استراتژی های مؤثر فارکس

طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی

“ست گادین: افرادی که بیشترین تلاش را برای جستجوی راه میانبر انجام می‌دهند اغلب ناامید و ناکام و دارای حداقل میزان موفقیت هستند.”

ساختار ذهنی یک معامله‌گر موفق در بازار بورس

ساختار ذهنی معامله گر موفق

افراد زیادی معامله در بازار بورس را آغاز می‌کنند به امید اینکه در مدت کوتاهی به سرمایه قابل توجهی دست یابند.

افراد امروزی به دلیل سرعت و شتابی که در زندگی وجود دارد، تصور می‌کنند همه چیز باید به همان سرعت و شتاب پیش برود و تصور می‌کنند یک معامله‌گر موفق شدن در بازار بورس مانند روش کار کردن با یک اپلیکیشن موبایل است که سریعا آنرا فرابگیرند و خواسته آنها را برآورده نماید.

این تصور به صورت خودآگاه نیست و بیشتر از ناخودآگاه ما سرچشمه می‌گیرد و دلیل این است که ساختار ذهن به طور طبیعی همه چیز را به هم ارتباط می‌دهد، بنابراین ذهنی که امروز در گردباد انتقال سریع اطلاعات گرفتار شده، طبیعتا این تغییر و انتقال سریع را به همه چیز ربط می‌دهد. وقتی یک گوشی موبایل جدید خریداری می‌کنید، خیلی بعید است که پس از 1 هفته یا حداکثر 2 هفته کارکردن با آن، امکانات و قابلیت‌های آنرا شناسایی نکنید.

سپس شما این سرعت در یادگیری و انتقال اطلاعات را به همه چیزهای دیگر مانند مهارت خرید و فروش سهام در بورس یا پول درآوردن هم ربط می‌دهید و می‌خواهید یک شبه پولدار شوید! اما غافل از اینکه مهارت‌هایی مانند معامله‌گری در بازار سهام مهارتی نیست که با یک هفته یا دوهفته یا حتی چندماه بدست آید.

اساسا رفتار بازار بورس با رفتار جامعه‌ای که در آن هستیم بسیار متفاوت است. خیلی جالب است بدانید بیشتر کسانی که در این بازار شکست می‌خورند، در سایر فعالیت‌های اجتماعی افرادی موفق به شما می‌آیند.
شاید فکر کنید معامله‌گری امری ذاتی است و معامله‌گران موفق ذاتا معامله‌گر بوده‌اند، ولی اینطور نیست. معامله‌گری یک مهارت کاملا اکتسابی و قابل یادگیری می‌باشد که یک ساختار ذهنی ویژه را می‌طلبد. این ساختار ذهنی ویژه در مقایسه با آنچه ما در جهان بیرون از معامله‌گری و در زندگی روزمره تجربه می‌کنیم بسیار عجیب و متفاوت است.

وقتی معامله‌گری را با تجربیات زندگی روزمره مانند رفتن به دانشگاه و گرفتن نمره‌های خوب مقایسه می‌کنیم، نمی‌توانیم بپذیریم که حتی درصد خیلی زیادی از افراد تحصیل‌کرده که از لحاظ علمی پیشرفت قابل توجهی داشته‌اند در بازار شکست می‌خورند.

گویا تمام مهارت‌هایی که برای گرفتن نمرات بهتر در مدرسه و دانشگاه اموخته ایم، یا مهارت های لازم برای پیشرفت در کار یا ارتباط با دیگران و خلاصه تمام مهارت‌هایی که ما در طول زندگی با آنها سروکار داریم برای معامله‌کردن نامناسب است.

در این زمان است که متوجه می‌شویم معامله‌گران باید از دیدگاه احتمالات به معاملات خودشان بیندیشند و بیشتر مهارت‌‌هایی که در طول زندگی بدست آورده‌اند، تقریبا در تمام جنبه‌های زندگی، تسلیم کنند و با دیدی جدید و خیلی طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی بازتر به معامله‌گری بنگرند.

هدف هر معامله‌گر سهام در بورس یا معاملات فیوچرز یا هر بازار مالی دیگر، کسب سود دائمی و مستمر است. با این وجود، فقط تعداد کمی از معامله‌گران هستند که به این مهم دست می‌یابند. دلیل موفقیت این تعداد کم از معامله‌گران چیست؟ من به شما می‌گویم، تفاوت بین معامله‌گران موفق و معامله‌گران ناموفق در شیوه تفکر آنهاست.

معامله‌گران موفق ساختار ذهنی و طرز تفکری دارند که با معامله‌گران ناموفق بسیار متفاوت است. یک مفهوم جدانشدنی در نحوه کارکرد ذهن ما وجود دارد که با ویژگی‌های بازار همخوانی ندارد. معامله‌گران موفق کسانی هستند که به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود بدون هیچ‌گونه شک و تردید انجام می‌دهند.

معامله‌گران موفق از رفتار بازار ترسی ندارند چون آموخته‌اند که فقط برای اطلاعات خودشان تمرکز کنند، اطلاعاتی که به آنها کمک می‌کند که موقعیت‌های کسب سود را دریابند و نه اطلاعاتی که منجر به ترس آنها می‌شود.

این موضوع با وجود ظاهر پیچیده‌اش، فقط در این 3 مورد خلاصه می‌شود که:

1 – اعتقاد داشته باشید لازم نیست برای کسب سود از بازار، بدانید که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد و لازم نیست بتوانید بازار را دقیقا پیش‌بینی کنید.

2 – اعتقاد داشته باشید هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.

3 – اعتقاد داشته باشید هر لحظه در بازار منحصر به فرد است و هر نتیجه‌ای یک تجربه منحصر به فرد می‌باشد.

مورد اول – برای کسب سود از بازار، نیازی نیست دقیقا بدانید سهم موردنظر شما نزولی است یا صعودی و به چه سمتی حرکت می‌کند

متغیرهای موجود در بازار آنقدر زیاد است که امکان درنظر گرفتن کل آنها در تحلیل وجود ندارد. بازار از هزاران معامله‌گر تشکیل شده است که دارای رفتارهای انسانی و دائما در حال تغییر هستند.

شما از بین هزاران معامله‌گر موجود در بورس فقط یک معامله‌گر را تصور کنید. این معامله‌گر در ابتدای صبح با اعتماد به نفس وارد بازار می‌شود و سهمی را خریداری می‌کند، سپس اتفاقی می‌افتد مثلا خبری منفی می‌رسد و سهم شروع به ریزش می‌کند معامله‌گر با شتاب و عجله سهمی را که چند دقیقه پیش خریداری کرده می‌فروشد‌. دومرتبه خبری دیگر و بالبطع رفتار هیجانی دیگری از معامله‌گر سر می‌زند و رفتارهایی مانند خشم، ترس، طمع، خودشیفتگی، اعتماد به نفس و… مرتبا و بدون اینکه قابل پیش‌بینی باشند تکرار می‌شود.

این فقط رفتار یک معامله‌گر از هزاران معامله‌گر بود و همه ما می‌دانیم که هیچ معامله‌گری شبیه معامله‌گر دیگر نیست. آیا شما تصور می‌کنید می‌توانید کل این رفتارها را دقیقا پیش‌بینی کنید؟ عملا پیش‌بینی دقیق این رفتار غیرممکن است.

گرچه الگوهایی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که می‌توان از روی آنها، رفتار قیمت را تا حدودی پیش‌بینی کرد اما هیچ‌گاه این الگوها شبیه الگوهای قبلی نیست.

بنابراین باید به جای اینکه به دنبال راه حل جادویی پیش‌بینی دقیق بازار باشید بهتر است به دنبال الگوهایی باشید که احتمال صحیح بودن آنها بیشتر از احتمال اشتباه بودن آنها باشد.

مورد دوم – اعتقادی قاطع به این داشته باشید که هرچیزی ممکن است در بازار رخ بدهد

بگذارید داستانی را برایتان تعریف کنم.

یک تحلیل‌گر تکنیکال که تجربه زیادی در تحلیل بازار داشت و خود را همه‌چیزدان فرض می‌کرد به استخدام یک معامله‌گر بسیار باتجربه در بورس کالاهای کشاورزی درآمد. معامله‌گر با تجربه و مسن چیز زیادی درباره تحلیل تکنیکال نمی‌دانست چرا که نیازی به آن احساس نمی‌کرد. اخیرا نیز معاملات را در تالار انجام نمی‌داد و نمودارهای روی مانیتور نیز برایش قابل فهم نبودند به همین دلیل تحلیل‌گر تکنیکال را استخدام کرده بود که او را در این زمینه یاری کند.

تحلیل‌گر تازه‌ استخدام‌شده هم که می‌خواست خودی نشان دهد و توانایی‌های خود را به رخ این پیز باتجربه بازار بکشاند، نقاط حمایت و مقاومت سهم را به رئیس خود نشان می‌داد. تحلیل‌گر تکنیکال در حال توضیح اهمیت این نقاط به رئیس خود بود و با هیجان و اطمینان خاصی می‌گفت که در حال حاضر امکان ندارد بازار از نقطه مقاومت بالاتر، یا از نقطه حمایت پایین‌تر برود.

زمانی که بازار به نقطه حمایت رسید، معامله‌گر از تحلیل‌گر پرسید: «با این حساب بازار از این نقطه پایین‌تر نخواهد رفت، درست است؟»

تحلیل‌گر تکنیکال پاسخ داد «درست است. اینجا نقطه پایین بازار امروز است». در همین حال معامله‌گر مسن به او گفت «خوب نگاه کن» و تلفن را برداشت و سفارش فروش 2 میلیون واحد سویا را داد. در عرض 30 ثانیه بازار سویا به ازای واحد 10 سنت سقوط کرد.

سقوط بازار

معامله‌گر نگاهی به چهره وحشت‌زده تکلیل‌گر تکنیکال کرد و به آرامی پرسید :«حالا به نظرت نقطه پایین بازار کجاست؟ هرکس دیگری هم این کاری که من کردم را می‌تواند بکند»

نکته اصلی داستان همینجاست، وقوع هر اتفاقی ممکن است و برای آن، وجود تنها یک معامله‌گر کافیست. این حقیقت تلخ و سخت بازار است و تنها معامله‌گران موفق آنرا با آغوش باز پذیرفته‌اند.

مورد سوم – اعتقاد داشته باشید هرلحظه در بازار منحصر به فرد و خاص است

البته ممکن است الگویی در نمودار قیمت وجود داشته باشد که مشابه الگوی قبل باشد و اندازه‌گیری‌های هندسی و تحلیلی که بکار می‌رود یکسان باشد اما معامله‌گران موفق آموخته‌اند که در نهایت، نتیجه‌ای که از این الگو حاصل می‌شود از یک لحظه تا لحظه دیگر متفاوت است.

هر الگویی که الان وجود دارد، برای اینکه دقیقا نتیجه‌ای مانند الگوی قبل داشته باشد نیاز به این دارد که همان معامله‌گران قبلی با همان سطح اطلاعات و کلا همان وضعیت قبلی وارد بازار شده باشند. احتمال چنین اتفاقی غیرممکن است.

فرض کنید یک سهم در موج قبلی، در قیمت 896 تومان سطح حمایت خود را تشکیل داده است. آیا باید تصور کنیم این سهم در موج‌ فعلی یا موج‌های بعدی دقیقا در محدوده 896 تومان حمایت خواهد شد؟ مسلما خیر!

به دلیل خاص بودن هر لحظه از بازار است که به جای قیمت‌های دقیق برای حمایت و مقاومت، باید سطوح حمایت و مقاومت را بصورت محدوده‌ها مشخص کنیم، نه قیمت خاص!

مانند برخی از افراد نباشید که محدوده حمایت را حتی تا ریال هم می‌نویسند تا به شما بگویند بله ما چقدر دقیق هستیم ولی آنقدر کارشان ناشیانه است که نمی‌دانند هیچ لحظه‌ای در بازار تکرار نمی‌شود.

خیلی مهم است که شما این مفاهیم را کاملا درک کنید زیرا مهم‌ترین عامل برای موفقیت شما در معامله‌گری، عوامل روانشناختی هستند.

اگر تجربیاتی دارید که برای سایر معامله‌گران مفید است می‌توانید آنرا در بخش دیدگاه مطرح کنید.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

معامله گری به سبک تک تیراندازها

نایل فولر یک معامله گر حرفه ای و نویسنده ای مطرح در زمینه معامله گری پرایس اکشن است. او دارای بیش از ۲۵۰٫۰۰۰خواننده معامله گر بوده و به بیش از ۱۵٫۰۰۰ دانشجو از سال ۲۰۰۸ تا کنون تدریس کرده است.آموزش معامله گری به سبک پرایس اکشن او باعث شده تا به یک منبع ارزشمند برای مشتاقان معامله گری در بازار تبدیل شود.مقاله زیر یک متن آموزشی از ایشان درباره معامله گری به سبک یک تک تیرانداز است

فهرست این مقاله

معامله گری به سبک تک تیراندازها

مطلب امروز که میخواهم بهتون یاد بدم خیلی جالبه و در واقع فکر میکنم یکی از بهترین مطالبی هستش که تاحالا تدریس کردم .باید بگم که حدود ۲ روز کامل براش وقت گذاشتم و حدود ۲۰ فنجان قهوه غلیظ خوردم تا این مقاله رو نوشتم.یک اسنایپر(تک تیر انداز) در ارتش، ابزاری بر علیه نیروهای دشمن دارد. ابزار آنها صبر خلل ناپذیر آنها، مهارت در استفاده از سلاح، توانایی کنترل کامل و آگاهانه جسم و ذهن برای زمان بسیار طولانی در موقعیت های بسیار پر استرس میباشد. حال من می گویم که ما میتوانیم این موارد را به معامله کردن در فارکس تعمیم دهیم.

معامله کردن بسیار شبیه نبرد است .شما به یک ابزار معامله کردن نیاز دارید(سلاح).شما باید به این ابزار مسلط باشید، شما نیاز دارید که دیسیپلین و نظم و ترتیب بسیار سخت و محکمی را رعایت کنید و باید این طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی ابزارتان را بی وقفه در مقابل وسوسه همیشگی بیش از اندازه ترید کردن و یا استفاده بیش از حد از لوریج(اهرم) بکار ببرید. خب معامله کردن مثل نبرد بسیار پر استرس است و شما نیاز دارید که همیشه قوای ذهنی و جسمی خود را در بهترین شرایط نگه دارید.آن تریدرهایی که یاد گرفته اند از میان موقعیتهای معاملاتی مختلف انتخاب درست و عاقلانه ای انجام دهند، مثل یک اسنایپر معامله می کنند و همینها هستند که در طولانی مدت موفق هستند .ولی در طرف مقابل آن تریدرهایی که مثل یک تیربارچی معامله میکنند و به هرچیزی که می بینند تیر می زنند (زیاد معامله می کنند) خیلی زود مهماتشان (پولشان) تمام می شود و در رسیدن به هدفها و آرزوهایشان در بازار شکست می خورند.حالا بیایید با هم بفهمیم چطور میتوانید مثل یک اسنایپر معامله کنید تا اینکه مثل یک تیربارچی به هر چیزی شلیک کنید(بیش از اندازه و سریع معامله کنید).

قبول کنید که سود کمترمعامله کردن، بیشتر است!!

یکی از چیزهایی که ما تریدرها میتوانیم از یک اسنایپر یاد بگیریم این است که در یک موقعیت عملیاتی حساس، کمتر همیشه بهتر است. دقیقاً خلاف چیزی که معامله گران تازه کار فکر میکنند و تصور میکنند که همیشه بیشتر بهتر است .مثلاً تعداد اندیکاتور بیشتر، تعداد معاملات بیشتر، مقدار پول بیشتری در معاملات روباتی(معاملات خودکار) و …

نتیجه این باورهای غلط و غیر واقعی چیست؟ در واقع نتیجه این باورهای غلط چیزی جز بیش از اندازه معامله کردن نیست. اکثر معامله گرانی که به تازگی وارد بازارهای مالی می شوند مثل یک تیربارچی هستند. گلوله ها (پول) را به سرعت به سمت هرچیزی که تصور می کنند موقعیت معاملاتی خوبی است پرتاب می کنند و همین مسئله باعث بیشترین خسارت به حساب معاملاتیشان می شود. اولین قدمی که باید برای شبیه شدن به معاملات اسنایپری بردارید این است که عمیقاً قبول کنید کمتر معامله کردن بهتر است و سود بیشتری دارد.درست مثل یک اسنایپر با صبر و شکیبایی منتظر هدف از پیش تعیین شده می شویم تا در تیررس دیده شود. شما باید یاد بگیرید چگونه صبورانه منتظر بمانید تا هدف از پیش تعیین شده خودش را در بازار به شما نشان دهد. به عنوان یک تریدر که از استراتژی Price Action استفاده می کند ما مجهز به بهترین و موثرترین ابزار جهت پیدا کردن بهترین موقعیتها با دقتی مثل یک اسنایپر در بازار هستیم و تایم روزانه بهترین تایم فریم (میدان نبرد) برای ماست تا بتوانیم ابزارمان را در آن اجرا کنیم.

تایم فریمهای بالاتر

همانطور که قبلاً اشاره کردم چارت روزانه بهترین میدان نبرد برای شماست تا بتوانید توانایی خود را به عنوان یک اسنایپر در بازار گسترش دهید. می پرسید چرا؟ خب به این دلیل که این چارتهای روزانه می توانند برای ما بیشترین ارزش یا بیشترین هدفهای احتمالی را در مقایسه با چارتهای تایم فریم های پایین تر داشته باشند. البته باید اشاره کرد که چارتهای هفتگی هم بسیار دقیق هستند ولی به تعداد کافی به ما هدف برای هر ماه نمی دهند و از این نظر مثل چارتهای روازنه برای تمرین مناسب نیستند.

در چارتهای روزانه همانطور که قبلاً اشاره شد بیشترین امکان وجود دارد تا نشانه هایی که برای سیستم پرایس اکشن مدنظر داریم به وجود بیاید و در واقع این دلیل مقدماتی و اولیه است.برای اینکه همانطور که اشاره کردیم معامله گرانی که از معاملات در تایم فریم های بلند مدت استفاده می کنند موفق تر هستند.حال بیایید به آن اینطور نگاه کنیم، یک اسنایپر نقشه ای از پیش تعیین شده دارد تا اهدافی را به انجام برساند که نتیجه جنگ را تغییر می دهد.در معامله گری هم شما باید دنبال مواردی باشید که احتمال ایجاد موقعیت معاملاتی مناسب در آنها به منظور کسب حداکثر موفقیت و ثبت در کارنامه معاملاتی شما بیشتر باشد.ولی معامله کردن به سبک یک تیربارچی در تایم فریم های پایین تر، کار خاصی برای شما انجام نمی دهد.مگر اینکه باعث می شود مهمات شما (پول) خیلی سریعتر از چیزی که فکرش را می کنید تمام شود. واقعاً هیچ احساسی در معامله کردن در تایم فریم های کمتر از یکساعته وجود ندارد.به این خاطر که ارزش و امکان تحقق اهداف در تایم فریم های کوچکتر بسیار پایین تر میباشد.شما باید تا حد امکان به چارتهای روزانه به منظور امکان زیاد اتفاق افتادن شرایط مورد نظرتان بچسبید.حداقل تا زمانی که هنوز در حال آموزش معامله کردن موفق هستید.

صبر عامل اصلی موفقیت یک تک تیرانداز

اگر فقط یک چیز باشد که یک اسنایپر نظامی در آن بسیار عالی باشد آن صبور بودن است. صبر مانند یک عامل جادویی است که باعث می شود همه چیز برای یک اسنایپر با موفقیت پیش برود و همینطور یک عنصر جادویی برای شماست،اگر می خواهید که به یک معامله گر به سبک اسنایپر تبدیل شوید. بیشتر معامله گران تازه کار پول بسیار زیادی در بازار از دست می دهند.در واقع بسیاری از معامله گران تازه کار همه چیز هستند به جز صبور. خب ارتباط را می بینید؟یک گرایشی در معامله گران و مخصوصاً در مبتدیها وجود دارد که می خواهند یک سیگنال برای خود بسازند.حتی با اینکه در واقع این سیگنال وجود ندارد یا عده ای هم طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی قبل از اینکه سیگنال بطور کامل شکل بگیرد وارد معامله می شوند. ولی وقتی مسئله پول در میان باشد این طبیعت انسان است که صبور نیست و میتوان از آن به عنوان طمع نیز نام برد. ولی اگر شما یاد نگیرید که یک معامله گر صبور باشید هیچوقت نمی توانید به آن سطحی از کنترل خود برسید که باعث رسیدن به موفقیت در معامله گری می شود و تبدیل به یک اسنایپر معاملاتی شوید.

حرفه ای شدن در استراتژی

یک اسنایپر سالها تمرین می کند تا مهارت تیراندازی و نشانه گیری خود را ارتقاء دهد. او می داند که هدفش دقیقاً چه شکلی است و ماشه را بدون درنگ خواهد کشید.دقیقاً شما هم نیاز دارید تا با استراتژی که برای اجرا کردن در بازار انتخاب کرده اید تمرین کنید تا به محض باز کردن چارت بدانید دنبال چه چیزی باید بگردید. البته شما نیاز دارید تا خیلی بیشتر از آن انجام دهید.شما باید به معنای واقعی به استادی در استراتژی که انتخاب می کنید برسید وگرنه هیچوقت به پتانسیل کامل خود برای تبدیل به یک اسنایپر نخواهید رسید.رسیدن به سطح استادی در یک استراتژی از آموزش شروع می شود.من می توانم استراتژی های زیاد سودمندی مانند پرایس اکشن را به شما آموزش دهم.اما بعد از آموزش نیاز دارید که با تلاش و پشتکار و دقت فراوان تمرین کنید تا به استادی در آن استراتژی برسید. درست است وقت زیادی می گیرد و زمان زیادی طول می کشد ولی اگر توجه کنید حرفه ای شدن در هرچیزی و در هر حرفه ای مدت زمان زیادی طول می کشد. ولی به شما قول می دهم که اگر مطالبی را که در این مقاله اشاره کردم با دقت اجرا کنید خیلی زودتر از زمانی که انتظار دارید به مانند یک اسنایپر به معامله خواهید پرداخت.

گسترش طرز فکر یک معامله گر به مانند یک اسنایپر

معامله کردن به مانند یک اسنایپر، همراه خودش نظم و انضباط و اعتماد به نفس را برای شما به ارمغان خواهد آورد. هرچقدر بر معامله کردن به سبک یک اسنایپر پافشاری کنید و از معامله به سبک تیربارچی دوری کنید، نظم و اعتماد به نفس شما رشد بیشتری خواهد کرد. این به این خاطر است که به خاطر صبرتان پاداش (سود) خواهید گرفت و وقتی که نتایج مثبت صبور بودن را مشاهده کردید بر اجرای آن پافشاری خواهید کرد.این مرحله ابتدایی از تبدیل طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی شدن به یک معامله گر به سبک اسنایپر می باشد که اکثر معامله گران مبتدی در آن شکست می خورند زیرا قدرت صبر و انضباط را به درستی درک نکرده اند. شاید این باعث شود که فکر کنند روش معامله گری تیربارچی بهتر است و تحت کنترل می باشد. ولی یک نکته را باید در مورد بازار بسیار دقت کرد که بازار را نمی توان کنترل کرد و هرچقدر که سعی کنید بازار را کنترل کنید بیشتر به بازار اجازه می دهید تا شما را کنترل کند. باید این مسئله را درک کنید که تنها چیزی که می توانید کنترل کنید خودتان هستید .باید یاد بگیرید مثل یک اسنایپر معامله کنید و اگر اینکار را انجام دهید به شدت شانس خود را برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق در بازارهای بین المللی افزایش خواهید داد.

مترجمین : آرش محجوب و امیرحسین خدری

چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟

طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی
نام صرافی تخفیف کارمزد IP خارج از ایران لینک ثبت نام
کوکوین دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کوینکس
دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت پین
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کیوسک دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت ۲۴
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
آبان تتر
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.

برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس

55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس

55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.

١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .

٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .

٣ – چیزھائی از بازار که به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .

۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .

۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که

اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .

۶ – چارتھای مخصوص به خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .

٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد !

٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .

٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .

١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .

١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .

١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .

١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .

١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .

١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .

روانشناسی بورس

١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .

١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی حد منجر می شود .

١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .

١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .

٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.

٢١ – بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم .

٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .

٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .

٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.

٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .

٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .

٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .

٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .

٢٩ – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است

اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است

و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .

٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .

٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .

٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .

٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .

٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .

٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .

٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم

٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .

٣٨ طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .

قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .

٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .

۴١ – طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی ضربه بزرگ دیگری می خوریم .

۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .

۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .

خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )

چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .

۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند

که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .

۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .

دیگر ترس مساله مهمی نیست .

۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .

مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست

۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .

ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .

آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟

۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .

۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .

۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .

۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .

۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم

و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .

۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می شویم .

۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .

۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .

۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم

۹ نکته برای تبدیل شدن به یک معامله گرمنظم

حداقل یک‌بار در روز این پرسش مطرح می‌شود که من چگونه می‌توانم یک معامله گر منظم باشم. ابتدا بیایید ببینیم اساساً تفکر یک معامله گر منظم چگونه است.

حرفه ای های بازار بورس ویژگی‌ها و مشخصات خاصی دارند. آن‌ها هر کاری که لازم و ضروری است را انجام می‌دهند حالا چه به انجام آن علاقه‌مند باشند چه نباشند. معامله گر موفق کاری که باید را انجام می‌دهد. شاید گاهی تمایلی هم به انجام آن کار نداشته باشند ولی بدون بهانه‌گیری مسیر مطلوب و ضروری خود را طی می‌کنند.

ویژگی معامله گر منظم

بیایید خصوصیت و ویژگی‌های کلیدی معامله گر موفق را بررسی کنیم:

» معامله گر منظم کار خود را با رغبت انجام می‌دهند, آن‌ها همواره اولین نفر برای شروع کار و آخرین نفری که کار را ترک می‌کنند.

“میچالکو: اگر مردم می‌دانستند که برای به دست آوردن مهارت‌های خود, چقدر سخت کار کردم, هرگز آن مهارت‌ها برایشان عجیب نبود.”

» معامله گر منظم بهانه‌گیری نمی‌کنند و مسئولیت کارهای خود را می‌پذیرند.

“اپرا وینفری : شما مسئول زندگی خود هستید. شما نمی‌توانید دیگران را مقصر عملکرد ضعیف خود بدانید.”

» معامله گر منظم استوار و مطمئن است. هرگز تحت تأثیر افکار و عقاید دیگران قرار نمی‌گیرند.

“مایکل جُردن: هرگز نباید از دیگران انتظاری داشته باشید وقتی خود می‌توانید آن را انجام دهید.”

» معامله گر منظم هرگز دنبال راه میان‌بر نیست!

“ست گادین: افرادی که بیشترین تلاش را برای جستجوی راه میانبر انجام می‌دهند اغلب ناامید و ناکام و دارای حداقل میزان موفقیت هستند.”

» معامله گر منظم با شکست دلسرد نمی‌شوند, آن‌ها می‌دانند که شکست هم جزئی از سفر زندگی است.

“ناپلئون هیل: هر مشقتی, هر شکستی و هر اندوهی خیر و منفعت مساوی و یا بزرگ‌تر را با خود به همراه دارد.”

» معامله گر منظم به تمام جزییات دقت می‌کنند و از هر فرصتی برای بهتر شدن بهره می‌گیرند.

“کانر مک گرگور: هیچ استعداد خاصی وجود ندارد, فقط کار سخت و علاقه وافر وجود دارد. ما همه در نوع بشر باهم برابر هستیم. ما می‌توانیم هر آنچه می‌خواهیم باشیم اگر برای آن زمان صرف کنیم. من مستعد نیستم من مشتاقم.”

ما همواره می‌دانیم که کار درست کدام است اما به‌ندرت آن را انجام می‌دهیم. ما می‌دانیم که باید به‌سختی کارکنیم، باید شکست‌ها را بپذیریم، نباید از دیگران و شرایط گله‌مند باشیم و یا می‌دانیم که هیچ راه میان‌بری وجود ندارد.

اگر نمی‌توانید متعهد به انجام کاری باشید پس قادر نخواهید بود که یک تفکر حرفه ایی و درنتیجه یک معامله گر منظم باشید. اگر شما رؤیای بزرگی دارید هیچ راهی وجود ندارد جز این‌که از ناله و شکایت دست‌بردارید و منتظر تحسین طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی و تمجید دیگران نباشید و تنها به‌سوی اهداف معامله‌گری خود رهسپار شوید.

۹ قدم برای تبدیل‌شدن به یک معامله گر موفق

اگر می‌خواهید یک معامله گر منظم باشیم، پس باید رفتار حرفه ایی را آغاز کنیم. اغلب مردم معامله‌گری را یک نوع سرگرمی تلقی می‌کنند و به همین دلیل هرگز وارد این کار نمی‌شوند. معامله گری یک شغل جدی است و باید آن را چنین تلقی نمود.

۹ قدم زیر به ما کمک می‌کند تا اندک‌اندک در مسیر صحیح قرار گیریم و به یک معامله گر حرفه‌ای تبدیل شویم.

۱ ) معامله گر موفق تنها یک روش دارد. او مدام استراتژی معاملاتی خود را تغییر نمی‌دهد. از امدادهای غیبی کمک نمی‌گیرد! در عوض مدام در حال یادگیری است و روی یک روش مهارت کسب می‌کند.

۲ ) معامله گر منظم هرگز قمار نمی‌کند. برای مدیریت دارایی خود قوانین سخت‌گیرانه ایی دارد. اگر موجودی حساب معاملاتی شما نوسان‌های شدیدی را تجربه می‌کند, این یعنی شما اصول مدیریت مالی را رعایت نمی‌کنید. یک حرفه ایی ریسک‌هایش را کنترل می‌کند.

۳ ) معامله گر منظم یک‌روال و طرز فکر خاصی را دنبال می‌کند. شما باید بدانید چه موقع بازار را تحلیل کنید، چطور برای معاملات روزانه و هفتگی آماده شوید، چه موقع چارت‌ها را بررسی کرده و معاملات را مرور کنید. غیرحرفه‌ای ها همواره (بدون هیچ نقشه و طرحی) با تردید عمل می‌کنند.

۴ ) معامله گر منظم معاملات خود را از پیش طراحی می‌کنند. او طرح‌های معامله را می‌نویسد و سپس منتظر می‌ماند تا زمان انجام معامله فرارسد؛ بجای این‌که معاملات و قیمت‌ها را دنبال کند.

۵ ) معامله گر موفق همه معاملات و خلاصه اجرای آن‌ها را ثبت می‌کند. اگر شما معاملات را ثبت نکنید, چطور می‌توانید انتظار داشته باشید که از اشتباهات گذشته درس بگیرید؟

۶ ) معامله گر منظم نقش یک معامله ازدست‌رفته را درک می‌کنند و می‌دانند که آن‌ها نیز یک اتفاق طبیعی همانند معاملات موفق هستند. یک حرفه ایی هرگز بعد از یک شکست نگرش خود را عوض نمی‌کند و یا اعتمادبه‌نفس خود را از دست نمی‌دهد؛ او می‌پذیرد که شکست هم جزئی از بازی است.

۷ ) معامله گر موفق انتظارات معقولی دارند و می‌دانند که یک معامله او را در مدت کوتاهی میلیونر نمی‌سازد. اگر شما صبور و واقع‌بین باشید آنگاه می‌توانید مانند یک معامله گر تصمیمات درست و اجراهای عالی داشته باشید.

۸) حرفه ایی ها قوانین خاص خود رادارند و به آن احترام می‌گذارند. درحالی‌که غیر حرفه‌ای‌ها کورکورانه و خودسر وارد معامله یا خارج می‌شوند. حرفه ایی ها برای همه جوانب معاملات خود قوانینی دارند.

۹ ) معامله گر موفق می‌دانند که انجام معامله فقط ورودی‌ها نیستند و می‌دانند که اگر می‌خواهند موفق باشند باید روی همه جنبه‌های معامله تمرکز کنند. اما آماتورها تنها به ورودی‌ها توجه دارند و به اجرای صحیح دیگر جنبه‌های معامله بی‌توجه هستند.

امروز شما می‌توانید یک معامله گر منظم باشید اگر واقعاً می‌خواهید نباید این کار را به هفته یا ماه آینده موکول کنید. امروز هم به همان خوبی روزهای دیگر است. مثل یک حرفه ایی آغاز کنید و ۹ اصل گفته‌شده را دنبال کنید. به‌عبارت‌دیگر: اگر شما همان الگوهای قدیمی را دنبال کنید، همان نتایج قدیمی را بدون شانس موفقیت در سودآوری به دست خواهید آورد.

گرداوری و ترجمه: ابراهیم شمسی

مطالبِ گردآوری یا ترجمه‌شده ” صرفاً ” جهت آگاهی کاربران سایت تهیه می‌شود و نشان‌دهنده نظرات مترجم نیست!

طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی

ایجاد ذهنیت منحصر بفرد در آموزش فارکس عامل اساسی موفقیت است که در بخش روانشناسی مارکت قرار می گیرد.دربین معامله‌گران موفق و معامله‌گران ناموفق یک تفاوت بزرگ وجود دارد، و این تفاوت به اینکه آن‌ها از چه اندیکاتورهایی استفاده می‌کنند یا طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی سیگنال ورود به معاملات خود را چگونه تعریف می‌کنند، مربوط نمی‌شود. معامله‌گران حرفه‌ای که سودآوری مستمری از بازار دارند، ذهنیت منحصر‌به‌فردی دارند که به ‌آن‌ها امکان می‌دهد بتوانند عملکرد خود را به بهترین نحو مورد ارزیابی قرار دهند. از طرف دیگر، معامله‌گرانی که مدام دچار ضرر و زیان می‌شوند، همگی ذهنیت یکسانی دارند. دیدگاه معامله‌گران آماتور به نمودارها و نحوه قضاوت عملکرد معاملاتی آن‌ها به کل طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی با معامله‌گران حرفه‌ای متفاوت است. در این مقاله تفاوت بین طرز تفکر معامله‌گران حرفه‌ای و تازه‌کار را توضیح می‌دهیم و اینکه چطور می‌توانید ذهنیت بَرَنده و فرایندگرایی داشته باشید.

آماتورها و تفکر نتیجه‌گرای آن‌ها

معامله‌گران تازه‌کار کل عملکرد خود را تنها با یک خط‌کش اندازه‌گیری می‌کنند: پول. تا زمانی که عملکرد مثبتی داشته باشند، همه چیز خوب است. ذهنیت معامله‌گران آماتور دو حالت بیشتر ندارد: اگر معامله آن‌ها با سود خاتمه یابد، فکر می‌کنند که معامله خوبی انجام داده‌اند و اگر معامله آن‌ها با ضرر بسته شود، یعنی قطعا مرتکب اشتباهی شده‌اند.

نگران پول نباشید

برای معامله‌گرانی که توانایی‌های خود را صرفاً براساس نتایج معاملات خود قضاوت می‌کنند، تقریباً غیرممکن است که بتوانند ذهنیت بازنده خود را کنار بگذارند و به سودآوری برسند. اگر بعد از یک معامله ناموفق اینطور فکر می‌کنید که معامله بدی داشتید یا اینکه سیستم معاملاتی شما به درستی کار نمی‌کند، به احتمال زیاد دائماً تغییراتی در سیستم و روش معاملاتی خود ایجاد می‌کنید. علیرغم اینکه اکثر معامله‌گران می‌دانند که در ابتدای کار نمی‌توانند همیشه در تمام معاملات نتیجه مثبتی داشته باشند، اما آماتورها همچنان ضررهای خود را به «وجود اشکالاتی در سیستم معاملاتی» نسبت می‌دهند و لذا روش کار خود را مدام تغییر می‌دهند و سیستم‌های مختلف را امتحان می‌کنند. این افراد همان معامله‌گرانی هستند که بعد از چندین سال تجربه هنوز به تازه‌کارها شباهت دارند و همچنان مشغول جستجو و کندوکار برای یافتن راز و رمز بازار هستند.

معامله‌گران موفق چگونه فکر و معامله می‌کنند

معامله‌گران حرفه‌ای به خوبی درک می‌کنند که نتیجه یک معامله را چک لیست آنها تعیین می کند. وقتی کار خود را انجام دادند، برنامه معاملاتی خود را طراحی کردند، تحلیل‌های خود را انجام دادند و صبورانه برای دریافت تمام سیگنال‌های معاملاتی انتظار کشیدند، دیگر می‌دانند که نیاز به انجام کار دیگری نیست،نه امید به گرفتن سود بدون برنامه دارند و نه ترس از دست دادن سرمایه.

معامله‌گران حرفه‌ای می‌دانند که اگر از اصول و قوانین خود پیروی کنند، در کوتاه‌مدت هر اتفاقی ممکن است رخ دهد، اما در بلندمدت نتایج به نفع آن‌ها خواهد بود. بنابراین آن‌ها در ابتدا ضررها را بصورت یک اتفاق ناخوشایند یا چیزی که بابت آن نگران شوند، نمی‌بینند بلکه تجاربی گرانبها از دوستی صمیمی بنام مارکت می دانند. معامله‌گران حرفه‌ای اگر خود مرتکب اشتباهی نشده باشند، تفاوتی بین یک معامله‌ با نتیجه مثبت و معامله‌ای با نتیجه منفی نمی‌بینند.

طرز تفکر فرایندگرا یعنی توانایی عمل کردن و معامله کردن بدون در نظر گرفتن نتیجه پایانی. معامله‌گران حرفه‌ای اعمال و رفتار خود را فقط براساس نحوه اجرای معاملات مورد ارزیابی قرار می‌دهند.

ویژگی‌های افراد با طرز تفکر فرایندگرا

معامله‌گران حرفه‌ای مشخصه‌هایی دارند که به آن‌ها امکان می‌دهد بتوانند بدون درگیر شدن با احساسات و تقریبا بدون اینکه تحت تاثیر مسائل حاشیه ای قرار بگیرند، معامله کنند:

  • احتمال بالای موفقیت معاملاتم باعث می‌شود در بلندمدت نتایج مثبتی داشته باشم.
  • ممکن است در کوتاه‌مدت متحمل قدری ضرر و زیان بشوم که می تواند در ابتدای مسیر امری کاملا عادی باشد. اما مطمئن هستم که بتدریج معاملاتم نتایج مثبتی خواهند داشت بنابراین بجای تغییر سیستم، تغییراتی سازنده در سیستم معاملاتی و چک لیست خود ایجاد می‌کنم.
  • من به عنوان یک معامله‌گر فقط باید از قوانین و اصول خودم پیروی کنم و معاملاتم را بدون نقص اجرا کنم.
  • اینکه نتیجه یک معامله چگونه رقم می‌خورد در حیطه کنترل احساست من نیست.بلکه به قواعد و چک لیست من مربوط می شود.
  • بصورت احساسی و بیش‌ازحد روی معاملات منفی تمرکز نمی‌کنم و خیلی هم بابت معاملات مثبت خوشحال و سرخوش نمی‌شوم.

فرایند فکر کردن خود را زیر نظر بگیرید و تصمیمات خود را تحلیل کنید

خرد و دانایی تنها زمانی ارزش پیدا می‌کند که با عمل همراه باشد. برای اینکه عملکرد و رویکرد معاملاتی خود را بهبود بخشید، بایستی همواره خود را زیر نظر بگیرید. با دقت بررسی کنید که چطور در برابر سودها و ضررها واکنش نشان می‌دهید. آیا یک معامله منفی باعث می‌شود بخواهید تغییری در چیزی ایجاد کنید؟ آیا همیشه بعد از یک معامله ناموفق به دنبال دلایل آن هستید؟ و آیا معاملات مثبت خیلی شما را هیجان‌زده می‌کنند، حتی اگر خلاف قوانین خود عمل کرده باشید؟

آگاهی همیشه گام اول است. زمانی که به اشکالات فرایند فکر کردن خود پی بردید، باید آن‌ها را اصلاح کنید. دنبال کردن و زیر نظر گرفتن عملکرد و نحوه انجام معاملات برای تحقق پیشرفت‌های آینده بسیار ضروری است. شما باید از تغییر مدام سیستم‌های معاملاتی پرهیز کنید و عملکرد خود را براساس اعمال خود مورد ارزیابی و قضاوت قرار دهید، نه صرفا برمبنای سود و ضرر معاملات. پول زمانی به سمت شما می‌آید که ذهنیت آماتوری خود را کنار بگذارید.

شما برای موفقیت و داشتن یک تفکر و ذهنیت موفق نیاز به دیسیپلین دارید توصیه میکنیم مقاله “ نکاتی برای حفظ دیسیپلین در هنگام معامله کردن ” را مطالعه نمایید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا