انواع خطوط حمایت و مقاومت

اصل بادبزن و خطوط روندی چیست؟ – آموزش و تحلیل تکنیکال
این قانون کاربرد دیگری از خطوط روند را به ما نشان میدهد. گاهی بعد از شکسته شدن خط روند صعودی، قیمت قبل از شروع موج بازگشتی به سمت خط روند که حالا به یک مقاومت تبدیل شده مقداری کاهش مییابد.
به شکل بالا دقت کنید. این شکل مثالی از اصل بادبزن است. با توجه به شکل بالا این نتیجه حاصل میشود که شکسته شدن سومین خط روند اخطار برگشت روند را میدهد. توجه کنیدکه خطوط روند شکسته شده 1 و 2 تبدیل به خط مقاومت شدهاند.
همینطور که در شکل بالا میبینید ، شکسته شدن سومین خط روند اخطار برگشت روند به روند صعودی را میدهد. خط شکسته شده 1 و 2 مانند خط حمایت عمل میکنند. خطوط بادبزن درمیان موجهای صعودی متوالی رسم شده است. شکسته شدن خط سوم بادبزن نشاندهنده شروع روند صعودی است.
شکسته شدن سومین خط روند معمولا بیانگر این است که قیمت به پایینترین حد خود رسیده است. همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنید ، شکسته شدن سومین خط روند شروع روند صعودی جدیدی را اعلام میکند. در اشکال بالا ملاحظه کردید که چطور خط روندهای شکسته شده قبلی تبدیل به خط حمایت یا مقاومت شدند. عبارت «اصل بادبزن» از شکل ظاهری این خطوط که به تدریج با باز شدن خود شکل یک بادبزن را تداعی میکنند گرفته شده است.
نکته انواع خطوط حمایت و مقاومت ی مهمی که باید به خاطر داشت این است که سومین خط روند همیشه حامل اخطار قوی انواع خطوط حمایت و مقاومت انواع خطوط حمایت و مقاومت در مورد بازگشت روند میباشد.
اهمیت عدد سه در اصل بادبزن
همانند اهمیت خط سوم در اصل بادبزن جالب است که بدانید عدد سه در مباحث تکنیکال به کرات ظاهر میشود و در روشهای تحلیلی نقش بسیار مهمی دارد. بهعنوان مثال اصل بادبزن از سه خط روند تشکیل شده است. بازارهای بزرگ افزایشی و کاهشی معمولاًسه مرحله دارند (بر طبق نظریه ی داو و نظریه ی موجهای الیوت) ، اکثر الگوهای بازگشتی روند معروف مانند سقف سه قلوو و سر و شانه سه موج مهم صعودی دارند . حجم معاملات بازار به سه دسته زیاد، متوسط و کم تقسیم میشود و همچنین روند قیمت از سه حالت صعودی، نزولی و خنثی پیروی می کند. در میان الگوهای دنبالهدار شناخته شده سه نوع مثلث متقارن و کاهشی یا افزایشی وجود دارد. بنا به دلایل گوناگون عدد سه نقش بسیار مهمی را در تمام زمینههای تحلیل تکنیکال بازی میکند.
شیب نسبی خط روند
شیب نسبی روند مطلب بسیارمهمی است. به طور کلی اکثر خط روندهای مهم صعودی تمایل به حرکت در نزدیکی شیب 45 درجه دارند. برخی از چارتیستها ابتدا یک خط با زاویه ی 45 درجه را که از نقاط مهم و حساس می گذرد رسم میکنند و بهعنوان خط روند اصلی استفاده میکنند. خط 45 درجه یکی از تکنیکهای مورد علاقه W.D.GANN بوده است. این خط بازتاب وضعیت صعودی یا نزولی قیمت در حالتی که قیمت و زمان به تعادل کامل رسیده باشند ، میباشد. اگر خط روند شیب تندی داشته باشند معمولاًبیانگر شتاب زیاد در افزایش قیمت است و اغلب این شیب قابل اطمینان و پایدار نیست. شکسته شدن این خط شاید فقط عکس العمل بازگشتی قیمت در جهت پایدار کردن شیب خود و نزدیک شدن به شیب 45 درجه باشد. اگر خط روند شیب کمی داشته باشد احتمالاً روند صعودی آن ضعیف بوده و روند مطمئن و مستحکمی نمیباشد.
به شکل بالا توجه کنید . اکثر خطوط روند معتبر دارای شیب 45 درجه هستند (خط 2). اگر خط بسیار شیبدار باشد (خط 1) معمولاً بیانگر این است که این صعود چندان پایدار نخواهد بود. اگر خط روندی تقریباً صاف باشد (خط 3) نشان میدهد که روند صعودی بسیار ضعیف و مشکوک است. بسیاری از تحلیلگران خط 45 درجه را از نقاط سقف و کف قبلی مشخص میکنند و بهعنوان خط روند اصلی به کار میبرند.
چگونگی تنظیم خطوط روند
گاهی لازم است تا خطوط روند را متناسب با روندهای کند یا روندهای پرشتاب تنظیم کنیم. برای مثال همان طور که در مطلب قبلی گفته شده اگر خط روند قبلی شکسته شود شاید لازم باشد تا خط روند جدید با شیب کمتری رسم گردد و اگر روند اصلی بسیار مستقیم یا کم شیب بود، ممکن است لازم باشد تا خط روند با شیب تندتری رسم کنیم.
شکل بالا مثالی از خط روند با شیب تند (خط 1) است. خط روند اصلی شیب تندی دارد. اغلب موارد شکسته شدن چنین خط روندی باعث ایجاد خط روند جدیدی با شیب کندتر میشود که روند صعودی مربوط بهآن استحکام و دوام بیشتری دارد (خط 2). شکل بالا نشان دهنده ی وضعیتی است که به علت شکسته شدن خط روند شیبدار (خط 1) لازم است که خط روندی با شیب ملایمتر رسم کنیم، مانند (خط 2). اما برعکس موضوع مطرح شده نیز وجود دارد. در این حالت خط روند اصلی بسیار کند و کم شیب است و باید مجدداً با شیب تندتری رسم گردد. روند شتابدار صعودی به خط روند با شیب تندتری نیاز دارد. خط روندی که فاصله ی چشمگیری از عملکرد قیمت داشته باشد برای پیگیری روند چندان مناسب نیست.
چند نکته مهم
در هنگام وقوع روند پر شتاب بعضی اوقات لازم است خطوط روند متعددی که شیبشان به تدریج افزایش مییابد رسم شود. بنا به تجربیات تحلیلگران هر چند که رسم خطوط روند جدید لازم است ولی بهتر است که در این موارد از اندیکاتوری به نام میاگین متحرک استفاده کنیم که عملکرد آن همانند خط روند میباشد. یکی از دستاوردهای استفاده از اندیکاتورهای مختلف در تحلیل تکنیکال این است که میتوانیم مناسبترین آنها را بسته به شرایط انتخاب کنیم.
در صورتی که یک تحلیلگر تکنیکال به ابزارهای گوناگون مسلح باشد میتواند در هر وضعیت سریعاً ابزار خود را عوض کرده و آن را که متناسب با شرایط، بهتر عمل میکند انتخاب کند. به طور مثال روند پرشتاب یکی از حالتهایی است که در آن میانگین متحرک بهتر از داشتن مجموعهای از خطوط روند جدید عمل میکند. پس توجه داشته باشید که پیگیری این روش ها و استراتژی ها کاملا ضروری است و این موضوع که فلان استراتژی به کار نمی آید و فقط باید از فلان استراتژی استفاده کرد امری اشتباه است. امید است که شما تحلیلگران عزیز با دانش به روز و کامل سود های فراوانی را در این عرصه کسب کنید.انواع خطوط حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت چگونه محاسبه می شوند و چه کاربردی دارند؟
به شکل فوق توجه کنید. همانطور که می بینید، الگوی زیگزاگ در حال صعود می باشد. وقتی در بازار قیمت ها ابتدا صعود کرده انواع خطوط حمایت و مقاومت و سپس برگشت یا تصحیحی حاصل می شود، بالاترین نقطه یا سطحی که قبل از برگشت قیمت انواع خطوط حمایت و مقاومت به دست می آید، سطح مقاومت نامیده می شود. وقتی برگشت یا تصحیح قیمت به سمت پائین تمام شده و قیمت ها به طرف بالا بر می گردند، پائینترین سطح یا نقطه ای که قبل از برگشت قیمت به سمت بالا به دست می آید را سطح حمایت نامیده می شود. در یک روند نزولی بر عکس این موضوع صحیح میباشد.
در یک کلام، سطح حمایت سطحیست که در آن انواع خطوط حمایت و مقاومت خریداران کنترل قیمت را به دست گرفته و با خرید روی آن سطح، از ریزش بیشتر قیمت ها جلوگیری می کنند. سطح مقاومت سطحیست که فروشنده ها کنترل قیمت ها را به دست گرفته و با فروش های خود مانع بالا رفتن بیشتر قیمت ها می شوند.
چیزی که باید به یاد داشته باشید آنست که سطوح حمایت و مقاومت اعداد صحیح و یکسانی نمی باشند. بسیاری مواقع مشاهده می کنید که سطوح حمایت یا مقاومت که در ذهن معامله گر است شکسته می شوند اما به زودی مشخص می شود که بازار در حال آزمایش این سطوح بوده و شکستی صورت نپذیرفته است. این انواع خطوط حمایت و مقاومت آزمایش ها به صورت خطوط سایه در پائین یا بالای شمع ها می بینید.
در نمودار فوق می انواع خطوط حمایت و مقاومت بینید چگونه سایه شمع ها سطح حمایت ۱٫۴۷۰۰ را آزمایش کرده اند. ابتدا به نظر می رسد که بازار در حال شکستن سطح فوق است. اما در ادامه متوجه می شوید که این اتفاق صورت نمی پذیرد.
جواب صریحی به سوال فوق وجود ندارد. بعضی ها اعتقاد دارند که اگر قیمت ها زیر سطوح حمایت یا مقاومت بسته شوند، نشاندهنده شکست آنهاست. اما همیشه اینطور نیست.
بگذارید مثال بالا را یک بار دیگر مرور کنیم. در نمودار زیر می بینید وقتی قیمت ها زیر سطح ۱٫۴۷۰۰ بسته می شوند، در ادامه چه رفتاری از خود نشان می دهند.
قیمت ها زیر سطح ۱٫۴۷۰۰ بسته می شوند اما در ادامه قیمت بر می گردد و صعود می کند. اگر شما پیش بینی کرده بودید که این یک شکست سطح بوده و دست به فروش زده بودید، با ضرر فراوان روبرو می شدید.
در نتیجه، برای اینکه از این اشتباهات رخ ندهد باید همیشه سطوح حمایت و مقاومت را به صورت یک منطقه معاملاتی در نظر گرفت نه اعداد صحیح مثل ۱٫۴۷۰۰٫
یک روش خوب برای پیدا کردن این مناطق، استفاده از نمودار خطیست. علت این امر آنستکه نمودار خطی فقط قیمت های بسته شدن را نشان می دهد و کاری به نقاط اوج و کف و سایه ها ندارد.
-هرچقدر تعداد دفعات آزمایش و برخورد قیمت به سطوح مقاومت و حمایت بدون شکست آنها بیشتر باشد، نشاندهند قدرت بالاتر این سطوح می باشد.
- پر کاربردترین روش در استفاده از سطوح حمایت و مقاومت برای زمانیست که انواع خطوط حمایت و مقاومت قیمت ها به این سطوح رسیده و تصمیم دارید روی این سطوح به خرید یا فروش بپردازید.
یک اشتباه رایج معامله گران در زمان انجام معاملات آنستکه دستورات خود را دقیقا روی نقاط حمایت و مقاومت می گذارند. احتمالا این امر بعضی اوقات جواب می دهد اما باید گفت که در اکثر انواع خطوط حمایت و مقاومت زمان ها، قیمت ها قبل از رسیدن به نقاط و سطوح حمایت و مقاومت، برمیگردند. برای حل این موضوع توصیه می شود زمانی وارد بازار شده که قیمت ها کمی از نقاط حمایت یا مقاومت برگردد تا با اطمینان بیشتر وارد بازار شوید.
- باید بدانید که سطوح حمایت و مقاومت همیشه پایدار نیستند. بنابراین با توجه به اینکه احتمال شکسته شدن آنها وجود دارد، می توانید از این موضوع نیز استفاده کنید. بدین ترتیب، وقتی قیمت ها از سطوح حمایت و مقاومت عبور کردند، می توانید در جهت شکسته شدن سطوح، معامله خود را ثبت کنید.
- یک راه دیگر برای انجام معاملات در زمان شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت آنستکه مثلا هنگام شکسته شدن سطح حمایت، سریعا وارد بازار نشوید انواع خطوط حمایت و مقاومت بلکه منتظر یک برگشت دوباره قیمت به همان سطح حمایت قبلی که دیگر تبدیل به سطح مقاومت شده باشید، سپس دست به فروش بزنید.
در پایان به شما توصیه می کنیم که اتفاقات بالا همیشه ضمانت شده نیست. در واقع هیچ چیزی در این بازار حتمی نمی باشد و همه احتمالات وجود دارد. بنابراین هر بار که وارد بازار می شوید، حتما از دستور توقف از ضرر (STOPLOSS) استفاده کنید.