تعریف تجزیه و تحلیل فنی

دانلود مقالات ISI درباره تجزیه و تحلیل فنی + ترجمه فارسی
در این صفحه تعداد 105 مقاله تخصصی درباره تجزیه و تحلیل فنی که در نشریه های معتبر علمی و پایگاه ساینس دایرکت (Science Direct) منتشر شده، نمایش داده شده است. برخی از این مقالات، پیش تر به زبان فارسی ترجمه شده اند که با مراجعه به هر یک از آنها، می توانید متن کامل مقاله انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آن را دریافت فرمایید.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Residential micro-CHP systems; Technical analysis; Cost analysis; Hot water TES; Latent heat TES; Phase change materials (PCM);
مقالات زیر هنوز به فارسی ترجمه نشده اند.
در صورتی که به ترجمه آماده هر یک از مقالات زیر نیاز داشته باشید، می توانید سفارش دهید تا مترجمان با تجربه این مجموعه در اسرع وقت آن را برای شما ترجمه نمایند.
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; G11; G15; G17; Small caps; Technical analysis; Brazilian stock market; Moving averages;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Precious metals; Technical analysis; Predictability; Gold; Silver; G12; G15;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Algorithmic trading; Deep learning; Convolutional neural networks; Financial forecasting; Stock market; Technical analysis;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Financial forecasting; Technical Analysis; Weighted Multicategory GEPSVM; Random forest; Walk forward approach;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Portfolio optimization; Market psychology; Fuzzy logic; Possibility theory; Technical analysis; Behavioral finance;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Financial time series; Technical analysis; Trend following; Particle swarm optimization; Simulated annealing;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; G12; G14; G15; East Asia real estate; Market timing; Technical analysis; Trading indicators; Market efficiency;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; C53; G11; G12; G14; Technical analysis; Equity risk premium; Partial least squares method; Predictive regression; Cash flow channel;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Technical analysis; High-frequency trading; Commodity ETFs; Market efficiency; G10; G11; G12; G14;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Stock Trading; Stock Market; Deep Neural-Network; Evolutionary Algorithms; Technical Analysis;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; renewable energy; environmental impact; energy recovery; air-conditioning; technical analysis;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; solar energy; photovoltaic energy; photovoltaic systems; hydrogen; technical analysis;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Moving average strategy; Fuzzy logic rules; Genetic algorithms; Technical analysis; Trading rule;
Keywords: تجزیه و تحلیل فنی; Chart patterns; Formal specification; Pattern matching; Financial time series; Technical analysis;
مقدمه ای بر رویکردهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار در بورس
در دنیای مدرن امروز دیگر بانکها نمی توانند به تنهایی جوابگوی نیازهای مالی شرکتهای مختلف باشند چرا که تأمین سرمایه از طریق منابع بانکی نقدینگی را افزایش و موجب ایجاد تورم می شود. بازارهای سرمایه می توانند در ایجاد سیاستهای ضد تورمی نقش مؤثری داشته باشند.
نقش بازار سرمایه در دنیا جمع آوری نقدینگی لازم به منظور رفع نیازهای مالی شرکتها در خصوص اجرای پروژه های تولیدی خود در چهارچوب توسعه اقتصادی کشور و جذب سرمایه های داخلی و خارجی به منظور استحکام پایه های اقتصادی کشور و نیز ایجاد سیاستهای ضد تورمی به منظور جلوگیری از تورم می باشد. یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گری آنها است. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه می توان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایه گذاران را کاهش داد.
در خصوص آنالیز قیمت سهام و سرمایه گذاری در دارائیهای مالی در ادبیات مالی دو دیدگاه کلی « تجزیه و تحلیل اوراق بهادار » و « مدیریت پرتفوی » وجود دارد. هدف از تجزیه و تحلیل اوراق بهادار یافتن ارزش ذاتی (ارزش واقعی) آنها می باشد. برای یافتن ارزش ذاتی یک برگ سهم، قیمت بالقوه سهم و عواید آتی آن پیش بینی می گردد و سپس به ارزش فعلی تنزیل می شود.
اگر قیمت ذاتی بالاتر از قیمت بازار باشد، سهم در وضعیت خریداری قرار می گیرد و در غیر اینصورت سهم در حالت فروش قرار دارد. بطور خلاصه تجزیه و تحلیل اوراق بهادار دربرگیرنده تخمین مزایای تک تک سرمایه گذاریهاست در حالیکه مدیریت پرتفوی شامل تجزیه و تحلیل ترکیب سرمایه گذاریها و مدیریت نگهداری مجموعه ای از سرمایه گذاریهاست. در دهه اخیر مباحث سرمایه گذاری از شیوه انتخاب سهام (تجزیه و تحلیل اوراق بهادار) به سمت مدیریت پرتفوی تغییر جهت داده است. به طور کلی فعالان بازار و سرمایه گذاران در بازارهای سرمایه عموماً در تصمیم گیریهای خرید و فروش خود از روشها و ابزارهای گوناگونی استفاده می کنند.
در بازار سرمایه این ابزارها در قالب سه رویکرد کلی مطرح می شوند:
1- رویکرد سنتی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
1-1موج سواران و سفته بازان
2-1محکومان موفقیت
3-1روش تحلیل تکنیکی
4-1روش تحلیل بنیادی
5-1روش تحلیل ترکیبی(CANSLIM).
2- رویکرد مبتنی بر نظریه های مدرن مالی
1-2 نظریه بازار کارا
2-2 روش تئوری مدرن پرتفولیو ( MPT).
3-2 روش تئوری فرا مدرن پرتفولیو ( PMPT)
3- رویکرد بی نظمی و پویایی غیر خطی
1-3 تئوری آشوب
2-3 روشهای هوش مصنوعی
1-2-3 شبکه های عصبی
2-2-3 الگوریتم ژنتیک
3-2-3 منطق فازی
1- رویکرد سنتی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
1-1 موج سواران و سفته بازان
این روش تعریف تجزیه و تحلیل فنی که متأسفانه در بازار بورس ایران به جهت عدم عمق کافی به بلوغ رسیده یکی از حالات خاصی است که پیروان این روش تنها به دنبال صف های خرید، فروش و یا به دنبال ایجاد صف می باشند. این گروه که با دیدی کوتاه مدت به بازار سرمایه نگاه می کنند سرمایه شان را به راحتی از یک رشته سرمایه گذاری به رشته ای دیگر انتقال می دهند و تنها به دنبال سودهای مقطعی می باشند. معمولاً این روش در بازارهایی که ثبات اقتصادی یا سیاسی کمتری دارند بیشتر به چشم می خورد و البته در تمام بازارهای مالی جهان با شدت و ضعف می توان آن را یافت و اساساً بازار بدون این گروه بی معنی خواهد شد اما در حد افسار گسیخته آن موجبات به وجود آمدن حباب های قیمتی شدید را فراهم خواهد نمود که باعث بالارفتن ریسک در بازار سرمایه خواهد گردید که این موضوع را عملاً در بازار ایران می توان مشاهده کرد.
2-1 محکومان به موفقیت
اینها گروهی هستند که معمولاً سؤال می کنند چه بخرم؟ اما کمتر می پرسند که کی یا چند بفروشم؟ این گروه که تقریباً جزء کم تخصص ترین افراد بازار هستند یا تمایلی به فعالیت حرفه ای در بازار ندارند، به بازار اعتقاد کامل داشته و با اتکا به مبالغی که عموماً قابل توجه خواهد بود تنها به این امید که سرمایه شان نه تنها ارزش خود را حفظ نماید بلکه در آینده تبدیل به مبلغی قابل توجه نسبی نیز گردد ، وارد بازار می شوند. اینها در صورتی که وضعیت خاصی رخ ندهد تصمیم به فروش سهام، حداقل در کوتاه مدت و میان مدت و حتی بلند مدت های نزدیک نیز ندارند.آنها که به عبارتی نقطه مقابل موج سواران بازارند معتقدند که "در بازار رو به رشد کلیه سهام ها محکوم به رشدند اما این رشد می تواند با قدرت و ضعف پیش رود"
1-3 تحلیل تکنیکی
تحلیل تکنیکی مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی اینده روند قیمت ها می باشد. بعبارتی تحلیل تکنیکی، روشی برای پیشبینی روند قیمتها از روی قیمتهای تاریخی و برآورد «آینده» بازار از روی «گذشته» آن است. اصول کلی روش تحلیل تکنیکی بر پایه سه اصل اساسی بنا شده است که در تمام بازارهای جهان صدق میکنند. همچنین زمانی که صحبت از «تمام بازارهای جهان» میشود، بازار ایران را نیز شامل میشود. اکنون به مرور کلی اصول اساسی تحلیل تکنیکی می پردازیم.
اصل اول: همهچیز یک سهم در قیمت آن سهم منعکس میشود.
اولین و مهمترین اصل در تحلیل تکنیکی این است که همهچیز و هرگونه اطلاعات موجود پیرامون یک سهم در قیمت بازار آن تبلور مییابد. تکنسینها (کسانی که برای تحلیل بازار از تحلیل تکنیکی استفاده میکنند) معتقدند که تمام دانش موجود درباره سهم صرفنظر از اینکه بنیادی، اقتصادی، سیاسی و یا روانشناختی باشد، در قیمت بازار سهم نمایان میشود.
اصل دوم: قیمتها در روندهایی حرکت میکنند که آن روندها در برابر تغییرات مقاومت میکنند.
اصل دومیکه روش تحلیل تکنیکی بر پایه آن بنا شده این است که قیمتها در مسیرها یا روندهای خاصی حرکت میکنند و آن روندها در مقابل تغییرات ناگهانی از خود مقاومت نشان میدهند. عرضه و تقاضایی که برای یک محصول وجود دارد، باعث میشود تا روند حرکت سهم مربوط به شرکت تولیدکننده آن محصول در حالت تعادل قرار گیرد. وقتی حرکتی آغاز شد، تغییری در آن پدیدار نمیشود مگر اینکه خود به پایان رسد. به عنوان مثال، اگر یک سهم شروع به افزایش قیمت کند، افزایش قیمت آن ادامه خواهد یافت تا اینکه به نقطه بازگشت مشخصی برسد. به عنوان مثال، یک «اتومبیل» را در ذهنتان فرض کنید، شما به عنوان سرمایهگذار یک «موتور سوار» هستید و سهم مورد توجه شما یک «اتومبیل» است که جلوی شما حرکت میکند. وقتی سهم یا همان اتومبیل به راه بیفتد، ابتدا سرعت پایینی دارد. اما به تدریج بر سرعت خود میافزاید تا به نقطه خاصی برسد. اگر این اتومبیل بخواهد مسیر خود را تغییر دهد و برخلاف جهت فعلی حرکت کند، ابتدا از سرعت خود میکاهد (در مورد اتومبیل به راحتی میتوان این کاهش سرعت را تشخیص داد. اما در باره سهم چطور؟ پاسخ این است که وقتی تغییر قیمت روزانه افت میکند، سرعت سهم کاهش یافته است) تا سرعتش به صفر برسد و آنگاه به تدریج میپیچد (یا دور میزند) و در مسیر جدید قرار میگیرد. یک اتومبیل درحالی که دارای سرعت بالا باشد هیچگاه نمیتواند بهیکباره تغییر مسیر دهد و ناگزیر از کاهش سرعت است. همین نکته در مورد سهم نیز وجود دارد. به اصطلاح میتوان گفت که: «سهم دارای اینرسی است».یک سهم ابتدا مسیری را آغاز میکند که میتواند کاهشی و یا افزایشی باشد و به این طریق روندی را به وجود میآورد. این روند تا هنگامی وجود دارد که جابهجایی قیمت به تدریج کند شود و به اصطلاح «راهنما بزند» که تغییر جهت میدهد و مسیر خود را عوض میکند. در آن نقطه سهم «روند » جدیدی را آغاز میکند. اجازه دهید برای روشن شدن موضوع روی یک مثال واقعی کار کنیم. شکل زیر نمودار قیمت شرکت تراکتورسازی ایران را در یکماه گذشته نشان میدهد.
همانطور که در نمودار مشاهده میشود هیچگاه نمودار قیمت منفصل نیست. روند در ابتدا نزولی بوده است و از حدود 5000ریال تا حدود 3000ریال کاهشیافته و سپس دوباره روندی افزایشی را آغاز کرده است.
اصل سوم: فعالیت بازار قابل تکرار است
آخرین اصل کلیدی روش تحلیل تکنیکی بر این پایه بنا شده است که بازار به صورت مداوم در حال تکرار خود است. الگوهای مشخصی را در فاصله زمانهای مختلف میتوان روی نمودارها یافت، یعنی الگوهایی که دائم در حال تکرار شدن هستند. البته این به یک اصل مهم روانشناختی باز میگردد که انسانها در شرایط مشابه عکسالعملهای مشابهی از خود نشان میدهند. از آنجا که بازار سرمایه نیز انعکاسی از عملکرد انسانها است، تکنسینها این عکسالعملها را مطالعه میکنند تا در موقعیتهای مشابه بتوانند عکسالعملهای مشابه را پیشبینی کنند.
پیروان این روش معتقدند که کلیه عوامل تأثیرگذار تعریف تجزیه و تحلیل فنی در انتخاب یک سهم، تأثیر خود را در قیمت روز آن سهم متبلور می سازند و قیمت امروز یک سهم در برگیرنده کلیه عوامل تأثیر گذار گذشته و حتی آینده آن می باشد و می توان با بررسی روند گذشته یک سهم و پیش بینی روند آینده نسبت به خرید بهینه آن اقدام نمود. تکنیسینها معمولاً با وارد نمودن اطلاعات روزانه بر روی نمودارها (با استفاده از نرم افزارهای مرتبط) نسبت به تصمیم گیری اقدام می نمایند و بی جهت نیست که این گروه از فعالان بازار به چارتیست ها ملقب گردیده اند. بعبارتی تحلیگران تکنیکی معتقدند که قیمت سهام برآیند همه عوامل دخیل در سهم است. همچنین تحلیل گران تکنیکی بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد انگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد قیمت کاهش خواهد یافت. برداشت تکنیسین ها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل بنیادی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل بنیادی بی اثر شده اند.
منابع:
جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی دکتر تفتیان
شهدایی، سید محمد علی، (1388)، "تحلیل بنیادی در بازار سرمایه ایران ،نشر: چالش.
مقالات پژوهشی در سایت راهبرد و سایت رهنون سرمایه
راعی،رضا و تلنگی، احمد، (1383)، "مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته" سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، چاپ اول.
رهنمای رودپشتی، فریدون و صالحی، الله کرم، (1389)، " مکاتب و تئوری های مالی و حسبداری" انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول.
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال به زبان ساده
بازار سرمایه، بازاری برای خرید و فروش اوراق است. بازار سرمایه بین کسانی که سرمایه دارند؛ مثل سرمایه گذران حقیقی (افراد حقیقی که سرمایه های خرد دارند) و سرمایه گذاران حقوقی، و افرادی که متقاضیان سرمایه هستند مثل شرکت ها، دولت یا اشخاص، ارتباط ایجاد میکند. بازار سرمایه برای عملکرد اقتصاد حیاتی است. بازار سرمایه شامل بازار اولیه، بازار ثانویه و بازار اوراق مشارکت میشود.
سرمایهگذارانی که قصد دارند مستقیماً نسبت به خرید یا فروش سهام شرکتها اقدام کنند، باید قبل از انتخاب سهام یک شرکت وضعیت آن شرکت را بهدقت و بهصورت جامع، موردبررسی و تحلیل قرار دهند. بنابراین، یک سرمایهگذار موفق باید قدرت تحلیل بالایی داشته باشد. فردی که بدون تحلیل اقدام به خریدوفروش سهام میکند، همانند فردی است که در اتاق تاریک، بهسوی هدف نامعلوم تیراندازی میکند. در چنین شرایطی احتمال آنکه تیر به هدف برخورد کند، بسیار کم خواهد بود.
نمی توان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد. تحلیل به سرمایه گذار دید بهتری برای خرید یا فروش سهام و ارزنده بودن آن می دهد.
در بازار سرمایه برای ارزیابی سهام و شرکت ها دو روش تحلیل وجود دارد که هر کدام می تواند به صورت فردی یا مکمل دیگری باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال(بنیادی) روشهایی هستند که از آنها در جهت تحلیل سهام استفاده میکنند.
تحلیل بنیادی چیست؟
به روش تحلیل بنیادی ، تحلیل ریشهای، پایهای و یا اساسی هم میگویند. همانطور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایهگذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را موردبررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیمگیری میکند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر؟
سرمایهگذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سهگانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین میکند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیمگیری میکند.
- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم undervalue است.
- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نهتنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایهگذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم overvalue است.
- اگر از دید سرمایهگذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایهگذار نمیکند.
تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیکها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف میپردازد.
تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و تعیین فرصتهای معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیتهای معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد میتوانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما این ابزار بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده میشود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاریها را ارزیابی و فرصتهای معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال بیان میکند که فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم میتواند نشانههای ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.
طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیکها را باهم ترکیب میکنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.
مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی میکند. این تحلیل دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.
تحلیل تکنیکال از این حیث با تحلیل بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودیهای این روش میتوان برشمرد. در تحلیل تکنیکال تلاش نمیشود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده میشود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.
تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
برای بررسی و تحلیل سهام و اوراق بهادار، تحلیلگران و معاملهگران از دو روش تحلیلی تکنیکال و بنیادی استفاده میکنند و نظرات مختلفی در اینباره وجود دارد. کدامیک را برای تحلیل سهام و بازار انتخاب کنیم؟ آیا شما به خواندن نمودارها و مشاهده روندها اعتقاد دارید؟ اگر پاسخ مثبت است پس شما به تحلیل تکنیکال خوشبین هستید. شاید هم از طرفداران سرسخت تحلیل بنیادی و سرمایهگذاری بلندمدت هستید و معتقدید سرمایهگذاری در بورس فقط باید براساس تحلیل بنیادی (فاندامنتال) صورت بگیرد.
گرچه این دو تحلیل از زاویهای کاملا متفاوت به بازار مینگرند، هر دو یک نتیجه را جستجو میکنند و آنهم کسب سود از بازار است و شکی وجود ندارد که برخی از افراد، هم از تحلیل تکنیکال و هم بنیادی برای بررسی سهام استفاده میکنند. در ویدئوی زیر میخواهیم تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال را در قالب یک مثال زیبا برایتان توضیح دهیم.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب عنوان شده در این مقاله میتوان نتیجهگیری کرد تحلیل تکنیکال میتواند یکی از کاربردیترین روشهای مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیکهای مختلف موجود در این روش همه افراد میتوانند برای انتخاب گزینههای سرمایهگذاری خود از آن استفاده کنند و به پیشبینی روند قیمتها بپردازند. این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود. همچنین با توجه به اینکه تعریف تجزیه و تحلیل فنی برای یادگیری تحلیل تکنیکال، می بایست از مطالب آموزشی و کلاس های آموزشی استفاده کرد؛ به منظور دستیابی به مطالب و کلاس های آموزشی برای افزایش دانش بورسی خود، می توانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست
تحلیل تکنیکال یا تجزیه و تحلیل فنی (TA)، نوعی تحلیل است که هدف آن پیشبینی رفتار آینده بازار بر اساس دادهها و قیمتهای قبلی است.
رویکرد TA به طور گستردهای برای سهام و داراییهای دیگر در بازارهای مالی سنتی اعمال میشود. تحلیل تکنیکال، جز اصلی حوزه تجارت با ارزهای دیجیتال و خرید ارز دیجیتال است.
برخلاف تحلیل فاندامنتال یا بنیادی(FA) که فاکتورهای متعددی را در مورد قیمت یک دارایی در نظر میگیرد، TA کاملاً بر روی دادههای قیمتی جدید و قدیم متمرکز است.
بنابراین، از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت، جهت خرید ارز دیجیتال یا فروش و دادههای حجمی دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب تجارت از این تحلیل استفاده میکنند.
در حالی که اشکال ابتدایی تحلیل تکنیکال از قرن هفدهم در آمستردام و در ژاپن از قرن هجدهم پدیدار شد، اما TA مدرن اغلب به فعالیتهای چارلز داو برمیگردد. داو، روزنامهنگار مالی و بنیانگذار وال استریت ژورنال، اولین کسی بود که مشاهده کرد داراییها و بازارهای فردی معمولاً در روندی حرکت میکنند که میتوانند تقسیمبندی و بررسی شوند. بعداً فعالیتهای او نظریه داو را به وجود آورد که تحولات بعدی را در تحلیل تکنیکال شکل داد.
در مراحل اولیه، رویکرد ابتدایی تحلیل تکنیکال مبتنی بر ورقهای دستی و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و محاسبات مدرن، TA گستردهتر شد و اکنون ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال در حوزه خرید ارز دیجیتال و تجارت با آن است.
در این مقاله از تترلند به بررسی تحلیل تکنیکال، شاخصها، مزایا و معایب آن خواهیم پرداخت.
نحوه عملکرد تحلیل تکنیکال چگونه است؟
همانطور که گفته شد، TA اساساً مطالعه قیمت فعلی و قبلی یک دارایی یا ارز دیجیتال است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک ارز تصادفی نیستند و به طور کلی در طول زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در هسته اصلی آن، TA تجزیه و تحلیل نیروهای بازار عرضه و تقاضا است که نشانگر اتفاقات کلی بازار خرید ارز دیجیتال هستند. به عبارت دیگر، قیمت یک ارز، بازتاب مقدار خرید و فروش است.
نکته قابل توجه این است که، تحلیل تکنیکال در بازارهایی که در شرایط عادی، با حجم بالا و نقدینگی فعالیت میکنند، قابل اطمینانتر و مؤثرتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمت و تأثیرات غیرعادی خارجی هستند که میتوانند سیگنالهای غلط ایجاد کرده و TA را بیفایده کنند.
به منظور بررسی قیمتها در بازار خرید ارز دیجیتال و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب، معاملهگران از انواع ابزارهای نمودار، معروف به عنوان شاخص استفاده میکنند. شاخصهای تجزیه و تحلیل فنی میتواند به معاملهگران کمک کند تا روند موجود را شناسایی کنند و همچنین اطلاعات مشخصی را در مورد روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، ارائه دهند.
از آنجا که شاخصهای TA جایگزین نیستند، برخی از معاملهگران از چندین شاخص به عنوان راهی برای کاهش ریسکها استفاده میکنند.
شاخصهای متداول تحلیل تکنیکال
به طور معمول، تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی را برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و اقدامات قیمتی خرید ارز دیجیتال و تجارت با آن به کار میگیرند. در میان شاخصهای متعدد تجزیه و تحلیل فنی، میانگین متحرک ساده(SMA) یکی از پر کاربردترین و مشهورترین نمونههاست. همانطور که از نامش پیداست، SMA براساس قیمتهای پایانی یک ارز در یک بازه زمانی مشخص محاسبه میشود.
میانگین متحرک نمایی(EMA) یک نسخه اصلاح شده از SMA است که قیمتهای نهایی اخیر را بیشتر از قیمتهای قدیمیتر اندازهگیری میکند.
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، شاخص مقاومت نسبی(RSI) است که بخشی از یک نوع شاخص است که به عنوان نوسانگر شناخته میشود.
برخلاف میانگین متحرک ساده که به راحتی تغییرات قیمت را در طول زمان ردیابی میکند، نوسانگرها فرمولهای ریاضی را برای دادههای قیمتگذاری اعمال میکنند و سپس مطالعاتی را مورد بررسی قرار میدهند که در محدودههای از پیش تعریف شده قرار دارند. در مورد RSI، این محدوده از 0 تا 100 است.
شاخصBollinger Bands (BB)، نوع نوسانگر دیگری است که در بین معاملهگران بسیار محبوب است. نشانگر BB از دو باند جانبی تشکیل شده است که در اطراف یک خط میانگین متحرک جریان دارند. این شاخص برای ردیابی شرایط احتمالی خرید و فروش بیش از حد و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار خرید ارز دیجیتال استفاده میشود.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
گرچه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در انواع بازارها مورد استفاده قرار میگیرد، اما از نظر بسیاری از متخصصان یک روش بحث برانگیز است و گاهی از آن به عنوان “پیشگویی خودکفا” یاد میشود. از چنین اصطلاحی برای توصیف وقایعی استفاده میشود که فقط به این دلیل اتفاق میافتد که تعداد زیادی از افراد تصور میکنند که این اتفاق میافتد.
منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی، اگر تعداد زیادی از بازرگانان و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت یا مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر، بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر نمودار روشی خاص برای تجزیه و تحلیل نمودارها و استفاده از بسیاری از شاخصهای موجود دارد. این بدان معنی است که استفاده از همان استراتژی خاص برای تعداد زیادی از تجار عملاً غیرممکن است.
از مزایای قابل توجه تحلیل تکنیکال این واقعیت است که به دادههای کمی متکی است. به همین ترتیب، چارچوبی را برای بررسی عینی تاریخچه قیمتی فراهم میکند، برخی از حدسهایی را که با رویکرد کیفیتر تحلیل فاندامنتال ارائه میشود، از بین می برد.
تحلیل فاندامنتال در مقایسه با تحلیل تکنیکال
پیش فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای بازار در حال حاضر تمام عوامل اساسی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. اما بر خلاف رویکرد TA که عمدتاً بر دادهها و حجم قیمت زمانی(نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل فاندامنتال(FA) استراتژی تحقیق گستردهتری را اتخاذ میکند که تأکید بیشتری بر عوامل کیفی دارد.
تحلیل فاندامنتال معتقد است که عملکرد آینده یک ارز دیجیتال یا دارایی به چیزهای دیگری بیش از دادههای زمانی وابسته است. اساساً، تحلیل فاندامنتال روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، تجارت یا ارز دیجیتال بر اساس طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی، مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت مورد استفاده قرار میگیرد.
بنابراین، ممکن است در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتاً به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل فاندامنتال با توجه به زمینه و پتانسیل آن روشی است برای تعیین اینکه بهطور مثال یک ارز دیجیتال بیش از حد ارزشگذاری شده است یا خیر.
در حالی که تحلیل تکنیکال بیشتر توسط معاملهگران کوتاه مدت بازار خرید ارز دیجیتال یا تجارت با آن استفاده میشود، تحلیل فاندامنتال تمایل دارد که توسط مدیران صندوق و سرمایهگذاران بلند مدت ترجیح داده شود.
با این حال، علی رغم پرداختن به داده های تجربی، تحلیل تکنیکال هنوز تحت تأثیر جهتگیریهایی است. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل فنی همچنین ممکن است در دورههایی که بازارها الگوی یا روند مشخصی ارائه نمیدهند، شکست بخورد.
نتیجهگیری
علاوهبر انتقادات و بحثهای طولانی مدت درباره اینکه کدام روش بهتر است، بسیاری از شاخصهای TA و FA به عنوان یک انتخاب منطقیتر در نظر گرفته شدهاند. در حالی که تحلیل فاندامنتال معمولاً به استراتژیهای سرمایهگذاری بلند مدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار کوتاه مدت جهت خرید ارز دیجیتال یا فروش آن ارائه دهد که ممکن است برای سرمایهگذاران مفید باشد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال یا تجزیه و تحلیل فنی روشی برای پیش بینی رفتار قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است. این دانش در بازارهایی که معاملات آن بر اساس عرضه و تقاضای واقعی شکل می گیرد کاربرد دارد.
تعریف دیگری از تحلیل تکنیکال، هنر دانش پیدا کردن نقاط ورود و خروج در نمودارها برای سرمایه گذاری و کسب سود در بازرهای مالی است.
تحلیل تکنیکال میتواند در هر دارایی با تاریخچه قیمتی مورد استفاده قرار گیرد مانند بازار سهام، بازار آتی، بورس کالا، بازار ارز و سایر اوراق بهادار را شامل میشود.
مبانی تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو بنیان گذار وال استریت ژورنال و نظریه داو در اواخر دهه۱۸۰۰ میلادی معرفی شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت رئا، ادسون گولد و جان مگی به تئوری نظریه داو کمک کردند تا مبانی آن شکل گرفت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
در عصر جدید تحلیل تکنیکال متحول شده است که شامل صدها الگو و سیگنال می باشد که طی سالها تحقیق توسعه یافته است.
مبانی تحلیل تکنیکال:
۱٫ همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
یک تحلیل گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیر گذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی، روانی و سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
پس با توجه به این مفهوم تحلیل قیمت تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا غلبه کند قیمت کاهش خواهد یافت.
برداشت تحلیل گر تکنیکال از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و عوامل فاندانتالی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند. آنها نشان دهنده میزان تاثیر عوامل پایه ای بازار هستند.
یک تحلیل گر لزوما نبایستی از بازار باهوش تر باشد و یا قادر باشد که پیش بینی های متحیرانه ای در باره تغییرات قیمت انجام دهد. او می داند دلایل زیادی برای نوسان قیمت وجود دارد و صرفا بر این باور است که لزومی به دانستن این دلایل برای پیش بینی تغییرات قیمت وجود ندارد.
۲٫ قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند.
نظریه ثابت شده ای نیز وجود دارد که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند که ناشی از عرضه و تقاضاست . قیمت ها در طول زمان حرکت همیشه با افت خیز های فراوانی همراه خواهند شد که دلیل آن رفتارهای متفاوت سرمایه گذاران به دلیل میزان عرضه و تقاضای موجود در بازار است.
به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان اینگونه مطرح کرد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت آنها را متوقف کند.
۳٫ تاریخ تکرار می شود.
تاریخ همواره تکرار خواهد شد مخصوصا در بازارهای مالی و رفتار قیمت ها که تحلیل گران تکنیکال به آن معتقد هستند. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می شود که بر اساس احساساتی مانند ترس و هیجان بسیار قابل پیش بینی است. تحلیل گر تکنیکال از الگوهای نمودار برای تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار و درک روند موجود استفاده می کند.
الگوهای نموداری که یکصد سال پیش ترسیم شده اند هنوز هم در نمودرهای حال حاضر بازار شکل می گیرند و تکرار می شوند این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جزء تکرار گذشته.
فراهم شده در خانه تدبیر و اندیشه
در این مقاله ما پاسخ سوال تحلیل تکنیکال چیست؟ را به شما به صورت مختصر آموزش دادیم همچنین می توانید برای مطالعه بیشتر مقاله بورس چیست؟ را مطالعه نمایید.هم چنین می توانید به وب سایت ویکی پدیا جهت مطالعه مطالب زبان اصلی در رابطه با این که تحلیل تکنیکال چیست؟ مطالعه فرمایید.