تجارت گزینه های دودویی

تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل مالی (Financial Analysis) روند بررسی کسب‌وکارها، پروژه‌‌ها، بودجه‌‌ها و دیگر مبادلات مربوط به زمینهٔ مالی است که به منظور بررسی عملکرد و همچنین مناسب بودن‌‌ آن‌ها برای آن کسب‌وکار انجام‌‌ ‌‌می‌شود. به‌طور معمول، تحلیل مالی، به‌منظور بررسی اینکه یک واحد تجاری ثبات دارد یا خیر، قادر به پرداخت بدهی‌‌هایش‌‌ می‌باشد، نقدینگی دارد، و یا به‌اندازهٔ کافی سود‌ده است تا بتواند یک ‌‌سرمایه‌گذاری مالی را گارانتی کند؛ استفاده ‌‌‌‌می‌شود.

تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟

امیرعلی امیرباقری کارشناس بازار سرمایه: نمادهای بزرگ عمدتا در صورت‌های مالی، نرخ ارز را بر حسب سامانه نیما محاسبه می‌کنند. اینکه ما بخواهیم نرخ بازار آزاد را ملاک عمل قرار دهیم و نوسانات بازار آزاد را قابل انتصاب به سامانه نیما بدانیم چندان محتمل نیست بنابراین این روزها متاسفانه عنصر هیجان جای خود را به تحلیل‏‏‌های کارشناسانه داده است. بازار سرمایه از سال ۹۸ دچار هیجانات قابل‌توجهی از سوی سهامداران شده که طبیعتا چنین حرکاتی منجر به ظهور و بروز نوسانات مثبت و منفی شد، البته نباید نادیده گرفت که در بازارهای سهام سایر کشورها نیز این…

خوش‌بینی تحلیل‌گران به بازار طلا در ۲۰۲۲/ زورآزمایی سرنوشت‌ساز فلز محبوب!

یک تحلیل مهم درباره حمایت از تولید داخلی

تحلیل اقتصاد ایران در فضای رانت

انجمن اقتصاددانان ایران روز چهارشنبه، ۲۸مهرماه سال ۱۴۰۰ میزبان دکتر جعفر خیرخواهان است. این پژوهشگر اقتصاد سیاسی درباره تحلیل اقتصاد ایران در فضای رانت سخنرانی خواهد کرد. علاقه‌مندان به شرکت در این وبینار می‌توانند از طریق Tbs.ir/ de با انتخاب گزینه میهمان وارد سایت وبینار شوند.

تحلیل بورس: خروج ۷۴۰ میلیارد تومان نقدینگی از بورس

تحلیل بورس در آغاز فصل پاییز

تحلیل فریدمن از تحولات منطقه در آستانه دورانی بی‌سابقه

تحلیل بورس فردا ۱۱ مرداد ۱۴۰۰؛ شاخص می تازد؟

تحلیل شورای آتلانتیک از خطرات وعده های اقتصادی رئیسی

تحلیل تکنیکی روند شاخص کل بورس

دامنه جدید نوسان قیمت دلار/ تحلیل بازار ارز از برجام

تحلیل رفتار ۳ متغیر کرونایی در دی ماه

تحلیل عمودی صورت‌های مالی

نوع دیگری از تحلیل، تحلیل عمودی صورت‌های مالی است. در این روش تحلیل، آیتم‌های یک صورت مالی نسبت به ارقام همان صورت مالی سنجیده می‌شود. در این تحلیل باید یکی از آیتم‌های صورت مالی مورد نظر به‌عنوان مبنا درنظر گرفته شود و همه آیتم‌ها نسبت به آیتم مبنا سنجیده شود. به‌طور معمول، در تحلیل عمودی صورت سود و زیان، فروش به‌عنوان مبنای تحلیل قرار می‌گیرد و در تحلیل صورت وضعیت یا ترازنامه شرکت، دارایی‌ها مبنای تحلیل است. در این مدل از تحلیل، همه آیتم‌ها به‌عنوان نسبتی از آیتم مبنا محاسبه می‌شوند و در…

تحلیل افقی صورت‌های مالی

صورت‌های مالی، قلب اقتصادی و نبض سلامت شرکت‌ها هستند. با تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی می‌توان بسیاری از ریسک‌ها و مخاطراتی را که شرکت با آن مواجه است، شناسایی و بررسی کرد. یکی از روش‌های تحلیل صورت‌های مالی، استفاده از تحلیل افقی است. در این تحلیل تنها دوره زمانی مورد بررسی متغیر است. این تحلیل با هدف‌های متفاوتی انجام می‌شود اما هدف اصلی این تحلیل مقایسه روند فعالیت شرکت نسبت به یک دوره زمانی مبنا است. مثلا می‌توان تحلیل افقی را در دوره‌های سه ماهه انجام داد. این تحلیل به ما این امکان را…

تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی چیست؟

برای بررسی و ارزیابی روند گذشته، حال و پیش‌بینی روند آتی شرکت‌ها، می‌توان از تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی استفاده کرد. با تجزیه و تحلیل شرکت‌ها، می‌توان از وضعیت مالی آنها مطلع شد و درمورد آنها تصمیم‌گیری و قضاوت کرد. تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی به تحلیلگران این امکان را می‌دهد تا بتوانند هر شرکت را با شرکت‌های دیگر مقایسه کنند یا یک شرکت را نسبت به صنعتی که در آن فعال است بسنجند و متوجه شوند شرکت نسبت به سایر رقبا و میانگین صنعت خود در چه وضعیتی قرار دارد. نکته مهمی که باید در تجزیه و تحلیل…

توضیحات حسابرس در مورد تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی

تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی یک روش ارزیابی برای تعیین عملکرد گذشته، حال و آینده شرکت‌ها است. چند روش عموما به‌عنوان بخشی از این نوع تجزیه و تحلیل به کار می‌روند که شامل تحلیل افقی که دو یا چند سال داده مالی را چه به ریال و چه به درصد با هم مقایسه می‌‌کنند. تحلیل عمودی که در آن هر شاخه از حساب‌ها در صورت وضیعت مالی به‌عنوان درصدی از حساب کل به نمایش در می‌آیند و تحلیل نسبت که روابط آماری بین داده‌ها را محاسبه می‌کند، است.

کلان‌نگری سهامداری

تکنیک‌های معاملاتی بنیادی از جمله تکنیک‌هایی هستند که کمتر کسی از آنها بهره می‌برد. زیرا که مباحث بنیادی مباحثی تخصصی هستند و یادگیری آنها برای عموم مردم آسان نیست. همین امر موجب می‌شود که عامه مردم در بورس متضرر شوند، اما تعداد کمی که در این زمینه خبره‌اند، همواره در مسیر سود و کسب بازده باشند. تحلیل بنیادی می‌تواند مسیر معاملات تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ را هموارتر و کم ریسک‌تر کند. در تحلیل بنیادی می‌توان فاکتورهای بسیار مهمی را وارد معامله کرد تا انجام دادن یا ندادن معامله منطقی و بر اساس دلیل باشد.

اندیکاتورها، چراغ راه یا سایه‌ای از ظلمات؟

یکی از مفاهیم جذاب و بسیار گسترده‌ای که در تحلیل تکنیکال وجود دارد استفاده از اندیکاتور‌ها است. حتی اگر کمی هم با تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید قطعا از آنها برای تحلیل‌های خود کمک گرفته‌اید. اما آیا این ابزار‌های جذاب برای یک تحلیلگر کافی است؟ ابتدا بهتر است یک تعریف مختصر از اندیکاتور‌ها داشته باشیم. در واقع اندیکاتور‌ها فرمول‌هایی هستند که یک سری محاسبات ریاضی بر روی نمودار‌های قیمتی انجام داده و خروجی را به‌صورت نمودار یا اشکال هندسی به تحلیلگر نشان می‌دهند.

تحلیل زندگی کافکا در یک کتاب

دنیای‌اقتصاد: کتاب «کافکا در آینه یونگ» با عنوان فرعی تنش و تحول در زندگی فرانتس کافکا نوشته داریل شارپ با ترجمه ارسطو میرانی منتشر شد. ناشر درباره انتشار این کتاب می‌گوید: نه درباره کافکا در مقام انسان و نه درباره کافکای هنرمند، اتفاق نظری وجود ندارد. او را با چارلز دیکنز، گوگول، نیچه، داستایوفسکی، کی‌یرکگور، هرمان ملوین، ارنست همینگوی و نویسندگان دیگر مقایسه کرده‌اند. از یکسو گفته‌اند کافکا روان‌رنجور، روان‌پریش، غیرعادی، بیمار، منحرف و مبتلا به اسکیزوفرنی بوده و از سوی دیگر، وی را در مقام نویسنده مذهبی…

تحلیل تکنیکال یا بنیادی

در بازار‌های مالی معمولا افراد از دو روش تحلیل بنیادی (fundamental) و تحلیل تکنیکال (technical) برای پیش‌بینی آینده سهام استفاده می‌کنند.

تحلیل مقدماتی داده‌های جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی پایان یافت

ايسنا: شورای ایمنی حمل‌ونقل کانادا از پایان یافتن تحلیل‌های مقدماتی جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی خبر داد.

تحلیل فاندمنتال در برابر تحلیل تکنیکال، روش‌های تحلیل سرمایه‌گذاری در بورس

تحلیل فاندمنتال در برابر تحلیل تکنیکال : راهنمای مبتدیان برای روش‌های تحلیل سرمایه‌گذاری

بحث بر سر مزایای نسبی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندمنتال یا تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل فنی بحثی بحث برانگیز است. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران غالبا وقتی یکی را از این دو روش را انتخاب می‌کنند، معمولا از دیگری غافل می‌شوند اما در واقع ترکیب این دو است که می‌تواند در سرمایه‌گذاری در بورس و بازار سرمایه موثر باشد.

در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال توضیح داده می‌شود، نقاط قوت و ضعف هر یک برجسته می‌شود و همچنین چندین روش ترکیب این دو رویکرد و آینده‌ای را که برای اشکال مختلف روش‌های تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شده است، لیست می‌کنیم.

تحلیل فاندمنتال یا تحلیل بنیادی چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی در بازار سهام روشی برای ارزیابی یک شرکت و تعیین ارزش ذاتی سهام آن است. ارزش شرکت‌ها بدون توجه به قیمت بازار آنها به گونه‌ای است که لیست شده‌اند. سپس تصمیمات خرید و فروش براساس اینکه آیا سهام به ارزش منصفانه خود معامله می‌شود، اتخاذ می‌شود.

اگرچه دانستن ارزش سهام در نهایت مهم است اما شرکت‌های نسبتا کم ارزش هم می‌توانند در بلند مدت عملکرد بهتری داشته باشند تا ارزش سهامشان افزایش یابد.

از تجزیه و تحلیل بنیادی همچنین می‌توان در بازارهای دیگر از جمله ارز و کالاها هم استفاده کرد. در صورت استفاده از این روش تحلیل در بازار ارزش و کالا باید هرگونه عواملی که بر ارزش دارایی تاثیر می‌گذارد را در نظر گرفت.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی چیست؟

تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال تنها بر اساس قیمت سهام یا داده‌های حجم انجام می‌شود. هدف این تحلیل پیش‌بینی آینده نیست، بلکه شناسایی محتمل‌ترین سناریوها است. در این تحلیل، از قیمت به عنوان نشانه‌ای از نحوه عملکرد فعالان بازار در گذشته و نحوه عملکرد آنها در آینده استفاده می‌شود.

تحلیلگران تکنیکال از الگوها و روندهای نمودار، سطح حمایت و مقاومت و رفتار قیمت و حجم استفاده می‌کنند تا فرصت‌های معاملاتی را با انتظارات مثبت شناسایی کنند. تجزیه و تحلیل فنی به بررسی وضعیت اقتصادی که بر ارزش یک شرکت تاثیر می‌گذارد، توجه نمی‌کند.

تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل فاندمنتال

تفاوت بین این دو رویکرد یعنی تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال به آنچه که ارزش و قیمت سهام را تعیین می‌کند، می‌رسد.

در تجزیه و تحلیل بنیادی ارزش شرکت در نظر گرفته می‌شود اما در نهایت به ارزش دارایی‌های شرکت و سودهایی که شرکت می‌تواند ایجاد کند، بستگی دارد. تحلیلگران فاندمنتال معمولا نگران تفاوت بین ارزش سهام و قیمت معامله آن هستند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال مربوط به عملکرد قیمت است که سرنخ‌هایی در مورد پویایی عرضه و تقاضای سهام نشان می‌دهد که در نهایت قیمت سهام را تعیین می‌کند. الگوهایی که در بازار سرمایه وجود دارد اغلب تکرار می‌شوند زیرا سرمایه‌گذاران اغلب در یک موقعیت مشابه، رفتاری مشابه می‌کنند. تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی فقط مربوط به داده‌های قیمت و حجم است.

به طور کلی می‌توان گفت یکی از تفاوت‌های مهم بین دو روش تحلیل تکنیکال و بنیادی این است که در تحلیل بنیادی قبل از رشد یک سهم، رشد آن را پیش‌بینی می‌کند اما در تحلیل تکنیکال بعد از مشاهده شواهد، رشد یک سهم است که ورود به سهم را تایید می‌کند. در واقع تحلیل تکنیکال با تاخیر یا همان Lag همراه است.

ابزارهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل فاندامنتال و تکنیکال

تحلیلگران فاندمنتال یا بنیادی موقعیت‌ها و عملکرد یک شرکت، بازاری که در آن فعالیت می‌کند، رقبا و اقتصاد را در نظر می‌گیرند. و مهمترین منبع داده برای تجزیه و تحلیل بنیادی، صورت‌های مالی شرکت است که این موارد شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است.

از داده‌های این صورت‌های مالی می‌توان برای محاسبه نسبت‌ها و معیارهایی استفاده کرد که نشان‌دهنده عملکرد، سلامت و نرخ رشد شرکت است. داده‌های صنعت و عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و هزینه‌های خرده فروشی نیز برای پیش‌بینی نرخ رشد آینده استفاده می‌شود. در نهایت، ارزش منصفانه پس از مقایسه چندین مدل و نسبت به دست می‌آید.

تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی بسیار گسترده‌تر از آن چیزی است که بسیاری از مردم تصور می‌کنند. همه چارتیست‌ها از نمودارهای قیمت از جمله نمودارهای خطی، نمودارهای میله‌ای یا نمودارهای شمعی یا همان نموردهای کندل استفاده می‌کنند. جدا از نمودارهای قیمت، ابزارهای مورد استفاده هم می‌توانند بسیار متفاوت باشند.

برخی تحلیلگران تکنیکال از شاخص‌هایی مانند میانگین متحرک و نوسان‌سازهای محاسبه شده از قیمت سهام استفاده می‌کنند. دیگران از الگوهای قیمت و چارچوب‌های تجزیه و تحلیل پیچیده‌ای مانند امواج الیوت و مشخصات بازار استفاده می‌کنند. پیروان شیوه و تکنیک روند از ابزارهای دیگر برای شناسایی روند قیمت و اندازه‌گیری حرکت استفاده می‌کنند.

تحلیل فنی و تحلیل بنیادی بورس

تجزیه و تحلیل بنیادی در مقابل فنی: کدام بهتر است؟

صحبت بر سر تحلیل بنیادی و فنی بحث برانگیز است. طرفداران هر دو نوع تجزیه و تحلیل اغلب جایگزین را حذف می‌کنند اما درک نمی‌کنند که هر دو می‌توانند جای خود را داشته باشند.

تجزیه و تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایه گذاری‌های بلند مدت مفید است، در حالی که تجزیه و تحلیل فنی برای معاملات کوتاه مدت و زمان‌بندی بازار مفیدتر است. همچنین می‌توان هر دو را برای برنامه‌ریزی و اجرای سرمایه‌گذاری در میان مدت و بلند مدت ترکیب کرد.

تحرکات کوتاه مدت قیمت‌ها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود که به نوبه خود تحت تاثیر بسیاری از تجزیه و تحلیل اساسی قرار می‌گیرد.

احساسات بازار و تاثیر احساسات بر فعالیت بازار تنها با استفاده از داده‌های قیمت و حجم، قابل تجزیه و تحلیل است.

از طرف دیگر، نمی‌توان از نمودارها برای تعیین اینکه آیا ارزش سهام کمتر از حد تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ است یا بیش از حد و مشخص کردن ارزش آن در سال‌های آینده استفاده کرد. نمودارها آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده است منعکس می‌کنند و ارزش آنها در افق زمانی بیشتر کاهش می‌یابد.

مزایا و معایب تحلیل بنیادی

مزایای تحلیل بنیادی

در تجزیه و تحلیل بنیادی یکی از اطلاعاتی که برررسی می‌شود بررسی موقعیت مالی و رقابتی است که مشخص کردن آن مزایای متعددی دارد.

تجزیه و تحلیل محیطی که شرکت در آن فعالیت می‌کند هم در تحلیل بنیادی بسیار اهمیت دارد. با توجه به این که در تحلیل فاندمنتال یا بنیادی تمرکز تنها بر روی تجارت است نه بر روی قیمت سهام، بنابراین این روش تحلیل به سرمایه‌گذاران این ایده را می‌دهد که ارزش شرکت در واقع چقدر است.

به عبارتی می‌توان گفت این تحلیل برای سرمایه‌گذاری بلند مدت بسیار ارزشمند است. سرمایه‌گذاری در حباب‌های بازار می‌تواند سودآور باشد اما هنوز مهم است که بدانید بازار در چه حبابی قرار دارد.

معمولا بیشترین سود را سرمایه گذاران به دست می‌آورند که از تحلیلی فاندامنتال استفاده می‌کنند چون اساسا، تصمیمات مبتنی بر تجزیه و تحلیل بنیادی به طور معمول احتمال بیشتری برای درست بودن به ویژه در بلندمدت دارند.

اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل بنیادی

چندین اشکال در تحلیل بنیادی وجود دارد. نکته مهمی که در تحلیل بنیادی باید به آن دقت داشته باشیم این است که این شیوه تحلیل بازار سرمایه محدودیت‌هایی دارد. از جمله محدودیت‌های این روش تحلیل می‌توان به زمان‌بر بودن آن اشاره کرد چون اساسا در این روش هر شرکت را باید به طول مستقل و با جزئیات مورد مطالعه قرار داد.

درست است که بیشتر اطلاعات مورد استفاده در تحلیل بنیادی به طور گسترده در دسترس است اما برای دستیابی به مزیت‌های اساسی، باید مجموعه داده‌های منحصر به فردی را پیدا کنید که در دسترس اکثر سرمایه‌گذاران نیست.

تجزیه و تحلیل بنیادی اطلاعات بسیار کمی در مورد آنچه ممکن است در کوتاه مدت رخ دهد به شما می‌گوید. با مشاهده صورت‌های مالی نمی‌توان حرکت قیمت‌ها و نوسانات کوتاه مدت را پیش‌بینی کرد.

تجزیه و تحلیل بنیادی بسیار کمتر از آنچه انتظار می‌رود، دقیق است. مدل‌های ارزشیابی مانند مدل جریان نقدی تنزیل شده بر اساس مفروضات متعددی است که به ندرت بسیار دقیق هستند. ارزش‌گذاری هدف می‌تواند به صورت نسبی مفید باشد اما در مورد ارزش‌گذاری شرکت در بیش از یک یا دو سال آینده محدود است.

مزایا و معایب تجزیه و تحلیل فنی

مزایای تحلیل فنی

یکی از تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ مزایای عمده تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی این است که سهام را می‌توان به سرعت تجزیه و تحلیل کرد. همچنین، برخی از وظایف تحلیلی در این روش را می‌توان به صورت خودکار انجام داد و همین کار باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود.

این مساله به این معناست که یک تحلیلگر فنی می‌تواند سهام بیشتری را بررسی کند و ایده‌های بیشتری هم برای حضور در بازار داشته باشد.

همچنین می توان از تجزیه و تحلیل فنی برای تعیین اهداف قیمت و سطوحی استفاده کرد که در آنها ایده‌ای بدیهی اشتباه است. این امر به معامله‌گران اجازه می دهد تا استراتژی‌های سرمایه‌گذاری با ریسک و پاداش مشخص تعریف کنند.

در کوتاه مدت، عملکرد قیمت تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرد که تجزیه و تحلیل بنیادی نمی‌تواند آنها را مشخص کند. اما در روش تحلیل فنی با نگاه کردن به نمودار، می توان تاثیر احساسات بازار، روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا را مشاهده کرد.

همچنین می‌توان از تجزیه و تحلیل فنی برای بهبود زمان‌بندی و تجارت استراتژی‌های متناسب با شرایط بازار استفاده کرد.

این مساله در نهایت می‌تواند با بهبود زمان‌بندی شما در هنگام فروش یا خرید گزینه‌های کوتاه مدت، استراتژی‌های ریسک را بهبود بخشد.

از طرف دیگر برخی از استراتژی‌های فنی را می‌توان دوباره آزمایش کرد. این به این معناست که می‌توان آنها را آزمایش علمی کرد و از آنها استفاده کرد. استراتژی‌هایی که می توانند دوباره آزمایش شوند، اساس بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی الگوریتمی هستند.

اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل فنی

البته تجزیه و تحلیل فنی اشکالاتی هم دارد. اولین اشکال این روش تحلیل این است که با وجود امکان آزمایش دوباره، بسیاری از الگوهای این روش تحلیل از جمله تجزیه و تحلیل موج الیوت و سایر اشکال تجزیه و تحلیل فنی ذهنی هستند و بر قضاوت تکیه دارند بنابراین پرریسک محسوب می‌شوند بنابراین می‌توان گفت استفاده از نمودارها بیشتر یک هنر هستند تا یک علم.

تجزیه و تحلیل فنی اغلب منجر به ابهام می‌شود. دو تحلیلگر فنی می‌توانند با استفاده از رویکردهای مختلف در مورد یک سهم به نتایج بسیار متفاوتی برسند. نمودارها اغلب در بازه‌های زمانی مختلف بسیار متفاوت به نظر می‌رسند و با تعداد زیادی روش تجزیه و تحلیل، شاخص‌ها و بازه‌های زمانی موجود، تشکیل و ایجاد یک نمای واحد می‌تواند یک چالش باشد. این مساله اغلب اتفاق می افتد و در واقع به عنوان فلج تحلیل شناخته می‌شود.

از طرف دیگر باید گفت راه‌اندازی معاملات فنی تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ نرخ پیروزی نسبتا پایینی دارند. در حالی که یک الگو یا راه‌اندازی ممکن است دارای برتری باشد، اما در واقع میزان برد در این شیوه اغلب کمتر از 60 است.

استفاده از تجزیه و تحلیل فاندمنتال و تحلیل تکنیکال در کنار هم

روش‌های مختلفی وجود دارد که به کمک آنها می‌توان از تجزیه و تحلیل تکنیکال و فاندمنتال به طور موثردر کنار هم استفاده کرد. در ادامه چند روش برای ترکیب این دو روش تحلیلی ذکر شده است:

فقط نگاه کردن به نمودار قیمت می‌تواند تصوری از جهت روند سهام در شما ایجاد کند. این روش به شما این ایده را می‌دهد که آیا بازار با ارزش‌گذاری شما موافق است یا خیر. نکته مهم در این روش این است که اگر نظرتان با باقی افراد فرق دارد باید کاملا آماده باشید تا در صورت داشتن سهام سریع از آن خارج شوید و یک تغییر اساسی ایجاد کنید.

شما می‌توانید بر اساس تجزیه و تحلیل بنیادی، فهرستی از سهام مورد نظر خود تهیه کنید و سپس از تجزیه و تحلیل فنی برای تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش سهام استفاده کنید.

مطالعات کمی نشان داده است که ترکیبی از ارزش و حرکت می‌تواند یک روش موثر برای انتخاب سهام باشد. در اصل، معاملات سهام با ارزش کم اما با شتاب قوی تمایل به عملکرد بهتری دارد.

نتیجه‌گیری

روش‌های زیادی برای انتخاب سهام وجود دارد. به طور سنتی، سرمایه‌گذاران بلندمدت بر تجزیه و تحلیل بنیادی تکیه می‌کنند، که ساختار مدیریت شرکت، رقبا، موقعیت صنعت، میزان رشد، پتانسیل رشد، درآمد و سود را بررسی می‌کند و سعی می‌کند تعیین کند که آیا سهام یک شرکت ارزش خوبی دارد یا خیر.

به عبارتی در روش تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال معیارهای بسیاری مانند سود به ازای هر سهم، نسبت قیمت به درآمد، رشد قیمت به درآمد و سود تقسیمی برای مقایسه دو شرکت با قیمت سهام متفاوت، تعداد متفاوت سهام معاملاتی، یا فقط ساختار شرکت‌های مختلف، مورد استفاده و ارزیابی قرار می‌گیرد.

سرمایه‌گذارانی که قصد سرمایه‌گذاری کوتاه مدت دارند اغلب بر تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال اتکا می‌کنند. این روش تحلیل بر الگوهای موجود در نمودارهای سهام تمرکز می‌کند تا روند قیمت‌گذاری و حجم آینده سهام یک شرکت را پیش‌بینی کند.

در تجزیه و تحلیل فنی فرض می‌شود که الگوها و حرکت‌های آینده اغلب شبیه الگوها و حرکت‌های قبلی خواهد بود. پیروان تجزیه و تحلیل فنی معمولا بر این باورند که نمودارها منعکس‌کننده تمام تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ اطلاعاتی هستند که به طور عمومی در مورد یک شرکت خاص، توسط کسانی که آن را معامله می‌کنند، نشان می‌دهد.

تحلیل بنیادی چیست ؟

fundamental analysis

تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام اینگونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام شرکت است. تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورتهای مالی شرکت تمرکز مینماید. بخش قابل ملاحظه ای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصادملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد . رویکرد معمول در تحلیل شرکت، دربرگیرنده چهار مرحله اساسی است :
۱ . تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور .
۲ . تعیین وضعیت صنعت .
۳ . تعیین وضعیت شرکت .
۴ . تعیین ارزش سهام شرکت .

اساس تحلیل بنیادی:

در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایه گذاری شده است. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار میپردازد. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف امکان پذیر است . تحلیل بنیادین شامل تحلیل گزارشهای مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه می باشد. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات
و داده های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام میپذیرد.

اهداف متعددی برای تحلیل بنیادی وجود دارد:

۱ . تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت
۲ . برآورد عملکرد تجاری
۳ . ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری

تحلیل های بنیادی برای انجام سرمایه گذاری های بلند مدت بر اساس روندهای بلند مدت کارایی مناسبی دارد. توانایی تشخیص وضعیت بلند مدت اقتصادی، تکنولوژیکی و تمایلات مصرف کننده، که با روش های بنیادین صورت می پذیرد، می تواند سرمایه گذاران صبوری که انتخاب درستی در صنعت و شرکت خریداری شده داشته اند را به سود برساند . همچنین تحلیل بنیادین دقیق می تواند شرکت های ارزشمند را شناسایی کند.

بسیاری از سرمایه گذاران پرآوازه با دید بلند مدت به ارزش گذاری سهام می پردازند. گراهام، وارن بافت و جان نف اسطوره های سرمایه گذاری بر اساس روش ارزش ذاتی محسوب می شوند. تحلیل بنیادین می تواند شرکت هایی با دارایی های با ارزش، ترازنامه های قوی، ثبات در سوددهی و قدرت ماندگاری را شناسایی کنند . یکی از دستاوردهای اساسی تحلیل بنیادین رسیدن به درکی درست از مفهوم تجارت است.

تجزیه و تحلیل اقتصاد

وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی میشود که مشخص شود آیا شرایط کلی جهت سرمایه گزاری در بازار سهام مناسب است. تاثیر نرخ تورم در صنایع مختلف به چه صورت می باشند. آیا نرخ بهره افزایش یافته و یا در حال کاهش است؟ آیا اقبال برای خرید توسط مشتریان در حال افزایش است و یا کاهش؟ عرضه پول توسط دولت تابع سیاست های انبساطی است و یا انقباضی. اینها تنها بخشی از سئوالاتی است که تحلیلگر بنیادی برای تعیین کردن تأثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجه است.

تجزیه و تحلیل صنعت

وضعیت صنعتی که شرکت مورد نظر در آن قرار دارد، تأثیر قابل توجهی بر نحوه فعالیت شرکت دارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، اغلب بهترین سهام موجود در این صنعت نیز نمیتواند بازده مناسبی داشته باشد. به قول معروف، سهام ضعیف در صنعت قوی، بهتر از سهام قوی در صنعت ضعیف است . با این وجو می توان با تحلیل شرایط کلی صنعت، دیدگاه های کلان به صنعت مورد نظر، پیش بینی آینده صنعت و بررسی گذشته و حال آن نسبت به تصمیم گیری جهت خرید سهام مورد نظر اقدام نمود.

قیمت سهم یک شرکت شدیدا تحت تاثیر صنعتی است که شرکت در آن فعالیت می کند. سرمایه گذار می تواند با بررسی صنعت های مختلف، موقعیت های متفاوت را شناسایی و طبقه بندی کند. موقعیت های سرمایه گذاری می توانند به پر ریسک (مثل صنایع مبتی بر تکنولوژی) ، کم ریسک (مثل صنایع همگانی)، رشد محور (مثل صنایع کامپیوتری)، ارزش محور (مثل صنایع نفتی)، غیر چرخه ای (مثل صنایع کالاهای اساسی مصرفی)، چرخه ای (مثل صنایع حمل و نقل) و یا درآمد محور (مثل صنایعی که درآمد بالا به دست می آورند) دسته بندی شوند .

سهام ها عموما حرکت های گروهی دارند. سرمایه گذاران با شناخت مدل کسب و کار هر شرکت می تواند به درک صحیح تری از گروه بندی سهام ها در غالب صنایع مربوطه شان دست یابند. وضعیت تجارت یک شرکت و ترکیب درآمدی آن می تواند به سرعت تغییر یابد . این اتفاق برای بسیاری از فروشندگان اینترنتی که در واقع ماهیت فروش شان غیر اینترنتی بوده، افتاده است. شناخت شیوه های درست تجارت برای شرکت های مختلف نقش بسزایی در دسته بندی صحیح آنها در صنایع مشخص داشته و میتواند تفاوت زیادی در ارزش گذاری نسبی آنها ایجاد کند .

تجزیه و تحلیل شرکت

بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصل گردد. این تحلیل، معمولاً از طریق بررسی صورتهای مالی شرکت انجام میشود. از روی این صورتها میتوان نسبتهای مالی سودمندی را محاسبه نمود . هنگام تحلیل نسبتهای مالی شرکت، نتایج حاصل از این تحلیل باید با نتایج سایر شرکتهای موجود در آن صنعت مقایسه شود تا عملکرد شرکت، شفافتر و روشنتر گردد. نسبتهای مالی به پنج دسته اصلی تقسیم میشوند :

۱ . نسبتهای سودآوری
۲ . نسبتهای قیمتی
۳ . نسبتهای نقدینگی
۴ . نسبتهای اهرمی
۵ . نسبتهای کارایی(فعالیت)

حاشیه سود خالص

حاشیه سودخالص شرکت، یکی از نسبتهای سودآوری است که از طریق تقسیم کردن سود خالص به کل فروش محاسبه میشود. این نسبت نشان میدهد که از یک ریال فروش شرکت، چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. به عنوان مثال، حاشیه سودخالص ۳۰ درصد نشان میدهد که از یک تومان فروش محصولات شرکت، ۳ ریال سودخالص به دست آمدهاست .

نسبت P/E

نسبت P/E (نسبت قیمت سهام به عایدی هر سهم) از طریق تقسیم کردن قیمت جاری سهام به عایدی هر سهم (EPS) در چهار فصل گذشته به دست می آید . این نسبت نشان میدهد که سرمایهگذار برای خریدن یک ریال از عواید شرکت، چقدر باید هزینه کنند. به عنوان مثال، اگر قیمت جاری سهام، ۲۰۰ ریال و عایدی هر سهم در چهار فصل گذشته، ۲۰ ریال باشد، آنگاه نسبت P/E ، ۱۰ به دست می آید. به عبارت دیگر، برای خرید یک ریال از عواید شرکت، باید ۱۰ ریال هزینه کرد. البته، انتظارات سرمایه گذاران از عملکرد آتی شرکت، نقش بسیار مهمی در تعیین نسبت جاری P/E ایفا میکند. رویکرد متداول در تحلیلهای مالی این است که نسبتهای P/E شرکتهای موجود در یک صنعت را با یکدیگر مقایسه کنند. اگر تمام شرایط دیگر یکسان باشد، شرکتی که P/E آن کمتر است، ارزش بهتری دارد .

ارزش دفتری هر سهم

ارزش دفتری هر سهم شرکت، یکی از نسبتهای قیمتی است که از تقسیم کردن کل داراییهای خالص شرکت (داراییها منهای بدهیها) به کل سهام موجود آن به دست می آید. ارزش دفتری هر سهم میتواند در تعیین این موضوع کمک کند که آیا سهام شرکت، کمتر یا بیشتر از حد قیمتگذاری شده است این موضوع، به روشهای حسابداری مورد استفاده شرکت و همچنین، عمر داراییهای آن نیز بستگی دارد. اگر سهامی به قیمتی بسیار پایینتر از ارزش دفتری آن به فروش رود، میتواند نشانگر این باشد که این سهام، کمتر از ارزش واقعی خود، قیمتگذاری شده است.

نسبت جاری

نسبت جاری، یکی از نسبتهای نقدینگی است که از تقسیم کردن داراییهای جاری به بدهیهای جاری شرکت محاسبه میشود. این نسبت، توانایی شرکت را برای پرداخت بدهیها و تعهدات جاری آن نشان میدهد. هرقدر این نسبت بالاتر باشد، قدرت نقدینگی آن نیز بالاتر خواهدبود. به عنوان مثال، اگر این نسبت ۳ باشد، بیانگر آن است که داراییهای جاری شرکت، برای پرداخت ۳ برابر بدهیهای جاری آن، کفایت میکند .

Fundamental

نسبت بدهی

نسبت بدهی شرکت، یکی از نسبتهای اهرمی است که از تقسیم کردن کل بدهیها به کل داراییهای شرکت محاسبه میشود. این نسبت نشان میدهد که کل داراییهای شرکت تا چه حد از طریق بدهیها تأمین شده است. به عنوان مثال، اگر نسبت بدهی ۴۰ درصد باشد، بیانگر آن است که ۴۰ درصد از داراییهای شرکت از طریق ایجاد بدهی یا قرض گرفتن وجوه تأمین شده است . بدهیها، همانند تیغ دولبه عمل میکنند. اگر شرایط کلی اقتصاد نامناسب و روند حرکت نرخهای بهره، فزاینده باشد، آنگاه شرکتهایی که نسبت بدهی بالایی دارند، با مشکلات مالی عدیده ای مواجه خواهندبود. اما اگر شرایط اقتصادی مناسب باشد، بدهی میتواند از طریق تأمین مالی کردن رشد شرکت با هزینه های پایینتر، سودآوری را افزایش دهد .

گردش موجودیها

گردش موجودیهای شرکت، یکی از نسبتهای کارایی است که از تقسیم کردن قیمت تمام شده کالای فروش رفته به موجودیها محاسبه میشود. این نسبت، کارایی شرکت را در مدیریت موجودیها نشان میدهد. این کارایی، از طریق محاسبه تعداد دفعات گردش موجودیها در طول سال اندازه گیری میشود. این دسته از نسبتها، وابستگی شدیدی به نوع صنعت دارند. به عنوان مثال، گردش موجودیها در فروشگاههای زنجیرهای، به مراتب بالاتر از صنایع تولیدکننده فولاد است. در اینجا نیز مقایسه کردن گردش موجودیها در کلیه شرکتهای یک صنعت، اهمیت زیادی دارد .

ارزشیابی قیمت سهام

تحلیلگر بنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصاد ملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت، به بررسی این موضوع میپردازد که آیا قیمت سهام شرکت به درستی تعیین شده است. برای تعیین قیمت سهام، الگوهای گوناگون ارزشیابی تهیه و تدوین شده است . عمده ترین این الگوها عبارتند از : الگوهای سود سهام – این الگوها، بر ارزش فعلی سودهای سهام مورد انتظار تمرکز دارند. الگوهای عواید – این الگوها، بر ارزش فعلی عواید مورد انتظار تمرکز دارند. الگوهای داراییها – این الگوها، بر ارزش داراییهای شرکت تمرکز دارند.

نقاط ضعف تحلیل بنیادین

تحلیل بنیادین علی رغم این که می تواند بینشی صحیح از موقعیت صنایع و شرکت ها به معامله گر دهد، می تواند بسیار زمان گیر نیز باشد. مدلهای زمان گیر معمولا می تواند منجر به ارزش گذاری هایی شود که با جهت گیری عمومی قیمت فعلی در بازار سهام مغایرت داشته باشد . زمانی که این اتفاق می افتد سرمایه گذار به این نتیجه می رسد که بازار به درکی نادرست از شرایط موجود رسیده است. این شرایط لزوما به معنی این نیست که درک بازار از کلیه شرکت ها نادرست است، ولی می تواند نشان دهد که قیمت بازار و برآورد کلی بازار سهام از قیمت بعضی از شرکت ها، تفاوت غیر منطقی دارد .

ارزش گذاری متفاوت تحلیلگران مختلف

روش های ارزش گذاری بسته به گروه های مختلف صنعتی و شرایط خاص هر شرکت، با یکدیگر تفاوت دارند. بنابراین برای صنایع و شرکت های متفاوت، شیوه های متفاوتی به کار برده می شود. این فرآیند می تواند زمان بر باشد و نیاز به انجام تحقیقات متفاوتی دارد . برآورد ارزش ذاتی یک سهم وابسته به فرضیات خاصی است که در مدل های ارزش گذاری استفاده می شود. بنابراین هرگونه تغییر در رشد و یا ضرایب مفروض می تواند تغییر زیادی در ارزش گذاری نهایی ایجاد کند. و هر تحلیل گر با استفاده از ضرایب و مفروضات خاصی، ارزش ذاتی خاصی را به دست می آورد که این می تواند با نظر تحلیل گران دیگر که از ضرایب و مفروضات دیگری استفاده کرده است، متفاوت باشد .

از سوی دیگر پاره ای از تحلیل گران با تغییر متغیرهای مدل های ارزش گذاری، ارزش ذاتی دلخواه خود از یک سهم را با استناد به این مدل ها به وجود می آورند. گروهی از تحلیل گران بنیادین نیز، با تغییر متغیر های مدل های ارزش گذاری، تحلیل های خود را به حالت های خوش بینانه، بدبینانه و یا حالتی بین این دو دسته بندی می کنند. با این حال اکثر مدل های ارزش گذاری بدبینانه نیز عموما ماهیت صعودی دارند .

ارائه صورت های مالی برای سهامداران

بسیاری از اطلاعاتی که در فرآیند تحلیل تاثیر گذار می باشند، بر اساس صورت مالی است که خود شرکت ارایه می دهد. در هر شرکتی بخشی مربوط به ارتباط با سهامداران وجود دارد که وظیفه ی اصلی آنها ارائه صورت های مالی برای سهامداران است . در واقع تنها تحلیل گران طرفدار خرید هستند که تمایل دارند فراسوی اطلاعات و آمار مربوط به شرکت، به تحقیق بپردازند. تحلیل گران طرفدار خرید عموما برای صندوق های سرمایه گذاری های مشترک و مدیران مالی کار می کنند . آنها گزارشات مربوط به تحلیل گران طرفدار فروش که در جهت منافع سهام داران عمده یا خود شرکت فعالیت می کنند، را بررسی می کنند

تحلیل بنیادی در بورس

تحلیل بنیادی در بورس | بررسی 4 معیار حیاتی

امروزه روش های تحلیلی بسیار زیادی برای بازار های مالی ابداع شده است که هر یک سبک منحصر به فردی دارد. تحلیل بنیادی در بورس جزو قدیمی ترین روش های تحلیل به شمار می رود. تحلیل بنیادی در بورس همواره جزو یکی از ارکان های اصلی بازار های مالی به شمار می رود.

هیچ روش تحلیلی در بازار قطعیت ندارد و تحلیل بنیادی نیز همچون سایر سبک ها هیچ قطعیت ندارد. زیرا ذات اصلی حرکات قیمت تنها به عرضه و تقاضا مربوط است. اما می توان با استفاده از روش های تحلیلی مانند تحلیل بنیادی در بورس، موقعیت های مناسب با احتمال موفقیت بالا را شکار کرد.

منظور از تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

تحلیل بنیادی در بازارهای مالی | نرم افزار سهام کاوش

در حالت کلی منظور تحلیل بنیادی در بورس این است که سهام شرکت مورد نظر تا چه میزان ارزشمند است و آیا سهام آن شرکت ارزش سرمایه گذاری کردن را دارد یا خیر؟ تحلیل بنیادی دارای پارامتر های متعددی است که با بررسی آن ها می توان به ارزش دارایی ها پی برد و میزان ارزشمندی شرکت را تا حد بالایی تخمین زد.

تحلیل بنیادی در بورس با بررسی پارامترهای مختلفی از جمله درآمد و سود شرکت، نسبت فروش به کل صنعت، نحوه مدیریت، میزان بدهی های شرکت و سایر موارد دیگر به یک عدد تخمینی برای قیمت هر سهم از شرکت مورد نظر می رسد که با استفاده از آن می توان به این موضوع پی برد که آیا در حال حاضر سهام شرکت زیر قیمت واقعی آن معامله می شود یا بالاتر از آن و به نوعی این موضوع میزان ارزندگی سهام را برای سرمایه گذاری نشان می دهد.

تحلیل بنیادی در بورس دو شاخه مجزا دارد که یکی اقتصاد کلان و دیگری اقتصاد خرد نام دارد. اقتصاد کلان در تحلیل بنیادی به بررسی وضعیت اقتصادی دنیا و کشور و همچنین صنعت مورد نظر می پردازد. در اقتصاد خرد نیز تحلیل گر عموما به دنبال بررسی وضعیت مدیریتی شرکت، میزان فروش در ماه ها اخیر و سایر موارد می پردازد.

هدف از تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

هدف از تحلیل بنیادی در بورس می تواند برای معامله گران تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ مختلف با یکدیگر متفاوت باشد. برخی از معامله گران اعتقاد دارند که تحلیل بنیادی امروزه در کنار تحلیل تکنیکال می تواند موثر باشد. اما برخی دیگر فکر می کنند تنها با تحلیل بنیادی می توان به نتایج بهتری رسید و این موضوع تماما به استراتژی معامله گر بستگی دارد.

اما در حالت کلی منظور یا هدف نهایی از بررسی تحلیل بنیادی در بورس این است که بتوان ارزش واقعی سهام را پیدا کرد. شما می توانید با بررسی گزارشات و آمار های اقتصادی به این موضوع پی ببرید که آیا سهام مورد نظر ارزشمند است یا خیر. همچنین با حل معادلات و فرمول های اقتصادی مختلف می توانید قیمت ذاتی سهام شرکت مورد نظر را نیز بدست آورید.

لذا در صورتی که سهام شرکت مورد نظر زیر قیمت ذاتی خود معامله می شود، شما این موضوع را یک فرصت می دانید. معامله گران با سبک تحلیل بنیادی زمانی تصمیم به خرید سهام می کنند که زیر قیمت واقعی در حال معامله باشد. همچنین آنها زمانی تصمیم به فروش می گیرند که قیمت معاملات سهام به ارزش واقعی آن رسیده یا بیشتر شده باشد.

معیار های تاثیر گذار در تحلیل بنیادی چیست؟

معیارهای تاثیرگذار در تحلیل بنیادی | نرم افزارهای حسابداری و مدیریتی کاوش

معیار ها و پارامتر های زیادی در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال وجود دارد که باید توسط تحلیلگر مورد بررسی قرار بگیرند. اما به طور کلی این معیار ها در تحلیل بنیادی به 2 دسته کلی کمی و کیفی تقسیم می شوند.

معیارهای کمی

پارامتر های کمی در واقع شامل تمامی آمار ها و اعدادی می شود که در گزارشات مالی شرکت ها اعلام می شود. معیار هایی نظیر میزان فروش شرکت، میزان سود، میزان بدهی و زیان، و سایر موارد دیگر جزو داده های کمی به شما می روند.

معیارهای کیفی

معیار های کیفی نیز به طور کلی شامل پارامتر هایی است که شامل اعداد نمی شوند. به عنوان مثال اعضای هیئت مدیره و سوابق اجرایی آن ها، تاثیر گذاری برند و میزان محبوبیت و شهرت آن در صنعت جزو معیار های کیفی هستند.

هر دو معیار کمی و کیفی از اهمیت بالایی در زمینه تحلیل بنیادی در بورس برخوردار هستند و در کنار یکدیگر استفاده می شوند. معیار های کمی در تخمین ارزش و قیمت واقعی سهام بسیار تاثیر گذار هستند و نقش زیادی دارند. از طرف دیگر معیار های کیفی نیز در بررسی روند موفقیت و عملکرد شرکت موثر هستند.

به عنوان مثال اپل یکی از موفق ترین برند های دنیا است که محبوبیت و شهرت زیادی در دنیا دارد. قطعا در زمان تحلیل بنیادی این شرکت باید معیار های کیفی نیز در کنار پارامتر های کمی نظر گرفته شود.

پارامتر های کمی مهم تحلیل بنیادی در بورس

پارامترهای تحلیل بنیادی | نرم افزار مدیریت کاوش

پارامتر های مختلفی برای تحلیل یک شرکت از نظر بنیادی وجود دارد که در نهایت منجر به تخمین ارزش واقعی سهام می شود. مواردی که در توضیحات زیر ذکر شده اند جزو مهم ترین معیار های کمی به شمار می روند و هر تحلیلگری قطعا از آن ها برای محاسبه ارزش ذاتی استفاده می کند.

ترازنامه تجاری شرکت

یکی از مهم ترین معیار هایی که باید در تحلیل بنیادی شرکت در نظر گرفت، ترازنامه تجاری شرکت می باشد. ترازنامه وضعیت کلی شرکت را از نظر اقتصادی نشان می دهد. در ترازنامه مالی مواردی مانند میزان بدهی شرکت، میزان دارایی ها مانند ملک، دستگاه ها، اموال و همچنین میزان سرمایه نقدی شرکت بررسی شده و به صورت دقیق لحاظ می شود که نشان دهنده قدرت مالی و اقتصادی شرکت می باشد و در تخمین ارزندگی شرکت تاثیر زیادی دارد.

میزان سود و زیان شرکت

معیار کمی دیگر میزان سود و زیان شرکت در طی بازه زمانی مشخص می باشد. این گزارش نشان دهنده میزان سوددهی یا زیان دهی شرکت در طی یک بازه زمانی را نشان می دهد که در تحلیل بنیادی اهمیت بالایی داشته و میزان ارزشمندی یک شرکت را نشان می دهد.

گزارش جریان سرمایه یا وجوه نقد

جریان پول های نقدی وارد شده یا خارج شده از شرکت بسیار مهم و تاثیر گذار است. این گزارش یکی از معیار های کمی بسیار مهم در تحلیل بنیادی است که میزان سرمایه نقد وارد شده یا خارج شده از شرکت را بررسی می کند.

سخن آخر

مجموعه نرم افزارهای حسابداری و مدیریتی کاوش

در این مقاله از مجموع مقالات کاوش، به بررسی اهمیت تحلیل بنیادی در بورس و شناسایی مهمترین پارامترهای تاثیرگذار در آن پرداختیم. به منظور مدیریت راحت تر و آسان سهام خود، به شما نرم افزار حسابداری سهام مجموعه نرم افزاری کاوش را پیشنهاد میکنیم. برای آشنایی با امکانات این نرم افزار و یا سایر نرم افزارهای حسابداری و مدیریتی کاوش می توانید با کارشناسان این مجموعه در بخش پشتیبانی در تماس باشید تا در اسرع وقت پاسخگوی نیازهای شما باشند.

تحلیل مالی چیست؟

تحلیل مالی چیست؟

تحلیل مالی (Financial Analysis) روند بررسی کسب‌وکارها، پروژه‌‌ها، بودجه‌‌ها و دیگر مبادلات مربوط به زمینهٔ مالی است که به منظور بررسی عملکرد و همچنین مناسب بودن‌‌ آن‌ها برای آن کسب‌وکار انجام‌‌ ‌‌می‌شود.

به‌طور معمول، تحلیل مالی، به‌منظور بررسی اینکه یک واحد تجاری ثبات دارد یا خیر، قادر به پرداخت بدهی‌‌هایش‌‌ می‌باشد، نقدینگی دارد، و یا به‌اندازهٔ کافی سود‌ده است تا بتواند یک ‌‌سرمایه‌گذاری مالی را گارانتی کند؛ استفاده ‌‌‌‌می‌شود.

نکات کلیدی:

  • اگر تحلیل مالی به‌صورت داخلی انجام شود،‌‌ ‌‌می‌تواند به مدیران یک کسب‌وکار کمک کند تا بتوانند تصمیمات آینده را راحت‌‌‌تر گرفته و یا بر روندهای موفقیت‌آمیز گذشته خود مروری داشته باشند.
  • اگر این تحلیل و بررسی به‌صورت خارجی انجام گیرد، به ‌‌سرمایه‌گذاران این اجازه را‌‌ ‌‌می‌دهد تا بتوانند بهترین فرصت‌‌های ‌‌سرمایه‌گذاری را انتخاب کنند و در‌‌ آن‌ها ‌‌سرمایه‌گذاری نمایند.
  • دو روش اصلی برای تحلیل وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
  • تحلیل بنیادی از نسبت‌‌ها و همچنین گزارشات مالی و اطلاعات‌‌ آن‌ها به‌منظور بدست آوردن ارزش ذاتی یک سهم استفاده‌‌ ‌‌می‌کند.
  • تحلیل تکنیکال این موضوع را در نظر‌‌ ‌‌می‌گیرد که تما‌‌می اطلاعات و ارزش یک سهم از قبل در قیمت آن لحاظ شده‌اند، و در این تحلیل به الگوهای نموداری و همچنین ارزش سهام تمرکز‌‌ ‌‌می‌کنیم.

درک مفهوم تحلیل مالی

تحلیل مالی ‌‌می‌تواند به‌منظور بررسی روندهای اقتصادی، تنظیم نمودن سیاست‌‌های مالی، ایجاد نقشه‌‌های بلندمدت برای فعالیت کسب‌وکارها و همچنین یافتن پروژه‌‌ها برای شرکت‌‌هایی به‌منظور ‌‌سرمایه‌گذاری مورد استفاده قرار گیرد.

تما‌‌می موارد فوق از ‌‌‌‌‌‌ ترکیب اطلاعات و ارقام مالی ناشی‌‌ ‌‌می‌شوند. یک تحلیل‌گر مالی به بررسی موبه‌موی گزارش‌‌های مالی شرکت‌‌ها – مانند صورت سود و زیان، ‌‌‌ترازنامه و همچنین گزارشات جریان نقدی ‌‌می‌پردازد. تحلیل مالی می‌تواند هم به‌صورت شرکتی و هم به‌منظور ‌‌سرمایه‌گذاری انجام شود.

تحلیل مالی چیست؟

تحلیل مالی (Financial Analysis) روند بررسی کسب‌وکارها، پروژه‌‌ها، بودجه‌‌ها و دیگر مبادلات مربوط به زمینهٔ مالی است که به منظور بررسی عملکرد و همچنین مناسب بودن‌‌ آن‌ها برای آن کسب‌وکار انجام‌‌ ‌‌می‌شود. به‌طور معمول، تحلیل مالی، به‌منظور بررسی اینکه یک واحد تجاری ثبات دارد یا خیر، قادر به پرداخت بدهی‌‌هایش‌‌ می‌باشد، نقدینگی دارد، و یا به‌اندازهٔ کافی سود‌ده است تا بتواند یک ‌‌سرمایه‌گذاری مالی را گارانتی کند؛ استفاده ‌‌‌‌می‌شود.

یکی از مرسوم‌‌‌ترین روش‌‌ها برای تحلیل اطلاعات مالی بدست آوردن و محاسبهٔ نسبت‌‌های موجود از اطلاعات این گزارشات مالی‌‌ ‌‌می‌باشد تا بتوان‌‌ آن‌ها را با شرکت‌‌های دیگر و حتی گذشتهٔ همین شرکت مقایسه کرد و عملکرد‌‌ آن‌ها را در برابر یکدیگر سنجید.

برای مثال، بازده دارایی‌‌ها یک نسبت معمول است که به‌منظور بررسی‌‌ میزان استفادهٔ بهینهٔ شرکت از دارایی‌‌هایش به‌منظور کسب سود استفاده‌‌ ‌‌می‌شود. این نسبت‌‌ ‌‌می‌تواند برای چند کمپانی در یک زمینهٔ صنعتی یکسان مورد محاسبه قرار گیرد و با یکدیگر مقایسه شود تا‌‌ میزان عملکرد بهتر هر یک از این شرکت‌‌ها مشخص شوند.

چگونه از تحلیل مالی استفاده‌‌ ‌‌می‌شود؟

تحلیل مالی شرکت‌‌ها (Corporate financial analysis)

در تحلیل مالی شرکت‌‌ها، این تحلیل به‌صورت داخلی و توسط بخش حسابداری با مشارکت بخش مدیریت به‌منظور بهبود تصمیم‌گیری‌‌های کسب‌وکاری انجام‌‌ ‌‌می‌شود. این نوع از تحلیل داخلی ممکن است نسبت‌‌هایی مانند ارزش خالص فعلی (Net present value –NPV) و همچنین نرخ داخلی سوددهی (Internal rate of return – IRR) را بررسی کند تا بتوانند به‌کمک‌‌ آن‌ها پروژه‌‌هایی را پیدا کنند که ارزش اجرا شدن داشته باشند.

تحلیل مالی چیست؟

در تحلیل مالی شرکت‌‌ها، این تحلیل به‌صورت داخلی و توسط بخش حسابداری با مشارکت بخش مدیریت به‌منظور بهبود تصمیم‌گیری‌‌های کسب‌وکاری انجام‌‌ ‌‌می‌شود. این نوع از تحلیل داخلی ممکن است نسبت‌‌هایی مانند ارزش خالص فعلی (Net present value –NPV) و همچنین نرخ داخلی سوددهی (Internal rate of return – IRR) را بررسی کند تا بتوانند به‌کمک‌‌ آن‌ها پروژه‌‌هایی را پیدا کنند که ارزش اجرا شدن داشته باشند.

بسیاری از شرکت‌‌ها فروش قرضی را به مشتریان خود انجام‌‌ ‌‌می‌دهند. در نتیجه، پول دریافت شده به‌منظور این فروش‌‌ها ممکن است برای مدت زمانی با تأخیر به شرکت برسد.

برای شرکت‌‌هایی که دارای حساب‌‌های دریافتنی بزرگی هستند، کاربردی است که از‌‌ میانگین دوره وصول مطالبات (Days sell outstanding – DSO) استفاده کنیم، که به شرکت کمک‌‌ ‌‌می‌کند تا بتواند متوجه مقدار زمانی که طول‌‌ ‌‌می‌کشد تا بتواند پول فروش‌‌هایش را پس بگیرد شود. متوسط دوره وصول مطالبات (Average collection period) همچنین یک دیدگاه مهم در چرخه تبدیل نقدینگی در شرکت‌‌ ‌‌می‌باشد.

یک ناحیه کلیدی در بررسی مالی شرکت‌‌ها، پیش‌بینی عملکرد آینده این شرکت از طریق بررسی عملکرد گذشته شرکت و مواردی مانند مقدار درآمد خالص (net earning) و یا حاشیه سود (profit margin)،‌‌ ‌‌می‌باشد. این نوع از بررسی روندهای گذشته سودمند است و‌‌ ‌‌می‌تواند منجر به پیدا کردن روندهای فصلی در شرکت شود.

برای مثال، خرده‌فروشان ممکن تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ است مقدار قابل‌توجهی افزایش فروش را در ماه‌‌های باقیمانده به کریسمس پیدا کنند. این به کسب‌وکارها اجازه‌‌ ‌‌می‌دهد تا بتوانند بودجه‌ای را پیش‌بینی نمایند و تصمیماتی برای کسبِ سودِ بیشتر در آن زمان بگیرند. این تصمیمات شامل تعیین حداقل موجودی کالای مورد نیاز‌‌ آن‌ها‌‌ ‌‌می‌باشد که تما‌‌می این اطلاعات از اتفاقات گذشته بدست آمده‌اند.

تحلیل مالی به منظور ‌‌سرمایه‌گذاری (Investment financial analysis)

در تحلیل مالی به‌منظور ‌‌سرمایه‌گذاری، تحلیل‌گری که خارج از شرکت قرار دارد شرکت را به‌منظور انجام ‌‌سرمایه‌گذاری‌‌ها تحلیل‌‌ ‌‌می‌کند.

تحلیل‌گر‌‌ ‌‌می‌تواند یکی از روش‌‌های ‌‌سرمایه‌گذاری از بالا به پایین (Top – Down Investment) و یا ‌‌سرمایه‌گذاری از پایین به بالا (Bottom – up investment) را اجرا کند.

روش از بالا به پایین (Top – down approach) در نگاه اول به بررسی فرصت‌‌های اقتصاد کلان‌‌ ‌‌می‌پردازد، مانند بخش‌‌هایی از اقتصاد که عملکرد بهتری دارند؛ و سپس به‌سمت پایین حرکت‌‌ ‌‌می‌کند تا بتواند بهترین شرکت را در آن بخش اقتصادی پیدا کند. از این نقطه به‌بعد،‌‌ آن‌ها بیشتر به بررسی سهام شرکت‌‌های خاص‌‌ ‌‌می‌پردازند تا بتوانند در آن‌ها ‌‌سرمایه‌گذاری موفقی داشته باشند و‌‌ این کار را با بررسی مقادیر بنیادی یک شرکت انجام‌‌ ‌‌می‌دهند.

در روش پایین به بالا (Bottom – top approach) تحلیل‌گر ابتدا به بررسی یک شرکت و به‌دست آوردن نسبت‌‌های مالی آن شرکت‌‌ ‌‌می‌پردازد. و سپس‌‌ آن‌ها را با عملکرد گذشتهٔ این شرکت و همچنین عملکرد شرکت‌‌هایی که با این شرکت در یک حوزه صنعتی قرار دارند، مقایسه‌‌ ‌‌می‌کند. ‌‌

سرمایه‌گذارانی که از این روش استفاده‌‌ ‌‌می‌کنند در ابتدا فاکتورهای اقتصاد خُرد را در نظر‌‌ ‌‌می‌گیرند و سپس به بررسی دیگر موارد‌‌ ‌‌می‌پردازند. این فاکتورها به‌طور کلی شامل وضعیت سلامت کلی مالی یک شرکت، بررسی گزارشات مالی، سرویس‌‌ها و محصولات تولید شده،‌‌ میزان عرضه و تقاضا، و دیگر اندیکاتورهای منفرد نشان‌دهندهٔ عملکرد یک شرکت در طول زمان‌‌ ‌‌می‌باشند.

انواع تحلیل‌‌های مالی

دو نوع تحلیل مالی وجود دارد:

  • تحلیل بنیادی (Fundamental analysis)
  • تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)

تحلیل بنیادی از نسبت‌‌های به‌دست آمده از اطلاعات موجود در گزارشات مالی، مانند مقدار درآمد شرکت به‌ازای هر سهم (Earnings per share – EPS) به‌منظور بدست آوردن ارزش کسب‌وکار استفاده‌‌ ‌‌می‌کند.

استفاده از تحلیل‌‌های نسبتی به‌علاوه نگاهی به اقتصاد و وضعیت مالی این شرکت، تحلیل‌گر را قادر‌‌ ‌‌می‌سازد تا بتواند ارزش ذاتی سهام (Intrinsic Value) را مشخص کند.

هدف نهایی این است که ‌‌سرمایه‌گذار به عددی برسد که آن را بتواند با قیمت کنونی سهم مقایسه کند تا ببیند که ارزش سهم در حال حاضر بیش از اندازهٔ واقعی خود (Overvalued) یا کمتر از اندازهٔ واقعی خود (Undervalued) ‌‌می‌باشد.

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

تحلیل تکنیکال از اطلاعات ثبت‌شده توسط فعالیت‌‌های ‌‌معامله‌گری، مانند اطلاعات ثبت‌شده در‌‌ میانگین‌‌های متحرک (Moving averages- MA’s) استفاده‌‌ ‌‌می‌کند.

لزوماً تحلیل‌گران تکنیکال بر این عقیده هستند که قیمتِ سهم از پیش، تما‌‌میِ ‌اطلاعاتِ موردِ نیاز و همچنین اطلاعات عمو‌‌می‌ منتشر شده در مورد قیمت یک سهم را در خود نمایش‌‌ ‌‌می‌دهد.

تحلیل‌گر تکنیکال تلاش‌‌ ‌‌می‌کند تا احساسات بازار در پس هر روند با نگاه کردن به الگوهای تشکیل شده در نمودار و همچنین بررسی دقیق ویژگی‌‌های بنیادی هر سهم تشخیص دهد.

مثال‌‌هایی از تحلیل‌‌های مالی

به‌عنوان مثالی از تحلیل بنیادی، در نظر بگیرید که شرکت سرویس‌‌های مالی دیسکاور (Discover financial services (مقدار سود به‌ازای هر سهم خود را در سه ماهه دوم سال 2019 برابر با 2.32 دلار اعلام نموده است. که این‌‌ میزان بیشتر از سود به‌ازای هر سهم اعلام شده در سه ماهه اول سال 2019 (که رقم 2.15 دلار بود)‌‌ ‌‌می‌شود.

یک تحلیل‌گر مالی که از روش تحلیل بنیادی به‌منظور بررسی بازار استفاده‌‌ ‌‌می‌کند این مورد را به‌عنوان یک نشانهٔ مثبت برای افزایش ارزش ذاتی سهم در نظر‌‌ ‌‌می‌گیرد.

پیش‌بینی eps

بنابراین، EPSهای پیش‌بینی شده برای آینده نیز افزایش‌‌ ‌‌می‌یابند. برای مثال، بر طبق اطلاعاتی که از سایت (Nasdaq.com) بدست آمده است، مقدار سود به ازای هر سهم پیش‌بینی شده این شرکت در سه ماههٔ سوم تا قیمت 2.29 دلار بالا‌‌ ‌‌می‌رود که بیشتر از مقدار پیش‌بینی شده در سه ماهه دوم سال 2019 و سطح قیمتی 2.11 دلار و همچنین بیشتر از مقدار پیش‌بینی شده در سه ماههٔ اول سال 2019 در سطح قیمتی 2 دلار‌‌ ‌‌می‌باشد.

همچنین در نظر بگیرید مقدار سود به‌ازای هر سهم (EPS) گزارش شده در دو ماههٔ اول سال 2019 از مقدار سود به‌ازای هر سهم پیش‌بینی شده برای آن تاریخ‌‌ها نیز بیشتر بوده است.

از سویی دیگر، تحلیل تکنیکالی که بر روی جفت ارز پوند بریتانیا به دلار آمریکا (GBP/USD) پس از رأی به خروج این کشور از اتحادیه اروپا (Brexit) در ماه ژوئن سال 2016 انجام شد، نشان از افت شدید ارزش پوند بریتانیا داشت و این افت قیمتی به پایین‌‌‌ترین سطح خود در 31 سال اخیر رسید، که این خود در مقابل دلاری قرار‌‌ ‌‌می‌گیرد که پس از انجام این رأی روندی افزایشی را تجربه کرد.

برای یادگیری تحلیل مالی نیاز تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ به تجربه و علم و ابزار مخصوص به آن است. اگر تاکنون هیج سابقه‌ای در زمینه بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری ندارید بهتر است وارد این حوزه نشوید و یا برای شروع، مطالعات خود را از «درخت یادگیری» دیجی کوینر آغاز نمایید.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا