سیگنال های تغییر روند بازار

اندیکاتور چیست؟
یکی از مهمترین و اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها میباشند. با توجه به تجربه مثبت تحلیلگران تکنیکال در استفاده از اندیکاتورها، همواره برخی از آنها مورد توجه عموم تحلیلگران قرار گرفته اند.
اندیکاتور یا شاخص، نمودارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که از مواد خام تحلیل تکنیکال یعنی قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی ترسیم میشوند. در واقع و به طور ساده، اندیکاتورها با استخراج اطلاعاتی از نمودار قیمت و زمان آنها را در توابع ریاضی مشخصی قرار میدهند که خروجی این فرایند اطلاعاتی جهت تصمیم گیری در آینده به تحلیلگران ارائه میدهد.
در تحلیل و تصمیمگیری اولویت با نمودار قیمت میباشد و اندیکاتورها صرفا به عنوان نمودارهای کمکی در نظر گرفته میشوند.
بهتر است کمی بیشتر در این مورد توضیح دهیم زیرا یکی از مهمترین نکاتی میباشد که در استفاده از اندیکاتورها میبایست به آن توجه ویژهای داشته باشیم. خطوط عابر پیاده را در کف خیابان در نظر بگیرید، وقتی به آنها نزدیک میشویم از سرعت خود کاسته و یا حتی متوقف میشویم. در واقع این خطوط مبنای تصمیمگیری ما در حین رانندگی میباشند؛ همچنین در کنار خطوط عابر پیاده یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز قرار گرفته است که اشاره به همین موضوع دارد. ولی اگر خطوط عابر پیاده مبنای تصمیمگیری ما هست پس چه لزومی دارد که یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز در کنار آن قرار بگیرد؟
در برخی از روزها که وضعیت جوی مناسبی حاکم نیست و ممکن است هوا مه آلود باشد و یا سطح جاده به وضوح قابل مشاهده نباشد این تابلو میتواند به ما کمک بزرگی کند.
اندیکاتورها نیز مانند مثال فوق مبنای تصمیمگیری ما نیستند و صرفا به ما کمک میکنند تا در تصمیمگیری بهتر عمل کنیم.
انواع اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی
اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی به دو دسته پیشرو و پیرو (تاخیری) تقسیمبندی میشوند:
- اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت حدس زدن تغییر روند را دارند و گاهی اوقات سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت به ما نشان میدهند.
- اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و اکثرا روی نمودار قیمت قرار میگیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید میکنند.
چهار دسته اصلی اندیکاتورها
اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم بندی میشوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی میباشند که توسط اسطوره بازارهای سرمایهگذاری جناب آقای بیل ویلیامز ایجاد شده است.
- اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد میشوند و عموما با میانگینگیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگر قرار میدهند.
- نوسانگرها (Oscillator): همانطور که از نام آنها پیداست نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت میکنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمتها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان میدهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک میکنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
- حجم (Volume): دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات و ارزش آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب میشود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار میباشد.
- بیل ویلیامز (Bill Wiliams): دسته اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط شخص آقای ویلیامز طراحی و توسط دخترشون بهینه سازی شدهاند. در طراحی این اندیکاتورها از فرمولهای ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.
آشنایی با مفهوم همگرایی و واگرایی
زمانی که نمودار قیمت و اندیکاتور در تغییرات با هم ناهماهنگ رفتار کنند شاهد واگرایی (Divergence) هستیم و در صورتی که نمودار قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند شاهد همگرایی (Convergence) خواهیم بود.
در صورتی که نشانههایی از واگرایی در اندیکاتورها یافت شود بیانگر ضعف در روند میباشد و این موضوع میتواند منجر به تغییر روند گردد.
اگر واگرایی در نواحی برگشتی مشاهده گردد میتواند احتمال برگشت را افزایش داده و یکی از خبرهای مثبت برای تحلیلگرانی محسوب میشود که آن ناحیه برگشتی را شناسایی کردهاند.
آشنایی با برخی از اندیکاتورهای پر طرفدار
اندیکاتور مکدی توسط آقای جرالد اپل طراحی شده است که به بررسی قدرت و شتاب روند میپردازد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نامهای خط مکدی و خط سیگنال میباشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنالهایی برای تحلیلگران صادر میکند که میتواند مبنای تصمیمگیری قرار گیرد.
تجریه نشان داده است که اندیکاتورها در بهبود کیفیت تحلیل تاثیر بسزایی داشتهاند؛ لذا تصمیم داریم تا در آینده به صورت کامل و با جزئیات بیشتری در مورد هر یک از اندیکاتورها توضیحاتی ارائه دهیم. قطعا بعد از یادگیری نحوه استفاده از اندیکاتورها کیفیت تحلیل شما نسبت به قبل افزایش قابل توجهی خواهد داشت.
تشخیص پایان روند نزولی و صعودی با الگوی کندل اینگالف
در این مطلب قصد داریم در مورد کندل اینگالف صحبت کنیم. کندل اینگالف های گاوی در پایان یک روند نزولی ظاهر می شوند و آغازگر روند صعودی هستند.
بسیاری از تریدرها به دنبال فرمولی جادویی برای پیش بینی بازار، مخصوصا تشخیص زمان پایان یک روند نزولی هستند. اما واقعیت این است که هیچ فرمول جادویی، اندیکاتور یا الگوی کندلی وجود ندارد که به طور قطع به شما بگوید که روند نزولی تمام شده و صعود آغاز خواهد شد. تنها چیزی که وجود دارد، نشانه هایی است که به ما در مورد پایان یک روند هشدار می دهند و اگر تعدادی از آنها به طور همزمان ظاهر شوند، اطمینان بیشتری در مورد تحلیل وجود خواهد داشت. الگوی کندل اینگالف یکی از این نشانه ها است.
آنچه در این مطلب می خوانیم ☜
الگوی کندل اینگالف گاوی چیست؟
الگوی کندل استیک اینگالف صعودی یا گاوی ، یک کندل سبز رنگ است که پایین تر از قیمت بسته شده کندل قرمز روز قبل باز می شود و بالاتر از نقطه باز شده کندل روز قبل بسته می شود. بدین شکل تصور کنید که بعد از یک کندل قرمز کوچک (نشان از روند نزولی)، یک کندل سبز بلند ظاهر شود. این کندل سبز که نشان از روند گاوی دارد، کندل قرمز قبلی را به صورت کامل می پوشاند. تصویر این الگو را در شکل زیر می بینید.
شمایی از الگوی کندل اینگالف
درک و تفسیر الگوی اینگالف گاوی
الگوی کندل اینگالف گاوی، یک الگو با دو کندل به صورت بازگشتی است. بدین صورت که کندل دوم، کندل قرمز اولی را اینگالف (احاطه) می کند. البته در این اینگالف تنها باید به بدنه کندل دقت کرد. بررسی سایه نیاز نیست. این الگو در یک روند نزولی ظاهر می شود و نشانه بازگشت روند صعودی است. تفسیر این الگو بدین صورت است که در روز بعد از شکل گیری کندل کوچک قرمز، هنوز جو و فشار نزولی بالاست. این باعث باز شدن قیمت در زیر قیمت بسته شده کندل قبلی می شود. ولی کم کم فشار خرید افزایش می یابد. تا جایی که از قیمت باز شده روز قبل نیز بالاتر می رود. این موضوع نشان از قدرت بلامنازع خریداران است.
الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟
شکل گیری الگوی اینگالف صعودی به این سادگی نیست که یک کندل قرمز کوچک شکل بگیرد و روز بعد کندل سبز بلند داشته باشیم. بلکه همانطور که گفته شد، قیمت باز شده در روز دوم باید پایین تر از قیمت بسته شده روز اول باشد. بدین صورت، یک شکاف یا اصطلاحا گپ (Gap) باید به وجود بیاید. اگر این گپ نباشد، کندل دوم نمی تواند کندل اول را به طور کامل بپوشاند. بدین صورت می توان گفت که روز اول، بازار دست خرس ها یا فروشندگان است. روز دوم نیز بازار با تسلط خرس ها باز می شود. ولی با هجوم گاوها به پایان می رسد.
کندل دوم (سبز) عموما باید سایه بالایی (Upper Shadow) کوتاهی داشته باشد. البته اگر سایه وجود داشته باشد. این یعنی از زمانی که گاوها تسلط بازار را به دست می گیرند، تا انتهای روز قدرت دست آنها است. به بیان دیگر، بازار در شرایطی بسته می شود که قیمت همچنان در حال صعود بوده است. این سایه بالایی کوتاه، احتمال سبز بودن کندل روز سوم را نیز بالا می برد. ولی از طرف دیگر، می توان انتظار کندل قرمز در روز سوم را نیز داشت. چرا که این الگوی اینگالف (که نشان از تغییر روند است) مورد توجه تریدرها و فعالان بازار قرار می گیرد. تریدرها از این وضعیت استفاده می کنند و به همین خاطر ممکن است در روز سوم، فشار فروش بالا برود.
کندل اینگالف گاوی در مقابل اینگالف خرسی
الگوهای اینگالف خرسی و گاوی دقیقا متضاد یکدیگر هستند. اینگالف خرسی، بر خلاف الگوی گاوی در پایان روند صعودی ظاهر می شود و نشان دهنده شروع روند نزولی است. کندل اول در این الگو، سبز کوچک است. کندل دوم نیز یک کندل قرمز بلند تر است که کندل اول را احاطه می کند. در کندل دوم، سایه پایینی باید کوتاه باشد. (در صورت وجود سایه).
نمونه هایی از الگوی اینگالف گاوی
به عنوان نمونه ای از این الگو می توان به سهام فیلیپ موریس نگاهی انداخت. در سال 2011، سهام این شرکت در روند صعودی خوبی قرار داشت. ولی در اوایل 2012، در وضعیت نزولی قرار گرفت. تا اینکه یک کندل اینگالف گاوی ظاهر شد و نشان داد که گاوها هنوز زنده اند و موج صعودی بعدی در راه است. این نمودار در تصویر زیر مشخص شده است.
نمودار فیلیپ موریس
در زمان ظهور کندل اینگالف چه کار کنیم؟
حال که به طور کامل این الگو را شرح دادیم، نوبت آن رسیده تا نحوه عمل را نیز مشخص کنیم. چرا که تریدرها در نهایت دوست دارند بدانند آیا پس از ظهور اینگالف صعودی باید اقدام به خرید کنند یا خیر. در این زمان باید گفت که اگر حجم معاملات همزمان با رشد قیمت افزایش داشته باشد، می توان انتظار افزایش بیشتر قیمت را داشت. البته تریدر های محافظه کار ممکن است روز بعد را نیز به تماشا بنشینند و هیچ کاری انجام ندهند. تا از شروع روند صعودی مطمئن شوند.
محدودیت های اینگالف
با اینکه الگوی اینگالف گاوی می تواند سیگنال قدرتمندی ارائه دهد، ولی صد در سیگنال های تغییر روند بازار صد نیست. این الگو زمانی بیشتر استفاده می شود که در پایان یک روند نزولی قرار گیرد و پرایس اکشن نیز پایان این روند را تایید کند. اگر پرایس اکشن متلاطم و نامطمئن باشد، میزان اطمینان از الگوی اینگالف کم می شود. (حتی اگر قیمت بالا برود). از طرف دیگر، کندل دوم در این الگو ممکن است بسیار بلند باشد. در نتیجه، استاپ لاس تریدر باید بسیار فاصله بگیرد. البته این در صورتی است که بخواهد از این الگو سود ببرد. این موضوع یعنی ریسک بالا. در حالی که سود سرشاری در مقابل این ریسک نصیب وی نمی شود.
به طور کلی، تعیین میزان سود از این الگو سخت است. مخصوصا اینکه این الگو تارگت قیمتی نمی دهد. به جای آن، تریدرها باید از ابزارهای دیگر مانند تحلیل روند یا اندیکاتورها بهره ببرند تا بتوانند تارگت تعیین کنند.
جمع بندی مبحث کندل اینگالف
اینگالف سیگنال مناسبی است، ولی به شرط آنکه بتوان از آن استفاده مفید برد. همچون دیگر الگوها و ابزارهایی که در وبلاگ والبی معرفی کرده ایم، باید بگوییم این الگو را نباید به تنهایی استفاده نمود. بلکه باید از ابزارهای گوناگون جهت حصول اطمینان استفاده کرد. امیدواریم از این مطلب استفاده لازم را برده باشید. لطفا نظر خود را در قسمت درج دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.
میانگین متحرک MA چیست ؟ آشنایی 📹 با انواع میانگین متحرک ساده SMA و نمایی EMA
میانگین متحرک MA ، در بازارهای مالی و برای بررسی تکنیکال نمودار های قمیتی از شاخص ها و اندیکاتور های مختلفی استفاده می شود که یکی از آن ها میانگین متحرک است . عده زیادی از معامله گران از این اندیکاتور استفاده کرده و از آن سیگنال خرید وفروش می گیرند . در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا به طور کامل با این اندیکاتور و نحوه سیگنال دهی آن آشنا شویم .
میانگین متحرک چیست ؟
در یک کلام ، میانگین متحرک در بازار های مالی به معنای اندازه گیری میانگین قیمت در یک بازه زمانی مشخص است . از این ابزار برای شناسایی جهت روند و یا تعیین سطح حمایت و مقاومت استفاده می شود . میانگین متحرک در دسته اندیکاتور های تاخیری هست و براساس قیمت گذشته محاسبه می شود . هر چه بازه زمان میانگین متحرک بیشتر باشد ، تاخیر این اندیکاتور بیشتر خواهد بود . بنابراین میانگین متحرک 200روزه تاخیر بیشتری نسبت به میانگین متحرک 20 روزه دارد ، چرا که میانگین متحرک 200شامل قیمت های قدیمی تر می شود . میانگین متحرک 50 و 200 ، دو تا از محبوب ترین میانگین متحرک ها هستند و به طور گسترده توسط معامله گران و حلیل گرن استفاده می شوند . یکی از مزایای این اندیکاتور این است که معامله گران را قادر می سازد که آن را روی بازه دلخواه خود تنظیم کنند . یکی از متداول ترین بازه های زمانی که مورد توجه تحلیلگران است ، بازه های 15 ، 20 ، 30 ، 50 ، 100 و 200 روز است . هرچه بازه زمانی ای که یک تحلیلگر انتخاب می کند کوتاه تر باشد ، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت چشمگیر تر خواهد بود . هر چه این بازه بلند تر باشد ، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت کمتر است .
هر سرمایه گذار با توجه به استراتژی معاملاتی خود می تواند از بازه های زمانی مختلفی برای سیگنال دهی استفاده کند . میانگین متحرک های کوتاه مدت تر برای سرمایه گذاران کوتاه مدت و میانگین متحرک های بلند مدت برای سرمایه گذاران بلند مدت استفاده می شود . برای تنطیم بازه های زمانی میانگین متحرک مناسب برای هر معامله گر ، هیچ قانون خاصی وجود ندارد ، بهترین راه برای فهمیدن اینکه کدام میانگین متحرک برای استفاده شما ، بهتر است ، آزمایش چندین بازه زمانی مختلف تا زمانی که دوره متناسب با استراتژی خود را پیدا کنید ، است .پیش بینی روند یک ارز ، کار ساده ای نیست و تحلیل تکنیکال و استفاده از اینگونه ابزارها ، به پیش بینی های شما کمک می کند . محاسبه هر کدام از میانگین متحرک ها به خودی خود مفید است اما معامله گران معمولا از رابطه بین دو میانگین متحرک مختلف برای تحلیل استفاده می کنند . برای مثال اندیکاتور MACD از میانگین متحرک 26 روزه و 12 روزه محاسبه می شود .
نمودار میانگین متحرک 9 روزه
در نمودار بالا میانگین متحرک 9 سیگنال های تغییر روند بازار روزه را مشاهده می کنید .
میانگین متحرک 200 روزه
در این نمودار ، میانگین متحرک 200 را مشاهده می کنید . با یک حساب ساده متوجه می شوید که واکنش بازه زمانی بلند مدت تر نسبت به قیمت به شدت تاخیری است و بیشتر مثل یک سطح حمایتی عمل می کند .
کاربرد میانگین متحرک
از این اندیکاتور برای شناسایی روند بازار و پتانسیل تغییر روند استفاده می شود ، همچنین برای دریافت سیگنال های خرید و فروش هم می توان از این اندیکاتور استفاده کرد که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت . برخورد میانگین متحرک های مختلف به هم می تواند نشانه خوبی برای خرید و فروش باشد .
انواع میانگین متحرک
تفاوت بین میانگین متحرک های مختلف در فرمول اندازه گیری آن هاست . در ادامه به بررسی انواع میانگین متحرک ها خواهیم پرداخت .
1.میانگین متحرک ساده ( Simple Moving Average )
ساده ترین شکل میانگین متحرک است و با یک فرمول به شدت ساده به دست می آید .همان فرمول رایجی که برای یک گرفتن میانگین استفاده می شود:
S M A = A 1 + A 2 + … + A n/ n
در فرمول بالا ، A برابر با قیمت در بازه زمانی مشخص و n برابر با تعداد بازه ها است .
مشکلات میانگین متحرک ساده
از آن جا که در میانگین متحرک ساده ، از داده های تاریخی قیمت استفاده می شود ، و هیچ تاکیدی بر قیمت های جدیدتر یا قدیمی تر نیست ، برخی معامله گران معتقد هستند که این اندیکاتور بیش از حد به داده های منسوخ شده متکی است مخصوصا در بازه زمانی های بلند مدت تر مثل میانگین متحرک 200 که هیچ فری بین اهمیت قیمت روز اول و روز دویستم وجود ندارد . بسیاری از اقتصاددان ها معتقدند که بازار کاملا پویا و کارآمد است یعنی قیمت های فعلی بازار تمام اطلاعات موجود را منعکس می کند .اگر بازار ها واقعا کار آمد باشند ، استفاده از داده های تاریخی چیزی در رابطه با مسیر آینده قیمت ، به ما ارائه نمی دهد .
2.میانگین متحرک نمایی
میانگین متحرک نمایی نوعی از میانگین متحرک است که تمرکز بیشتری روی داده های اخیر قیمت دارد ،برعکس میانگین متحرک ساده که روی همه داده ها به یک اندازه متمرکز بود در این نوع میانگین متحرک که به اختصار (EMA (Exponential moving average نامیده می شود ، بیشتر به داده های جدیدتر اهمیت داده می شود . مثلا قیمت روز گذشته نسبت به قیمت 10 روز گذشته اهمیت بیشتری دارد . نحوه محاسبه EMA به شرح زیر است :
[( E M A t = [ V t × ( 1 + d s ) ] + E M A y × [ 1 − ( 1 + d s
∗smoothing یک فاکتور است که به این روش محاسبه می شود . ابتدا بازه زمانی که می خواهید میانگین متحرک نمایی را در آن محاسبه کنیم به علاوه 1 می کنیم و سپس 2 را بر این عدد تقسیم می کنیم . فرض کنید میخواهید EMA را در بازه 20 روزه به دست آورید ابتدا 20 را به علاوه یک می کنید و سپس 2 را بر 21 تقسیم می کنیم که معادل 0.0952 می شود .
مشکلات میانگین متحرک نمایی
هنوز مشخص نیست که آیا تاکید بیشتر روی داده های اخیر قیمت لازم است یا خیر . بسیاری از معامله گران معتقد هستند که داده های جدید روند بهتری را به ما نشان می دهند . از طرفی برخی دیگر از معامله گران می گویند که تاکید بیشتر روی داده های اخیر ، باعث سیگنال های کذب و دروغین شده و بیش از حد معامله گر را سر در گم می کند . میانگین متحرک نمایی کاملا به داده های قبلی قیمت متکی است ، بسیاری از اقتصاددان ها معتقدند که بازار ها کار آمد هستند و اگر واقعا این گونه باشد ، استفاده از داده های قبلی قیمت ، چیز زیادی درباره آینده آن در اختیار معامله گران قرار نمی دهد .
فرق SMA و EMA (میانگین متحرک ساده و نمایی )
در زمان محاسبه ،EMA تاکید بیشتری روی داده های اخیر قیمت دارد .EMA نسبت به SMA سریع تر به تغییر قیمت ها پاسخ می دهد . هنگام افزایش قیمت EMA مقدار بالاتری نسبت به SMA دارد و در هنگام کاهش قیمت نیز سریع تر از SMA سیگنال های تغییر روند بازار کاهش می یابد . این واکنش پذیری سریع باعث شده که تعداد زیادی از معامله گران EMA را به SMA ترجیح بدهند و بیشتر از میانگین متحرک نمایی استفاده کنند .
نمودار SMA و EMA
در نمودار بالا ، خط آبی مربوط به SMA و خط بنفش مربوط به EMA است . همانطور که کاملا مشهود است ، واکنش EMA به تغییرات قیمت خیلی بیشتتر از SMA است .
آموزش تصویری کار با میانگین متحرک MA
چگونه در سایت trading view ، با میانگین های متحرک کار کنیم
برای این کار ، ابتدا به سایت tradingview رفته و بعد از آوردن چارت ارز مورد نظر ، مطابق تصاویر پایین عمل می کنید .
کار با میانگین متحرک در تریدینگ ویو
ابتدا روی قسمت اندیکاتور ها کلیک کنید .
نحوه آوردن ma در تریدینگ ویو
کلمه MA یا SMA یا EMA را جست و جو کنید . روی آن کلیک کنید تا اندیکاتور مربوطه روی چارت شما نمایش داده شود .
چگونگی استفاده از ma در تریدینگ ویو
بدین شکل MA روی نمودار نمایش داده می شود . اگر روی مستطیل موردنظر کلیک کنید . می توانید بازه زمانی مورد نظر خود را انتخاب کنید .
تعیین بازه زمانی برای ma
در این قسمت ، می توانید بازه زمانی و یا هر چیزی که مدنظر دارید را تغییر دهید .
نحوه سیگنال دهی میانگین متحرک
خب تا این لحظه به طور کلی با اندیکاتور میانگین متجرک و انواع آن آشنا شدیم ، در ادامه این مقاله به سیگنال های تغییر روند بازار نحوه سیگنال دهی میانگین متحرک و نحوه استفاده از آن خواهیم پرداخت . از روش های مختلفی برای سیگنال دهی توسط این اندیکاتور استفاده می شود .
1.تقاطع طلایی و تقاطع مرگ
یکی از محبوب ترین استراتژی هایی که در میانگین متحرک از آن استفاده می شود استفاده از تقاطع طلایی و مرگ است . همان طور که از اسم آن مشخص است این استراتژی از تقاطع دو میانگین متحرک با بازه های زمانی مختلف به دست می آید .تقاطع طلایی به منزله سیگنال خرید و تقاطع مرگ به منزله سیگنال فروش است .معامله گران بلند مدت معمولا برای استفاده از این استراتژی از بازه های زمانی بلند مدت تر مثل 50 و 200 و معامله گران کوتاه مدت از بازه های زمانی کوتاه مدت مثل 26 و 12 استفاده می کنند .
تقاطع طلایی
تقاطع طلایی به زمانی گفته می شود که میانگین متحرک کوتاه مدت تر بعد از برخورد با میانگین متحرک بلند مدت تر به بالای آن صعود می کند . بازه های زمانی محبوب معامله گران که طرفداران زیادی دارد ، 50 و 200 است . یعنی هنگامی که میانگین متحرک 50 به بالای میانگین متحرک 200 صعود کند ، تقاطع طلایی رخ می دهد و به منزله سیگنال خرید است . البته هر معامله گر قادر خواهد بود ، که بازه های زمانی را به دلخواه انتخاب کند و مطابق آن به استراتژی سود ده برسد .تقاطع طلایی 50 و 200 به صورت یک اندیکاتور مستقل هم در Tradingview با نام MA cross قابل دسترسی است .
آشنایی با تقاطع طلایی با ma
اگر معامله گری با این استراتژی اقدام به خرید بیت کوین می کرد ، در طول 9 ماه می توانست 400 درصد سود کسب کند .
تقاطع مرگ
تقاطع مرگ به زمانی گفته می شود که میانگین متحرک بلندمدت تر بعد از برخورد به میانگین متحرک کوتاه مدت ، به بالای آن صعود می کند . این اتفاق به نوعی سیگنال فروش است و معامله گران زیادی از این استراتژی برای معاملات خود استفاده می کنند . یکی از بازه های زمانی محبوب برای معامله گران 50 و 200 است . یعنی زمانی که میانگین متحرک 50 به زیر میانگین متحرک 200 برود ، سیگنال فروش داده است .
تقاطع مرگ در ma
همانطور که در تصویر بالای می بینید بعد از تقاطع مرگ ، بیت کوین به طور کلی در یک روند نزولی قرار داشته است .
2.خطوط حمایت و مقاومت
یکی از استراتژی های دیگری که محبوب معامله گران زیادی است ، استفاده از میانگین های متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومتی است . همچنین استفاده از میانگین ها ، فرصت های ورود مجدد به بازار را مشخص می کند . این استراتژی به عنوان ورود به هنگام بازگشت قیمت با پول بک شناخته می شود . برای استفاده از این استراتژی معامله گران معمولا از میانگین متحرک ها با بازه های زمانی بلند مدت تر استفاده می کنند .
خط حمایت و مقاومت با ma
در تصویر بالا از میانگین متحرک 100 به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده شده است و همانطور که می بینید هر بار که از این سطح ، حمایت داشتیم ، رشد خوبی را در بیت کوین شاهد بودیم . در مورد زمان هایی که به عنوان مقاومت عمل کرده نیز ، عملکرد خیلی خوبی داشته و سیگنال های درستی را ارائه داده است . استفاده از این استراتژی طرفدارن زیادی دارد و معمولا سیگنال خطای کمی دارد .
3.فاصله از میانگین متحرک
یک از نکات به شدت مهم در استفاده از میانگین متحرک ، فاصله کندل ها از این خط است . یعنی زمانی که قیمت ناگهان رشد کرده و کندل ها فاصله زیادی از میانگین متحرک گرفته اند ، به نوعی زنگ خطر است و باید منتظر بازگشت روند بود . اگر قیمت به میانگین متحرک نزدیک شده و آن را بشکند به منزله سیگنال فروش است اما اگر همچنان بالای آن باقی بماند به معنای ادامه روند جاری است . هر چه قدرت بیشتری برای فاصله گرفتن از میانگین متحرک دیده شود ، پس آن روند ف یک حرکت قدرتمند و قابل اعتماد است .
سیگنال گیری با استفاده از فاصله از میانگین متحرک
در نموداربالا از میانگین متحرک 50 استفاده شده است . همان طور که در نمودار بالا مشهود است ، در نقاطی که کندل ها به شدت از میانگین متحرک فاصله گرفته اند ، شاهد بازگشت روند بودیم . حتی در مورد آخرین کندل ها نیز این موضوع به وضوح مشخص است و بعد از فاصله گیری زیاد قیمت از این محدوده شاهد اصلاح قیمت بیت کوین بودیم.
کلام آخر میانگین متحرک MA
میانگین متحرک در دسته اندیکاتورهایی قرار دارد که طرفداران زیادی دارد و می تواند استراتژی های مختلفی را در اختیار معامله گران قرار دهد . تغییر بازه های زمانی مختلف ، در نهایت به معامله گر کمک می کند که استراتژی نهایی خود را بسازد و از آن استفاده کند . در نهایت یک معامله گر ماهر باید این را بداند ، استفاده از سیگنال های تنها یک اندیکاتور ، ممکن است با خطاهای زیادی همراه باشد و باید برای خرید و فروش فاکتورهای متفاوت دیگری را نیز در نظر بگیرد .
ممنون از اینکه تا پایان ” میانگین متحرک MA ” همراه ما بودید.
کندل چیست؟ آموزش انواع کندل در تحلیل تکنیکال
کندل یک نمودار قیمتی است که میتوان با استفاده از آن اطلاعاتی درباره قیمت بالا، قیمت پایین، باز شدن و بسته شدن اوراق بهادار و روند صعودی یا نزولی در یک بازه زمانی را مشخص کرد. بنابراین میتوان گفت استفاده از کندلها زمانی کارآمد خواهد بود که قیمت سهم تغییرات گوناگونی را تجربه کند تا سرمایهگذاران بتوانند با استفاده از این نمودار تصمیم درستی درباره انجام معاملات و زمان مناسب برای خرید و فروش بگیرند. در ادامه با مفاهیمی مانند کندل چیست؟ و انواع کندل ها در بورس و سایر بازارهای مالی آشنا خواهیم شد.
کندل چیست؟
کندل در لغت به معنای شمعدان است و برای اولین بار برنج فروشان ژاپنی برای شناسایی قیمت و شتاب بازار از نمودارهای کندل استفاده کردند. بنابراین معنی کندلها در بورس را میتوان همان نمودارهای قیمت در نظر گرفت که به دلیل شکل ظاهری به این اسم نامیده میشوند. حال برای آشنایی با مفهوم کندلها باید با انواع آنها آشنا شوید.
به نمودار بالا توجه کنید.
- سفید: اگر نمودار شمعی ما سفید باشد قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا میباشد.
- سیاه: اگر نمودار شمعی ما سیاه باشد عکس این قضیه بوده و نمودار پایانی در بالا و نمودار آغازی در پایین خواهد بود.
- سایه پایینی و سایه بالایی: قسمت سایه پایینی و سایه بالایی در تصویر میزان معاملات را در آن روز یا آن بازه زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده به ما نشان میدهند. و به عبارتی به ما میگویند که در آن روز در قسمتهای سایه پایینی و سایه بالایی نیز معامله انجام شده است اما بیشترین مقدار معامله در قسمت سیاه یا سفید میباشد.
توجه کنید که اگر نمودار سفید باشد نشان دهنده آن است که قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است و اگر مشکی باشد قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.
انواع کندل در بورس
الگوهای کندل بر اساس اصل سوم تحلیل تکنیکال که میگوید تاریخ تکرار میشود، ساخته شدهاند؛ بنابراین ازآنجاییکه معاملهگران عکسالعملهای یکسانی دارند، کندلها در کنار یکدیگر قرار میگیرند و الگوهای شمعی به وجود خواهند آمد. باید متذکر شد انواع کندل شمعی که مورد بررسی قرار میگیرند، برای پیشبینی بازگشت در نقاط حمایتی و مقاومتی هستند و کمتر الگوی کندل را مشاهده خواهید کرد که ادامهدار بودن روند را نشان دهد. حال در ادامه انواع کندل در بورس و تحلیل تکنیکال را مورد بررسی قرار میدهیم تا متوجه شوید چه اطلاعاتی میتوانید از هر کندل به دست آورید.در ادامه به بررسی انواع الگوهای کندل در بازار بورس و تحلیل تکنیکال میپردازیم:
الگوهای شمعی ژاپنی
ژاپنیها برای بازارهای خود یکسری الگو طراحی کردند و از دل بازار بیرون آوردند که به آنها الگوهای شمعی ژاپنی گفته میشود. این الگوها برای شناسایی روند به کار میروند. یعنی چه؟ مثلاً فرض کنید که ما یک روند نزولی داریم الگویی شمعی ژاپنی برای ما شکل میگیرد و به ما میگوید که روند نزولی دیگر کافیست و قرار است از این به بعد روند ما صعودی شود. و به عبارتی دیگر به ما میگویند که چه زمانی روند نزولی ما به صعودی و یا چه زمانی روند نزولی ما به صعودی تبدیل میشوند.
الگوهای شمعی ژاپنی چند دسته میباشند؟
الگوهای شمعی ۳ دسته هستند.
- الگوهای تک کندلی
- الگوهای دو کندلی
- الگوهای سه کندلی
این الگوها به ترتیب از یک،دو و سه candle (یک مربع) تشکیل شده اند.
الگوهای تک کندلی
این الگوها انواع مختلف دارد که به شرح زیر میباشد.
- سفید یا سبز رنگ (Bullish Marubozu)
اینها همان کندلهای سفید گفته شده در بالا هستند که با رنگ سبز نیز نشان داده میشوند و نشان دهنده افزایش قیمت میباشند. بولیش ماروبوزو یعنی بعد از تشکیل این کندل روند بازار صعودی است. یک کندل اگر هیچ خط سایهای نداشته باشد به آن ماروبوزو گفته میشود. در بازار بورس (چه داخلی و چه خارجی) دو نماد حیوان داریم. یک نماد گاو وحشی و یک نماد خرس. گاو وحشی اگر به ساختار بدنی گاو وحشی نگاه کنید حالت کمرش به صورت قوسی رو به بالا است. بنابراین در بورس به بازاری که روند صعودی دارد اصطلاح روند بازار گاوی است رابه کار میبرند. - سیاه یا قرمز رنگ (Bearish Marubozu)
بیریش ماروبوزو نشان دهنده این است که بعد از تشکیل این کندل روند بازار نزولی است. حال اگر به ساختار بدنی خرس توجه کنید کمرش خمیده و به سمت پایین میباشد. یعنی ساختار بدنی خرس نشان میدهد که ما یک روند نزولی قیمت داریم. بنابراین اگر روند بازاری نزولی باشد میگویند که روند بازار خرسی است. - الگوی هنگینگ من (Hanging Man)
هنگینگ من در لغت به معنای مرد به دار آویخته میباشد. بعد از تشکیل این الگو یک خط سایه رو به پایین داریم که این خط بلند میباشد. همچنین یک بدنه کوچک هم مشاهده میکنیم. وقتی این کندل تشکیل میشود روند بازار نزولی است. - الگوی اینورتد هامر (Invertrd Hammer)
اینورتد هَمر در لغت به معنای چکش معکوس میباشد. که اگر کندل ما از این الگو پیروی کند روند صعودی خواهد بود. - الگوی شوتینگ استار (Shooting Star)
اگر این کندل تشکیل شود بعد از این candle روند بازار نزولی خواهد شد. - الگوی چکش (Hammer)
اگر این الگو تشکیل شود بعد از این روند بازار صعودی خواهد بود. بنابراین نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است و باید به آن توجه کنید رنگ کندل است. اگر سبز باشد یعنی بعد از این روند ما صعودی است و اگر رنگ قرمز یا مشکی باشد یعنی بعد از این روند نزولی خواهیم داشت.
بنابراین در الگوهای تک کندلی رنگ است که روند صعودی یا نزولی را به ما نشان میدهد. به عنوان مثال اگر ما یک روند نزولی داشته باشیم و کندل بولیش ماربوزو برای ما شکل بگیرد روند نزولی تبدیل به روند صعودی میشود.
الگوهای دو کندلی
در ادامه به معرفی انواع الگوهای دو کندلی میپردازیم.
الگوی گاو پوشش دهنده
در این الگو یک candle متوسط به رنگ قرمز یا مشکی در کنار یک شمع بزرگ با رنگ سفید یا سبز داریم که به آن Bullish Engulfing گفته میشود که واژه Engulfing به معنای پوشش دهنده است. این روند در الگوی گاو پوشش دهنده به ما نشان میدهد که بعد از روند نزولی انتظار داریم که روند بهدی ما صعودی باشد. همیشه برای دیدن روند بعدی به رنگ دوم توجه کنید.
الگوی خرس پوشش دهنده
در این الگو یک candle متوسط به رنگ سبز یا سفید در کنار یک کندل بزرگ با رنگ قرمز یا مشکی داریم که به آن Bearish Engulfing گفته میشود که واژه Engulfing به معنای پوشش دهنده است. این روند در الگوی خرس پوشش دهنده به ما نشان میدهد که بعد از روند صعودی شاهد روند نزولی خواهیم بود.
الگوی Bullish Harami
یک candle بزرگ قرمز رنگ تشکیل شده و در کنار آن یک candle کوچک سبز رنگ تشکیل میشود. همانطور که گفتیم در نمودار دو کندلی همیشه به رنگ دوم نگاه میکنیم. در اینجا نیز رنگ دوم سبز است و نشان دهنده روند صعودی است.
الگوی Bearish Harsmi
این الگو عکس الگوی Bullish Harami بوده و بیانگر روند نزولی است.
- الگوی ابر سیاه
که از یک candle سبز رنگ در قسمت پایین و کمی بالاتر از آن یک قرمز رنگ داریم که حداقل ۵۰ درصد کندل سبز رنگ را پوشش داده است. به همین دلیل به آن الگوی ابرسیاه گفته میشود. در اینجا رنگ کندل دوم قرمز است بنابراین روند ما نزولی خواهد بود. بنابراین در این حالت اگر بازار ما صعودی باشد باید انتظار ریزش قیمت سهم را داشته باشیم. - الگوی پیرسینگ
الگوی پیرسینگ از یک candle قرمز در بالا و یک candle سبز در پایین خود تشکیل شده است. به نحوی که سبز بیش از ۵۰ درصد قرمز را پوشش داده است. این وضعیت روند صعودی بازار را بعد از یک روند نزولی نشان میدهد.
بنابراین در الگوهای دو کندلی باید رنگها با هم متضاد باشد و برای بررسی روند باید حتماً به رنگ دوم توجه کنیم.
الگوهای سه کندلی
الگوی morning star
این الگو از یک کندل قرمز رنگ در سمت چپ، یک کندل سبز خیلی کوچک در وسط و یک کندل سبز با سایزی متوسط که حداقل تا ۵۰ درصد کندل قرمز است تشکیل شده است. برای تشخیص روند نیز باید به رنگ کندل سوم توجه کنیم.
الگوی evening star
این الگو از یک کندل سبز رنگ بزرگ در سمت چپ، یک کندل قرمز رنگ خیلی کوچک در وسط و بالاتر از کندل سبز رنگ و یک کندل قرمز متوسط تشکیل شده است. طبق این وضعیت انتظار روند نزولی در بازار را داریم.
توجه! رنگ کندلهای کوچک در وسط دو کندل در هیچ یک از دو مورد الگوی سه کندلی برای ما اهمیت ندارد و ممکن است حتی رنگ کندل کوچک که در وسط دو کندل است در الگو اول قرمز و در الگو دوم سبز باشد.
الگوی سه کلاغ سیاه
در راستای انواع کندل شناسی باید به الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) اشاره کرد. این کندل از پرقدرتترین انواع کندل در تحلیل تکنیکال است که جهت تغییر روند صعودی به نزولی را مورد بررسی قرار میدهد. در حقیقت سیگنالهای این کندل زمانی که کاهش قیمت اتفاق میافتد، صادر خواهند شد و بیانگر فشار عرضه و فروشندگان قوی است. بنابراین الگوی سه کلاغ سیاه در دسته کندلهای نزولی قرار میگیرد که خبرهای بدی را برای سرمایهگذاران در قیمت سهم دارد. این الگو از سه شمع با رنگهای مشکی و اندازههای معمولا برابر تشکیل شده است.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) درست نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، بنابراین میتوان آن را یک الگوی نوید دهنده درباره صعود و افزایش قیمت سهم در نظر گرفت. از جمله اطلاعاتی که میتوان از این الگو به دست آورد، این است که خریداران پر قدرتی در بازار حضور دارند و امکان افزایش قیمت نیز با توجه به این موضوع قدرت میگیرد. این کندل از سه شمع سفید رنگ تشکیل شده و بین این شمعها میتوان شکاف نزولی مشاهده کرد که این شکافها به معنای تغییری قوی از روند نزولی به صعودی است. در الگوی سه سرباز سفید، سایهها معمولا کوتاه هستند و زمانی که شمع سوم سیگنال بسته میشود، سیگنال بسیار قوی به دلیل تغییر روند از نزولی به صعودی ایجاد خواهد شد.
الگوی سه خط حمله
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike) یک الگوی کندل صعودی است و یک الگوی برگشتی محسوب میشود، زیرا در طی یک روند نزولی شکل میگیرد. بهطورمعمول تحلیلگران از این کندل شمعی بهتنهایی استفاده نمیکنند و نتایج الگوهای دیگر را نیز مورد بررسی قرار میدهند. در ظاهر این الگو، سه شمع به شکل نزولی دیده میشود و بعد از این سه، یک شمع با بدنهای بزرگتر که حالتی نزولی دارد تشکیل میشود. همچنین بهطورمعمول، قیمت سهم در محدوده شمع اول باز میشود. توجه داشته باشید که طبق بررسیهای صورت گرفته توسط بولکوفسکی، در ۸۳ درصد از مواقع، این الگوی برگشتی قیمت درستی را پیشبینی میکند.
الگوی تاسوکی رو به پایین
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki) از سه شمع و در میانه روند نزولی تشکیل میشود. دو شمع در این کندل نزولی و سیاه رنگ هستند و یکی از شمعها صعودی و سفید رنگ است. شمع سفید رنگ که روند صعودی دارد، در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم تشکیل میشود. البته هر یک از شمعها نشانگر موضوع متفاوتی هستند، برای مثال دو شمع مشکی که روند نزولی دارند، نشاندهنده قدرت فروشندگان و شمع سفید که صعودی است، بیانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
سوالات متداول
کاربرد کندل ها چیست ؟
میتوان اولین کاربرد نمودار کندل استیک را فهم سریع و آسان نوسانات قیمت درنظر گرفت در واقع به راحتی و صرفا با دیدن کندل ها میتوانیم کل معاملات یک تایمفریم را تحلیل کنیم چرا که هر کندل منعکسکننده عکسالعمل و رفتار تمامی معاملهگران در یک تایمفریم خاص است.
مهمترین الگوهای شمعی کدامند ؟
تقریبا بیشتر الگوهای کندل استیک برای پیشبینی بازگشت روند در نقاط حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار میگیرند و الگوهای کمی برای تایید و ادامهدار بودن روند فعلی وجود دارند. الگوهای شمعی با توجه به ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایه آنها انواع مختلفی دارند و مهمترین کندل های شمعی عبارتند از : .کندل مارابوزو .الگوی کندل استیک دوجی (Doji) .الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man) و …
کدام کندل ها دیگر کارایی ندارند ؟
پاسخ این سوال این است که تمامی کندل های معرفی شده از سالیان قبل هنوز مورد استفاده قرار می گیرند اما با پیشرفت نرم افزار های تحلیل تکنیکال کاربرد کندل ها و مقدار استفاده از آنها کمی کمتر شده است.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار و شتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
استراتژی Trend Trading چیست و چطور باعث موفقیت در ترید میشود؟
معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال از راه خرید و فروش بیت کوین و اتریوم و سایر آلتکوینها، یکی از راههای کسب درآمد از بازار رمز ارزهاست. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، ابزارهایی برای ارزیابی دقیقتر قیمتها در بازار هستند. در این مقاله قصد داریم درباره یکی از مشهورترین استراتژیهای ترید به نام Trend Trading صحبت کنیم. این روش در بازارهای بورس و فارکس مورد استفاده قرار گرفته و بازدهی مناسبی برای معاملهگران داشته است. اکنون میخواهیم چگونگی استفاده از این روش را در بازار ارزهای دیجیتال شرح دهیم.
روند در بازارهای مالی و Trend Trading
پیش از آن که بخواهیم به معرفی روش Trend Trading بپردازیم، ابتدا لازم است به معرفی روند بپردازیم. روند در بازارهای مالی چه معنایی دارد؟
تمامی بازارهای مالی مثل بازار سهام، جفت ارزها، کالاها و بازار رمز ارزها همواره دارای روند هستند؛ در واقع قیمتها همواره در یک روند قرار دارند. روند در بازارها به سه دسته کلی تقسیم میشود: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی.
روند صعودی زمانی در بازار حاکم است که قیمت یک دارایی افزایش یابد. بازار افزایشی یا بازار گاوی اسامی دیگری است که برای این نوع بازارها استفاده میشود. در چنین بازاری فشار خرید بالاست و تقاضا بر عرضه غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست خریداران افتاده است.
روند نزولی دقیقا برعکس روند صعودی است و این روند زمانی در بازار وجود دارد که در آن، قیمت دارایی کاهش یابد. بازار ریزشی و بازار خرسی اسامی دیگری هستند که برای این نوع روند استفاده میشود. در چنین مواقعی فشار فروش در بازار بالاست و عرضه بر تقاضا غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست فروشندگان افتاده است.
اما زمانهایی در بازار وجود دارد که قیمت تغییرات زیادی نداشته و در یک بازه قیمتی مشخص، نوسان میکند؛ به چنین روندی در بازار، روند خنثی گفته میشود؛ روند ساید یا روند افقی نیز دیگر اسامی هستند که برای چنین بازارهایی مورد استفاده قرار میگیرند.
پس از این مقدمه به سراغ معرفی این روش خرید و فروش رفته و درباره استراتژی Trend Trading صحبت خواهیم کرد.
استراتژی ترید در جهت روند یا سیگنال های تغییر روند بازار Trend Trading چیست؟
جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
این جمله اشاره به این موضوع دارد که هیچگاه نباید با روند حاکم بر بازار جنگید و در خلاف جهت آن معامله کرد. روش Trend Trading همین ایده را پیادهسازی میکند.
در این روش از ابزارهای مختلف تحلیلی به جهت شناسایی روند حاکم بر بازار استفاده میشود. این استراتژی معاملاتی محدود به تایم فریم خاصی نمیشود؛ از این روش میتوان در معاملات کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت استفاده کرد. همچنین در نمودارهای ساعتی نیز این استراتژی قابل استفاده است؛ از این جهت هیچ محدودیت زمانی برای این روش وجود ندارد.
نکته دیگری که در این استراتژی وجود دارد این است که نیازی نیست هر ساعت و هر روز قیمت را چک کنید؛ ایده اصلی این روش، خرید در محدوده حمایت و فروش در محدوده مقاومت است؛ این که قیمت چگونه این مسیر را طی خواهد کرد، اهمیتی ندارد.
ایده کلی این روش این است که روند حاکم بر بازار را شناسایی کن و در همان جهت معاملات خود را انجام بده. اگر روند صعودی بود، خرید و در صورتی که روند نزولی است اقدام به فروش دارایی کن. اما چطور باید روند حاکم بر بازار را شناسایی کرد؟
شناسایی روند بازار در Trend Trading
استراتژی Trend Trading به هدف ورود به بازار در ابتدای یک روند و خروج از آن در انتهای همان روند طراحی شده است. برای شناسایی روند بازار در تحلیل تکنیکال ابزارهای زیادی وجود دارد؛ اندیکاتورها و اسیلاتورها و همچنین استفاده از تکنیکهای پرایس اکشن در این روش معاملاتی استفاده میشود.
تمام کاری که باید در این روش انجام داد، شناسایی روند بازار و معامله در همان جهت است. این معامله تا زمانی که نشانههای بازگشت در روند ظاهر نشود، ادامه خواهد داشت. یکی از المانهای این روش معاملاتی تنظیم حد ضرر برای تمامی معاملات است؛ اگر در یک روند صعودی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله، ایجاد یک کف جدید در قیمتی پایینتر از کف قبلی است. برعکس زمانی که در یک روند نزولی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله ایجاد یک سقف جدید در قیمتی بالاتر از سقف قبلی است.
پرایس اکشن و استراتژی Trend Trading
در صورتی که از روش پرایس اکشن یا رفتار قیمت استفاده میکنید، زمانی که خط روند یا کانال نزولی شکسته شود، روند صعودی آغاز شده و باید در سیگنال های تغییر روند بازار این محدوده وارد بازار شد؛ تا زمانی که قیمت در یک روند صعودی باقی بماند، نباید پوزیشن معاملاتی بسته شود و به محض مشاهده نشانههای نزولی شدن بازار، باید از بازار خارج شد.
این نشانه میتواند شکست خط روند صعودی یا ظهور یک الگوی معکوس باشد. استفاده از الگوهای نموداری کلاسیک مانند الگوهای دو قله و دو دره، الگوی سرو شانه، الگوی مثلث، پرچم و غیره نیز میتواند در استراتژی معاملاتی Trend trading مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور و اسیلاتورها در روش Trend Trading
اندیکاتورها و اسلاتورها نیز میتوانند در این روش مورد استفاده قرار گیرند. اندیکاتور میانگین متحرک – Moving Average – یکی از این اندیکاتورهاست.
بدین منظور باید از دو اندیکاتور میانگین متحرک با دو دوره زمانی متفاوت استفاده کرد؛ مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه. تقاطع این دو میانگین متحرک نقطه ورود و خروج تریدر خواهد بود. برای مثال، زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف بالا قطع کند (تقاطع طلایی) نشاندهنده آغاز روند صعودی است و میتواند در این قیمت وارد بازار شد.
زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به سمت پایین قطع کند (تقاطع مرگ) نشان دهنده آغاز روند نزولی است و باید در این قیمت از بازار خارج شد. خرید و فروش به این روش و با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک یکی از روشهای خرید و فروش بر اساس استراتژی سیگنال های تغییر روند بازار Trend Trading است.
استفاده از استراتژی Trend Trading در خرید و فروش بیت کوین
همانطور که در بالا اشاره شد، برای استفاده از این روش میتوانیم از ابزارهای متفاوتی استفاده کنیم. نقطه مشترک تمامی این ابزارها، شناسایی روند فعلی بازار و همراه شدن با آن است.
تفاوتی ندارد از چه ابزاری استفاده میشود، تنها نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تا زمانی که نشانههای تغییر روند فعلی ظاهر نشده است، از ترید خارج نشوید تا از تمامی پتانسیل یک روند استفاده کنید. در اینجا برای نمایش این روش معاملاتی، مثالی از این استراتژی در نمودار بیت کوین را نشان خواهیم داد. لازم به ذکر است که در این مثال از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شده و هدف آموزش این ابزارها نیست.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین در تایمفریم روزانه انتخاب شده است. در این نمودار، شاهد شکلگیری یک خط روند نزولی هستیم. تا زمانی که قیمت در زیر این خط روند قرار دارد، روند نزولی است.
مطابق استراتژی Trend Trading نباید فعلا در چنین شرایطی اقدام به خرید کرد؛ بلکه باید منتظر ماند تا قیمت بتواند خط روند نزولی خود را شکسته و در بالای این خط روند بسته شود. زمانی که این اتفاق افتاد، وارد بازار شده و خرید بیت کوین را انجام میدهیم.
حد ضرر این خرید را زیر خط روند نزولی قرار میدهیم. به عبارتی اگر قیمت مجددا به زیر خط روند بازگردد، شکست خط روند نامعتبر بوده و روند نزولی همچنان ادامه خواهد داشت. تا اینجا قیمت خرید و حد ضرر مشخص است. برای انتخاب نقطه خروج به تصویر زیر توجه کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، تا زمانی که قیمت در بالای خط روند صعودی قرار دارد، میتواند در معامله باقی ماند و اصلاحات قیمت نباید باعث خروج از بازار شود. قیمت همچنان در یک روند صعودی قرار دارد، لذا با روند باقی مانده و تا زمانی که روند صعودی به پایان نرسیده است، معامله خود را باز نگهداری میکنیم.
در نهایت با شکست خط روند صعودی، روند مطلوب ما به پایان رسیده و باید از بازار خارج شد. این نقطه، نقطه خروج معامله است.
همانطور که در تصویر بالا نشان داده شده است، خرید و فروش با استفاده از این استراتژی معاملاتی سود ۲۵ درصدی را به ارمغان آورده است.
سخن پایانی
بر اساس شخصیت هر فرد، روشهای معاملاتی گوناگونی معرفی شده است.
روش Trend Trading یکی از بهترین روشها برای افرادی است که صبر زیادی در بازار دارند؛ همچنین برای افرادی که زمان کافی برای حضور همیشگی در بازار را ندارند و یا نخواهند مدام قیمتها را چک کنند، این روش پیشنهاد مناسبی است. مخصوصا در مورد بازار ارزهای دیجیتال به دلیل تمام وقت بودن آن و همچنین نوسانات شدیدی که در آن امری عادی است، استفاده از این روش آرامش خاطر بیشتری را برای تریدر فراهم میکند.