تجارت گزینه های دودویی

اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال

اکثر معامله‌گران معمولا تصمیمات معاملاتی خود را صرفا بر اساس یک تایم فریم (Timeframe) خاص اتخاذ می‌کنند. آنها تمام انرژی خود را صرف تحلیل‌های تکنیکال مربوط به تایم فریم معاملاتی خود می‌کنند بدون اینکه خیلی به آنچه ممکن است در تایم فریم‌های بالاتر رخ دهد، فکر کنند. این موضوع می‌تواند در برخی موارد بازدهی خوبی داشته باشد با این حال یک رویکرد منسجم‌تر مستلزم بررسی چندین تایم فریم برای دستیابی به یک سیستم معاملاتی با پتاسیل موفقیت بیشتر است.

مهم بودن تایم فریم در تحلیل تکنیکال

تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال به اندازه خود تحلیل مهم هستن. مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی آن اعمال می کنند. در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر; دید بهتری نسبت به روند می توان داشت.

یکی از دلایلی که موجب می شود تریدرها به اندازه ای که باید موفق نباشند این است که معمولا تایم فریمی را برای معاملاتشان انتخاب کرده اند که مناسبشان نیست . تریدرهای تازه کار زود می خواهند پولدار شوند به همین دلیل سراغ تایم فریم های کوچک مثل یک دقیقه یا پنج دقیقه می روند. در نهایت سرخورده می شوند زیرا با تایم فریم نامناسبی کار خود را آغاز کرده اند. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد اهمیت تایم فریم ها را از 4 جنبه اصلی برای شما بیان کنم.

شغل شما و انتخاب تایم فریم مناسب

وقتی می خواهید درباره تایم فریم معاملاتی خود تصمیم بگیرید زمان اختصاص داده شده به معاملات تان مهم است. چه مقداری از روز یا هفته شما به انجام معاملات اختصاص دارد؟ اگر یک شغل تمام وقت دارید و امکان کنترل کردن معاملات تان را ندارید بهتر است روی نمودارهای 4 ساعته یا 1 ساعته تمرکز کنید و حتی نمودارهای روزانه هم برای شما کاربرد دارد.

اما اگر با وجود داشتن شفل تمام وقت; می توانید معاملات تان را رصد کنید بهتر است از نمودارهای 30 دقیقه ای استفاده کنید.از طرف دیگر; اگر یک معامله گر تمام وقت هستید و شغل دیگری ندارید می توانید از تایم فریم های کوتاه تر مثل 5 یا 15 دقیقه ای نیز استفاده کنید.

شخصیت فردی شما با کدام تایم فریم سازگار است؟

شخصیت فردی شما رابطه مستقیم با انتخاب تایم فریم شما دارد; مثلا شما احساس می کنید که تایم فریم یکساعته برای شما مناسب است. زیرا طولانی تر است اما نه به اندازه ای که حوصله مان سر برود و تعداد سیگنالها هم کافی به نظر می رسند . در این تایم فریم فرصت کافی برای تحلیل بازار را داریم و اصلا احساس دستپاچگی نمی کنیم .

از طرف دیگر کسی هم داریم که این تایم فریم در نظرش خیلی طولانی است و به قول خودش قبل از اینکه بتواند معامله ای انجام دهد تبدیل به فسیل شده است! تایم فریم 15 دقیقه برای او مناسب است و احساس می کند فرصت کافی برای تحلیل را دارد .
شخص دیگری نمی تواند در تایم فریم یک ساعته معامله کند . زیرا به نظرش خیلی سریع می آید . و فقط با تایم فریمهای چهارساعته و روزانه کار می کند.

خب; چه تایم فریمی برای شما مناسب است؟

تایم فریمی که در آن می توانید راحت کار کنید. در معامله کردن به اندازه کافی تحت فشار هستید به خاطر اینکه پای پول واقعی در میان است ; پس حداقل نباید اجازه بدهید که چیزهای دیگر مثل تایم فریم نامناسب شما را تحت فشار بگذارند . در هر تایم فریمی باید فرصت کافی برای تحلیل داشته باشید تا احساس سردرگمی و گیجی نکنید و از طرفی حوصله تان سر نرود.

به طور خلاصه; باید از تایم فریمی استفاده کنید که با شخصیت شما و زمانی که در اختیار دارید; در تناسب باشد. بهترین راه هم برای پیدا کردن تایم فریم مناسب شما این است که با هر تعداد تایم فریم که ممکن است معامله کنید و سپس از میان آنها تایم فریمی که با آن راحت تر هستید را انتخاب کنید.

میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم

میزان اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال پولی که می خواهید در این راه سرمایه گذاری کنید; ارتباط مستقیم با تایم فریم شما دارد; اگر حساب شما کوچک است پس نمی توانید حد ضرر های بزرگ برای آن قرار دهید پس لاجرم باید در تایم فریم های کوچکتر مثل پنج دقیقه و یک دقیقه فعالیت کنید که حد ضرر کوچکتری دارند و مارجین و استاپ لاس های کوچکتری را فراهم می کنند.

تایم فریم های بزرگ همانطور که تارگت و حد سودهای بزرگ دارند حد ضرر های بزرگ را نیز میطلبند که باید حساب شما تحمل این حد ضرر را داشته باشد و حساب شما نسوزد و بتواند در مقابل نوسانات بازار ایستادگی کند.

اهمیت تایم فریم های چند گانه در تحلیل تکنیکال

وقتی با توجه به مطالب بالا راجع به تایم فریم کاری خود تصمیم گرفتید; می توانید سراغ تایم فریمهای چندگانه برای تحلیل بازار بروید.
با نگاه کردن به نمودارها در اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال تایم فریم های مختلف; حتما متوجه شده اید که بازار به هر سمتی می تواند حرکت کند. یک میانگین متحرک ممکن است در نمودار هفتگی سیگنال خرید و در نمودار روزانه سیگنال فروش بدهد . و ممکن است که در نمودار ساعتی سیگنال خرید و در نمودار ده دقیقه سیگنال فروش بدهد . بالاخره چه باید کنیم ؟!
به مثال زیر توجه کنید تا مطلب کاملا برای شما روشن شود

تایم فریم پنج دقیقه

شکل زیر نمودار پنج دقیقه ای EUR/USD را نشان می دهد . حرکت بازار به نظر صعودی است و از آنجاییکه خط مقاومت قبلی خود را هم شکسته است ; به نظر می رسد که بهترین موقع برای خرید است

اما ! اشتباه کردید . ببینید که بعد از آن چه اتفاقی افتاده است . قیمت بعد از کمی بالا رفتن به شدت سقوط کرده است . خیلی بد شد.

تایم فریم یک ساعته

حال همان نمودار را و در همان موقعیت ولی در تایم فریم شصت دقیقه بررسی می کنیم. همانطور که می بینید قیمت کانال نزولی خود را شکسته که به مفهوم بازار صعودی است . بالای میانگین متحرک قرار گرفته که این هم دلیلی برای صعودی بودن بازار است.
همه چیز حکایت از صعودی بودن بازار دارد ; پس می خریم.

این بار هم اشتباه کردید!

تایم فریم چهار ساعته

بسیار خب ; اکنون به تایم فریم بالاتر می رویم . در شکل زیر همان موقعیت را در تایم فریم چهار ساعته مشاهده می کنید. در شکل یک کانال نزولی مشاهده میشود . جفت ارز به خط بالایی کانال برخورد کرده ولی هنوز در کانال نزولی قرار دارد . حرکت بالای میانگین متحرک است که البته گواهی از صعودی بودن بازار می دهد ولی کانال حکایت از نزولی بودن دارد هر چند که حرکت پیرامون خط بالایی کانال در حال انجام است.

نگاه کنید که چه اتفاقی می افتد . قیمت بعد از برخورد به خط روند بالایی شروع به سقوط می کند .

نمودار روزانه

برای تفریح هم که شده بیایید نگاهی به نمودار روزانه بیندازیم .حرکت بازار به وضوح نزولی است . قیمت پایین میانگین متحرک و در یک کانال نزولی در حال پیشروی است . در این نمودار روند به روشنی قابل تشخیص است .آخرین شمع هم بعد از برخورد به خط بالایی کانال به پایین برگشته است . بازار با تمام شواهد نزولی است . حال ببینیم چه اتفاقی می افتد .

تبریک ! روند نزولی ادامه پیدا می کند .

نکته اصلی چیست ؟

تاریخ و ساعت نمودارها یکسان بود . تنها تفاوت آنها در تایم فریمهای متفاوتشان بود . حال می توانید اهمیت تایم فریمهای چندگانه را درک کنید ؟

وقتی ما فقط به نمودار پانزده دقیقه نگاه کنیم ; نمی توانیم دلیل ادامه روند یا بازگشت آن را بفهمیم . به ذهنمان خطور نمی کند که نگاهی به تایم فریمهای بالاتر بیندازیم . زمانیکه بازار به روند خود ادامه می دهد یا از آن برمی گردد ; معمولا به یک خط حمایت یا مقاومت در تایم فریم بزرگتر برخورد کرده است .
برای من بسیار هزینه داشته تا بفهمم خطوط حمایت و مقاومت در تایم فریمهای بزرگتر ; مهم تر هستند . ترید کردن با استفاده از چندین تایم فریم ; موقعیت های بهتری را برای ما فراهم می کند. مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی ان اعمال می کنند . در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر ; دید بهتری نسبت به روند می توان داشت .

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ | قسمت دوم

تحلیل تکنیکال

آشنایی با نمودارها در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

ممکن است در شروع کار، نگران این باشید که دقیقاً چطور باید تحلیل را انجام داد. اگر در حال حاضر به نمودارها و اشکال آن‌ها نگاه می‌کنید و چیزی متوجه نمی‌شوید، بهتر است خونسردی خود را حفظ کرده و نگران نباشید. این کار به آن سختی‌هایی که فکر می‌کنید نیز نمی‌باشد.

به طور کلی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، با توجه به هدفی که تریدر دنبال می‌کند، سه نوع نمودار وجود دارد که از پرکاربردترین آن‌ها هستند. نمودارهای خطی، نمودارهای میله و نیز نمودارهای شمعی. اما پیش از اینکه به بررسی این سه نمودار بپردازیم، لازم است دو مفهوم دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهیم. یکی نمودار OHLC و دیگری تایم‌فریم یا بازه زمانی. ابتدا ببینیم که منظور از نمودار OHLC در تحلیل تکنیکال چیست؟

نمودار OHLC

قابلیت و امکانی که نمودار OHLC در اختیار تریدر می‌گذارد این است که نوسانات قیمت را به شکل یک میله و یا اصطلاحاً شمع در دوره‌ای خاص نشان می‌دهد. چیزی که در نمودارهای خطی نمی‌توان آن‌ها را مشاهده کرد. عبارت OHLC مخفف شده این کلمات هستند: Open یا قیمت اولیه، High یا بالاترین قیمت معامله، Low یا پائین‌ترین قیمت و Close یا قیمت بسته شده. در ادامه هر کدام از این موارد را روی یک نمودار بررسی خواهیم کرد.

Time Frame یا بازه زمانی

در خصوص تحلیل تکنیکال و آشنایی با نمودارها لازم است با مفهوم تایم فریم یا بازه زمانی نیز آشنا شویم. تایم فریم در واقع به معنی یک دوره زمانی است که طول مشخصی دارد؛ یعنی از زمان مشخصی شروع شده و در نقطه‌ای از زمان پایان می‌یابد. هر تایم‌فریم یا توجه به نوعی از نمودار می‌تواند یک نقطه، کندل یا شمع و یا یک میله باشد. هر تایم‌فریم، کوچک‌ترین بخش از نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامل، زمان بسته شدن، قیمت حداکثر و نیز نرخ حداقل آن را نشان می‌دهد. هرچند اطلاعات به دست آمده از هر بازه زمانی، به نوع نمودار نیز بستگی دارد. بنابراین لازم است به معرفی انواع نمودار بپردازیم.

نمودار خطی یا Line Chart در تحلیل تکنیکال

نمودارهایی که تحت عنوان Line Chart یا نمودار خطی شناخته می‌شوند، ساده‌ترین نوع نمودارها هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده واقع می‌شوند. این نمودارها، تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایم‌فریم نشان می‌دهد. مثلاً نمودارهای خطی در تایم‌فریم یا بازه زمانی یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه را روی نمودار نشان خواهند داد. این نقطه، آخرین قیمت معامله شده در طول آن روز است. با اتصال نقاط به دست آمده در هر روز، می‌توان نمودار خطی در تایم‌فریم یک روزه را به دست آورد.

نمودار خطی در تحلیل تکنیکال

نقطه ضعف این نمودارها در این است تنها قیمت نهایی را ثبت می‌کنند. یعنی تمامی معاملاتی که در طول روز انجام شده، هیچ ارزشی نخواهند داشت و تنها آخرین قیمتی که در آن روز معامله شده است را ثبت می‌کند. بنابراین ممکن است در تشخیص و تحلیل تکنیکال این نمودارها، خطاهایی رخ دهد. هرچند اغلب تریدرها ترجیح می‌دهند برای تائید کردن شکست‌های حمایتی و مقاومتی، از قیمت بسته شدن استفاده کنند. برای همین نیز قیمت، اهمیتی بیشتر خواهد داشت.

نمودار میله‌ای یا Bar Chart

در نمودارهای موسوم به نمودار میله‌ای، هر تایم‌فریم روی یک میله یا Bar مشخص می‌شود که بالاترین و پائین‌ترین قیمت، قیمت اولیه یا آغازین و قیمت بسته شده را روی هر میله مشخص خواهد کرد. یعنی در نمودار میله‌ای، هر میله یا Bar می‌تواند نشان دهنده تغییرات قیمتی در یک بازه زمانی یک ساعته، یک روزه و یا یک هفته‌ای باشد. اینکه چه تایم‌فریمی را به عنوان معیار برای تحلیل خود قرار دهید،‌ بستگی به استراتژی‌ها و افق سرمایه‌گذاری یا معامله شما خواهد داشت.

نمودار میله‌ای

هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده که قیمت آغازین و بسته شدن در آن، با خطوطی تیره و افقی نشان داده می‌شود. دو سر میله، بالاترین و پائین‌ترین قیمت را مشخص می‌کنند. قیمت آغازین نیز با خطی تیره در سمت چپ و قیمت بسته شده نیز با خطی تیره در سمت راشت میله نمایش می‌گردد. میله‌ای که در آن، خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله‌ای است که نشان از نزول بازار می‌دهد. برعکس این اتفاق، یعنی زمانی که خط تیره سمت چپ، پائین‌تر از خط تیره راست باشد، نشان از حرکتی صعودی در قیمت را نشان خواهد داد.

نمودار میله ای در تحلیل تکنیکال

رنگ میله‌ها با توجه به صعودی یا نزولی بودن آن‌ها می‌تواند تغییر نماید. در تصویر فوق، میله سبز رنگ نشان از میله‌های صعودی و میله‌های قرمز رنگ، نشان دهنده حرکات نزولی در بازار هستند.

نمودار شمعی یا Candlestick Chart در تحلیل تکنیکال

نمودار شمعی نیز مثل نمودار میله‌ای، ویژگی‌های نمودارهای OHLC را دارد و تنها وجه تمایز آن با نمودارهای میله‌ای، نحوه نمایش دادن هر بازه زمانی یا Time Frame است. تریدرها برای راحتی و سهولت کار خود و تفسیر آسان‌تر، معمولاً از نمودارهای شمعی برای این کار استفاده می‌کنند.

نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

در این نوع از نمودارها، در هر تایم‌فریم، یک شمع یا اصطلاحاً کندل استفاده می‌شود. درست مثل نمودارهای میله‌ای، هر تایم‌فریم می‌تواند نشان از یک دقیقه، ساعت، روز و یا حتی ماه باشد. همچنین روند نزولی یا صعودی بودن کندل‌ها را نیز می‌توان از رنگ‌ها تشخیص داد. کندل‌های صعودی یا Bullish به رنگ سبز و کندل‌های نزولی یا Bearish با رنگ قرمز نشان داده می‌شوند. هر کندل در نمودارهای شمعی، از دو بخش تشکیل شده است. یک بخش با عنوان بدنه شمع یا Body و بخش دیگر سایه یا Shadow که به آن فیتیله یا Wick نیز گفته می‌شود.

پیشنهاد می کنیم مقاله معرفی انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال را مطالعه نمایید.

مقیاس نمودارها و حجم معاملات در تحلیل تکنیکال

نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، شامل محورهای افقی و عمودی هستند. محور افقی، محور زمان و محور عمودی مربوط به قیمت است. تاریخچه قیمتی که در نمودارها نشان داده می‌شود، خام و بدون تغییر هستند. مقیاسی که در نمودارهای خطی به صورت پیش‌فرض مورد استفاده قرار می‌گیرند، پیش‌فرض‌های خطی هستند.

یک مثال برای درک بهتر مقیاس در نمودارها

برای اینکه بتوانید خطی بودن نمودار را بهتر متوجه گردید، فاصله بین قیمت‌های ۱۰۰ دلار تا هزار دلار (۹۰۰ دلار) در نمودارهای خطی، ۱۰ برابر فاصله بین ۱۰ تا ۱۰۰ دلار (۹۰ دلار) نشان داده خواهد شد. اما این مورد در نمودارهای لگاریتمی، به طرز دیگری نشان داده می‌شود. برای درک بهتر این مساله، نگاهی به نمودار زیر بیندازید.

مقیاس نمودار ها- تحلیل تکنیکال

این نمودار، نمودار قیمتی بیت کوین را از ژوئن سال ۲۰۱۶ به صورت خطی نشان می‌دهد. در این نمودار، تغییرات بین کمترین قیمت که ۵۷۰ دلار است و بیشترین قیمت که ۱۹۸۹۱ دلار است را در مقیاس خطی نشان داده می‌شود که با توجه به اختلاف قیمتی زیادی که بین این دو نقطه وجود دارد، نمایش تغییرات قیمت در نرخ‌های کمتر از هزار دلار با نمودار خطی مشکل خواهد بود.

این مشکل در نمودارهای لگاریتمی به شکلی بهتر حل شده است. با استفاده از نمودارهای لگاریتمی، می‌توان تغییر مقیاس محور عمودی را از خطی به لگاریتمی انجام داد تا بتوان تغییرات را به شکلی واضح‌تر از پیش مشاهده کرد. در نمودارهای لگاریتمی، از درصد تغییر بین قیمت‌ها به جای تغییر قیمت‌ها استفاده می‌شود. به این معنی که فاصله بین قیمت‌های ۱۰۰ دلار تا ۲۰۰ دلار با فاصله بین قیمت‌های ۵ تا ۱۰ دلار برابر است. چرا که هر دوی این تغییرات قیمت، به میزان دو برابر مقدار اولیه بوده‌اند. در یک نمودار لگاریتمی، اعداد ۰.۱، ۱، ۱۰، ۱۰۰ و ۱۰۰۰ و … نشان داده می‌شوند. واضح و مشخص است که با قائل شدن فاصله‌های مساوی بین اعداد ۱ و ۱۰ و نیز بین اعداد ۱۰۰۰ و ۱۰ هزار، تغییرات کوچکتر نیز قابل مشاهده خواهند بود.

نمودار فوق، نمودار تغییرات قیمتی بیت کوین از ژوئن سال ۲۰۱۶ بصورت لگاریتمی است. واضح است که تغییرات قیمت در بازه کمتر از ۱۰۰۰ دلار در این نمودار، بسیار بهتر از نمودارهای خطی قابل تشخیص خواهند بود.

حجم معاملات یا Trade Volume

حجم معاملات یا Trade Volume در واقع تعداد سهم‌ها یا ارزهای دیجیتال معامله شده را مشخص می‌کند که آن را می‌توان از بخش Indicators یا با فشار دادن دکمه / در TradingView به نمودارها افزود. هرچقدر حجم معاملات در یک بازه زمانی مشخص بیشتر باشد، طول میله‌ای که حجم را مشخص می‌کند نیز بیشتر خواهد بود. خط نارنجی که روی شکل زیر نشان داده شده است، در اصل میانگین متحرک حجم معاملات در بازه زمانی مشخص (معمولاً ۲۰ روزه) است. با این مفهوم «میانگین متحرک» در ادامه مقاله بیشتر آشنا خواهید شد. در تصویر زیر، نحوه افزودن حجم معاملات به نمودار را در TradingView مشاهده می‌کنید.

حجم معاملات

قیمت و حجم معاملات ارزهای دیجیتال، دو پارامتر مهم در تحلیل تکنیکال کریپتوکارنسی‌ها هستند که سیستم‌های معاملاتی، کاملاً بر اساس آن‌ها بوجود آمده‌اند. رنگ میله‌هایی که حجم معاملات را در هر بازه زمانی نشان می‌دهد، با توجه به اینکه آن شمع یا کندل به صورت نزولی است یا صعودی، به رنگ سبز یا قرمز خواهند بود. یکی از کاربردهای مهم حجم معاملات در تحلیل تکنیکال، تائید شکست‌های مقاومتی یا Breakout و یا حمایتی Breakdown است که در صورت مشاهده حجم بالای معالمات، جهت انجام روند مورد نظر از این تائید استفاده می‌شود.

حال ببینیم که چرا تائید روند با حجم معاملات در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال از جایگاهی مهم برخوردار است؟

تائید روند شکست و حمایت با حجم معاملات

همانطور که اشاره کردیم، حجم معاملات و قیمت در تحلیل تکنیکال از اهمیت زیادی برخوردار هستند. حجم معاملات در واقع مقدار خرید و فروش (معاملات) را در بازار نشان می‌دهد که در قالب بازه‌های زمانی مشخص صورت می‌گیرد. حجم معاملات در قسمت پائینی نمودار به نمایش در می‌آید. رنگ قرمز و سبزی که در این قسمت نشان داده می‌شود، بیانگر این است که حجم معاملات به صورت صعودی بوده‌اند یا نزولی.

اهمیت حجم معاملات در تحلیل تکنیکال

گفتیم که از حجم معاملات در تحلیل تکنیکال به منظور تائید هنگام تغییر روندها و شکست‌های حمایتی یا مقاومتی استفاده می‌شود. از طرف دیگر، هر حرکتی که توسط قیمت‌ها انجام می‌گردد، قدرت آن را می‌توان به حجم معاملات اخیر آن نسبت داد. البته گاهاً نیز دلیل رشد یکباره و عجیب یک ارز دیجیتال با حجم پائین می‌تواند دستکاری شدن آن و یا دخالت نهنگ‌ها باشد. برای درک بهتر این موضوع، نگاهی به مثال زیر داشته باشید.

اهمیت حجم معاملات

تصویر فوق، نمودار حجم معاملات بیت کوین را در ۱۲ آوریل سال ۲۰۱۸ میلادی نشان می‌دهد.

خط روند نزولی قیمت بیت کوین در تاریخ ۸ آوریل شکسته شد و پس از آن در طی یک Pullback، قیمت آن دوباره با خط روند نزولی خود تماس داشته است. اعلام تغییر در روند در این نقطه با قطعیت بالا و به دلیل حجم پائین نمی‌تواند امکان‌پذیر باشد. در صورتی که چهار روز بعد از آن و در تاریخ ۱۲ آوریل، پس از مشاهده شدن حجم بالای معاملات، می‌توان روند صعودی را تائید نمود. برخی از تریدرها نیز پس از پول‌بک به خط روند نزولی، وارد موقعیت خرید می‌شوند که نسبت به دسته قبلی تریدرها، با به جان خریدن ریسک بیشتر، سودی بالاتر را از آن خود خواهند کرد.

کابرد دیگر حجم معاملات

کاربرد دیگری که حجم معاملات دارند، تشخیص قدرت روند در جریان است. به عنوان مثال، هنگامی که نمودار در حال رقم زدن سقف‌های بالاتر در حجم‌های پائین است، می‌توان این نکته را دریافت کرد که قدرت روند صعودی در حال کاهش می‌باشد و به زودی، باید انتظار تغییر روند را داشته باشیم. برای نمونه، مجدداً به نمودار بیت کوین در بازه زمانی مشابه (۱۲ آوریل ۲۰۱۸) نگاه کنید. واگرایی میان سقف‌های بالاتر یا Higher Highs و کاهش حجم معاملات، نشان از کاهش قدرت و تصمیم خریداران و روی کار آمدن فروشندگان و عرضه‌کنندگان دارد.

این مورد می‌تواند به شما در تشخیص دادن نقاط خروج از معاملات کمک زیادی کند تا برای اتخاذ کردن موضع فروش، خود را آماده کنید. از طرف دیگر، حجم معاملات می‌تواند در تائید شکست‌هایی که پس از شکل‌گیری الگوها اتفاق می‌افتند نیز استفاده نمود. برای مثال، در نموداری که در زیر مشاهده می‌کنید، پس از شکل‌گیری الگوری سر و شانه یا Head and Shoulders، شکست مقاومتی اتفاق افتاده و برای تائید کردن این موضوع بایستی از حجم معاملات در کندل مشخص شده استفاده نمود.

ابتدا حجم و سپس قیمت!

نکته آخر که در حجم معاملات ارزهای دیجیتال باید در نظر داشت، این است که در اغلب موارد، حجم معاملات پیش از تغییر کردن قیمت، سیگنال‌هایی را در خصوص تغییر روند به شما خواهند داد.

کاری که بسیاری از تریدرها انجام می‌دهند این است که با دنبال کردن حجم معاملات، بازگشت روند یا Reversal Trend را شناسایی می‌نمایند. به عنوان نمونه، همانطور که عرض کردیم، در یک روند صعودی، هنگامی که حجم معاملات رقم خورده در یک سقف، کمتر و کمتر می‌گردد، از نزدیک شدن به پایان آن روند صعودی خبر می‌دهد.

در این قسمت از تحلیل تکنیکال با نمودار ها،مقیاس نمودارها و حجم معاملات در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم در پست بعدی به شناسایی الگو ها در تحلیل تکنیکال میپردازیم.

این نوشته در تحلیل رمزارزها، سرمایه‌گذاری و خرید و فروش ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.

بهترین تایم فریم برای شما کدام است؟

یکی از مشکلاتی که اکثر تریدرهای با آن روبرو هستند و مدت‌های زیادی پاسخی برای آن نمی‌یابند، استفاده از تایم فریم‌هاست. در واقع نمی‌دانند که کدام تایم فریم را برای ترید انتخاب کنند و مدام از تایم فریم‌های بالاتر به تایم فریم‌های پایین‌تر می‌روند و بالعکس.

در این مطلب قصد داریم تا یک راهنمای جامع برای حل این مشکل ارائه دهیم. پس با طلاچارت همراه باشید…

مقایسه بین تایم فریم‌های بالاتر و تایم فریم‌های پایین‌تر

معمولا تریدرها از تایم‌های بالاتر از ۱ ساعته به عنوان تایم بالاتر و از تایم‌های زیر ۱ ساعته به عنوان تایم پایین‌تر استفاده می‌کنند. بسیار مهم است که تفاوت‌های هر تایم فریم را درک کنیم. در این صورت می‌توانیم تایم فریمی که به شخصیت و روحیات ما نزدیک‌تر است را انتخاب کنیم.

خیلی از افراد مرتکب اشتباه بزرگی می‌شوند و در حین انجام معاملات، مدام به تایم فریم‌های پایین‌تر می‌روند. خیلی مواقع می‌بینم که بعضی از تریدهای می‌گویند که ما در تایم فریم‌های بالاتر کار می‌کنیم. اما سپس می‌بینم که در حال تحلیل روی چارت ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقه‌ای هستند چرا که می‌خواهند تریدهای‌شان را به اصطلاح بهینه‌سازی کنند!

گرچه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم می‌تواند مفید باشد اما بهتر است که تنها روی دو تایم فریم نزدیک به همدیگر تمرکز کنید نه بیشتر. مثلا من شخصا روی تایم فریم روزانه و ۴ ساعته کار می‌کنم و هرگز به تایم فریم‌های پایین‌تر نمی‌روم. دوست من از تایم‌های ۱۵ و ۵ دقیقه برای معاملات بین روزی خود استفاده می‌کند.

حالا در سه مرحله به شما نشان می‌دهیم که چگونه تایم فریم مناسب خودتان را پیدا کنید.

مرحله اول: شناخت شخصیت و مهارت‌ها

اول از همه این سوال را از خودتان بپرسید: آیا توانایی تصمیم گیری سریع و تحت فشار را دارید و یا با تصمیم گیری استراتژیک و بلند مدت راحت‌ترید؟

سوال دوم: آیا با کمتر ترید کردن و باز نگه داشتن معاملات برای مدت طولانی (چند روز یا چند هفته) مشکلی ندارید؟ یا اینکه ترجیح می‌دهید همه روزه معاملاتی انجام داده و برای مدت کوتاهی آنها را باز نگه دارید؟

می‌بینید که تریدر باید خودش را بشناسد تا بتواند تفاوت‌های قابل توجهی که بین تایم فریم‌ها وجود دارد را درک کند.

مرحله دوم: تایم فریم‌ها و جنبه روانی آنها

تایم فریم‌ها و مسائل روانشناسی معاملات ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. تایم فریمی که شما برای معاملات‌تان انتخاب می‌کنید تاثیر بسزایی در احساساتی دارد که در حین ترید تجربه خواهید کرد. اینجاست که باید دو سوال اساسی دیگر از خودتان بپرسید:

سوال اول: آیا می‌توانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟ یا اینکه زمانی که معامله‌ای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصله‌تان سر می‌رود؟

سوال دوم: آیا می‌توانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده و سراغ موقعیت بعدی بروید؟ یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال احساس بد نیاز دارید؟

مشکل اساسی این است که اکثر تریدرهایی که به صورت کوتاه مدت ترید می‌کنند، نمی‌توانند به سرعت از حس بد یک معامله بازنده بیرون بیایند و سعی می‌کنند با حالت انتقام جویانه به دنبال برگرداندن پول از دست رفته‌شان باشند. متاسفانه این یکی از تله‌های بسیار بزرگ بازار است و نباید در دام آن گرفتار شد.

تریدرهایی که بلند مدت‌تر ترید می‌کنند این امکان را دارند که از چارت فاصله گرفته و احساسات بد معاملات بازنده‌شان را برطرف کنند و این یک مزیت برای تریدرهای است که از نظر روانشناسی پایدار نیستند.

همچنین تریدرهای کوتاه مدت باید در زمان انجام معامله به شدت تمرکز کنند. اگر تمرکز کردن برای شما به سادگی میسر نیست، باید بدانید که زمان‌های طاقت فرسایی را در حین ترید کردن تجربه خواهید کرد.

مرحله سوم: تکنیکال و پرایس اکشن

باید بدانید که هر استراتژی را در اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال هر تایم فریمی می‌توانید اجرا کنید. مثلا الگوی سر و شانه همانطور که در تایم فریم‌های بالاتر کار می‌کند، در تایم فریم‌های پایین‌تر نیز جواب می‌دهد. میانگین‌های متحرک، خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای کندلی و یا اندیکاتورها نیز به همین منوال می‌باشند.

در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید که الگوی سر و شانه را در تایم فریم‌های ۴ ساعته و ۵ دقیقه پیدا کرده‌ایم و هر دو مورد هم به درستی کار کرده‌اند.

اما ممکن است شما بگویید که با فلان استراتژی در تایم فریم‌های بالاتر ضرر کرده‌ام. اینجا مسئله‌ی مهمی پیش می‌آید.

آیا استراتژی به درستی کار نکرده است و یا شما بوده‌اید که نتوانستید آن را به درستی اجرا کنید؟

در ۹۹٫۹۹% از موارد استراتژی مشکلی ندارد، بلکه مشکل از خود تریدر است!

انتخاب تایم فریم، زمانی تفاوت ایجاد می‌کند که پای نوسانات بین روزی قیمت به میان باز شود. در تایم فریم‌های پایین‌تر زمانی که قیمت در حالت طبیعی است می‌تواند ناگهان دچار نوسانات زیادی شود. در تایم‌های پایین‌تر گزارشات اقتصادی می‌توانند تاثیرات زیادی بگذارند. اما شما می‌توانید به راحتی آنها را مدیریت کرده و یا حداقل در زمانی که قرار است گزارش مهمی منتشر شود، اقدام به ترید در تایم‌های پایین نکنید.

بعضی تریدرهای می‌گویند با اینکه توانایی غلبه بر تغییرات سریع قیمت را دارند، اما همچنان در تایم فریم‌های پایین‌تر درصد معاملات اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال برنده‌شان (Win Rate) کم است. در جواب باید بگوییم زمانی که تریدهای بیشتری انجام می‌دهید، معاملات بازنده پیاپی نمی‌توانند زیاد ادامه‌دار شوند و شما شانس بالایی برای خروج از این مشکل خواهید داشت.

در نهایت کارمزد معاملات (اسپرد) است که در تایم‌‌های پایین تاثیر بیشتری نسبت به تایم‌های بالاتر دارد. چرا که در تایم‌های پایین، افزایش اسپرد می‌تواند تاثیر بسزایی در میزان سود شما داشته باشد و همچنین ممکن است باعث فعال شدن حد ضرر معاملات شما شود. در حالی که در تایم‌های بالا این موضوع زیاد معنایی ندارد.

همانطور که از این مطلب فهمیدید، تایم فریم مناسب برای هر تریدری متفاوت است و نمی‌توان برای همه افراد یک نسخه یکسان پیچید. بنابراین شما هم سعی کنید تا با شناخت شخصیت و سبک کاری‌تان بهترین تایم فریم را انتخاب کنید و از جابجایی مداوم بین تایم فریم‌ها خودداری کنید.

تحلیل تکنیکال در بازار سهام؛ نمودار شمعی و تایم فریم زمانی

از بین تمامی تایم فریم های زمانی، بهترین تایم فریم جهت انجام معامله در بازار بورس ایران، تایم فریم روزانه می باشد.

تحلیلگران اهمیت بسیار زیادی برای نقطه ابتدایی و پایانی قائل هستند. زیرا این دو نقطه نماد هیجان انگیزترین زمان های یک روز کاری هستند. به قول یک ضرب المثل ژاپنی ” اولین ساعت صبح، سکان تمام روز است.” بنابراین می توان گفت که قیمت ابتدایی، سکان و راهنمای تمام دوره های معاملاتی است. قیمت ابتدایی، نخستین راهنما برای تعیین جهت روز است.

در مطلب جلسه قبل، در مورد انواع نمودارهای قیمت صحبت کردیم. همان طور که گفته شد مهمترین نوع نمودار جهت تحلیل قیمت های سهام و تحلیل تکنیکال، نمودارهای شمعی است. این نوع نمودار که اولین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت، مهم ترین نوع نمودار جهت تحلیل قیمت های سهام و تحلیل تکنیکال می باشد. برای ژاپنی ها، مهم ترین قسمت یک شمع، بدنه اصلی است. سایه ها به عنوان یک فاکتور در نوسانات قیمت لحاظ می شوند. اگر بدنه اصلی شمع کوچک باشد، بیانگر این است که جنگ شدیدی بین خریدار و فروشنده ( عرضه و تقاضا) در جریان است.

فرفره

به این گونه شمع ها فرفره گفته می شود. این نوع شمع ها در روندها ماهیتی خنثی و بی اثر دارند ولی در بخشی از الگوهای رفتاری قیمت اهمیت به سزایی دارند که بعدها به آن اشاره خواهد شد. رنگ فرفره ها زیاد مهم نیست و همچنین اندازه سایه ها نیز اهمیت چندانی ندارند.

برای شکل گیری یک فرفره کافی است که بدنه اصلی آن کوچک باشد. در صورتی که این بدنه کوچک هم وجود نداشته باشد به این نوع شمع، دوجی می گویند. یک دوجی هنگامی که قیمت ابتدایی و انتهایی در یک دوره زمانی با هم برابر باشند شکل می گیرد. در شمع های دوجی نیز طول سایه می تواند اندازه های متفاوتی داشته باشد. اهمیت شمع دوجی بسیار زیاد است، بدین صورت که بعدها به صورت مفصل راجب این نوع شمع ها بحث خواهد شد.

تحلیلگران اهمیت بسیار زیادی برای نقطه ابتدایی و پایانی قائل هستند. زیرا این دو نقطه نماد هیجان انگیزترین زمان های یک روز کاری هستند. به قول یک ضرب المثل ژاپنی ” اولین ساعت صبح، سکان تمام روز است.” بنابراین می توان گفت که قیمت ابتدایی، سکان و راهنمای تمام دوره های معاملاتی است. قیمت ابتدایی، نخستین راهنما برای تعیین جهت روز است.

قیمت محوری دیگر، قیمت پایانی است. برای بسیاری از تحلیل گران قیمت پایانی محوری و اساسی است. بدین جهات که آن ها برای تائید اعتبار الگو تا دریافت قیمت پایانی منتظر می مانند.

چارچوب زمانی یا TIME FRAME

چارچوب زمانی یعنی مدت زمانی که طول می کشد تا یک کندل استیک تشکیل شود. این چارچوب های زمانی عبارتند از ۵ MIN، ۱۰ MIN، ۱۵ MIN، ، ۳۰ MIN، ۱ HR، ۴ HR، DAILY، WEEKLY، MONTHLY. در بازار ایران از تمامی تایم فریم ها می توان جهت معامله گری استفاده کرد ولی از آن جا که در بازار ایران در مقایسه با بازار فارکس میزان نقدشوندگی کم است، پیشنهاد می شود از تایم فریم روزانه استفاده کرد. از تایم فریم هفتگی هم می توان جهت پیش بینی افق آینده استفاده کرد. تایم فریم هفتگی تنها جهت تائیدیه گرفتن از تحلیل روزانه کابرد دارد.

تحلیل مولتی تایم فریم یا چند زمانی چیست و چه مزیت هایی دارد؟

اکثر معامله‌گران معمولا تصمیمات معاملاتی خود را صرفا بر اساس یک تایم فریم (Timeframe) خاص اتخاذ می‌کنند. آنها تمام انرژی خود را صرف تحلیل‌های تکنیکال مربوط به تایم فریم معاملاتی خود می‌کنند بدون اینکه خیلی به آنچه ممکن است در تایم فریم‌های بالاتر رخ دهد، فکر کنند. این موضوع می‌تواند در برخی موارد بازدهی خوبی داشته باشد با این حال یک رویکرد منسجم‌تر مستلزم بررسی چندین تایم فریم برای دستیابی به یک سیستم معاملاتی با پتاسیل موفقیت بیشتر است.

برای معامله‌گران نه چندان حرفه‌ای، تحلیل چند تایم فریم ممکن است کمی طاقت فرسا و حتی گیج‌کننده به نظر برسد. یکی از مهم‌ترین دلایلی که معامله‌گران از تحلیل چند تایم فریم اجتناب می‌کنند این است که از تایم‌ فریم‌های مختلف اطلاعات متناقضی حاصل می‌شود. این سردرگمی باعث می‌شود معامله‌گران به «فلج تحلیلی» (Analysis Paralysis) مبتلا شوند. در این مقاله ما در مورد روش‌های صحیح تحلیل با چند تایم فریم و نحوه پیاده‌سازی صحیح آن در یک سیستم معاملاتی صحبت خواهیم کرد.

به بررسی چند تایم فریم، عبارات « تحلیل چند زمانی » یا « مولتی تایم فریم » نیز اطلاق می‌شود.

تحلیل چند زمانی چیست؟

تحلیل چند زمانی، یک مفهوم تحلیلی در معامله‌گری است که در صورت استفاده صحیح می‌تواند قدرت بسیار زیادی به سیستم معاملاتی شما بدهد. در این مفهوم تایم فریم‌های مختلف را مورد تحلیل قرار می‌دهید تا رفتارها و روندهای بازار را در تایم فریم‌های مختلف شناسایی کرده و آنچه در فرکانس‌های زمانی مختلف رخ می‌دهد، تشخیص دهید. معمولا استفاده از تایم فریم‌های بالاتر به معامله‌گران کمک می‌کند تا بتوانند روند کلی بازار را مشاهده کرده و با توجه به آن تصمیم‌گیری کنند.

معامله‌گران با تجربه از مزایای تحلیل با چند تایم‌ فریم به خوبی بهره می‌برند. آنها معمولا تحلیل خود را در سه افق زمانی مشخص انجام می‌دهند که شامل تایم فریم معاملاتی، تایم فریم تصویر کلان و تایم فریم سیگنال ورودی می‌شود.

تحلیل چند زمانی به یک معامله‌گر کمک می‌کند تا به طور همزمان احتمال موفقیت خود را افزایش داده و ریسک معامله را کاهش دهد. این دقیقا همان چیزی است که معامله‌گران در فارکس (Forex)، معاملات آتی (futures)، سهام (Stocks)، اختیارات (Options) و به طور خلاصه هرکس که در بازارهای مالی فعالیت می‌کند به دنبال آن است.

اگرچه از تکنیک‌های معاملاتی جدید بسیار زیادی بوجود آمده است و هرروز نیز بر تعداد آن افزوده می‌شود اما برخی مفاهیم مانند خطوط مقاومت (Resistance) و حمایت (Support)، پرایس اکشن (Price Action) و تحلیل تایم فریم هرگز قدیمی نمی‌شوند. این مفاهیم در گذشته به خوبی کار کرده‌اند در حال حاضر نیز کار می‌کنند و در آینده نیز کار خواهند کرد، چرا که مبتنی بر منطق اساسی بازار هستند.

استفاده از سه تایم فریم مختلف بهترین ترکیب برای خواندن عملکرد بازار است. اولین تایم فریمی که باید در نظر گرفت، تایم فریم معاملاتی است. این همان تایم‌ فریمی است که معامله‌گران بیشترین تمرکز خود را بر روی آن قرار داده و انتظار دارند تمام جواب‌ها را در آن بیابند.

تایم فریم دومی که یک معامله‌گر باید در نظر بگیرد، تایم فریم تصویر کلان است. این تایم فریم معمولا ۴ تا اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال ۶ بار بزرگ‌تر از تایم‌ فریم معاملاتی است. به عنوان مثال اگر تایم فریم معاملاتی شما، نمودار ۴ ساعته است، تایم فریم تصویر کلان شما باید نمودار روزانه باشد. این تایم فریم به معامله‌گر تصویری کلان‌تر ارائه می‌دهد. شما می‌توانید با استفاده از این تصویر کلان سطوح اصلی حمایت و مقاومت و همچنین جهت کلی روند را شناسایی کنید.

و در نهایت تایم فریم سیگنال ورود را داریم. این تایم فریم ۴ تا ۶ برابر کوچک‌تر از تایم فریم معاملاتی است. در مثالی که قبلا ذکر شد، تایم فریم یک ساعته و حتی ۳۰ دقیقه‌ای را می‌توان به عنوان تایم فریم سیگنال ورودی در نظر گرفت. شما با دنبال کردن این تایم فریم می‌توانید معاملات خود را در بهینه‌ترین نقطه ممکن انجام دهید. معمولا زمانی که از تایم فریم معاملاتی و تایم فریمی که تصویر کلان را از آن دریافت می‌کنیم، تاییدیه معامله می‌گیرم بر تایم فریم سیگنال ورود تمرکز می‌کنیم.

همانطور که می‌دانید، هیچ روش معاملاتی وجود ندارد که بتواند به تمام سوالات شما پاسخ بدهد، این موضوع در مورد روش معامله با مولتی تایم فریم نیز صادق است. همیشه مقداری عدم اطمینان وجود دارد. بازارهای امروزی بسیار کارآمد هستند. بنابراین به عنوان معامله‌گر باید تلاش کنید تا بتوانید از تمام توانمندی‌های خود استفاده کرده و از بازار جلو بزنید.

تحلیل با چند تایم فریم ابزاری در اختیار شما قرار می‌دهد تا بتوانید در معاملات خود مزیت ایجاد کنید. یک مفهوم کلیدی در معاملات این است که تا جای امکان در راستای روند معامله کنید. اما سوال این است که با کدام روند؟ این همان چیزی است که تحلیل با چند تایم فریم کمک می‌کند تا به آن پاسخ دهید. همچنین می‌توانید از طریق زمان‌بندی بهتر، مزیت و نقطه قوت استراتژی خود را در بازار افزایش داده و سود بیشتری کسب کنید.

مزیت رویکرد بالا به پایین

حال که فهمیدیم تحلیل با چند تایم فریم چیست و مزایای آن را متوجه شدیم، بیایید در مورد روش صحیح اجرای این استراتژی بحث کنیم.

فهمیدیم که برای تحلیل باید ۳ تایم فریم مختلف را در نظر بگیریم. ممکن است بسیاری از معامله‌گران این موضوع را پیش‌تر می‌دانستند اما مشکل آن جا است که در مورد نحوه تحلیل این سه تایم فریم اشتباه می‌کنند.

بسیاری از معامله‌گران هنگام استفاده از استراتژی تحلیل چند زمانی، از رویکرد پایین به بالا (Bottom up) استفاده می‌کنند. این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که در بین معامله‌گران تازه‌کار فارکس مرسوم است.

به عنوان مثال، یک معامله گر فارکس را در نظر بگیرید که قصد دارد از تحلیل چند زمانی استفاده کند. وی برای تحلیل خود از تایم فریم ۴ ساعته برای معامله، یک روزه برای تصویر کلان و ۶۰ دقیقه‌ای برای سیگنال ورودی استفاده می‌کند.

حال معامله‌گر در حالی که در بین نمودار‌های یک ساعته و ۴ ساعته به دنبال یک الگوی معاملاتی مناسب است،‌ ناگهان در نمودار یک ساعته EURUSD یک موقعیت معاملاتی جذاب مشاهده می‌کند. پس به نمودار ۴ ساعته رفته و به نظر می‌رسد همه‌چیز خوب است. سپس به نمودار روزانه مراجعه کرده و به نظر نمی‌رسد چیز خاصی وجود داشته باشد که مانع از معامله او در نمودار یک ساعته شود.

متوجه اشتباه این فرد شدید؟ بیایید اشتباهات وی را مرور کنیم. اولین اشتباه این است که در نمودار یک ساعته به دنبال پیدا کردن فرصت معاملاتی است. این کار به خودی خود اشتباه نیست اما وقتی تایم فریم معاملاتی، تایم فریم ۴ ساعته است، باید معاملات نیز در تایم فریم ۴ ساعته انجام شود. بنابراین، وی عمدا یا سهوا برخلاف سیستم معاملاتی خود عمل کرده است.

مولتی تایم فریم

دومین اشتباه وی این است که او به جای رویکرد بالا به پایین (Top Down) از رویکرد پایین به بالا استفاده کرده است. این فرد باید از تایم‌ فریم بالاتر شروع می‌کرد تا به نمودارها با تایم فریم پایین‌تر برسد در حالی که دقیقا برعکس عمل کرده است.

شاید بپرسید مشکل این کار کجاست؟ مشکل این است که وقتی با رویکرد پایین به بالا شروع می‌کنید، این سوگیری را خواهید داشت که در تایم فریم بالاتر برای تایید یا توجیه نظر خود در تایم فریم پایینتر اقدام کنید. این اتفاق باعث می‌شود که نتوانید تصویر کلان را به صورت کامل دیده و از تمام مزایای تحلیل مولتی تایم فریم بهره ببرید.

از طرف دیگر، رویکرد بالا به پایین، یک روش عینی‌تر برای تحلیل است. شما در این روش، با دید وسیع‌تری شروع کرده و سپس به مقیاس‌های پایین‌تر می‌روید. در مورد معامله‌گر مثال ما، اگر وی قصد داشت به درستی از رویکرد معاملاتی با اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال چند تایم فریم به درستی استفاده کند، باید ابتدا با تصویر کلان یعنی تایم فریم روزانه شروع می‌کرد تا بتواند در مورد جهت کلی بازار نظر بدهد. سپس به نمودار چهار ساعته رجوع می‌کرد تا بتواند با استفاده از تصویر کلانی که بدست آورده بود، به دنبال فرصت معاملاتی باشد. در نهایت نیز با مراجعه به تایم فریم یک ساعته هدف معاملاتی خود را با دقت بیشتری تنظیم کند.

کاوش در تایم فریم‌های اهمیت تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال مختلف

حال که اهمیت استفاده از رویکرد استفاده از چند تایم فریم را متوجه شدیم و روش استفاده از آن را درک کردیم، سوال طبیعی این است که کدام تایم فریم‌ها را باید بررسی کنیم. پاسخ این سوال با توجه به سبک معاملاتی شما متفاوت است. شما ابتدا باید تایم فریم معاملاتی خود را مشخص کرده سپس تایم فریم‌های بالا و پایین را تعیین کنید.

اگر شما یک معامله‌گر میان مدت در فارکس هستید، تایم فریم مناسب برای شما، روزانه است. همچنین می‌توانید تصویر کلان را از نمودار هفتگی و برای تنظیم نقطه ورودی از تایم فریم ۴ ساعته استفاده کنید. اگر معامله‌گر سوینگ (Swing Trader) هستید، می‌توانید از نمودار ۴ ساعته به عنوان تایم فریم معاملاتی و از تایم فریم‌های یک ساعته و روزانه برای تنظیم معامله و تصویر کلان استفاده کنید.

در ادامه به بررسی تایم فریم‌های مختلف و اهمیت آنها در معاملات می‌پردازیم.

نمودار ماهانه

معمولا معامله‌گران خرد در بازار فارکس، به دنبال بهره‌برداری از حرکت‌های کوتاه مدت در بازار هستند، به همین خاطر، اکثر آنها از نمودارهای ماهانه استفاده نمی‌کنند. اما برای کسانی که قصد دارند معاملات بلندمدت‌تری انجام دهند، استفاده از نمودار ماهانه به عنوان تصویر کلان بسیار مفید خواهد بود. البته باید توجه داشت که معاملات بلند مدت نیاز به صبر بسیار زیاد و همینطور سرمایه بسیار بالایی دارد.

نمودار هفتگی

این تایم فریم، نمایی کلیدی از جفت ارزها به شما می‌دهد. شما با مشاهده نمودار هفتگی می‌توانید موقعیت‌های بازیگران اصلی و سطوح حمایت و مقاومت بلند مدت را که از اعتبار نسبتا بالایی برخوردار هستند، پیدا کنید. بدین ترتیب می‌توانید پیش از برخورد به مقاومت بلندمدت از معامله خارج شوید.

نمودار روزانه

نمودارهای روزانه برای معامله‌گران خرد بسیار مهم هستند. اگر شما نیز یک معامله‌گر خرد هستید بدون تحلیل دقیق نمودار روزانه هرگز معامله نکنید. شما می‌توانید در این نمودار سطوح حمایت و مقاومت، مناطق عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) و خط روند (Trend Line) مربوطه را مشخص کرده و سپس به معامله بپردازید.

حتی اگر در تایم فریم ۴ ساعته معامله می‌کنید، بهتر است تحلیل چندزمانی را با نمودار روزانه نیز انجام دهید. چرا که بدین ترتیب می‌توانید بفهمید بازیگران بزرگ و بانک‌ها که توانایی تغییر حرکت قیمت‌ها را دارند در چه نقاطی به معامله می‌پردازند.

نمودار ۴ ساعته

می‌توانید از نمودار ۴ ساعته به دو روش استفاده کنید. روش اول بدین صورت است که پس از ارزیابی نمودار روزانه و پیدا کردن جهت کلی آن جفت ارز، می‌توانید به نمودار ۴ ساعته رفته و به دنبال فرصت معاملاتی باشید که هم راستا با تحلیل تایم فریم روزانه شما باشد.

روش دوم بدین صورت است که ابتدا در نمودار ۴ ساعته تحلیل خود را انجام می‌دهید و فرصت‌های معاملاتی که شانس موفقیت بالایی را دارند پیدا می‌کنید. سپس به نمودار روزانه رفته تا مطمئن شوید که ۱-برخلاف روند کلی معامله نکنید ۲- دقیقا در مناطق حمایت و مقاومت روزانه معامله نمی‌کنید و ۳- مقابل یک واگرایی در نمودار روزانه معامله نکرده‌ باشید. با استفاده از این سه توصیه می‌توانید احتمال اشتباه در معاملات را به طور موثری کاهش دهید.

نمودار یک ساعته

نمودار یک ساعته، تایم فریم معاملاتی بسیاری از معامله‌گران خرد است. می‌توان از این تایم فریم برای دریافت سیگنال ورود، زمانی که تایم فریم معاملاتی شما ۴ ساعته است، استفاده کرد. در این تایم فریم می‌توان الگوهای قیمتی را با جزئیات خوبی پیدا کرد. همچنین در این تایم فریم می‌توانید به دنبال بریک‌اوت‌ها باشید. همچنین با استفاده از فیبوناچی اصلاحی، می‌توانید نواحی اصلاحی قیمت را پیدا کنید و وارد معامله شوید.

بهبود سیگنال‌های ورود و خروج

هنگامی که با بسیاری از معامله‌گران در مورد مزایای استفاده از تحلیل با چند تایم فریم صحبت می‌شود، به نظر می‌رسد اکثر آنها با تحلیل تایم فریم‌های بالاتر موافق هستند و آن را برای درک تصویر کلان از بازار مفید می‌دانند اما اکثر آنها برای بهینه‌سازی نقاط ورود و خروج خود کاری انجام نمی‌دهند.

  • بیشتر بخوانید : سه استراتژی مهم برای خروج از معامله؛ چگونه می‌توان از یک معامله سودآور خارج شد؟

همانطور که می‌دانید (یا به زودی متوجه خواهید شد) برای سودآوری در معاملات فارکس، باید تا جایی که می‌توانید از تمام مزیت‌های ممکن استفاده کنید. با نادیده گرفتن روش‌های بهبود اجرای معامله تنها سود خود را کاهش داده‌اید. برای از دست ندادن این سود باید هنگام اجرای معامله، به تایم فریم‌های پایین‌تر رفته و از آنجا معامله را باز کنید. همانطور که پیشتر گفته شد، برای یافتن سیگنال ورود و خروج باید تایم فریم معاملاتی خود را ۴ تا ۵ بار کوچک کنید.

گاهی معامله‌گران می‌ترسند که معامله را از دست بدهند به همین خاطر معامله را با هزینه بالاتری باز می‌کنند. در فارکس هر یک پیپ سود می‌تواند در بلند مدت حیاتی باشد. خصوصا وقتی نوسانگیر و یا اسکالپر هستید. پس بهتر است به جای اجرای مستقیم معاملات ابتدا در تایم فریم‌های پایین‌تر قیمت بهینه را پیدا کرده و در آن قیمت مشخص سفارش خود را قرار دهید. البته ممکن است تصور کنید ارزش معامله شما بیشتر از آن است که با قرار دادن سفارش در قیمت خاص احتمال عدم فعال شدن سفارش را بپذیرید. در این صورت می‌توانید معامله را در قیمت نامناسبتری باز کنید. این بستگی به شما دارد.

اما معمولا درج سفارشات و انتظار برای باز شدن معامله، بیشتر توصیه می‌شود. قرار دادن سفارش خرید و فروش علاوه بر کاهش هزینه‌ها و افزایش دقت شما در طول زمان، منجر به کاهش احساسات نیز در شما می‌شود. معامله‌گری فعالانه می‌تواند به مرور زمان باعث شود تا انگیزه بیشتری برای مداخله در جریان معامله داشته باشید و یا اینکه معامله را زودتر یا دیرتر از حد معمول ببندید. همچنین ترس یا طمع می‌تواند در جریان معاملات بر شما چیره شود.

نتیجه‌گیری

استفاده مناسب از تحلیل با چند تایم فریم در فارکس احتمال موفقیت شما را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد. بدون شک، معامله‌گرانی که این روش را در معاملات خود گنجانده‌اند، قادر به بهبود نتایج خود خواهند بود.

مطمئنا بعضی معامله‌گران هستند که با وجود خواندن این مطلب باز هم به معامله بر اساس یک تایم فریم می‌پردازند. به این افراد باید گفت که شما اکنون کار سخت‌تری دارید، چون رقیبان شما یعنی همان معامله‌گرانی که این مطلب را خوانده و از آن در معاملات خود استفاده می‌کنند، اکنون توانایی بیشتری کسب کرده‌اند.

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا