تحلیل بازار سهام

اهمیت آمارهای بورس کالا در تحلیل بازار سهام
در این مقاله سعی شده است رابطه بین دو مولفه قیمت محصولات و قیمت سهام را به صورت آماری تفسیر کنیم. در واقع به این سئوال که آیا قیمتهای محصولات در بورس کالا رابطه ای با قیمت سهام شرکت در بورس اوراق بهادار دارد یا خیر پاسخ داده می شود و به این منظور قیمت محصولات و قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان را مورد بررسی تحلیل بازار سهام قرار دادیم.
به گزارش «کالاخبر»، سرمایه گذاران در بازار سرمایه هر روز با سه چالش بزرگ خرید، نگهداری و یا فروش سهام مورد معامله در بورس اوراق بهادار روبرو هستند. برای اینکه فعالان این حوزه با چالش های پیش رو دست و پنجه نرم کنند، علاوه بر مطالعه روزانه اخبار و بررسی شرایط کلان اقتصادی به تحلیل های مختلف بنیادی، تکنیکال یا آماری روی می آورند. تمامی تحلیل ها از هر نوع که باشد درصدد پاسخگویی به دو پرسش بزرگ برای راهنمایی سرمایه گذار جهت مواجهه با سه چالش مطرح شده است .
سئوال اول: آیا قیمت فعلی سهم برای خرید یا نگهداری ارزنده است؟ و سئوال دوم هدف قیمتی سهم در آینده چه خواهد بود؟
یکی از عوامل بنیادی تاثیر گذار در قیمت سهام مبلغ فروش شرکت است که در صورت سود و زیان به آن اشاره می شود. مبلغ فروش از دو مولفه حجم فروش محصولات و قیمت فروش تشکیل شده است. یافتن رابطه ای آماری بین قیمت و حجم محصولات شرکت که در بورس کالا معامله می شود و قیمت سهام می تواند با دو هدف بزرگ انجام پذیرد. اول اینکه رابطه بین بورس کالا و بورس اوراق بهادار را روشن کرده و تاثیر این دو بازار را روی یکدیگر نشان دهد و فعالان بازار سرمایه را با منبع جدید تحلیلی آشنا کند. دوم اینکه روش تحلیلی جدیدی را به تحلیلگران ارائه می دهد تا سرمایه گذاران را به وسیله آن بهتر راهنمایی کنند. این مهم که بخشی از پاسخ سئوالات مطرح شده در بازار سرمایه را می توان در بورس کالا یافت موضوع جدیدی نیست اما یافتن رابطه ای آماری و استفاده از داده های بورس کالا جهت پیش بینی قیمت می تواند آغاز راهی باشد که اهمیت بورس کالای ایران را بیش از پیش نشان دهد .
در این مقاله به توصیفی آماری از روند میانگین قیمت آماری کل محصولات این مجتمع فولادی در بورس کالا و قیمت آماری سهام در بورس اوراق بهادار می پردازیم. بعد از آن با استفاده از رگرسیون خطی به بررسی رابطه بین میانگین قیمت آماری کل محصولات در بورس کالا و قیمت آماری سهام در بورس کالا پرداخته و داده های آماری آن را آنالیز می کنیم. بعد از آن به بررسی رابطه غیر خطی (درجه دوم) بین میانگین قیمت آماری کل محصولات با قیمت سهام اشاره ای داریم و داده های آماری رگرسیون مذکور را مورد بررسی قرار می دهیم .
محصولات شرکت فولاد مبارکه اصفهان را می توان به سه دسته اصلی محصولات گرم، محصولات سرد، محصولات پوشش دار تقسیم بندی کرد .
بررسی روند میانگین قیمت آماری کل محصولات در بورس کالا و قیمت سهام آن در بورس اوراق بهادار
روند میانگین قیمت آماری کل محصولات شرکت فولاد مبارکه اصفهان در بورس کالا از خرداد ماه سال ۱۳۹۰ تا پایان سال ۱۳۹۱ صعودی بوده سپس از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا آذر ماه ۱۳۹۵ تقریباً در یک روند خنثی قرار داشته و پس از آن تا خرداد ماه سال ۱۳۹۷ در روند صعودی قرار دارد. این الگو تقریباً برای قیمت آماری سهام نیز برقرار بوده بنابراین می توان امید داشت قیمت های محصولات در بورس کالا و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار با یکدیگر رابطه ای منطقی داشته باشند .
از طرفی قیمت آماری هر سهم شرکت فولاد مبارکه اصفهان از خرداد ماه سال ۱۳۹۰ تا شهریور ماه سال ۱۳۹۶ همواره کوچکتر از ده میلیونیوم قیمت آماری کل محصولات برای هر واحد بود که از تاریخ مذکور این مقدار بیش از ده میلیونیوم شده است که می توان سه عامل کلی را برای این رخداد در نظر گرفت :
.۱ قیمت سهام به صورت حبابی افزایش یافته است .
.۲ قیمت محصول همراه با قیمت عوامل تعیین کننده آن بالا نرفته است .
.۳ ممکن است شرکت با مدیریت صحیح و استفاده مناسب از منابع خود عملکردی بهتر از سال های پیش داشته باشد و یا با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته تر هزینه ها را کاهش داده باشد و بازدهی شرکت در کل افزایش یافته است .
بررسی رابطه خطی بین میانگین قیمت آماری کل محصولات در بورس کالا با قیمت سهام در بورس اوراق بهادار
بررسی رابطه درجه دوم بین میانگین قیمت آماری کل محصولات در بورس کالا با قیمت سهام در بورس اوراق بهادار
اولین هدف انجام این نوشته بررسی رابطه بین قیمت کالاها در بورس کالا و بورس اوراق بهادار و تاثیر این دو بازار روی یکدیگر بود که نتایج حاصله نشان می دهد رابطه قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه و قیمت محصولات آن در بورس کالا به شدت قدرتمند است و در این شرکت می توان بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از تغییرات قیمت سهام را به صورت خطی و بین ۸۰ تا ۹۵ درصد تغییرات قیمت سهام را به صورت درجه دوم با تغییرات قیمت محصولات در بورس کالا توضیح داد که این موضوع نشان می دهد فعالان بازار سرمایه در خصوص این شرکت می توانند از منبع مناسبی به نام قیمت های محصولات در بورس کالا جهت تحلیل های خود استفاده کنند .
توجه به این نکته که معاملات محصولات عمدتاً به صورت سلف در بورس کالا انجام می شود و با موعد تحویل مشخص و در روابط برای بدست آوردن قیمت آماری محصولات قیمت تاریخ تحویل را در نظر گرفتیم می تواند کمک حال تحلیلگران بازار باشد چون می توانند قیمت محصولات در ماه آینده را در اختیار داشته باشند و با استفاده از روابط بدست آمده در این مطالعه، حدود ارزندگی قیمت سهام را به دست بیاورند .
بهترین روش تحلیل بورس چیست؟
اگر بخواهید به یک سرمایه گذار و تحلیلگر بازار بورس تبدیل شوید، باید قدرت تشخیص بهترین روش تحلیل بورس و بکارگیری هر کدام از انواع روش های تحلیل در بورس در زمان مناسب را پیدا کنید تا سرمایه گذاری در بورس برای شما از یک بازی به یک کار جدی و سودآور تبدیل شود! در واقع اگر بدانید بهترین روش تحلیل بورس چیست و چطور می توانید در بازه های زمانی مختلف، بهترین روش تحلیل بورس را اتخاذ کنید، بدون شک قادرید تصمیم گیری های بهتری در لحظات حساس بازار داشته باشید و از هیجانات و جو کاذب ناشی از انتشار اخبار کذب و فضاسازی های بازار به دو بمانید. پس اگر دوست دارید نسبت به انواع روشهای تحلیل در بورس مثل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تابلوخوانی و … دید مناسبی پیدا کنید، این مطلب برای شما نوشته شده است؛
آموزش بهترین روش تحلیل بورس
جالب است بدانید که مهم ترین وظیفه بازار بورس ایران، جذب سرمایه های پراکنده و تخصیص بهینه این منابع به واحدهایی است که هم در راستای توسعه در حرکت اند و هم منافع مورد انتظار سرمایه گذاران را تامین می نمایند. سرمایه گذاران، با انگیزه های گوناگون نقش حائز اهمیتی در تامین منابع مالی بر عهده دارند. واحدهای اقتصادی هم از جذب سرمایه های پراکنده، اهداف گوناگونی را دنبال می کنند که هدف هر دو گروه در اصل، دستیابی به منابع بیشتر و حداکثر کردن ثروت سهامداران می باشد!
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
از عواملی که در توسعه و رشد پایدار سرمایه نقش بسزایی دارد، آشنایی سرمایه گذاران و تریدرهای بازار بورس با روش های تجزیه و تحلیل سهام و افزایش توان تحلیل گری آن ها می باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری اصلی بازار سرمایه و بیشتر بازارهای مالی داخلی و خارجی به حساب می آیند که در ادامه قصد بررسی آن ها در کنار علم روانشناسی بازار سرمایه را داریم.
چرا که معامله گران و سرمایه گذاران، از روانشناسی بازار نیز به منظور بررسی و تصمیم گیری در بازه های زمانی مختلف کمک می گیرند. شاید روانشناسی بازار را نتوانیم یک روش تحلیلی مستقل بدانیم، ولی با این وجود و به دلیل اهمیت آن در بازار بورس و به خصوص بورس ایران، آن را به عنوان یک مورد مستقل بررسی کرده ایم.
۱) تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال که به آن تحلیل فنی نیز گفته می شود، یکی از روش های قدیمی انتخاب سهام عادی و کاملا متمایز از روش بنیادی یا همان فاندامنتال است. برخلاف روش بنیادی که بر داده هایی مانند سود سهام، فروش، نرخ های رشد و یا قوانین و مقررات دولتی مبتنی است، روش تجزیه و تحلیل تکنیکی بر داده های منتشر شده بازار دلالت دارد. داده های بازار شامل قیمت سهام یا سطح شاخص بازار، حجم و شاخص های تکنیکی می باشد. تحلیل تکنیکال تغییر و حرکت قیمت سهام را زیر نظر می گیرد که از این داده ها در راستای پیش بینی تغییرات و حرکت آینده قیمت آن بهره گرفته می شود.
تحلیلگران تکنیکالی از نمودارهای قیمت بهره می گیرند که این نمودارها اطلاعات مناسبی مانند حرکات و تغییرات روند قیمت در طول یک بازه زمانی، عکس العمل پیش و پس از اتفاقات مهم، نوسانات گذشته و حال، حجم و میزان معاملات تاریخی و قدرت نسبی یک سهم نسبت به کل بازار را در اختیارمان قرار می دهد. همین طور تحلیل تکنیکال کمک شایانی به تشخیص زمان ورود به معامله نیز می نماید. تحلیل تکنیکال در واقع یک روش پیش بینی قیمت با استفاده از قیمت های گذشته می باشد.
می توان گفت که این روش بر تحلیل عرضه و تقاضای کالاها، سهام، شاخص های معاملات آتی یا هر ابزار قابل معامله دلالت دارد. معمولا به این روش، روش تجزیه و تحلیل بازار یا تجزیه و تحلیل داخلی هم می گیوند، چرا که در این روش به وسیله ثبت داده های مربوط به سهام به بررسی عرضه و تقاضای سهام در کل بازار می پردازیم. لازم به ذکر است که هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده از زمان است و این بدین معنی است که هدف آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاه مدت در شاخص های بازار سهام و سهام به صورت مستقل می باشد.
این پیش بینی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام از طریق تجزیه و تحلیل داده های قیمتی و حجم مبادله سهام یا مطالعه شاخص های تکنیکی متکی می باشد. البته باید در نظر داشته باشید که تحلیلگران تکنیکی نه تنها به سطوح قیمتی، بلکه بر تغییرات قیمت نیز توجه دارند و همواره در تلاش اند تغییرات قیمت را پیش بینی کنند. همچنین اگر دوست دارید دقیق تر مبانی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، این مطلب شما را کاملا رایگان راهنمایی می کند.
نقاط مثبت تحلیل تکنیکال
- هزینه و زمان تحلیل تکنیکال کم است.
- دوره آموزش تحلیل تکنیکال نسبتا کوتاه است.
- مناسب ترین زمان ورود یا خروج را در کوتاه مدت را به ما نشان می دهد.
- ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل قادر است از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در همه ﺑﺎزارﻫﺎی مالی و روی ﺗﻤﺎم ﭼﺎرت ها اﺳﺘﻔﺎده نماید و این بدین معنی است که شما با یادگیری علم تحلیل تکنیکال، می توانید در تمامی بازارهای مالی و همه دارایی هایی که گذشته قیمتی و نمودار دارند فعالیت کنید و سودهای بسیار زیادی از تمامی بازارها کسب کنید.
- زمان مناسب خرید نقش حائز اهمیتی در عملکرد تریدر دارد و استفاده از روش تحلیل تکنیکال کمک شایانی به تشخیص زمان خرید می نماید.
نقاط منفی تحلیل تکنیکال
- کاربرد علم تکنیکال در سهام شرکت های کوچک کمی محدودتر است.
- ابزارهای تحلیلی مختلف و تحلیل بازار سهام زیادی برای این روش وجود دارد که شاید استفاده از آن ها کمی گیج کننده باشد.
- سختی در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧت های ﻧﺮم اﻓﺰاری به منظور اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم نیز یک مشکل است.
- خطاهای تحلیلی در این روش به نسبت تحلیل بنیادی ضریب بالاتری دارد و به دلیل تمایلات و تعصب متفاوت افراد، امکان تفسیر و تحلیل های متفاوتی وجود دارد.
۲) تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی که به آن تحلیل فاندامنتال نیز گفته می شود، مبتنی بر این فرض است که سهام از ارزشی ذاتی برخوردار می باشد که توسط سرمایه گذاران قابل برآورد است. در این نوع تحلیل برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغییرهای بنیادی صورت می پذیرد. چنانچه ارزش بازار کم تر از ارزش ذاتی باشد، زمان خرید است و چنانچه ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد، زمان فروش آن دارایی فرا رسیده است. در تحلیل بنیادی سرمایه گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می کنند تا بتوانند زمان مناسب را برای سرمایه گذاری شناسایی کنند.
در ادامه به تحلیل صنایع یا قسمت هایی از اقتصاد می پردازند که از چشم اندازهای آتی مناسبی برخوردارند و در انتها هم تحلیل گر به این نتیجه می رسد که زمان سرمایه گذاری مناسب است و صنعت مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می کند و در گام بعدی برای تحلیل شرکت های آن صنعت اقدام می کند. به این خاطر که تحلیل بازار مبتنی بر زمان مناسب برای سرمایه گذاری در سهام است و تحلیل صنعت در راستای یافتن صنایعی با روشن ترین آینده انجام می شود، لذا سرمایه گذار توانایی انتخاب شرکت هایی با آینده ای بهتر در محدوده آن صنایع را خواهد داشت.
برای این کار سرمایه گذار می بایست بر دو عضو مهم یعنی سودهای تقسیمی و نرخ بازگشت مورد انتظار و یا تحلیل بازار سهام درآمد و نسبت P/E و تحلیل آنها اتکا داشته باشد. گفتنی است که تحلیل بنیادی در سطح شرکت، شامل متغییرهای اصلی مالی برای تخمین ارزش ذاتی شرکت است که این متغیرها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاک، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و عوامل دیگر می شود. تحلیل های بعدی می تواند شامل موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگری، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و … باشد.
سرانجام تحلیل بنیادی در سطح شرکت، داده هایی است که جهت تخمین قیمت سهام ضروری است. طرفداران استراتژی های بنیادی بر این باورند که قیمت در طولانی مدت به سمت ارزش ذاتی خود حرکت می کند، لذا هرگاه در فرآیند ارزش گذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی میان ارزش و قیمت روز ملاحظه کنند، از این مسئله در راستای نتیجه گیری در خصوص ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهام استفاده می نمایند. همچنین اگر دوست دارید دقیق تر بدانید تحلیل فاندامنتال چیست و چه کاربردی در بازارهای مالی دارد؟ می توانید این مطلب را مطالعه کنید.
نقاط مثبت تحلیل بنیادی
- مهم ترین ﻣﺰﯾﺖ تحلیل بنیادی، اﻣﻨﯿﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار به حساب می آید.
- خطاهای تحلیل بنیادی از ضریب پایین تری به نسبت خطاهای تحلیل تکنیکال برخوردار است.
- در نتیجه تحلیل بنیادی، سهام مناسب برای بلندمدت از سایر سهام های بازار قابل تشخیص است.
- تحلیل های بنیادی مناسب برای سرمایه گذاری های بلندمدت و تمرکز بر روندهای طولانی مدت یک دارایی است.
نقاط منفی تحلیل بنیادی
- یادگیری تحلیل بنیادی کمی پیچیده و زمان بر است.
- در صورت تغییرات محیطی، تحلیل با خطا روبرو خواهد شد.
- استفاده از این روش به تخصص بیشتری در زمینه مالی نیاز دارد.
- استفاده از این روش نیازمند زﻣﺎنی ﻃﻮﻻﻧﯽ برای ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکت هاست و ﻣﺤﺪودیت های اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکت ها از موانع آن محسوب می شوند.
- استفاده از این تکنیک می بایست نسبت به مشخصه صنایع و شرکت ها متفاوت باشد و لازمه آن تحقیقات زمان بر و پر هزینه می باشد.
۳) روانشناسی بازار
با در نظر داشتن مباحث گسترده کارایی بازار، بعضی اوقات سرمایه گذاران نگاهی به بحث روانشناسی در بازارهای مالی و نقشی که احساسات و عواطف در آن ایفا می کند نیز می اندازند. به ویژه این که در کوتاه مدت، احساسات و هیجانات سرمایه گذاران بر قیمت های سهام و بازارها اثرات زیادی می گذارد. بنابراین آگاهی از این موارد در راستای تصمیم گیری ها و درک فرآیندهای بازار مالی ضروری به نظر می رسد. مالی رفتاری به معنای مطالعه رفتار سرمایه گذاران با استفاده از این عقیده است که سرمایه گذاران امکان دارد به صورت غیرعقلایی عمل کنند و به صورت معمول هم در بازارها رفتارهایی احساسی دیده می شود.
برای استفاده معامله گر از این روش هیچ تحلیلی برای پیدا کردن سهم مناسب صورت نمی پذیرد، ولی مدیریت احساسات در حیطه معاملات بسیار ضروری است، به خاطر این که معامله گران به صورت معمول می بایست سریع فکر کنند و در زمانی کوتاه به خرید و فروش سهام بپردازند. بنابراین به منظور انجام این کار، نظم و برنامه معاملاتی از پیش تعیین شده ای نیازمند است که بتوانند زمان ورود و خروج به معاملات را بهتر مدیریت نمایند. برای این کار معامله گران بایستی دستورالعمل هایی مبتنی بر میزان ریسک پذیری خود برای زمان ورود و خروج از یک معامله را مد نظر قرار دهند و از این طریق احساسات را از روند انجام معامله خارج نمایند.
همچنین یک تریدر می تواند تصمیم گیری کند که در پی تحولاتی خاص، به چه صورت درباره خرید یا فروش سهام مورد نظر خود تصمیم گیری کند و محدودیت های تعیین شده ای را در مورد میزان سود یا زیان به ازای هر روز معاملاتی لحاظ کند. بروز بودن تریدر و کسب مهارت در زمینه مطالعه نمودارها و صورت های مالی، تجزیه تحلیل اخبار، صنعت و تکنیک های معاملاتی در این راستا بسیار کمک کننده هستند، به این خاطر که دانش سرمایه گذاری به معامله گر کمک می کند تا بهتر بتواند بر ترس خود غلبه کند و تصمیمات آتی خود را بهبود بخشد. همچنین اگر دوست دارید دقیق تر بدانید روانشناسی بازار چیست و کاربرد آن در معاملات چگونه است؟ این مطلب را حتما مطالعه کنید.
نقاط مثبت روانشناسی بازار
- توانایی تغییر عادات ذهنی به منظور همسو شدن با جریان بازار بدین وسیله قابل دستیابی است.
- کنترل بر احساسات، غلبه بر احساس طمع و یادگیری انعطاف پذیری در حین انجام معاملات از مهم ترین مزایای استفاده از روانشناسی بازار به شمار می رود.
- لحاظ کردن روانشناسی بازار در کنار تحلیل های مختلف موجب می شود تا با برنامه ریزی قبلی و استراتژی مدون وارد بازاهای سرمایه گذاری شوید و این ریسک های حضور شما در بازارهای مالی را تا حدود زیادی کاهش خواهد داد.
- همچنین موجب می شود تا اقدامات سرمایه گذاری خود را مطابق با منطق پیش ببرید و از تصمیمات احساسی اکیدا پرهیز کنید.
نقاط منفی روانشناسی بازار
- این دسته از استراتژی های معاملاتی با ریسک بیشتری همراه است.
- اطلاع از مباحث روانشناسی بازار، به عنوان در کنار انواع تحلیل های بازار تحلیل بازار سهام مالی قابل استفاده است و به خودی خود نمی توان به آن اکتفا کرد. در حقیقت درک فرآیندها و تکنیک های بازار مالی، مسیر فرصت های معامله را فراهم می کند و کنترل احساسات شخصی و پیش بینی هیجانات سرمایه گذاران نیز در این بین قاد راست نقش موثری در میزان سود و زیان فرد داشته باشد.
نتیجه گیری و کلام پایانی
حال شاید این سوال پیش آمده باشد که چه زمان باید از کدام نوع تحلیل در بورس استفاده کرد و یا این که اصلا بهترین روش تحلیل بورس چیست و کدام یک را استفاده کنیم؟ در پاسخ باید گفت که همواره توصیه بر این است که به صورت همزمان از تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کنید و روانشناسی بازار را هم در انتها مورد بررسی قرار دهید و سپس برای خرید و فروش سهام در بورس اقدام کنید، چرا که عوامل تکنیکال از یک نگاه خاص به سهم و رفتارهای قیمتی سهم در بازه های زمانی مختلف نگاه می کند و تحلیل بنیادی نیز با نگاه کل نگرانه می تواند اطلاعات بسیار خوبی را از آینده سهم در اختیار معامله گران قرار دهد.
همچنین روانشناسی بازار نیز در کنار این دو نوع تحلیل، می تواند چراغ راه تحلیل گران و سرمایه گذاران بازار بورس به حساب آید و کمک کند که در شرایط حساس بازار بورس، معامله گران بهترین تصمیمات ممکن را لحاظ کنند، پس نمی توان گفت تحلیل x بهترین روش تحلیل بورس به حساب می آید و به تنهایی می توانید از آن استفاده کنید و دیگر نیازی به تحلیل های دیگر ندارید، بلکه بهتر است همه روش های تحلیل در بازار سرمایه را با یک دیگر ترکیب کنید و سعی کنید به صورت همزمان از اطلاعات مفید هر نوع تحلیل در راستای کسب سودآوری بیشتر استفاده نمایید.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، انواع روشهای تحلیل بورس را معرفی کردیم و گفتیم بهترین روش تحلیل بورس کدام است.
اگر دوست دارید تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال را دقیق تر بررسی کنید، می توانید مطلب کدام روش تحلیل سهام مهم تر است؟ تکنیکال یا بنیادی؟ را در این خصوص بخوانید.
هر سوالی در مورد انواع روشهای تحلیل در بورس داشتید، در بخش دیدگاه ها بنوسید تا در اسرع وقت پاسختان را بدهم.
تحلیل شبکۀ مالکیت در بازار سهام ایران
بررسی و تحلیل بازار سهام عاملی تأثیرگذار در پیشبینی رویدادهای آتی، و تحلیل شبکه، یکی از جدیدترین روشها جهت تحلیل بازار سهام است. در ادبیات علوم کمی تحلیل شبکه مفهومی جدید برای نگاه کلان به کل بازار است. کمی ساختن ارتباط میان واحدهای مختلف موضوع مورد علاقه مطالعات علمی به لحاظ درک سیستمهای پیچیده است. از اینرو، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شبکۀ مالکیت شرکتهای موجود در بازار سهام ایران است. در بازۀ زمانی 1394-1390 دادهها گردآوری شد و مورد تحلیل بازار سهام تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان دادند که ساختار طبقاتی بر روابط بین شرکتها حاکم است و شرکتهایی در موقعیت بهتری نسبت به بقیه قرار دارند. این موقعیت مطلوب، منجر شده است که این دسته از شرکتها دسترسی سادهتری به منابع موجود داشته باشند. همچنین، توانایی آنها در کسب اطلاعات مؤثر از طریق خوشه اعضای شبکه بیشتر شود. علاوهبراین، چنین مزیتی قدرت تأثیرگذاری آنها را ارتقا بخشیده است. بدین طریق میتوان ادعا کرد که این شرکتها بازیگران کلیدی در ساختار حاکم در بازار سهام ایران هستند.
کلیدواژهها
20.1001.1.20088914.1397.9.3.5.9
مراجع
برادران حسنزاده، رسول؛ بادآورنهندی،یونس؛ بابایی قادر، حسین. (1391). بررسی رابطۀ بین برخی مکانیزمهای حاکمیت شرکتی با ارزش ایجاد شده برای صاحبان سهام و ارزش افزوده اقتصادی. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 19(68)، 16-1.
حاجیها، زهره؛ اخلاقی، حسنعلی. (1392). بررسی تأثیر ویژگیهای هیئتمدیره برساختار سررسید بدهی شرکت. حسابداری مدیریت، 6(7)، 74-59.
حسینی، مجتبی. (1386). بررسی اثر میزان سهامداری نهادی به عنوان یکی از معیارهای حاکمیت شرکتی بر بازدۀ سهامداران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
خواجوی، شکراله؛ صادقزاده مهارلویی، محمد؛ تقیزاده، رضا. (1392). سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و تحلیل شبکههای اجتماعی. مطالعات حسابداری و حسابرسی، 2(7)، صص. 59-48.
زیب ارزانی، معصومه؛ نکویی، محمدعلی؛زیدی بن عبد روزان، محمد؛ اسماعیلی، ابراهیم. (1392). طرح نقشه دانش برای تشکیل تیم مدیریت بحران با استفاده از رویکرد تحلیل شبکههای اجتماعی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی. مدیریت بحران، 1(2)، 57-51.
رشاد، عبدالخلیق؛ بیپین ب. آجین کیا. (1389). پژوهشهای تجربی در حسابداری: دیدگاه روششناختی. مترجم: محمد نمازی. چاپ دوم، شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز.
نمازی، محمد؛ ناظمی، امین. (1384). بررسی تحلیلی تحقیقات انجام شده در بورس اوراق بهادار تهران. تحقیقات مالی، 19، 166-135.
نمازی، محمد؛ کرمانی، احسان. (1387). تأثیر ساختار مالکیت بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 15(53)، 100-83.
نمازی، محمد؛ ابراهیمی، شهلا. (1392). بررسی تأثیر ساختار مالکیت و ترکیب هیئتمدیره بر کارایی فنی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانش حسابداری، 4(12)، 57-35.
هاشمی، سیدعباس؛ بکرانی، کیوان. (1389). مروری بر ادبیات تأثیرپذیری تصمیمات سرمایه از ساختار مالکیت و سازوکارهای نظام راهبری، نشریه حسابداری و مدیریت مالی، 2، 128-111.
یزدانی، احمد؛ باباجانی، جعفر؛ بولو، قاسم. (1395). بررسی ارتباط غیرخطی میان ساختار مالکیت با انتشار به موقع اطلاعات سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانش حسابداری، 7(25)، 57-39.
Abbasi, A., Hossain, L., Leydesdor, L. (2012). Betweenness centrality as a driver of preferential attachment in the evolution of research collaboration networks. Journal of Informetrics, 6(3), 403-412.
Babu Roy, R., Kumar Sarkar, U. (2011). Network approach to capture co-movements of global stock returns” Indian institute of management Calcutta. Working Paper. WPS.
Baradaran Hasanzadeh, R., Badavarnahandi, U., Babaieghader, H. (2012). Investigating the relationship between some of the mechanisms of corporate governance with value created for equity holders and economic value added. Journal of Accounting and Auditing Review, 19(68), 1-16 [In Persian].
Boginski, V., Butenko, S., Pardalos, P.M. (2005). Statistical analysis of financial networks. Computational Statistics & Data Analysis, 48, 431-443.
Constantine, L.S. (2014). Understanding the linkages in organisational and human relation: A review of social network analysis. The تحلیل بازار سهام Qualitative Report, 19(1), 1-22.
Dastkhan, H.N., Gharneh, S. (2018). How the ownership structures cause epidemics in financial markets: A network-based simulation model. Statistical Mechanics and its Applications, 492, 324-342.
De Nooy, W., Mrvar, A., Batagelj, V. (2005). Exploratory social network analysis with pajek, structural analysis in the social sciences. Cambridge: Cambridge University Press, 1th Ed.
Dey, A. (2008). Corporate governance and agency conflicts. Jounal of Accounting Research, 46(5), 1143-1181.
Dimitrios, K., Vasileios, O. (2015). A network analysis of the Greek stock market. Procedia Economics and Finance, 33, 340-349
Edwards, G. (2010). Mixed-method approaches to social network analysis. National Centre for Research Methods, ESRC National Centre for Research Methods Review Paper.
Garton, L., Haythornthwaite C., Wellman, B. (1999). Studying on-line social networks, in: jones s, editor. Doing internet research: critical issues and methods for examining the net. Thousand Oaks, CA: Sage, 75-105.
Glattfelder, J.B. (2010). Ownership networks and corporate control: mapping economic power in a globalized world. Ph.D Thesis, Eth Zurich University.
Gurunlu, M., Gursoy, G. (2010). The influence of foreign ownership on capital structure of non-financial firms: Evidence from Istanbul stock exchange. The IUP Journal of Corporate Governance, 9(4), 21-29.
Hajiha, Z., Akhlaghi, H. (2012).Investigating the impact of the board's properties on the debt consolidation of the company. Management Accounting, 6(7), 59-74 [In Persian].
Hashemi, A., Bakrani, K. (2010). An overview of the influential literature of capital decisions on ownership structure and corporate governance mechanisms, Journal of Accounting and Financial Management, 2, 111-128 [In Persian].
Hoseini, M. (2008).Investigating the effect of institutional stockholding as one of the criteria of corporate governance on the shareholders' participation in listed companies in Tehran Stock Exchange. Master Thesis, Tehran University [In Persian].
Huang, W.Q., Zhuang, X.T., Yao, S. (2009). A network analysis of the Chinese stock market. Physica A, 388, 2956-2964.
Jensen, M.C., Meckling, W.H. (1976). Theory of the firm: Managerial behavior, agency cost, and ownership structure. Journal of Financial Economics, 3(4), 305-360.
Khajavi, Sh., Sadeghzadeh Maharlui, M., Taghizadeh, R. (2013). Accounting information systems and social network analysis, Accounting and Auditing Studies, 7, 48-59 [In Persian].
Kumar, S., Jan, J.M. (2012). Discovering knowledge landscapes: An epistemic analysis of business and management field in Malaysia. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 65, 1027-1032.
Mantegna, R.N. (1999). Hierarchical structure in financial markets. The European Physical Journal, 11, 193-197.
Mirzaie, Kh. (2009). Research, Research and Writing Research, Jame-eshenasan, 2, Tehran [In Persian].
Moebert, J., Tydecks, P. (2007). Power and ownership structures among German companies, a network analysis of financial linkages. Working Paper, Darmstadt discussion papers in economics, 179, www.econstor.eu/handle/10419/32056.
Namazi, M., Nazemi, A., (2005). An analytical review of the research in the Tehran Stock Exchange. Journal of Financial research, 19, 135-166 [In Persian].
Namazi, M., Kermani, E. (2018). The effect of ownership structure on performance of listed companies in Tehran Stock Exchange. Journal of Accounting and Auditing Review, 15(53), 83-100 [In Persian].
Namazi, M., Ebrahimi, S. (2013). Investigating the effect of ownership structure and board composition on the technical efficiency of accepted companies in Tehran Stock Exchange. Journal of Accounting Knowledge, 4 (12), 57-35 [In Persian].
Rashad, A.K., Ajin Kia, B.B. (2011). Empirical Research in Accounting: A Methodological Perspective. Translator: Mohammed Namazi. Second edition, Shiraz: Shiraz University Press [In Persian].
Ritzer, G. (2004). Contemporary Sociological Theory. Translator: Mohsen Solati. Tehran: Scientific. Seventh edition [In Persian].
Rotundo, G., D’Arcangelis, A.M. (2010). Ownership and control in shareholding networks. Journal of Economic Interaction and Coordination, 5(2), 191-219.
Souma, W., Aoyama, H., Fujiwara, Y., Ikeda, Y., Iyetomi, H., Kaizoji, T. (2006) Correlation in business networks. Statistical Mechanics and its Applications, 370(1), 151-155.
Wasserman, S., Faust, K. (1994). Social network analysis: Methods and applications. Cambridge: Cambridge University Press, 2th Ed.
Wu, L. (2004). The impact of ownership structure on debt financing of japanese firms with the agency cost of free cash flow. Working Paper, Department of economics and finance city University of Hong Kong.
Yazdani, A., Babajani, J., Bulu, Q. (2016). Investigation of non-linear relationship between ownership structure and timely disclosure of profit information of companies acquired in Tehran Stock Exchange. Journal of Accounting Knowledge, 7 (25), 57-39 [In Persian].
Zibarzani, M., Nekoie, M.A., Zeidibenabdrozan, M., Esmaieli, E. (2013).Knowledge mapping plan for creation of a crisis management team using social network analysis and analytical hierarchy process. Crisis Management, 1(2), 51-57 [In Persian].
تحلیل بازار سهام در هفته سوم دی 1400
شاخصها در بازار سهام با بازدهی منفی روبه رو شدند تا بازدهی مثبت دو هفته ابتدایی زمستان دوام چندانی نیاورند.
به گزارش پرسون، در معاملات یک هفته جاری (چهارشنبه 8 دی تا چهارشنبه 15 دی) شاخص کل بورس با بازدهی منفی 2.43 درصد و شاخص کل هم وزن نیز با بازدهی منفی 2.34 درصد روبه رو شد.
در هفته ای که سپری شد برخلاف دو هفته قبلی که شاخص با بازدهی مثبت روبه رو شده بود، شاخص دوباره در مسیر نزولی قرار گرفت.
چالش اصلی بورس
در معاملات هفته سپری شده نقطه ضعف بازار همچنان پایین بودن ارزش معاملات خرد و خروجی پول حقیقی ها از بازار سهام عنوان می شود که میزان پول خروجی حقیقی ها از بازار سهام از مرداد پارسال تا به حالا بسیار بالا ارزیابی میشود و به نظر میرسد بازار سهام هر چه را که ترغیب کرده بود وارد بازار شود، همه را در این مدت پس داده است.
معامله گران در سمت خرید همچنان با ترس و تردید معاملات را تحلیل بازار سهام از سر می گیرند و این در حالی است که همین عامل سمت خرید را عملا از کار انداخته و سمت عرضه هم در غیاب خریداران تداوم تردیدها، توانسته بازار را با چالش مواجه کند.
در مختصات فعلی تب هیجانی فروشندگان بیش از رویکرد تحلیلی معامله گران بر بازار اثرگذار بوده؛ به طور مصداقی در شرایطی که وضعیت بنیادی بسیاری از شرکت ها برای خرید ارزنده ارزیابی می شود که معامله گران تمایلی به خرید ندارند و بیشتر سفارش های فروش را به جای خرید میپسندند.
در جازدنها در بورس
روند معاملات در هفتهای که سپری شده در یک موقعیت بسیار نوسانی آرامی دنبال شد که البته به غیر از یک روز هفته که ریزشها معنادار و قابل تامل بود، در سایر روزها روند معاملات درجا زد و تنها حرکت شاخص تغییر جهت میداد.
به نظر میرسد در این احوالات حساسیتها در وین بتواند بخشی از انتظارات بازار را پوشش دهد و همین مسئله در هفتههای آتی اثر معناداری بر رفتار معامله گران بر جای گذارد.
تحلیل رئیس خوشنام بورس از حال و آینده بازار سهام ، اثر رفع تحریم ها و .
رئیس سابق و خوشنام سازمان بورس درباره روندهای قیمتی، نقش دولت، وضعیت یک سال، پیش بینی استقبال و اثر تداوم یا رفع تحریم ها تحلیلی ارایه کرد .
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، محمد علی دهقان دهنوی درخصوص روندهای قیمتی در بازار سرمایه، حضور موثر دولت در بازار، تحلیلی از وضعیت یک سال اخیر بازار، پیش بینی استقبال در ماه های آتی و اثر تداوم یا رفع تحریم ها روی آینده بازار به گفت و گو با قدس آنلاین نشست که بدین شرح است:
روندهای قیمتی در بازار سرمایه تابع چه عواملی است و عموم مردم قبل از ورود به بازار باید چه نکاتی را مدنظر قرار دهند تا ورودی واقع بینانه داشته باشند؟
دهقان دهنوی: عادتی شده وقتی به عنوان سیاست تحلیل بازار سهام گذار، صاحب نظر و حتی رسانه در خصوص بازار سرمایه حرف زده می شود، نگاه به شاخص کل باشد که برایند قیمت همه سهام است. وقتی برای عموم مردم حرف زده می شود باید تاکید کرد در بازار سرمایه ریسک، سود و زیان همواره وجود دارد پس کسی که به این بازار وارد می شود باید آمادگی پذیرش این ریسک ها را هم داشته باشد.
در تحلیل هایی که در خصوص بازار سرمایه ارائه می شود تحلیل بازار سهام باید یک نکته بسیار مهم را همیشه مدنظر داشت که روندهای قیمتی، تحت تاثیر عوامل اقتصادی و غیراقتصادی و عوامل خرد درون صنعتی و درون بنگاهی است. برای مثال وضعیّت تورم و نرخ رشد اقتصادی در این زمینه موثّر است یا تحریم ها عامل مهمّی در فعالیّت و سودآوری بنگاه ها است.
نکته دیگر اینکه بسیاری از شرکت های بورسی درآمد قابل توجهی از محل صادرات دارند لذا نرخ ارز روی درآمد آنها به شدت تاثیرگذار است. بر همین اساس اینکه در برهه ای از زمان، فعّالان بازار سرمایه چه انتظاری از آینده دارند بر روند قیمت سهام تاثیرگذار است. اگر اکثر سهامداران فکر کنند در ماه های آتی قیمت ارز بالا می رود قاعدتا امروز حاضرند قیمت بالاتری برای خرید سهام شرکت های صادراتی بپردازند و اگر معتقد باشند نرخ ارز پایین می آید تلاش می کنند فروشنده سهام باشند.
این ساز و کار، روند عرضه و تقاضای بازار را شکل می دهد و قیمت ها را تعیین می کند. در حوزه عوامل خرد درون صنعتی و درون بنگاهی هم مثلا وقتی یک بنگاه در حوزه انرژی فعّال است با بالا و پایین رفتن قیمت انرژی، سود هم در نوسان است لذا قیمت سهام این شرکت ها هم بر این اساس بالا و پایین می رود. برای نمونه قیمت جهانی اوره ظرف یک سال رشد قابل توجهی داشته و سهام شرکت های تولیدکننده این محصول به رغم وضعیت منفی بازار، رشد مناسبی داشته است. همچنین وقتی مدیریت یک بنگاه قوی است و طرح های توسعه ای دارد انتظار می رود ارزش سهام آن بالا برود یا بالعکس.
در سطح کلان، دولت چطور می تواند انتظارات به حقّ سهامداران را محقّق کند و بطور مشخّص چطور باید در بازار سرمایه حضور موثّرتر و شفّاف تری داشته باشد؟
دهقان دهنوی: در سطح کلان اگر دولت ها چند نکته را رعایت کنند بازار و فعاّلان، توقعّاتی بیش از آن ندارند و حتی خرسند و راضی هستند در غیر این صورت مورد انتقاد واقع می شوند. سهامداران انتظار دارند دولت به معنای حاکمیت از بازار سرمایه به عنوان بازاری که نسبت به دیگر بازارهای دارایی نقش مثبت و مهم تری در توسعه سرمایه گذاری و رشد اقتصادی دارد توجّه و حمایت کافی داشته باشند و اجازه ندهد به دلایل غیراقتصادی متحمّل زیان شود و آسیب ببیند.
البته دولت نقش دیگری هم در قبال بازار سرمایه دارد و آن اینکه مدیریت بسیاری از شرکت های بورسی را در دست دارد. یعنی بصورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق سهامداری صندوق های بازنشستگی تحت مدیریت حق مدیریت پیدا کرده است. بر این اساس ۷۸ درصد بازار سرمایه متعلّق به دولت است پس باید در قبال این شرکت ها مدیریت صحیح اعمال کند و سهامدار انتظار دارد مدیری انتخاب شود که هدف حداکثر کردن ثروت سهامدار باشد نه اینکه دولت از طریق شرکت های تحت مدیریت سیاست های دیگری را اجرا کند.
دولت می تواند از محل بودجه عمومی هر نوع هزینه ای را که به نفع عموم مردم است، انجام دهد اما اجازه ندارد از محل درآمد شرکتی که ۲۰ یا حتی بیش از ۵۰ درصد متعلق به سهامداران خاصّ است برای عموم هزینه کند و حق ندارد محصولات آن شرکت ها را بصورت دستوری، پایین تر از قیمت بازار تعیین یا اینکه محصولات آن شرکت را بصورت یارانه ای توزیع کند و بعد اختلاف بها را پرداخت نکند.
یا اینکه نباید انتظار داشته باشد مدیر آن شرکت نیروی مازاد استخدام کند. متاسفانه این اتفاقات به وفور در شرکت های دولتی رخ می دهد و بخشی از منافع سهامداران را منحرف می کند. انتظار دیگر این است وقتی مردم سهام صنایع حاضر در بازار سرمایه را می خرند یعنی بخشی از سرمایه مورد نیاز آن شرکت را تامین کرده اند پس دولت نمی تواند تصمیمات سیاستی جدیدی بگیرد که توجیه پذیری اقتصادی را از آن صنعت سلب کند.
به عنوان مثال فردی در سال ۱۴۰۰ سهام پتروشیمی و فولاد را خریده چون احساس کرده سودآوری خوب دارند اما دولت در پیش نویس بودجه ۱۴۰۱ نرخ انرژی را برای این کارخانه ها به حدّی بالا برده که این صنعت دیگر سودآور نیست و این یعنی ضربه مهلکی از سمت سیاست گذاری دولت به سهامداران وارد شده که از تحلیل بازار سهام در کوتاه مدت ظالمانه است و در بلند مدت هم به بنیان های سرمایه گذاری آسیب می زند. چون مردم دیگر به بازار سرمایه اعتمادی ندارند و چنین مسئله ای به شدّت خطرناک است.
البته خوشبختانه دولت متوجه اشتباه شده و با بسته ۱۰ بندی می خواهد آن را اصلاح کند و امید است مجلس هم عینا این بسته را در بودجه تصویب کند. سهامدار انتظار دارد دولت ضوابط اقتصادی با شرکت ها را شفاف با نگاه بلند مدت و مبتنی بر حمایت از سرمایه گذاری وضع کند نه اینکه بخشی از سود این شرکت ها را که متعلّق به مردم است منحرف و برای جبران کسری استفاده کند. ضمن اینکه این کار برای دولت هم مضرّ است و در بلند مدت به دلیل تضعیف سرمایه گذاری، عملا درآمدهای دولت را کاهش می دهد و فقر و عدم توسعه یافتگی را تشدید می کند.
تحلیلی از وضعیت یک سال اخیر بازار سرمایه ارائه دهید. آیا آزادسازی سهام عدالت در وضعیت نامطلوب بورس تاثیر داشت؟
دهقان دهنوی: در یک سال گذشته اتفاقات زیادی در اقتصاد رخ داد و چشم اندازها با آن چه رخ داد تفاوت داشت. در حوزه سیاسی و اقتصادی هم تحولاتی مشاده شد و متناسب با آن انتظارات فعّالان اقتصادی هم تغییرات بسیاری داشت. طبیعی است وقتی سهام عدالت برای فروش آزاد می شود، عرضه آن سهم خاص به شدت افزایش پیدا می کند.
سهام شرکت ها به دو گروه تقسیم می شود: سهام شناور آزاد و غیرشناور. سهام غیرشناور متعلق به کسانی است که آن سهام را به دلیل داشتن کرسی مدیریتی و سرمایه گذاری بلند مدت، حفظ می کنند اما صاحبان سهام شناور آزاد اگر رشد قیمتی داشته باشند به راحتی فروشنده یا خریدار می شوند.
برای مثال شرکتی وجود دارد که ۱۵ درصد سهام آن شناور آزاد است پس بازار و قیمت فعلی این سهم بر اساس خرید و فروشی که روی این ۱۵ درصد انجام شده به تعادل رسیده است. وقتی ۲۰ درصد سهام یک شرکت متعلق به دارندگان سهام عدالت است و فروش این سهام آزاد می شود و مثلا نیمی از دارندگان سهام، فروشنده باشند ۱۰ درصد به سهام شناور آزاد آن شرکت اضافه می شود پس عرضه آن سهم به شدت افزایش و قیمت کاهش می یابد و نباید این واقعیت را انکار کرد.
در سال ۹۹ که سهام عدالت تحلیل بازار سهام آزاد شد، سیاست این بود به دلیل فشارهای معیشتی و شیوع کرونا به معیشت دارندگان سهام، کمک شود. برای این کار باید پیش بینی هایی می شد که اثرگذاری منفی روی سهام کمتر شود. بخشی از این پیش بینی، بحث سهامداری غیرمستقیم مردم بود. بخشی دیگر که در سازمان بورس دنبال می شد ساز و کارهایی است که از طریق آن می شود دارندگان سهام عدالت را به صندوق های سرمایه گذاری هدایت کرد تا سهام بصورت مستقیم عرضه نشود و قیمت سهام مصنوعی کاهش نیابد. امید است در دوره مدیریت جدید این مسئله دنبال شود چون مطمئنا اگر قرار باشد بی محابا و مستقیما این آزادسازی انجام شود باز هم شاهد تاثیر منفی روی قیمت خواهیم بود.
استقبال از بازار در ماه های آتی را چطور می بینید؟
دهقان دهنوی: امروز به عنوان یک کارشناس اقتصادی مستقل اظهار نظر می کنم و طبعا نظرات کارشناسان بازار سرمایه لزوما درست و تحقّق پذیر نیست. آن چه مهم است اینکه سهامداران و سرمایه گذاران منطقی ترین استدلالات را ملاک تصمیم گیری قرار دهند. با این توضیح وضعیت بسیاری از سهم های بازار از نظر سودآوری نسبت به گزینه های رقیب مانند بانک، اوراق بدهی، ملک، طلا، ارز و. بازدهی قابل توجه و قابل رقابتی دارند.
پس انتظار داریم بازار با استقبال خوبی روبرو شود و قیمت سهام رشد داشته باشد اما در عمل بازار مقداری افزایش پیدا می کند و بعد کاهشی می شود چون سرمایه گذاران هنوز نسبت به رفتار دولت نسبت به بازار سرمایه اطمینان پیدا نکرده اند. اطمینان با این وعده ها که پول به صندوق تثبیت بازار سرمایه واریز می شود و. بدست نمی آید.
رفتار دولت در قانون بودجه مشخص می شود. چشم بازار به دست دولت و مجلس است که چه نرخی در قانون بودجه برای خوراک و انرژی تعیین می کنند. آیا با این نرخ ها سر بنگاه ها را می برّند؟ یا به تقویت سرمایه گذاری کمک می کنند؟ اگر قانون بودجه عادلانه و در راستای حمایت و تشویق سرمایه گذاری باشد، بازار سرمایه آمادگی رشد خیلی مناسب و بازدهی مناسب را دارد اما اگر دولت و مجلس دچار اشتباه شوند و بنیان های سرمایه گذاری را با خطر مواجه کنند، نمی توان توقّع بازدهی متناسب با ظرفیت بازار را داشت.
کارشناسان اقتصادی به وفور این انتقاد را مطرح می کنند که تحلیل بازار سهام بازار سرمایه هنوز نتوانسته متناسب با ظرفیت در خدمت اقتصاد قرار بگیرد و همچنان اقتصاد بانک محور است. در این زمینه چه نظری دارید؟
دهقان دهنوی: بازار سرمایه نسبت به گذشته رشد بسیار مطلوبی داشته و ۳۰ درصد تامین مالی از طریق این بازار انجام می شود. همین کافی است که گفته شود اقتصاد دیگر صرفا بانک محور نیست اما نسبت به ظرفیت های بازار سرمایه هنوز فضای زیادی برای رشد وجود دارد و بسیار بیش از اینها می تواند در تامین مالی و توسعه سرمایه گذاری کمک کند چون بازار سرمایه ظرفیت هایی دارد که هنوز به کار نیفتاده و انواع نهادها و ابزارهای مالی که در جهان وجود دارند هنوز یا در ایران راه اندازی نشده یا راه اندازی شده اما عمق کافی ندارد.
نکته دیگر اینکه برای خانوارها هم هنوز بازار سرمایه به اندازه کافی شناخته شده نیست. هر چند بسیاری از خانوارها سختی معیشت و حتی پس انداز منفی دارند اما بخشی که درآمد مازاد دارند و می توانند پس انداز کنند بصورت سنّتی با سرمایه گذاری در ملک و مسکن آشنا هستند. سرمایه گذاری در بازار سرمایه هم باید به همین شکل باشد. یعنی همان طور که مردم هر روز به بنگاه مراجعه نمی کنند و قیمت ملک را نمی پرسند، باید به بورس هم نگاه بلند مدت داشته باشند.
البته نقش سفته بازان در بازار مهم است چون کار انها خرید و فروش است اما به خانواری که می خواهد بخشی از پس انداز را به بازار سرمایه بیاورد توصیه نمی شود هر روز قیمت ها را بررسی و یا سهام را خرید و فروش کند. بلکه می توانند با نگاه بلند مدت به شکل مستقیم یا با گرفتن مشاوره از صندوق ها و سبد گردان ها بخشی از سرمایه گذاری در ملک و مسکن را به بازار سرمایه منتقل کنند و سهام ارزنده و بنیادین خریداری کنند.
تجربه تاریخی هم نشان می دهد بازدهی بازار سرمایه در بلند مدت از تمام بازارهای رقیب بالاتر است. یعنی مثلا اگر شخصی ۱۰ سال پیش پرتفوی مطلوبی ایجاد کرده باشد نسبت به آنهایی که پول را به بازار مسکن، طلا، ارز و. برده اند بازدهی بسیار بیشتری کسب کرده است. اگر این نگاه بین خانوارها شکل بگیرد می تواند به توسعه هر چه بیشتر بازار سرمایه و افزایش سهم این بازار در تامین مالی اقتصاد کمک شایانی کند.
یکی از موضوعاتی که در چشم انداز بازار سرمایه وجود دارد و ممکن است روی تحلیل آنهایی که می خواهند به این بازار ورود کنند، تاثیر گذار باشد، مقوله تحریم است. تحلیلی در خصوص اثر تداوم یا رفع تحریم ها روی آینده بازار ارائه دهید؟
دهقان دهنوی: در نگاه اول برای برخی افراد این تلقی وجود دارد اگر تحریم ها رفع شود و توافقی با کشورهای طرف مذاکره صورت بگیرد و مثلا برجام احیاء شود به دلیل افزایش فروش نفت و دسترسی بیشتر دولت به منابع ارزی، قیمت ارز کاهش می یابد و کاهش نرخ ارز منجر به کاهش درآمد صادراتی شرکت ها و سودآوری می شود. با این نگاه برخی ممکن است چنین مسئله ای را ریسک تلقی کنند.
در مقابل نگاه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه شرکت های بورسی که در امر صادرات فعّال هستند از چند ناحیه هزینه هایی را متحمّل می شوند. یکی اینکه باید در شرایط تحریم کالا بفروشند و مجبورند به طرف های خارجی تخفیف های قابل توجه ارائه کنند. دوم اینکه برای بازگشت ارز باید هزینه های زیادی برای نقل و انتقال بدهند. این هزینه ها در شرایط بدون تحریم کمتر از ۰.۵ یا ۰.۲ درصد است اما در دوران تحریم بعضا این هزینه به ۸ تا ۱۱ درصد هم می رسد!
نکته دیگر اینکه صادرکنندگان بدون تحریم می توانند علاوه بر خریداران پیشین، خریداران جدید هم پیدا کنند و بازار را توسعه دهند. علاوه بر اینها برخی صادر کنندگان برای دور زدن تحریم ها به عملیاتی متوسل می شوند که هزینه های زیادی دارد. همچنین بانک مرکزی در شرایط بدون تحریم دیگر صادرکننده را مجبور نمی کند ارز را با نرخ پایین در سامانه نیما عرضه کند و اصولا دیگر ضرورت منطقی و کارکردی برای وجود این سامانه نیست و فروش ارز در بازار آزاد منعی ندارد.
علاوه بر اینها دولت امروز چون با کمبود منابع و درآمد مواجه شده سعی می کند از محل خوراک، سوخت و. برای خود منابعی را دست و پا کند و اگر منابع اصلی مورد نظر دولت تامین شود قطعا نگاه به سرمایه گذاری و تقویت آن بیشتر خواهد شد و با شرکت های بورسی می تواند ارتباط بهتری داشته باشد. ضمن اینکه شرکت ها برای واردات مواد اولیه و فناوری مشکلات زیادی دارند که بدون تحریم این فرایند تسهیل می شود.
پس اگر سهامداران این ۷ امتیاز مثبت را در کنار یک امتیاز منفی کاهش نرخ ارز بگذارند هر چند همین یک امتیاز منفی هم از نظر کارشناسی حرف و حدیث های بسیاری دارد و گفته می شود امکان کاهش زیاد نرخ ارز نه امکان پذیر است و نه منطقی، متوجه می شوند رفع تحریم ها و احیای برجام می تواند نکته مثبتی برای بازار سرمایه باشد و به تحلیل سهامداران کمک می کند.