استراتژی های معاملاتی فارکس

علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی

اهرم قاتل

دلایل شکست کسب و کار ها، با ذکر سه نمونه شرکت سابقاً موفق! – قسمت دوم

در این مطلب، به بررسی سه استارتاپ یا کسب و کار نوپای خارجی که در گذشته موفق بوده‌اند اما بعدها شکست خوردند و همچنین دلایل شکست آن‌ها به طور مختصر پرداخته می‌شود. اگر علاقه‌مند به راه‌اندازی یک کسب وکار نوپا یا استارتاپ هستید، پیشنهاد می‌شود برای پیشگیری از انجام اشتباهات مشابه با برخی از کسب و کارهای موفق که نهایتاً شکست خوردند، این مقاله‌ی کوتاه را مطالعه کنید.

برای مطالعه‌ی قسمت اول این مقاله، به این لینک رجوع نمائید.

بررسی چند نمونه از کسب و کار های موفقی که شکست خوردند!

۱- استارتاپ Alikolo

این استارتاپ، یک بازار الکترونیک بود که در حوزه‌ی تجارت الکترونیک در کشور مالزی شروع به کار کرد. دوره‌ی فعالیت این کسب و کار که توسط دنی تایوان (Danny Taniwan) تاسیس شد، از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ در جاکارتا (متعلق به کشور مالزی) بود. Alikolo به میزان ۱۰۰ هزار دلار در یک دور، افزایش سرمایه به دست آورد و به وسیله‌ی دو سرمایه‌گذار، فعالیت‌های خود را به پیش می‌برد.

دلایل شکست این استارتاپ از قرار زیر است:

  • اکثریت سهام شرکت، به سرمایه‌گذارانی فروخته شد که هیچ تجربه‌ای در نوع کسب و کاری که این شرکت در آن فعالیت می‌کرد، نداشتند.
  • آن‌ها موفق نشدند در ادامه‌ی راهشان و روند رشد کسب و کار مورد نظر، سرمایه‌گذار دیگری را با خود همراه کنند و از نظر بودجه در تنگنا قرار گرفتند.
  • افرادی که جزء تیم بودند، فاقد تجربه در راه‌اندازی و اداره‌ی یک شرکت بودند.

کسب و کار

۲- استارتاپ Monitor110

این کسب و کار، خدمات مربوط به جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها را ارائه می‌کرد. Monitor110 در سال ۲۰۰۵ توسط راجر ارنبرگ (Roger Ehrenberg) در نیویورک تاسیس شد و در سال ۲۰۰۸ شکست خورد. این کسب وکار، در دو دور موفق به دریافت سرمایه‌ای برابر ۱۶ میلیون دلار گردید و ۴ سرمایه‌گذار بر روی این شرکت سرمایه‌گذاری کرده بودند.

دلایل شکست این استارتاپ:

  • نبودِ یک رهبر در تیم از ابتدای کار (رهبر تیم، بسیار دیر به تیم پیوست و همین، یک عامل تاثیرگذار در شکست این استارتاپ برشمرده شده است).
  • وجود اختلاف نظرهایی در استراتژی شرکت.
  • جریانِ پولیِ بسیار زیاد در این شرکت، نهایتاً منجر شد که ساختار سازمانیِ ضعیفی به وجود بیاید، تصمیمات استراتژیکِ نامناسبی اتخاذ گردد و فاصله‌ی بین شرکت و مشتری افزایش پیدا کند.
  • گزارشاتی که شرکت منتشر کرده و ارائه می‌داد، بسیار زودتر از موقعی بود که این کار باید انجام می‌شد.
  • روند تطبیق با بازار (ارائه‌ی خدمت یا محصول به بازار مشتریان در زمان مناسب و وقتی که نیاز به محصول یا خدمت مورد نظر وجود دارد)، آهسته بود.

حدود 90% از کسب و کار ها پس از چند سال فعالیت شکست می خورند.

۳- استارتاپ Admazely

این شرکت، یک شرکت تکنولوژیکی بود که در حوزه‌ی تبلیغات فعالیت خود را در سال ۲۰۱۱ آغاز کرد. شرکت مورد نظر، برای سایت‌های فروشگاهی، پیشنهاد بازاریابی و تبلیغات آسان و به صرفه را ارائه می‌داد. Admazely در کپنهاگن (شهری در دانمارک) توسط سیلویا بدنارسکا (Sylwia Bednarska) و سه فرد دیگر تاسیس شد و نهایتاً در سال ۲۰۱۳ اعلام ورشکستی کرد. این شرکت، ۶۰۰ هزار دلار در یک دور جذب سرمایه کرد و توسط علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی سه سرمایه‌گذار حمایت می‌شد.

دلایل شکست این استارتاپ:

  • مشکلات اخذ ویزا برای کارکنانی که از خارج کشور همکاری می‌کردند.
  • تلاش آن‌ها برای جذب سرمایه‌ی بیشتر، موفقیت‌آمیز نبود.
  • از دست دادن یکی از بنیانگذاران که در تیم حضور داشت (این فرد تصمیم گرفت بیشتر تمرکز خود را بر روی خانواده‌ی خویش قرار دهد و در نتیجه گروه را ترک کرد).

استارتاپ یا کسب و کار نوپا

ترجمه ی اختصاصی مجله قرمز / با اندک تصرف و تلخیص

بر اساس مطلبی منتشر شده از منبع : startupgraveyard.io

یافتن همتیمی برای استارتاپ ها به موضوعی چالشی و بسیار مهم تبدیل شده که یکی از دلایل موفقیت یا شکست بسیاری از کسب و کار ها نیز به انتخاب همتیمی نامناسب برمی‌گردد. آیا شما نیز در جستجوی یک همتیمی با پشتکار، متخصص و با انگیزه برای کسب و کار یا استارتاپ خود هستید؟ در صورتی که صاحب یک کسب و کار هستید و یا می‌خواهید کاری را شروع کنید و نیاز به هم‌تیمی دارید، در قسمت نظرات مطرح کنید و توضیحی کوتاه در مورد اینکه ایده‌ی شما در چه حوزه‌ای می‌باشد نیز بنویسید.

چرا اکثر تریدرهای جدید فارکس شکست میخورند؟ | اهرم و مارجین – علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی درس اول

معاملات با اهرم و مارجین یکی از مباحث با اهمیت است که درهنگام تجارت در فارکس باید کاملا” بر آن مسلط باشید. اگر درک درستی از اهرم و مارجین ندارید ، تضمین می کنیم که حساب معاملاتی خود را نابود خواهید کرد!

مجله افیکس کار: بیشتر معامله گران حرفه ای فارکس و مدیران سرمایه به ازای هر 50،000 دلار در حساب خود ، یک لات استاندارد معامله می کنند.

اگر آنها با یک حساب کوچک (Mini) معامله میکنند ، این بدان معناست که آنها به ازای هر 5000 دلار در حساب خود ، یک مینی لات معامله می کنند.

بگذارید برای چند ثانیه فکر کنیم.

اگر معامله گران حرفه ای مانند این معامله می کنند ، چرا معامله گران فارکس کم تجربه فکر می کنند که می توانند با حساب 2000 دلاری و معامله یک لات یا حساب 250 دلاری و معامله مینی لات موفق شوند؟

مهم نیست که کارگزاران فارکس به شما چه می گویند . هرگز یک “حساب استاندارد” فقط با 2000 دلار یا “حساب مینی” با 250 دلار باز نکنید.

برخی حتی به شما امکان می دهند فقط با 25 دلار حساب باز کنید!

دلیل اصلی شکست معامله گران جدید ، بلد نبودن یا کم تجربه بودن آنها نیست . بلکه به این دلیلست که از همان ابتدا سرمایه خوبی ندارند و نمی فهمند که واقعا اهرم چگونه کار میکند.

اهرم قاتل

اهرم قاتل

خود را برای شکست آماده نکنید.

ما به شما توصیه می کنیم که حداقل 100.000 دلار سرمایه قبل از افتتاح یک حساب استاندارد ، 10،000 دلار برای یک حساب مینی یا 1000 دلار برای یک حساب میکرو داشته باشید.

بنابراین اگر فقط 60،000 دلار سرمایه دارید ، یک حساب مینی باز کنید. اگر فقط 8000 دلار سرمایه دارید ، یک حساب میکرو باز کنید.

اگر فقط 250 دلار دارید ، یک حساب آزمایشی باز کنید . تا وقتی که 750 دلار به آن اضافه نکردید ، با حساب دمو تمرین کنید. سپس یک حساب میکرو باز کنید.

خوب ، لطفاً پاراگراف قبلی را دوباره بخوانید و آن را در حافظه خود جای دهید. فقط به این دلیل که کارگزاران به شما اجازه می دهند با تنها 25 دلار حساب باز کنید ، به این معنی نیست که باید این کار را انجام دهید.

به همین دلیل است:

ما معتقدیم بیشتر معامله گران جدیدی که حساب معاملاتی فارکس را با حداقل سپرده باز می کنند ، این کار را انجام می دهند زیرا آنها کاملاً نمی فهمند که اصطلاحات “اهرم (LEVERAGE)” و ” مارجین (MARGIN)” واقعاً چیست و چگونه بر معاملات آنها در فارکس تأثیر می گذارد.

بسیار مهم است که شما کاملاً آگاه باشید و از اهمیت معامله با اهرم اطلاع داشته باشید.

اگر درک درستی از اهرم و مارجین ندارید ، تضمین می کنیم که حساب معامله خود را نابود خواهید کرد!

در درس دوم ار این سری بیشتر در مورد اهرم و مارجین و تفاوت بین این دو بحث میکنیم

علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی

سطح آموزشی که در کشور ارائه می‌شود بسیار مبتدی است. و از سطحی که کشورهای دنیا و کشورهای پیشرفته در آن قرار دارند خیلی پایین‌تر است. در واقع ابزارهای بورس و‌ ساز و کارهای بورس و روش‌های معامله گران و مسائل مشابه این در کشور ما بسیار ضعیف هستند.

معاملات اتوماتیک هنوز در بورس ما وجود ندارند. سیستم‌ها و پلتفرم‌هایی که با آنها کار می‌کنیم به نسبت هنوز ناقص هستند و همینطور در آموزش‌ها مسائل ابتدایی طراحی استراتژی و سبد سهام به افراد گفته می‌شود. در نتیجه با این سطح دانش در زمینه تحلیل تکنیکال معامله گران نمی‌توانند در بازارهای مالی نتایج خوبی بگیرد.

این وضعیت مشابه آن است که من به شما قواعد حرکت مهره‌های شطرنج را آموزش داده و چند استراتژی ابتدایی را در اختیارتان قرار دهم و سپس از شما بخواهم که با یک قهرمان بین‌المللی مانند کاسپاروف مسابقه دهید انتظار هم داشته باشم شما برنده شوید.

وضعیت در بازارهای مالی نیز دقیقاً به همین شکل است. هر زمانی که شخصی در حال فروش سهام است فرد دیگری در حال خرید همان سهم است. علیرغم آنکه هر دوی این اشخاص به دنبال کسب سود هستند و بر اساس تحلیل‌های خود وارد معامله شدند، ولی آینده نشان خواهد داد کدام یک از این دو معامله‌گر در جهت درست حرکت بازار اقدام به معامله کردند.

بنابراین در هر معامله یک طرف سود و یک طرف زیان می‌کند. حال در نظر بگیرید طرف دیگر معامله با شما شخصی است که سال‌های سال در بازارهای بورس کار کرده است و تجربه بسیار زیادی دارد موانع موجود در آموزش و معامله‌گری را پشت سر گذاشته است و به نسبت شما شناخت بسیار عمیق‌تر و بهتری نسبت به بازار دارد. از خود بپرسید که آیا در مقابل چنین شخصی می‌توانید معاملات سوده انجام دهید ؟

بنابراین نقصی که در آموزش ما وجود دارد می‌تواند مشکلات زیادی ایجاد کند. مشکلی که در آموزش‌های بورس وجود دارد این است که در نگاه به نمودار سهم در واقع در حال نگاه کردن به معمای حل شده هستید.

همین امر باعث می‌شود که تصور کنید تحلیل حرکت بازار آسان است به راحتی می‌توانید محدوده خرید و فروش را تخمین زده بتوانید سود‌های عالی بگیرید. این موضوع تله انفجاری‌ای است که در بازارهای مالی وجود دارد.

در واقع بزرگترین مشکل بازارهای مالی آن است که ریسک‌های خود را از چشم معامله گران تازه کار پنهان می‌کند به راحتی آن‌ها را مورد سوء استفاده قرار می‌دهد. چنانچه اساتید بازارهای مالی این موارد را به دانشجویان خود گوشزد نکنند که آنچه یاد گرفته است در واقع شرط لازم بوده و شرط کافی نیست و برای انجام معاملات واقعی کفایت نمی‌کند، مشکلات زیادی را برای دانشجویان خود به وجود می‌آورند.

بعضاً دیده می‌شود که در برخی دوره‌های آموزشی به عنوان یک ویژگی به دانشجویان گفته می‌شود که در همان ابتدا برایشان یک حساب معاملاتی واقعی ایجاد می‌شود تا دانشجویان بتوانند از همان ابتدا به انجام معاملات حین آموزش بپردازند.

دوستان باسابقه در بازارهای بورس می‌دانند که این حرف تا چه حد اشتباه است دانشجویان در اثر اشتباهات خود دچار انواع فشارهای عصبی شده و با از دست دادن اعتماد به نفس در کنار آموزش ناقص باعث شکست آنها خواهد شد. دانشجویان با انواع و اقسام مشکلات مالی و بعضاً حتی مشکلات خانوادگی، ورشکستگی و غیره می‌شود.

بر اساس آمارها بیش از ۹۰ درصد کسانی که وارد بازارهای مالی می‌شوند در مدت زمانی کمتر از یک سال از بازارهای مالی قرار می‌کنند. بسیاری از این افراد دیگر حاضر نیستند به این بازارها بیایند.

یکی از دلایل چنین اتفاقی آن است که بسیاری از افراد فعالیت در بازارهای مالی را مانند دیگر فعالیت‌های حرفه‌ای، جدی در نظر نمی‌گیرند. یک پزشک برای آنکه بتواند بیمار خود را مداوا کند بایستی سال‌های سال دوره‌های آموزشی ببینند و پس از اتمام آموزش‌های خود باید به صورت آزمایشی در کنار پزشکان دیگر کار کند تا بتوانند به مرحله‌ای برسد که اطمینان لازم را جهت مداوای بیماران کسب کند.

یک خلبان پیش از آنکه هدایت یک هواپیما با صدها مسافر را در اختیار بگیرند بایستی سال‌های سال آموزش دیده و سختی‌های بسیاری را تحمل کند. پس از طی همه این مراحل جامعه می‌تواند به او اعتماد کرده و جان انسانها را در دست او بگذارد.
اما متأسفانه در بازارهای مالی، مشکلات و تله‌های انفجاری این بازارها در نگاه نخست کوچک به نظر می‌آیند. سرمایه محدود افراد نیز فرصت کافی را در اختیار آنها قرار نمی‌دهد تا بتوانند با آزمون خطا این مشکلات را شناسایی کردند و از آنها عبور کنند.

معامله گران در این مسیر نیازمند آموزش‌ها و راهنمایی‌های یک مربی هستند که بتوانند خطرها و بالا و پایین‌های پنهان این بازارها را به آنها نشان دهد.

اگر به تاریخچه بازارهای مالی نگاه کنیم می‌بینیم که در سال‌های اولیه تشکیل بورس، معاملات تنها از طریق مراجعه حضوری یا تماس تلفنی یا نامه نگاری با کارگزاران قابل انجام بود.

ولی اکنون معاملات توسط سکوهای معاملاتی و بیشتر از طریق اینترنت به صورت آنلاین انجام می‌شود. مارک داگلاس در یکی از سخنرانی‌های خود در این زمینه ابراز تاسف می‌کردند که ای کاش امروز به دنیا آمده بودند و می‌توانستند از ابتدا از این تکنولوژی‌ها استفاده کنند. واقعیت آن است که من هم دوست داشتم به جای ۱۵ سال پیش اکنون با بورس آشنا می‌شدم و از تکنولوژی‌هایی که در حال حاضر در اختیار داریم و تصمیم دارم آنها را به شما انتقال دهم استفاده می‌کردم و فرد دیگری مانند من این صحبت‌ها و آموزش‌هایی را که ارائه می‌دهم را به من ارائه می‌داد.

مانند هر رویه دیگری در دنیا بهترین تکنولوژی‌ها و بهترین ابزارها برای کار بر روی بازارهای مالی ابتدا در اختیار افرادی که در سطوح بالای این بازار فعالیت می‌کنند قرار می‌گیرد. آنها می‌توانند با سرعت بیشتری از خبرها و تحلیل خبرها مطلع شده و همینطور می‌توانند با سرعت بیشتری از تکنولوژی‌هایی که بسیار به روز است استفاده کنند همین امر باعث می‌شود که دست بالا را داشته باشند.

بنابراین احتمال موفقیت آنها بسیار بالاتر از معامله گران ست که همچنان از ابزارهای سنتی استفاده می‌کنند.

کاری که در واقع ما انجام می‌دهیم فراهم آوردن ابزار‌های جدید برای معامله گران خود است تا آنها هم بتوانند مانند بنگاه‌های بزرگ از این امکانات و تکنولوژی‌ها استفاده کنند و بتوانند کیفیت معامله‌گری و سودآوری خود را ارتقاء بخشند.

چرا هر سرمایه گذاری باید استراتژی معاملاتی خاص خود را داشته باشد

استراتژی معاملاتی به عنوان یک نیاز برای سرمایه گذار

در بخش های قبل در خصوص طراحی سیستم معاملاتی در بازار صحبت کردیم و گفتیم هر سرمایه گذاری قبل از اینکه وارد یک موقعیت خرید شود باید چند نکته را رعایت کند و در نهایت 6 گام را طراحی سیستم معاملاتی عنوان کردیم. در این بخش قصد داریم در خصوص استراتژی معاملاتی هر سرمایه گذار در بازار سرمایه صحبت کنیم.

تعریف استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی مجموعه قوانینی می باشد که یک سرمایه گذار باید برای خود داشته باشد تا بتواند در بازار سرمایه موفق عمل کند و مهم تر از داشتن استراتژی معاملاتی؛ پایبندی به آن می باشد یعنی سرمایه گذار باید بتواند به استراتژی تدوین شده پایبند باشد و هیچگاه با توجه به شرایط پیش از آمده از آن تخطی نکند. یعنی ابتدا برنامه ریزی لازم برای تدوین یک استراتژی معاملاتی را انجام داده و سپس بر اساس آن عمل کند. پس میتوان به این نتیجه رسید که داشتن استراتژی در معاملات شرط لازم برای موفقیت می باشد ولی شرط کافی نیست و شرط کافی پایبندی به استراتژی و اجرای درست آن می باشد .

استراتژی معاملاتی

داشتن استراتژی در دنیای معامله گری

قبل از شروع صحبت در خصوص این موضوع بهتر است سوالی را مطرح کنیم. چرا همواره سرمایه گذاران در تلاش هستند تا از استراتژی معاملاتی دیگران تقلید کنند و از آن در معاملات خود استفاده کنند و آیا این درست است که از استراتژی معاملاتی دیگران در بازار استفاده کنیم؟

هر سرمایه گذاری با یک روش معاملاتی منحصر به فرد در بازار معامله می کند که با توجه به تجربه، تحقیق و روانشناسی فردی آن را بدست آورده و از آن استفاده میکند؛ بنابراین تقلید کردن از استراتژی معاملاتی دیگر سرمایه گذاران در بازار اشتباه محض می باشد ولی این موضوعی است که به وفور در بازار سرمایه شاهد آن هستیم. پس این سوال باقی می ماند که چرا بیشتر سرمایه گذاران به دنبال کپی کردن استراتژی معاملاتی سرمایه گذاران موفق در بازار هستند؟؟ اگر قرار باشد همه استراتژی های معاملاتی به موفقیت منجر شود چرا درصد بیشتری از بازار بازنده هستند و تنها درصد کمی برنده؟؟

استراتژی معاملاتی

برای داشتن معاملات موفق در بازار سرمایه باید یک سیستم معاملاتی مناسب داشت که در بخش زیر مراحل آن را تشریح میکنیم

مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید.

مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.

مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:

مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:

مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.

مرحله ششم: از سیستم استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.

با بررسی موضوعات بالا میتوان به این نتیجه رسید که استراتژی معاملاتی هر شخصی منحصر به فرد است و نمی توان از استراتژی معاملاتی دیگران تقلید کرد و در معاملات آن را به کار برد. از طرفی هر سرمایه گذاری باید بداند که استراتژی معاملاتی منحصر به فرد به سادگی و راحتی به دست نمی آید و نیازمند کسب تجربه در بازارهای مالی است. معمولا ممکن است سرمایه گذار در ابتدای تدوین یک استراتژی با شکست مواجه شود ولی باید این شکست را مبنای کار قرار داد و به سادگی دلسرد نشد و با تلاش بیشتر ضعفها را برطرف کرد.

استراتژی موفق معاملاتی در بورس – چگونه یک استراتژی معاملاتی در بورس داشته باشیم؟

استراتژی موفق معاملاتی در بورس

استراتژی موفق معاملاتی در بورس چیست؟ بسیاری از سرمایه گذاران بورسی برای خرید و فروش های خود در بازار بورس هدف و استراتژی مشخصی تعیین نمی کنند! در واقع باید این طور باشد که هر زمان قصد سرمایه گذاری در بورس را داشته باشید، بدانید در چه زمانی، در چه قیمتی، به چه دلیلی دارید سهم یک شرکت را خریداری می کنید و هدف شما از این خرید چه مقدار سود است و در چه بازه زمانی قصد دارید به این هدف قیمتی برسید و اگر قیمت سهام نزولی شد، در چه قیمتی حاضر به خارج شدن از آن سهم هستید و چه مقدار ریسک را میتوانید در قبال سودی که کسب می کنید، متحمل شوید؟ این ها تماما استراتژی موفق معاملاتی در بورس نیاز دارند و اگر استراتژی موفق معاملاتی در بورس را مد نظر قرار ندهیم، اگر سودی هم به دست آید نتیجه استراتژی موفق با در بازار بورس نیست و نتیجه عواملی مانند تورم، افزایش قیمت ها و … است.

استراتژی موفق معاملاتی در بورس

تفاوتی ندارد تازه ‌کار باشید یا حرفه ‌ای بازار، حتما تا به امروز، اصطلاح استراتژی معاملاتی در بورس به گوشتان خورده است. واژه‌ استراتژی یا همان راهبرد از علم مدیریت گرفته شده است که ابتدا در فنون نظامی کاربرد داشته است، بدین صورت که فرمانده میدان نبرد برای مدیریت منابع انسانی، ادوات جنگی و مواردی از این دست باید چهارچوب از قبل تعیین ‌شده‌ ای را برای خود و تیم خود در نظر بگیرد؛ در حقیقت در بحبوحه‌ جنگ و آتش، جای فکر کردن یا دست‌ دست کردن برای تصمیم ‌گیری نیست.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

باید این طور گفت که بازار بورس از خیلی جهات، به میدان جنگ شباهت دارد؛ جنگ بین گاوها (خریداران) و خرس ‌ها (فروشندگان). در این صورت اگر بدون استراتژی معاملاتی شفاف و مکتوب به این کارزار وارد شویم، بی شک یا گاوهای بازار شاخمان می ‌زنند یا اسیر پنجه‌ های سنگین خرس‌ ها می شویم. آنچه به آن استراتژی موفق معاملاتی در بورس می گویند، در حقیقت مجموعه ‌ای از قوانین و تدابیر مشخص جهت رویارویی با انواع حرکات احتمالی قیمت به حساب می آید؛ درست مانند بازی شطرنج که باید برای حرکت حریفمان از قبل اندیشیده باشیم وگرنه کیش ‌و مات خواهیم شد!

چگونه یک استراتژی موفق معاملاتی در بورس داشته باشیم؟

یک معامله گر حرفه ‌ای به منظور تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از قبل تدوین شده ای دارد و هر رفتار غیر قابل ‌پیش ‌بینی آن را مدیریت خواهد کرد. به زبان ساده می ‌توان این طور گفت که استراتژی معاملاتی در بورس مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معامله ‌گر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معامله‌ گر توسط آن به انجام معاملات در بازار سهام می ‌پردازد. یک معامله گر، تنها با داشتن استراتژی معاملاتی توانایی حفظ سرمایه خود را خواهد داشت.

این را در نظر داشته باشید که در غیر این صورت امکان دارد به علت هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را نابوده شده ببیند، پس داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیت ‌های معامله‌ گر نظم می بخشد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایه‌ گذار ممانعت به عمل آورده و به او کمک خواهد کرد تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به انجام خرید و فروش در بازار بورس بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و مهم تر از همه شایعات نشود.

مراحل تدوین یک استراتژی حرفه ای در بورس

چگونه یک استراتژی معاملاتی در بورس داشته باشیم؟

یک چارچوب ذهنی حرفه ای ایجاد کنید

فرق بین سرمایه گذاران موفق با دیگران علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقا در ذهن سرمایه گذار است. برای موفقیت در معامله‌ گری در هر بازاری بایستی بتوان عواطف و احساسات خود را شناخت و کنترل کرد. عقایدی که بر شیوه معاملات ما اثر گذارند را شناسایی کنید و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفه ‌ای بسازید. بکارگیری عوامل روان ‌شناختی می ‌تواند کمک حائز اهمیتی در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.

سبک معاملاتی خود را طبق چارچوب زمانی ایجاد کنید

جالب است بدانید که یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب محسوب می شود. بازه زمانی استفاده شده در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بین ۱ دقیقه تا ۱ ماه در نظر گرفته شده است و انتخاب بازه زمانی مناسب برای هر معامله‌ گری به تجربه و یا نوع معاملات او وابسته است، ولی نکته مهم اینجاست که برخی از معامله‌ گران بر این باورند که در بازه های زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و یا برخی دیگر در بازه زمانی بلند مدت در بازار فعالیت کنند، بهتر است و این همان طور که گفته شد کاملا به استراتژی و شرایط شخصی فرد بستگی دارد.

برای مثال تحلیلگری که بر روی نمودارهای هفتگی ترید می کند، اجازه فعالیت در بازه زمانی کوتاه مدت را ندارد و از همین روی احتیاج نیست که روزانه در سایت‌ های بورسی به دنبال بررسی قیمت سهم، خواندن اخبار و اظهار نظرهای دیگر سرمایه ‌گذاران در مورد سهم باشد، بنابراین یکی از حائز اهمیت ترین اقدامات در طراحی یک استراتژی معاملاتی موفق در بورس ، انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایه‌ گذاران به حساب می آید.

شاخص های مناسب جهت شناسایی یک روند را بیابید

توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی اغلب خیلی آسان نخواهد بود و سرمایه گذاران تنها با استفاده از ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال توانایی انجام آن را دارند، پس با کسب مهارت در این زمینه می ‌توان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. برای مثال در آموزش تحلیل تکنیکال آمده است که برای شروع روند صعودی، سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی سقف ها پایین ‌تر و کف ها پایین ‌تر می ‌شود. به صورت کلی دیدگاه سرمایه گذاران مبنی بر این‌ که یک روند غالب در بازار وجود دارد، باعث ایجاد نظم در معاملات شده و همین موضوع به ایجاد معاملات موفق ‌تری در بازار منتهی می شود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.

نقاط ورود و خروج مناسب به سهم را بررسی کنید

مشخص کردن نقطه ورود و خروج مناسب از سهم که در واقع به زبان ساده همان زمان مناسب خرید و فروش سهام است، در سودآوری معاملات بیشترین تاثیر را می گذارد. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی لازم خواهد بود. هر اندازه هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید طبق استراتژی معاملاتی مشخص گردد، قیمت مناسب آن بررسی شده و در ادامه برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. برای مثال یک تحلیل ‌گر تکنیکالی را فرض کنید که طبق حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می ‌کند، این تحلیل‌گر وقتی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را خریداری خواهد کرد.

این طور به نظر می آید که مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید تنها با استفاده از قوانین تحلیل تکنیکال انجام شود و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر داشت تا تاییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همین طور در راستای تعیین قیمت فروش هم می ‌توان مقاومت ‌های استاتیک و داینامیک در بازار مورد استفاده قرار داد؛ یعنی در زمان رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم به وسیله فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم مناسبی را اتخاذ کرد. تعدادی از سرمایه گذاران هم برای به دست آوردن حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پله ‌ای و عده‌ای هم از تکنیک تریل کردن کمک می گیرند.

حد ضرر و حد سود را فراموش نکنید

این مرحله به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم وابسته است ولی به صورت کلی در نظر داشته باشید که حد سود به محدوده ‌ای از قیمت می گویند که سرمایه‌ گذار طبق تحلیلی که بر روی سهم انجام می ‌دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب در نظر می گیرد. اگر قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش‌ بینی‌ های معامله ‌گر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. همین طور به محدوده قیمتی که معامله گر برای خروج از سهم پیش ‌بینی کرده است حد ضرر گفته می شود. با تعیین میزان ریسک سرمایه گذاری، سرمایه گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم مناسبی اتخاذ کرده و این موضوع را از قبل به‌ صورت مکتوب مشخص کرده باشد.

استراتژی معاملاتی خودتان را بسنجید و بازخورد آنرا تحلیل کنید

در این مرحله باید پیش از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی مورد امتحان و بررسی قرار گیرد. در بین بیشتر پلتفرم های تحلیلی، نرم‌ افزارهایی به نام آزمونگر وجود دارد که از طریق آن ها می‌ توان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته مورد آزمایش قرار داد، به این صورت که می‌ توان به عقب برگشته و یک ‌بار شمع را در یک ‌زمان حرکت داد، وقتی ‌که نمودار به سمت یک شمع در یک‌ زمان حرکت می‌ کند، می ‌توان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را بر اساس آن پیش برد تا نتیجه حاصل ‌شده از آن را مشاهده کرد.

به استراتژی معاملاتی خود تعهد داشته باشید

توجه داشته باشید که بعد از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته مهم و کلیدی خواهد بود. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت بسیاری برخوردار است و همیشه می بایست به خاطر داشته باشید که سرمایه‌ گذاری که سیستم معاملاتی سخت تری دارد، موفق نخواهد شد، بلکه کسی موفق عمل خواهد کرد که به استراتژی معاملاتی خود پایبند تر باشد. توجه داشته باشید که بهتر است استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق از پیش تعیین شده ای باشد و احساسات مختلف هیچ جایگاهی در استراتژی شما نداشته باشد تا به صورت کامل با توجه به استراتژی مورد نظر خود پیش روید.

کلام پایانی و نتیجه گیری

در انتها باید گفت که استراتژی مورد نظر با استفاده از روند معاملاتی، ورود و خروج از پوزیشن را مورد بررسی قرار می دهد. در ضمن پولبک، شکست روند، الگوهای کانال و الگوهای سقف و کف به کمک شما عزیزان می آیند تا پوزیشن مناسب را با در نظر گرفتن حد ضرر انتخاب نمایید، بنابراین طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بازار باید برای هر سرمایه ‌گذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مد نظر قرار گیرد، به خاطر این که یک سیستم معاملاتی مناسب و بهینه می ‌تواند به عنوان چراغ راه سرمایه‌ گذار کاربرد داشته باشد و سرمایه‌ گذار هم به سادگی قادر به تعیین موقعیت های مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه شود.

در خاطر داشته باشید که تدوین یک استراتژی موفق معاملاتی در بورس باید برای هر سرمایه گذار به‌ عنوان اولویت در نظر گرفته شود و برای داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایه ‌گذار تحت تاثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه می شود، به خاطر این که با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست، به این دلیل که امکان دارد یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب محسوب شود، پس یادگیری و آموزش های لازم و همچنین استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال ، ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه ‌ای و … در تدوین یک استراتژی موفق معاملاتی شخصی در بورس برای هر سرمایه گذاری لازم و ضروری خواهد بود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا