصلاحی پرداخت و نقاط ورود مناسبی را یافت. در یک روند صعودی درصدهای تصحیح بازگشت روند در جهت روند صعودی قبل، به ترتیب درصدهای ۲۳٫۶ – ۳۸٫۲ – ۵۰ – ۶۱٫۸ و ۱۰۰ درصد می تواند باشد.
- فیبوناچی اصلاحی را به اختصار RET می گویند.
۲- گسترشی یا Fibonacci Extension: در ابزار گسترشی یا خارجی نقاط بازگشت بیش از ۱۰۰ درصد هر موج را برای هدف های قیمتی جلوتر بیش بینی می کند. بازار پس از یک موج صعودی یا نزولی در فیبوناچی اکستنشن ۱۶۱٫۸%- ۲۶۱٫۸%- ۴۲۳٫۶% و یا درصدهای محاسباتی بالاتر می تواند بازگشت داشته باشد. به عبارت دیگر برای تشخیص سطوح مقاومتی جدید سهم پس از عبور از سقف قبلی میتوانیم از این ابزار استفاده کنیم. روش اکستنشن همانند روش رتریسمنت می باشد و برای رسم به دو نقطه کف و سقف نیاز دارد. در فیبوناچی خارجی نسبت های بزرگتر از ۱ لحاظ می شوند.
- فیبوناچی گسترشی را به اختصار EXT می گویند.
۳- انبساطی یا Fibonacci Expansion: این ابزار دارای شباهت زیادی به فیبوناچی پروجکشن است و ادامه یک روند نزولی یا صعودی را تا نقطه پایانش محاسبه می کند.
- فیبوناچی انبساطی را به اختصار EXP می گویند.
- ابزار انبساطی تلفیقی از فیبوناچی گسترشی و پروجکشن است.
- تنها تفاوت ابزار انبساطی با پروجکشن استفاده از دو نقطه به جای سه نقطه است.
- برای بدست آوردن نقاط بازگشت فیبوناچی اکسپنشن از ابزار اصلاحی استفاده می شود.
۴- پروجکشن یا Fibonacci Projection: در این ابزار از ۳ نقطه برای رسم استفاده می شود:
در این روش حرکت از سقف به کف برای پیش بینی حمایت ها و حرکت از کف به سقف برای پیش بینی مقاومت ها می باشد. زمانی که پروجکشن در روندهای صعودی یا نزولی تکرار شود به اصطلاح به آنها رالی میگویند و اعتبار بیشتری دارد.
فلسفه و اصول تحلیل تکنیکال
در این مقاله قصد داریم دربارهی اصول تحلیل تکنیکال و فلسفهی آن صحبت کنیم. تحلیل تکنیکال مطالعهی رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی آیندهی روند قیمتها می باشد.
اصولا رفتارهای بازار سه اصل اولیه را دربر دارد: قیمتها، حجم معاملات و بهرههای باز.
رفتار قیمت همواره در تحلیلها نقش اصلی را دارد و رفتار حجم معاملات و نیز بهرهی باز تکمیل کنندهی این اصل می باشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
فلسفه یا منطق
سه مبحث ابتدایی به عنوان پایههای مباحث فلسفی و منطقی تحلیل تکنیکال به شرح ذیل می باشند و به عبارتی می توان آن ها را اصول تحلیل تکنیکال دانست:
1- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
2- قیمتها براساس روندها حرکت می کنند.
3- تاریخ تکرار می شود.
همه چیز در قیمت لحاظ شده است
جملهی همه چیز در قیمت لحاظ شده است پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری فن تکنیکال کار بیهودهای باشد.
یک تحلیلگر تکنیکال ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جملهی فوق به عنوان مقدمهی تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمتها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. برای اثبات عدم صحت این ادعای مغرورانه، زمان زیادی صرف شده و نتیجهای حاصل نشده است. همهی تحلیلگران تکنیال (تکنسین ها) بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.
چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات اساس تمام پیش بینیهای اقتصادی و بنیادی می باشد. برداشت تکنسینها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیل بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامنتالی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بیاثر شده اند.
جملهی عجیب پایانی در مورد فاندامنتال نباید شما را متجعب کند. منطق در این مبحث ما را به اینجا رهنمون می کند که یک تحلیلگر تکنیکال نیز به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می دهد.
قریب بهاتفاق تحلیلگران تکنیکی بر این باورند که نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می دهد برآیند تغییرات فاندامنتال و مربوط به اقتصاد بازار می باشد و همین نیرو بر قیمتها تاثیر می گذارد. نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند. آنها نشان دهندهی میزان تاثیر یا عدم تاثیر عوامل پایهای بازار هستند.
این یک قانون است که تحلیلگر تکنیکی به هیچوجه دخالتی در عوامل تاثیرگذار بر قیمت نمی کند. بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطهی تغییر جهت قیمت سه دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال از افزایش به کاهش و یا برعکس هیچ کس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند. ولی تحلیلگر تکنیکی به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.
باید در خاطر داشت که مادامی که یک تحلیلگر تکنیکی بر این عقیده باقی بماند که همه چیز در قیمت لحاظ شده است موفق خواهد شد که از بسیاری از افراد با تجربهی بازار (که از این ابزار استفاده نمی کنند) سود بیشتری کسب کند.
پذیرش جملهی “همه چیز در قیمت لحاظ شده است” به عنوان اولین قدم مساوی است با پذیرش اهمیت بررسی قیمت.
با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند نوسانگرها، یک تحلیلگر تکنیکال می تواند بهترین گزینهها را تشخیص دهد و انتخاب کند.
یک تحلیلگر لزوما نباید از بازار باهوشتر باشد و یا قادر باشد که پیش بینی های متحیرانهای دربارهی تغییرات انجام دهد. او می داند که دلایل زیادی برای نوسان قیمت وجود دارد و صرفا بر این باور است که لزومی به دانستن این دلایل برای پیش بینی تغییرات وجود ندارد.
قیمتها براساس روندها حرکت می کنند
ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمتها بر اساس روندها حرکت می کنند.
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمتهای آتی، روند آینده را مشخص کنند. در حقیقت تعداد زیادی از تحلیلگران بر این باورند که ماهیت روندها یکسان است و همواره کافی است که روند فعلی را ارزیابی کنیم.
نظریهی ثابت شدهای نیز وجود دارد که می گوید قیمتها براساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمتها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتون درباره حرکت است. شاید بتوان آن را اینگونه نیز مطرح کرد که قیمتها به روند فعلی خود ادامه می دهند تا زمانی که عوامل بازدارندهی حرکت، آنها را متوقف کند.
این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیلگران می باشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تاثیر نگذاشته باشد جهت خود را حفظ می کنند.
تاریخ تکرار می شود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعهی رفتارهای بازار، مشابه روانشانی در انسانها می باشد.
به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که یکصد سال پیش ترسیم شدهاند دقیقا منعکس کننده تاثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمتها هستند.
این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کردهاند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آن ها اصول روانشانسی است که این امر باعث می شود که آنها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم.
بیان دیگری از این موضوع این است که بگوییم: تاریخ تکرار می شود و این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته.