اشتباهات متداول در معامله

اشتباهات متداول در معامله
در این مطلب ، قصد داریم اشارهای به اشتباهات متداول سرمایه گذاری در معاملات سهام داشته باشیم.
این مقاله در قالب 7 اشتباه نابخشودنی در سرمایه گذاری، از کتاب مارک تایر برگرفته شده است.
اشتباه بزرگ اول:
باور داشتن این موضوع که برای دست آوردن بازدههای بیشتر باید حرکت بعدی بازار را پیشبینی کرد.
واقعیت: سرمایه گذاران بسیار موفق در پیشبینی حرکت بعدی بازار، هیچگونه برتری نسبت به من یا شما ندارند.
اشتباه بزرگ دوم:
باور: اگر من نمیتوانم بازار را پیش بینی کنم، حتماً شخصی هست که بتواند این کار را انجام دهد تمام کاری که باید انجام دهم پیدا کردن آن شخص است.
واقعیت: اگر شما بتوانید واقعاً آینده را پیش بینی کنید، آیا آگاهی خود را از روی پشت بامها به همه اعلام میکنید؟ یا آن را به هیچکس نمیگویید؟
الاین گارزارلی، یک تحلیلگر تکنیکال ناشناس بود که در 12 اکتبر 1987 “فروپاشی مالی قریب الوقوعی در بازار سهام” را پیشبینی کرد این پیش بینی دقیقاً یک هفته پیش از دوشنبه سیاه اکتبر بود.
اشتباه بزرگ سوم:
باور این موضع که اطلاعات داخلی راه به دست آوردن پول کلان میباشد.
واقعیت: وارن بافت ثروتمندترین سرمایه گذار دنیا است منبع مورد علاقه او برای کسب رهنمودهایی برای سرمایهگذاری معمولاً به طور مجانی در دسترس است: گزارشات سالیانه شرکتها!
اشتباه بزرگ چهارم:
تنوع بخشی (متنوع سازی پرتفوی)
واقعیت: سابقه خیره کننده وارن بافت، از تشخیص تعداد محدودی سهمهای برجسته و سپس سرمایهگذاری کلان تنها در همین چند شرکت ناشی میشود.
اشتباه بزرگ پنجم:
باور این موضوع که برای به دست آوردن سودهای بزرگ باید ریسکهای بزرگ انجام داد.
واقعیت: همچون کار آفرینان سرمایه گذاران موفق نیز به شدت مخالف ریسک هستند و هر کاری بتوانند انجام میدهند تا از ریسک اجتناب کنند و زیان را به حداقل برسانند.
اشتباه بزرگ ششم:
باور داشتن به وجود یک سیستم؛ شخصی در جایی سیستمی به وجود آورده است با برخی از پیچیدگیهای خاص در تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، معاملات کامپیوتری، مثلثهای گان یا حتی طالع بین که سود سرمایه گذاری را تضمین میکنند.
واقعیت: این باور یکی از پیامدهای باور داشتن کلام مشاور است، اگر یک سرمایهگذار بتواند تنها به سیستم یک مشاور دسترسی پیدا کند، قادر خواهد بود به همان میزانی که مشاور میگوید پول درآورد.
آسیبپذیری منطقی گسترده در مورد این گناه نابخشودنی در سرمایهگذاری اشتباهات متداول در معامله این است که چرا افرادی که سیستمهای مربوط به معامله را میفروشند، پول خوبی به دست میآورند.
اشتباه بزرگ هفتم:
باور به اینکه شما میدانید در آینده چه چیزی رخ میدهد و مطمئن بودن از اینکه بازار باید “بطور اجتناب ناپذیر” درستی باور شما را اثبات کند.
واقعیت: این باور یکی از ویژگیهای عادی کسانی است که اشتیاق بیش از حدی به سرمایه گذاری دارند.
تقریباً همه با ایروینگ فیشر موافق بودند، هنگامی که او مدعی شد “سهام به سطح بالای جدیدی رسیده است” دقیقاً چند هفته قبل از فروپاشی مالی بازار سهام در سال 1929! هنگامی که در دهه 1970 ارزش طلا افزایش یافت، باور اینکه به وجود آمدن تورمی حاد غیر قابل اجتناب است، آسان بود.
با توجه به اینکه قیمتهای ebay, yahoo.com, amazon.com و صدها شرکت اینترنتی دیگر که هر روز افزایش یافت، شعار وال استریت در دهه 1990 “سود مهم نیست” درست به نظر میرسید.
5 سوال اساسی که از زیان در ترید جلوگیری میکند
تریدر و نویسنده در حیطه سرمایهگذاری، با اسم مستعار کونکودا ، در یاد داشتی در وبسایت مدیوم سوال هایی را در مورد ترید مطرح میکند. که اگر هر سرمایهگذار قبل از ورود به معامله ای خاص آنها را از خود بپرسد، میتواند از بسیاری از اشتباهات مداوم در روند سرمایهگذاری خود جلوگیری کند. این مقاله نه یک مشاوره سرمایهگذاری، بلکه راهنمایی برای طرح ریزی برنامهای دائم و همیشگی قبل از آغاز معاملات است. مطلب پایین را به نقل از کونکودا میخوانید.
بهترین مشاوره سرمایهگذاری عمرم را در میان کنفرانسی گرفتم که در سال ۲۰۱۴ برگزار شد. یکی از سخنرانها توضیح داد که به چه شکل حتی بهترین سرمایهگذارها اشتباهات قدیمی و شبیهی را به طور دائم انجام میدهند، اشتباهاتی که درآخر به زیان های بزرگی منجر میشود و هر سودی را که قبل از آن با دشواری کسب شده است، از بین میبرد. این سخنران اظهار داشت:
خیال نکنید که مصون از اشتباه هستید. با ازدست دادن دارایی ، سردرگم نشوید. به دلیلِ اصلی این زیان فکر و آن را یادداشت کنید. در طی زمان، این فعالیت تنها راه مؤثر برای تشخیص اشتباهاتی است که متوجه آنها نیستید.
بر پایه این توصیه، من فهرستی جامع از نکاتی تهیه کردم که قبل از ترید باید رعایت کنم. این فهرست شامل مجموعهای از سوال هایی است که قبل از ورود به هر ترید یا سرمایهگذاری باید از خودم بپرسم. داشتن این لیست به من کمک میکند تا از اشتباهات بزرگِ سرمایهگذاری دوری کنم و مهمتر از آن، در دراز مدت معاملاتی پرسود داشته باشم.
من هر اشتباه بزرگی را که در زمینه سرمایهگذاری و معامه ها فکر کنید انجام دادهام تا در نتیجه به لیستی از10 پرسش مهمی رسیدم که به من کمک کرد تا در طول بازه سرمایهگذاری خود از زیان های چندهزار دلاری دوری کنم. در ادامه، این 10 پرسش را با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
۱. آیا به تبعیت از گروه وارد معامله میشوم؟
ورود به ترید به الگو گیری از اکثریت معاملهگرها، اشتباهی بزرگ است که هر سرمایهگذاری حداقل 1 بار در عمر خود انجام میدهد. ما ذوب خبری فریبنده میشویم، در مقابله وسوسه تسلیم میشویم و بدون فکر به عده زیادی میپیوندیم که همگی موقعیتی شبیه را نسبت به یک ترید کسب میکنند.
اما چند روز بعد، معاملهگرهای بزرگ بازار که ماه ها در این ترید بودهاند و دقت کرده اند که نگاه تعداد زسادی از تریدرها نسبت به آینده این سرمایه صعودی یا نزولی است، به ناگاه از جمعیت جدا میشوند و موضعی متفاوت در پیش میگیرند. چه این سرمایه طلا باشد، چه سهام شرکت اپل یا نوشیدنی آب پرتقال، در هر حالت قسمتی از سرمایه خود را از دست میدهید و با ۱۰ % ضرر از ترید خارج میشوید. پس به خاطر داشته باشید که هم عقیده بودن تعداد بسیاری از اشخاص در مورد یک موضوع، الزاما به منظور صحیح بودن آن نیست.
همرنگ دیگران نباشید!
برای جلوگیری از این اشتباه، از خود سوال کنید که آیا دیر رسیدهاید؟ آیا زمانی قصد خرید سرمایه را دارید که ارزش اش به اوج رسیده و بازار پر شده است؟ آیا اگر به ناگاه فروشی گسترده شروع شود، دچار اضطراب زیاد میشوید؟ اگر پاسخ شما به یک یا چند پرسش مذکور «بله» باشد، بدانید که در حال ورود به ترید به الگو گیری از اکثریت هستید و درآخر، یا ضرری سنگین متحمل میشوید یا سود کمی به دست میآورید.
۲. سود و زیان معامله چقدر است؟
من هنوز روزی را که شاهد بزرگ ترین زیان معاملاتیام بودم، به خاطردارم. از سودآوری معامله کوتاه برای سهام شرکت فناوری رد هتاطمینان داشتم . تمام برآوردهای لازم را انجام داده بودم. میدانستم که رشد درآمد این شرکت در آستانه سقوط است.در نتیجه این معامله را انجام دادم.
3 روز بعد، شرکت آیبیام اعلام کرد که قرار است شرکت رد هت را بخرد و با آن یکی شود. نتیجه، جهش ۵۰ % سهام رد هت بود. من و دیگر اشخاص که در موقعیت کوتاه بودیم، هیچ وقتی برای واکنش نداشتیم. سبد سهامم دچار افت زیادی شد و 3هفته طول کشید تا ضررها را جبران کنم.
اگر نیمه پر لیوان را نگاه کنم، من در این معامله بامهم ترین درس را در حیطه کنترل خطر آموختم؛ همیشه از مقدار سود و ضرراحتمالی خود، خصوصاً در معاملات لانگ و شورت، آگاه باشید. در حال جاضر که به آن ترید نگاه میکنم، با وجود سود بسیار زیادی که میتوانست برایم داشته باشد، هرگزخطر حرکت نامطلوب ارزش و زیان معامله را محاسبه نکرده بودم. از یاد بردم که در حال شورت کردن سهام یک شرکت فناوری هستم و در معرض ضرری نامحدود قرار دارم. برای کاهش خطرو ضرر، به راحتی میتوانستم قراردادهای اختیار فروش بخرم.
بعد از آن معامله، هر زمان میزان سود و زیان احتمالی را برآورد و یادداشت میکنم،برای مثال :
شورتکردن سهام رد هت
سود احتمالی: ۵۰,۰۰۰ دلار
ضرر احتمالی: نامحدود
خرید قراردادهای اختیار فروش رد هت
سود احتمالی: ۵۰,۰۰۰ دلار
ضرر احتمالی: ۲,۰۰۰ دلار
این درس را بهخوبی یادگرفتم.
۳. بهاندازه کافی تجربه و دانش دارم؟
اگر تنبلی کنید، بازار خیلی سریع شما را پیدا میکند و به این دلیل که سعی دارید یک شبه پولدار شوید، شما را تنبیه خواهد کرد. با ترید سرمایه های که به آنها علاقه دارید و در معاملات آنها تجربه کسب کردهاید، میتوانید تنبلی را از خود دور کنید؛ چون با معامله و تلاش بیشتر، دانا تر شده و از انجام معاملات لذت بیشتری خواهید برد.
روی سرمایه هایی که میشناسید سرمایهگذاری کنید. دیگر سرمایه ها قلمروی ناشناخته محسوب میشوند.
در حیطه ای که با آن آشنایی دارید معاملهگری کنید
۴. برای ورود به ترید خیلی زود است؟
ورود زودهنگام به ترید تعبیر مؤدبانهای برای اشتباهکردن است. اگر زود وارد معامله شوید و مجبور باشید زیان را کاهش دهید، احتمالاً یکی از اشتباهات وسیع معاملهگری را مرتکب شدهاید: جنگ با روند.
اگر با روند بجنگید، 2 ادعای غیرمنطقی را مطرح میکنید؛ اول اینکه بازار یا همان ذهن گروهی بیش از یک میلیون تریدر بازار، اشتباه کرده است، دوم اینکه شما به اندازهای مهارت دارید که قادرهستید کفها و سقفهای قیمت را تشخیص دهید، کاری که حدودا امکان ندارد.
ورود به معامله در سمت خلاف روند، بازی خطرناکی است. 100% در مواردی کمیاب سودآور خواهد بود؛ اما اگر اکثر وقت ها شبیه به مایکل بری یا استیو آیسمن فکر کنید، سرانجام همه ی درایی خود را از دست خواهید داد.
مایکل بری و استیو آیسمن 2 معاملهگری هستند که قسمت اعظم معروفیت معاملهگری خود را در بحران مالی سال ۲۰۰۸ به دست آوردند. در آن زمان، وقتی که بیشتر اشخاص دچارزیان های سنگین بودند، این 2 معاملهگر بهشکلی ناباورانه با اتخاذ رویکردی با خطر بسیار بالا و خلاف جهت بازار به سودی کلان دست یافتند.
نقل قول معروفی در وال استریت میگوید:
گاوها سود میبرند، خرسها سود میبرند، خوکها ذبح میشوند.
۵. آیا مجبور به معامله شدهام؟
شرکتهای مالی بزرگ در بازار سرمایه های گوناگون، موقعیتهایی با سرمایه زیاد باز میکنند. از این جهت ، برای کسب سود و خروج از موقعیت، لازم دارند که در سمت دیگر ترید بهاندازه کافی نقدینگی وجود داشته باشد. یکی از بدجنسیهای شناخته شدهای که بعضی شرکتها به کار میگیرند، این است که با استفاده از رسانههای جمعی، سرمایهگذاران خُرد را متقائد میکنند که خلاف جهت بازار دست به ترید بزنند. این کار شرافتمندانه نیست؛ اما اتفاق میافتد. در نتیجه ، مراقب این نوع فریبکاریها باشید.
برای جلوگیری از زیان ،قبل از خرید از خود بپرسید که در آغاز چگونه از این موقعیت و معامله آگاه شدید. آیا از طریق شخص، شرکت یا نهادی بود که با شما تضاد منافع دارد؟ اگر چنین است، بیشتر فکر کنید و آگاهی بیشتری در مورد این موقعیت ویژه کسب کنید. این کار میتواند جلوی ضررهای بسیار زیاد شما را بگیرد.
سخن پایانی؛ هر کس مسئول مستقیم حفظ سرمایه خود است
هر بار قصد سرمایهگذاری دارید، این سوال ها را از خود بپرسید. بعد از آن شگفتزده خواهید شد که چگونه به سادگی میتوانید نقایص احتمالی برنامه معاملاتی خود را شناسایی کنید، چقدرزود متوجه میشوید که تعصبهای شناختی شما را مجبوربه ورود به معاملات زیان آور کردهاند و کنترل ریسک ضعیف تا چه اندازه میتواند خطرناک باشد.
اما مهمتر از همه، در طی زمان می اموزید که چگونه محافظ دارایی خود باشید، از اشتباهها، شتابزدگیها و خطاهایی که فرصتهایتان را خراب میکند، اجتناب کنید و برای همیشه تبدیل به یک سرمایهگذار موفق شوید.
راهنمای کامل معاملات روزانه
درباره کتاب :
هنر معاملات روزانه را با شیوه ای عملی بیاموزید
آیا می خواهید یک معامله گر روزانه باشید؟
هر روز ، میلیونها اشتباهات متداول در معامله دلار در بازارها دست به دست می شود تا موقعیت مناسبی را برای افرادی نظیر شما فراهم کند که پول و سود زیادی را از طریق هنر معاملات روزانه به دست آوردید . اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که: آیا معاملات روزانه برای شما مناسب است؟ و اگر مناسب است چگونه باید شروع کنید؟
در این کتاب راهنمای سه بخشی ، مارکــوس هایتکوتر ، مربی متخصص در معاملات روزانه روشی ساده و ثابت شده را برای موفقیت در معاملات ارائه کرده است.
او در این کتاب ، از اصول اولیه معاملات تا مراحل عملی به دست آوردن پول در بازارها، همگی را آموزش داده است.
آنچه برای شروع به آن نیاز دارید : ابزارها، روشها ، وضعیت ذهن و .
یافتن بهترین بازار برای معامله : فیوچر ، بورس بین الملل ، سهام و یا آپشن
شیوه 7 مرحله ای برای توسعه استراتژی معاملاتی سودآورتان
10 اصل قدرتمند از استراتژی های معاملاتی موفقیت آمیز
اجتناب از 7 اشتباه متداول معامله گران
شروع به معامله ، بدون حتی یک پنی ریسک کردن
آمادگی برای استفاده از الگوهای برنامه معاملاتی ، فهرست های مقابله ، منابع و غیره. این کتاب ، کتاب دستی شما برای موفقیت در بازارهاست.
فهرست مطالب:
بخش 1: اصول معاملات روزانه – آنچه شما باید بدانید
معاملات روزانه چیست؟ - چه کسانی می توانند معاملات روزانه انجام دهند؟
آیا واقعاً ممکن است که به عنوان یک معامله گر روزانه زندگی کرد؟ - چگونه شروع کنیم – اهدافتان را مشخص کنید و یک برنامه بسازید - 1) هدف هوشمندتان را مشخص کنید- 2) یک برنامه بسازید
3) برنامه را اجرا کنید- برای شروع به چه مقدار پول نیاز دارید؟- تعیین تحمل ریسک شما
آنچه شما برای شروع به معامله به آن نیاز دارید- یک کامپیوتر- یک ارتباط اینترنتی- یک نرم افزار نمودار- یک کارگزار- یک حساب معاملاتی با سرمایه مناسب- یک استراتژی معاملاتی
بخش 2: استراتژی معاملاتی شما – اساس موفقیت معاملاتی شما
چگونه استراتژی معاملاتی روزانه سودآورتان را توسعه دهید - مرحله 1: انتخاب یک بازار- معاملات سهام
معاملات فارکس - معاملات فیوچر (آتی)- معاملات اختیارات سهام (Stock options)
مرحله 2: انتخاب یک بازه زمانی- مرحله 3: انتخاب یک شیوه معاملاتی- تحلیل بنیادی- تحلیل تکنیکال
نمودارهای معاملات روزانه - اندیکاتورهای تکنیکال - شیوه های معاملاتی متداول - مرحله 4: تعیین نقاط ورود - مرحله 5: تعیین نقاط خروج - حد ضررها - خروج های با کسب سود - حدهای متحرک - کسب سودهای جزیی - حدهای زمانی - مرحله 6: ارزیابی استراتژیتان - چگونه یک گزارش کار را بخواهیم و بفهمیم - مرحله 7: بهبود استراتژیتان - 10 اصل قدرتمند – برای اطمینان از اینکه برنامه معاملایتان کار می کند - اصل # 1: از قوانین کمی استفاده کنید - ساده بگیرید تا درک کنید - اصل # 2: در بازارهای الکترونیکی و نقد معامله کنید - اصل # 3: انتظارات واقعی داشته باشید - اصل # 4: توازن سالمی را بین ریسک و سود حفظ کنید - اصل # 5: سیستمی را بیابید که حداقل 5 معامله در هفته ایجاد کند - اصل # 6: کوچک شروع کنید – بزرگ رشد کنید - اصل # 7: خروجهایتان را اتوماتیک کنید - اصل # 8: درصد بالایی از معاملات برد را داشته باشید - اصل # 9: استراتژیتان را حداقل با 200 معامله تست کنید - اصل # 10: دوره ی زمانی معتبری را برای سنجش گذشته انتخاب کنید
بخش 3: رازهای موفقیت در معاملات روزانه
نکات زیادی برای معامله، به غیر از داشتن فقط یک استراتژی وجود دارد - هفت اشتباه معامله گران و چگونگی اجتناب از آنها - اشتباه # 1: خطار در تشخیص جهت بازار - اشتباه # 2: سودها را کسب نکردن
اشتباه # 3: محدود نکردن ضررهایتان - اشتباه # 4: معامله در بازار اشتباه - اشتباه # 5: ضعف یک استراتژی معاملاتی - اشتباه # 6: کنترل نداشتن بر احساسات خود - اشتباه # 7: معاملات بیش از اندازه
ذهن معامله گر - سه راز برای موفقیت در معاملات روزانه - اصول معاملات روزانه - چگونه بودن حتی یک پنی ریسک کردن، شروع به معامله کنیم.
اشتباهات متداول در معامله
چقدر توانایی مالی دارد، چه کالا یا خدماتی می خواهد و … .
دوم: برای سودی که نصیب شما خواهد شد عجله کنید!
وقتی که یک معامله خوب در مقابل شماست اگر با خود حساب کتاب کنید که چقدر از این معامله نصیب شما خواهد شد تمرکز شما به هم خواهد خورد و رفتار شما تغییر خواهد کرد و مشتری خیلی زود متوجه خواهد شد و به شما اعتماد نخواهد کرد.
سوم: آنها همه پرسش های لازم را مطرح نمی کنند
وقتی به اندازه کافی درباره خواسته مشتری ندانید ممکن است کالا یا خدماتی را به او بفروشید، ولی در نهایت با بد خلقی و عصبانیت او روبرو شوید و آن کالا را پس بگیرید. بسیار مهم است که همه پرسش های لازم را مطرح کنید تا به مشتری کمک کنید جنس مناسب را انتخاب کند.
چهارم: دستپاچه شدن
اگر نگران باشید که مشتری ممکن است از شما خرید نکند و تلاش کنید به هر قیمتی آنرا بفروشید، رفتار شما مشتری را به شک خواهد انداخت. باید تمام تمرکز شما بر فراهم کردن خواسته مشتری باشد آنگاه است که فروش خوبی خواهید داشت.
پنجم: قول بیش از حد توان بدهید
این مشکل بیشتر برای فروش خدمات خود نمایی می کند. توانایی شما یا شرکت شما مشخص است، نباید بیش از توانایی خود به مشتری قول بدهید. وقتی چنین می کنید کیفیت کار شما خراب می شود و حتی در هنگام قبول مشتری اعتماد به نفس کافی نخواهید داشت یا ممکن است نتوانید کالای مورد نظر آنها را فراهم کنید. نباید با آنها قول بدهید که حتما چنین خواهند کرد، می توانید بگویید: می گردم، می پرسم و… خبر خواهم داد.
ششم: تا پول را دریافت نکرده اید خوشحالی خود را بروز ندهید
این مورد هم مانند اشتباه دوم است با این تفاوت که در مرحله های بعدی فروش رخ می دهد.
هفتم: مخالفت با مشتری
اشتباه رایج بسیاری از فروشندگان که همیشه و به تعداد بالا با مشتری مخالفت می کنند و همیشه خود را متخصص تر و داناتر از مشتری می دانند و در بسیاری مواقع او را تحقیر می کنند و انتظار دارند او از آنها خرید هم بکند.
اگر با نظر او مخالف هستید در ابراز این مخالفت عجله نکنید. اولین بار باید تلاش کنید راه فروش را باز کنید و با او وارد معامله شوید و در مراحل بعدی و با احتیاط و حفظ احترام با او نظر خود را در میان بگذارید، دلایل خود را بیان کنید و باید دلایل محکمی دشته باشید. نه اینکه بگویید اوه این مارک گوشی سخت افزارش حرف ندارد، بلکه باید از جزئیات سخت افزار آن گوشی صحبت کنید و توضیح دهید که چه توانایی هایی خواهید داشت.
هشتم: راهنمایی نکردن مشتری
اشتباه رایج بسیاری از فروشندگان این است که مشتری را برای تصمیم گیری صحیح هدایت نمی کنند. شما مانند یک دکتر باید پرسش های لازم را بپرسید تا مشکل مشتری را دریابید. آنگاه بهترین گزینه های ممکن را به او معرفی کنید.
شغل شما راهنمایی کردن مشتری است.
حرفه ای ها، مشتری را به یک یا چند گزینه برای خرید راهنمایی می کنند که در نهایت منجر به خرید خواهد شد.
نهم: باز هم قانون 80/20
بیست درصد از زمان مکالمه با مشتری متعلق به فروشنده است و هشتاد درصد متعلق به خریدار! شما کمتر حرف می زنید بیشتر گوش می دهید و اطلاعات مفید جمع می کنید. اگر شما بیشتر صحبت کنید آنگاه چگونه نیاز آنها را متوجه خواهید شد؟ چگونه آنها را به کالا یا خدمات مورد نیازشان راهنمایی خواهید کرد.
دهم: همه خواسته ها و گزینه ها
باید با سلیقه مشتری آشنا شوید. باید بدانید چه کسانی در تصمیم گیری دخیل هستند و بد نیست بخواهید که در حضور آنها هم جلسه ای داشته باشید (در معاملات بزرگ).
از آنها بپرسید چه دوست دارند، خودروی شاسی بلند؟خوب دیگر چه می خواهند سان روف؟ دیگر چه، راحتی جاده؟ پایداری در جاده های کوهستانی؟ و اگر یک فروشنده خوب باشید می دانید که کدام خودرو چه قابلیت اشتباهات متداول در معامله هایی دارد و کدام یک از این ها میتوانند تمام نیازهای مشتری را برآورده کنند. وقتی که چند نفر تصمیم گیر باشند، آنگاه اطلاعات کامل شما درباره کالا یا خدمات است که کمک خواهد کرد کالایی را به آنها معرفی کنید که احتمالا منجر به فروش خواهد شد. مثلا ممکن است مرد منزلی را بپسندد ولی زنش نه.
اینها همه اشتباهات در زمینه فروش نیستند بلکه رایج ترین آنها هستند اما اگر می خواهید مشکلات خود را برطرف کنید کافیست هر بار که مشتری را از دست می دهید باز گردید و رفتار خود را با مشتری و علت خرید نکردنش را بازبینی کنید.
۷ اشتباه متداول در طلاق که شما را بعد از طلاق ارام نمی کند
طلاق اشتباه : طلاق یک گذار در زندگی است که بر بسیاری از افراد تأثیر میگذارد، میتواند زخمهایی را در خانوادهها ایجاد کند که از نسلیبه نسل دیگر منتقل میشوند. اغلب اوقات طلاق با ناامیدی، خشم، سرزنش، شرم و در بسیاری موارد میل به ایجاد درد برای طرف مقابل همراه است.
طلاق اشتباه
این رشتهی عمیق احساسات زخمی به راحتی فراموش نمیشود. وقتی که بحث به امورمالی مربوط به طلاق اشتباه میرسد، درخواست از شخص برای این که احساساتش را از آن مسئله جدا کند و طلاق اشتباه را مانند هر معامله تجاری دیگر ببیند، مثل درخواست کردن از امواج است برای این که برای یک روز جریان نداشتهباشند.
ساندرا فاوا، کارمندی در شهر Riker Danzig در ایالت نیوجرسی است. او اداره امورخانوادگی را رهبری میکند که بهطور روزانه با این مسائل سروکار دارد. من اخیرا با ساندرا ملاقات کردم تا در مورد برخی از اشتباهات رایجی که مردم در هنگام ورود به روند طلاق اشتباه انجام میدهند صحبت کنم.
هفت اشتباه رایج که باید از آنها اجتناب کرد، عبارتند از:
یافتن یک وکیل خوب
خیلی از مردم، به جای پرداخت پول و مشاوره گرفتن از یک مشاور حقوقی خوب، به جستجو در گوگل برای پیدا کردن وکلا یا سازمانهای حقوقی در بالای لیستهای ایجادشده اکتفا میکنند. بیایید واقعیت را بررسی کنیم: بسیاری از این لیستها در واقع تبلیغاتهای پولی هستند. بسیاری از این شرکتهایی که مشاوره رایگان ارائه میدهند، در واقع “کارخانههای طلاق” هستند که مشتریان بالقوه خود را از طریق یک سیستم به منظور به حداکثر رساندن تاثیر خود هدایت میکنند، نه رفع نیازهای فردی مشتری. این “کارخانهها” علاقهی کمی به گوشدادن به آنچه که مشتریانشان میگویند دارند، آنچه که آنها بیشتر مورد توجه قرار میدهد، حجم مشتریانی است که به آنها مراجعه میکنند. هزینه یک مشاوره در مقایسه با هزینههای که از طریق وارد شدن به فرایندی که مانند یک عدد با شما برخورد میشود نه یک انسان در یک موقعیت بسیار آسیبپذیر ، بسیار ناچیز است.
دریافت پیشنهادات درست
بسیاری از افراد به خاطر فراوانی اطلاعات موجود در وبسایتها گیج میشوند. در واقع افراد عادی در هنگام یادگیری یک مطلب جدید، تجربه یا دانش لازم را برای جداکردن واقعیتها از داستانها ندارند. خود را درگیر هزاران صفحه از اطلاعات، نظرات، مقالات و گمان ها نکنید. مسئلهی طلاق اشتباه یک مسئله ی شخصی است و حقایق و شرایط دیگران به شما نامربوط خواهد بود. اوضاع را به گروه شایستهی خود بسپارید تا شما را در این فرآیند راهنمایی و مساعدت کنند. توجه به پیشنهادات غریبهها در اینترنت انتخاب خوبی برای گذار به زندگی جدیدی نیست که میتواند مسیر زندگی شما را به طور بالقوه تغییر دهد.
داشتن انتظارات واقعی
بسیاری از مردم در مواجهه با واقعیت وضعیت خود دچار مشکل میشوند و با خود در رابطه با انتظارات معقول و منطقی در مورد نتایج، زمانبندی و هزینهها صادق نیستند. اگر زمانی برای صادق بودن، شفاف بودن و روراست بودن وجود داشته باشد، آن زمان هنگام گذار در زندگی است. معمولا در این زمان، احساسات خام هستند و طبیعی است که ذهنیت روزمره و تصمیم گیری ها دچار تغییر شوند. احساسات به راحتی میتوانند بر شما غالب شده و باعث گرفتن تصمیماتی شوند که ممکن است منجر به اشتباهات مهمی گردد.
صداقت
از آنجا که طلاق اشتباه بسیار شخصی است، معمولا عدم صداقت در خصوص تمامی حقایق وجود خواهد داشت. افراد ممکن است از اینکه همه اطلاعات را به وکیل اطلاع دهند، خجالت بکشند ، بدون این که متوجه شوند که وکیل به تمام جزئیات نیاز دارد تا پرونده را درست مدیریت کند. مخفی کردن حقیقت از وکیل میتواند به طور قابل توجهی به پروندهی طلاق اشتباه آسیب بزند. به یاد داشته باشید، وکلای شما حامی شما هستند، نه کسی که شما را قضاوت میکند.
داشتن افراد مناسب در کنارتان
بسیاری از مردم در مواجهه با طلاق اشتباه سیستم پشتیبانی ضروری که به آنها در این فرآیند کمک کند را ایجاد نمیکنند. تیم پشتیبانی مناسب ممکن است شامل یک درمانگر، یک برنامهریز مالی و دوستانتان داشته باشد که در طول فرایند در کنارتان هستند. استفاده از وکیل به عنوان تنها سیستم پشتیبانی یک راه پرهزینه و کمتر موثر برای رفع مسائل غیر مرتبط به قانون است.
دانستن حقایق
برخی از افراد بدون اینکه در مورد وضعیت مالی خانواده اطلاعات درستی داشته باشند وارد روند طلاق اشتباه میشوند. بیتوجهی آنها منجر به اشتباهات پرهزینه و گاهی اوقات یک روند طولانی مدت میشود که برای هر دو طرف مضر است.
گوش دادن به حرف افراد درست
مردم اغلب به حرف دوستان یا بستگان خود در مورد وضعیتهای قانونی گوش میدهند، نه به توصیه مشاورشان، فقط به این دلیل که شما یک نتیجه خاص را میخواهید، به این معنی نیست که قانون با شما هم نظر خواهد بود. برای اطمینان از اینکه انتظارات شما واقعی هستند، با وکیل خود صحبت کنید.
طلاق اشتباه به ندرت آسان، ساده و بدون درد است. اگر از این هفت اشتباه رایج اجتناب کنید، میتوانید فرایند خود را کمی بیشتر کنترل کنید.