شناخت نوسان ساز

معروفترین اندیکاتورها عبارتند از مووینگ اوریجها (MA)، بولینجربند(BB)، HMA و FRACTAL؛ همچنین معروفترین اسیلاتورها عبارتند از استوکستیک، RSI، MACD وCCI .
شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش شاندیز شهرستان بینالود)
نوسان قیمت زمین و مسکن، در سالهای اخیر به عنوان دغدغهای ملی برای مردم و دولت مردان مطرح بوده است. افزایش جمعیت، فضای محدود ساخت و ساز به ویژه در کلانشهرها و تمایل به سرمایهگذاری در خارج از شهرها در چند سال اخیر سبب هجوم گردشگران به نواحی روستایی اطراف شده است که زمینۀ افزایش بهای زمین در نواحی روستایی، سوداگری در بازار زمین و مسکن و همچنین افزایش تغییرات کالبدی غیرهمگون در نواحی روستایی را فراهم آورده است. شهرستان بینالود از توابع استان خراسان رضوی از جمله مناطقی است که در سالهای اخیر با توسعه گردشگری و تقاضای بالا برای زمین و مسکن، با نوسان و افزایش قیمت زمین و مسکن روبرو است. لذا مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی مهمترین علل مؤثر بر تغییر و نوسان قیمت زمین و مسکن در نواحی روستایی بخش شاندیز شهرستان بینالود است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران روستایی، مشاوران املاک و ساکنین سکونتگاههای روستاهای مورد مطالعه بخش شاندیز است که با استفاده از فرمول کوکران 250 خانوار در 11 روستای بالای 30 خانوار برای این منظور مطالعه شدهاند. پرسشنامه در دو بخش شامل ابعاد مؤثر بر قیمت زمین و مسکن به تفکیک طراحی شده است که شامل 12 بعد و 52 شاخص است. نتایج تحلیل دادههای گردآوری شده در محیط SPSS بیانگر این است که بر اساس آزمون فریدمن بعد زیرساختی- کالبدی با میانگین 32/5 در گروه مدیران روستایی، 67/5 در گروه مشاوران املاک و 23/5 در بین ساکنین روستایی بیشترین تأثیر را بر قیمت زمین و مسکن داشته است. همچنین براساس نتایج آزمون کروسکال والیس، بین ابعاد مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در بین روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت نیز با استفاده از فرآیند تحلیل مسیر ، میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم و مجموع هر یک از ابعاد تعیین شده بر قیمت زمین تعیین شده که براساس آن بعد موقعیت کارکردی بیشترین اثر را بر قیمت زمین و بعد فضایی- کارکردی بیشترین تأثیر را بر قیمت مسکن در نواحی مورد مطالعه داشته است.
کلیدواژهها
مراجع
آمار، تیمور (1392). تحولات کالبدی سکونتگاههای روستایی استان گیلان به منظور تدوین الگوی توسعه کالبدی. فصلنامه برنامه ریزی کالبدی- فضایی، 2(4)، 60-72.
ابراهیمزاده، عیسی و قاسمی، عزتالله (1394). ارزیابی شاخصهای کالبدی مسکن شهری با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: شهر سامان. مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقه ای، 7(26)، 83-104.
ابونوری، علی، محمدی، هادی و نوروزینژاد، محمد (1388). تحلیل قیمت زمینهای کشاورزی شهرستان سبزوار به روش هدانیک. فصلنامه مدلسازی اقتصاد، 3(2)، 122-95.
احدنژاد روشنی، محسن و معتمدی، سعادت (1393). بررسی و تحلیل نقش بازارچههای مرزی در قیمت زمین و مسکن شهری(نمونه موردی: شهر بانه در مقطع زمانی 1392- 1375). مجله پژوهش و برنامهریزی شهری، 5(19)، 20- 1.
اردشیری، مهیار و زحمتکشان، مرجان(1385). بانک زمین و ضرورت ایجاد آن در کلانشهرها (نمونه موردی شیراز)، اولین کنفرانس برنامه ریزی و مدیریت شهری مشهد ، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
افتخاری، عبدالرضا، بدری، سیدعلی و سجاسی قیداری، حمدالله (1390). بنیانهای نظریهای برنامهریزی کالبدی مناطق روستایی، تهران: انتشارات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی.
افراخته، حسن، عزیزپور، فرهاد و زمانی، محدثه (1393). پیوند کلانشهری و تحولات کالبدی- فضایی روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: دهستان محمدآباد کرج). فصلنامه مسکن و محیط روستا، 34(150)، 101-120.
امیرنژاد، حمید و مجتهدی، فاطمه (1393). تعیین قیمت اراضی کشاورزی و بررسی عوامل مؤثر بر آن در شهرستان قائم شهر: به کارگیری الگوی هدانیک. تحقیقات اقتصاد کشاورزی،6(4)، 106-93.
پورمحمدی، محمدرضا و اسدی، احمد (1392). ارزیابی پروژههای مسکن مهر شهر زنجان. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، 14(33)، 171-192.
خاکپور، براتعلی و صمدی، رضا (1393). تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در منطقه سه شهر مشهد. جغرافیا و آمایش شهری- منطقه ای، 4 (13)، 38-21.
داورخانی، فضیله، زمانی، حمید، قدیریمعصوم، مجتبی و عاشری، اسماعیل (1392). نقش گردشگری خانههای دوم در تغییرات کالبدی فیزیکی نواحی روستایی(مطالعه موردی: دهستان برغان شهرستان ساوجبلاغ). پژوهشهای روستایی، 4(2)، 277-299.
درکوش، سعید و رحیمیان، سارا (1388). تحلیل عوامل تأثیرگذار بر قیمت مسکن در مناطق شهری ایران طی دوره 1385- 1370 با تاکید بر گروه بندی شهری. فصلنامه علمی اقتصاد مسکن، 46، 11-37.
دلالپور، محمدرضا (1375). برخی ملاحظات برنامهریزی و طراحی در بافت فیزیکی مجتمعهای مسکونی. نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، 161-160، 127-142.
سامتی، مرتضی و معینی، شهرام (1386). بازار زمین؛ مضیقه دستوری و بحران قیمتها(مطالعه موردی: شهر اصفهان). فصلنامه اقتصاد مسکن، 41، 33-62.
ستارزاده، داوود (1388). بررسی شاخصهای جمعیتی مسکن ایران در سال 1385. فصلنامه جمعیت، 16(67-68)، 80-57.
شفایی، مینو و مدنی، رامین (1390). تبیین روش تحقیق زمینهیابی در طراحی الگوی مسکن روستایی. مجله آرمان شهر، 4(7)، 17-30.
ضرایی، اصغر، علیزاده، جابر و عسگری، حمید (1391). تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا- شهرهای کوچک با استفاده از GIS مطالعه موردی: روستا- شهر اصلاندوز واقع در استان اردبیل. مجله پژوهش و برنامهریزی شهری، 3(8)، 76-51.
ظاهری، محمد، کارگر، ناهید و رحیمیپور، بهاره (1391). پژوهشی پیرامون خانههای دوم و نقش آنها در تغییرات کاربری اراضی نواحی روستایی(مطالعه موردی: روستاهای هروی، حاج عبدال و دیزج لیلی خان واقع در دره لیقوان استان آذربایجان شرقی). نشریه علمی- پژوهشی جغرافیا و برنامهریزی(دانشکده جغرافیا)، 17(43)، 123-144.
علوی، علی، آقایاری، مسلم و حیدری، تقی (1391). تحلیل عوامل اصلی افزایش بی رویه قیمت مسکن در کلان شهر تهران. نشریه علمی-پژوهشی جغرافیا و برنامهریزی، 16(42)، 221- 199.
عنابستانی، علیاکبر (1386). طرح ساماندهی حاشیه شهر سبزوار، مرکز پژوهشی جغرافیایی و اجتماعی مرکز بهداشت و درمان شهرستان سبزوار، جلد6.
عنابستانی، علیاکبر، شایان، حمید و شفیعصادقیبوگر، محمد (1392). پیامدهای اقتصادی-اجتماعی طرح صدور سند مالکیت در سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اقلید). فصلنامه مسکن و محیط روستا، 142، 33-48.
فنی، زهره و دویران، اسماعیل (1387). پژوهشی در بازار زمین و مسکن (مطالعه موردی: شهر زنجان، سالهای 1378 الی 1386). مجله مسکن و محیط روستا، 124، 12-25.
قدمی، مصطفی، عقیلیزاده فیروزجایی، ناصر و مرادنژاد، رحیم (1389). بررسی نقش گردشگری در تغییرات کاربری اراضی مقصد. مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، 1(3)، 21-42.
قدیریمعصوم، مجتبی و اکبرپور سراسکانرود، محمد (1389). تحلیل نقش دولت از ساخت مساکن روستایی در برنامههای توسعه(مطالعه موردی: برنامه چهارم توسعه کشور). فصلنامه علمی-پژوهشی فضای جغرافیایی، 11(34)، 74-101.
قرشی، منیرهسادات (1385). بررسی تأثیر درآمدهای بخش نفت بر قیمت و سطح فعالیت مسکن در ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
قلیزاده، علیاکبر، بهبودی، داوود و شکریان، احسان (1389). مقایسه مدل قیمت هدانیک سنتی و مدل قیمت هدانیکرید در برآورد تابع قیمت هدانیک مسکن(مطالعه موردی مناطق شهری استان همدان). فصلنامه اقتصاد مقداری (بررسی های اقتصادی سابق)، 7(2)، 147-119.
مدیری، مهدی و حسینی، سیداحمد (1392). ارزیابی کمی و کیفی مسکن شهری رویکردی جهت دستیابی به عدالت فضایی(مطالعه موردی مناطق شهری استان خراسان رضوی). فصلنامه علمی- پژوهشی نگرشی نو در جغرافیای انسانی، 5(3)، 54-69.
مطیعیلنگرودی، حسن، قدیریمعصوم، مجتبی، اسکندری چوبقلو، حافظ، طورانی، علی و خسرویمهر، حمیده(1393). بررسی نقش مدیریت مشارکتی در کاهش آثار سیل(مطالعه موردی: روستاهای حوضه رودخانه زنگمار ماکو). نشریه علمی-پژوهشی جغرافیا و برنامهریزی، 19(51)، 311-339.
مهارتی، یعقوب و مهرایی، محمد (1390). تأثیر اتخاذ مالیات بر ارزش زمین به عنوان منبع درآمدی پایدار بر اقتصاد مسکن شهری، چهارمین همایش برنامه ریزی و مدیریت شهری، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
هاشمینژاد، هاشم و مولانایی ، صلاحالدین (1387). معماری با نگاهی به آسمان سکونتگاههای روستایی-ساختاری ویژه در معماری روستایی زاگرس( منطقه کردستان). نشریه هنرهای زیبا، 36، 17-26.
Butler. R. Hall. M C. Jenkins. J. (1998). Tourism and Recreation in Rural Areas. New York, NY: Wiley.
Din. A. Hoesli. M. and Bender. A. (2001). Environmental Variables and Real Estate Prices. Urban Studies, 38(11). 1989–2000. https://doi.org/10.1080/00420980120080899
Ahlfeldt. G.M. Maennig. W. (2010). Impact of sports arenas on land values: evidence from Berlin. Ann Reg Sci 44, 205–227 https://doi.org/10.1007/s00168-008-0249-4 Keskin. B. (2008). Hedonic Analysis of Price in the Istanbul Housing Market; International Journal of Strategic Property Management, 12)2(. 125-138.
Maliene, V. and Mayls. N. (2009). High-quality housing-A Key issue in delivering sustainable communities. Buihding and Environment, 44(2). 426-430.
Ozus. E. & Dokmeci. V. & Kiroglu. G. and Egdemir. G. (2007). Spatial Analysis of Residential Prices in Istanbulm. European Planning Studies. 15. 707–721.
Parker. S. (2004). Urban Theory and the urban Experiences. Routledge. First published. London and New York.
Raymond Y.C. Tse. (1998). Housing price land supply and Revenue from land sales. Urban studies. 35 (8). 1377-1392.
Richard F. Dye and Richard W. England. (2010). Assessing the Theory and Practice of Land Value Taxation. Report by Lincoln Institute of Land Policy. USA.
Walmsley. D.J. (2003). Rural tourism a case of lifestyyle-led opportunities. Australian Geographer. 34. 61-72.
Wen. H. & Goodman. A.C. (2013).Relationship between urban land price and housing price: Evidence from 21 provincial capitals in China. Habitat International, 40, 9-17.
چگونه سهم مناسب نوسان گیری را انتخاب کنیم؟
روشهای مختلفی برای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار وجود دارد و نوسان گیری در بورس یکی از آنها است. گاهی سرمایهگذاری روی سهام شرکتی انجام میشود که دارای درآمد مشخص سالیانه است. در این شرایط، تمرکز سهامدار روی دریافت سود تقسیمی مشخصشده در مجمع خواهد بود. در روش دیگر، قیمت سهام و تغییرات آن مهمترین عنصر در سرمایهگذاری به شمار میرود.
استفاده از این روش نیاز به قدرت ریسکپذیری بالا، افزایش دانش و آگاهی و بررسی اخبار موثق معاملات و در نهایت، انتخاب استراتژی صحیح دارد. یکی از استراتژیهای شناختهشده در این زمینه، «نوسان گیری» نامیده میشود. در ادامه این مفهوم را به دقت بررسی میکنیم و نحوه انتخاب سهم مناسب برای نوسانگیری را برای شما شرح میدهیم.
منظور از نوسان گیری چیست؟
«نوسان» در لغت به معنی حرکت متوالی چیزی است و در بازار سهام به تغییر قیمتها، نوسان گفته میشود. به طور خلاصه شناخت و سرمایهگذاری روی یک سهام که مشمول تغییرات صعودی و نزولی در بازه زمانی کوتاهمدت میشود را نوسان گیری مینامند. ممکن است این توضیح موجب ساده به نظر رسیدن روند نوسان گیری شود؛ اما در عمل انجام این کار پیچیدگیهای بسیاری دارد. شناخت کامل بازار بورس، شناخت شرکتهایی که سهام خود را وارد بازار میکنند و تابلوخوانی از نیازهای بدیهی این کار است. بارها مشاهده شده که افراد بدون علم کافی و با این توهم که قدرت ریسکپذیری بالا تنها لازمه نوسان گیری است، دست به این عمل زدهاند و نه تنها سودی به دست نیاورندهاند، بلکه سرمایه اصلی را نیز به سرعت از دست دادهاند. به یاد داشته باشید، نوسان گیری در بورس، برعکس تفکر رایج، مبتنی بر دانش و آگاهی است.
اگر علاقه مند به آموزش نوسان گیری روزانه در بورس هستید، کلیک کنید.
انواع روشهای نوسانگیری در بورس چیست؟
گرچه نوسان گیری در بورس یک مفهوم کلی مبتنی بر دریافت سود بر پایه تغییر قیمتها است، ولیکن برای انجام همین کار نیز افراد از استراتژیهای متفاوتی بهره میبرند. نوسانگیری میتواند در دو بازه طولانیمدت و یا کوتاهمدت صورت گیرد. نوسان گیری در کوتاهمدت معمولا با تکیه بر جو حاکم بر بازار انجام میشود. انتشار اخباری مبنی بر رشد یک سهام، موجب تشکیل صف خرید و متعاقبا بالا رفتن قیمت آن میشود. با مشخص شدن کذب بودن خبر، قیمت مجدد کاهش خواهد یافت. بازه زمانی مابین این دو اتفاق، زمان مناسبی جهت خرید و فروش سهم است.
در نوسان گیری بلندمدت، سرمایهگذار با بررسی عوامل مختلف اقتصادی و مالی، ارزش ذاتی سهم را ارزیابی میکند. در صورتی که قیمت کنونی سهم طبق ارزیابی انجامشده کمتر از ارزش واقعی آن باشد، سهم را میخرد و زمانی که قیمت به اندازه ارزش واقعی بالا رفت، آن را میفروشد. استفاده از این روش اصطلاحا تحلیل بنیادی نامیده میشود.
روش دیگری که برای تحلیل بازار و نوسان گیری وجود دارد، تحلیل تکنیکال نامیده میشود. در اصل این روش مخصوص اوراق بهاداری است که مدتی است در بازار خرید و فروش میشوند و در مورد شرکتهای تازهوارد بازار کاربردی ندارد. در تحلیل تکنیکال تمامی تحرکات قیمتی، حجم معاملات و میزان رشد در بازههای زمانی مشخص، در قالب نمودارهایی که برای این روش تهیه شده، مورد ارزیابی قرار میگیرند و در نهایت الگویی از رشد و نزول سهام مربوطه به دست میآید. سپس سرمایهگذار طبق آن الگو اقدام به نوسان گیری و معامله میکند.
علاوه بر سه استراژی بالا، روشهای دیگری نیز برای نوسان گیری وجود دارد که غالبا بر اساس منابع مالی بسیار بالا یا دسترسی به اطلاعات شرکتها انجام میشود. به عنوان مثال، در صورتی که شخصی از تصمیمات و رخدادهای شرکت مطلع باشد، بیشک میتواند در بازه زمانی کوتاهی که مابین علنی شدن خبر و تاثیرش روی سهام وجود دارد، اقدام به خرید و فروش آن کند. همچنین در صورتی که منابع مالی فردی گسترده باشد میتواند روی رشد اندک قیمت یک سهم در کوتاهمدت سرمایهگذاری کند. خرید تعداد زیادی از یک سهم و فروش آن (بلافاصله پس از یک رشد اندک) نیز نوعی نوسان گیری به حساب میآید.
نحوه انتخاب سهم مناسب برای نوسان گیری
در حقیقت عمل نوسان گیری فرآیندی احتمالی است. گر چه روشهای زیادی برای کاهش ریسک و الگوهای منطقی (طبق روش های توضیح داده شده در بالا) برای این روند وجود دارد اما قطعیتی در این زمینه وجود ندارد. بهترین روش نوسان گیری، ترکیب و بررسی موارد بالا در کنار شناخت نوسان ساز یکدیگر است. در صورتی که شما با تابلوخوانی در بورس آشنا باشید و در کنار آن اخبار نوسانات بازار و رویدادهای حیاتی شرکتها را دنبال کنید، با تکیه بر روشهای تحلیلی (بنیادی و تکنیکال) میتوانید بهترین سهام موجود در بازار را برگزینید و از ئیشبینی نوسانات آن سود به دست آورید.
مضرات نوسان گیری در بورس
انجام نوسان گیری در بورس از آن جهت که میتواند موجب دریافت سود در کوتاهترین زمان شود، برای سرمایهگذاران جذاب است؛ اما این عمل معایبی نیز دارد که در ادامه به صورت خلاصه آنها را بررسی میکنیم:
- اولین مورد هزینه و کارمزدی است که نوسانگیر برای معاملات خود پرداخت میکند. در این روش، تعداد معاملات بالا است و اگر چه این کارمزد نسبت به سود احتمالی مبلغ قابل توجهی نیست اما در طولانیمدت، باید به عنوان یکی از هزینههای قابل محاسبه در نظر گرفته شود.
- نوسان گیری فرایندی زمانبر است. باید هر روز از زمان شروع معاملات تا پایان آن، روی رخدادهای بازار متمرکز باشید و از دست دادن هر رویدادی (هر چند کوچک) میتواند موجب از دست دادن سود حاصل از نوسان گیری شود.
- توانایی شناخت و تفکیک نوسان و حباب قیمت از یکدیگر بسیار اهمیت دارد. چه بسا افرادی که با توهم شاخت نوسان و روند رو به رشد یک سهم درگیر حباب قیمتی آن شدهاند و با ترکیدن حباب، حتی سرمایه اصلی خود را نیز از دست دادهاند.
سخن آخر
معمولا افرادی که استراتژی نوسان گیری در بازار بورس را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، تنها به این مورد بسنده نخواهند کرد و در کنار آن، سرمایهگذاریهای طولانیمدت دیگری با ریسک کمتر را نیز در روند کار خود قرار میدهند. انتخاب چند بازار با مقدار ریسک متفاوت و امکان بازده در بازههای زمانی مختلف، از آن جهت مورد توجه قرار میگیرد که در صورت حاصل نشدن بازده مناسب و یا مواجه شدن با ضرر، رشد سهام دیگر بتواند جبران مافات کند و رقم از دست رفته را پوشش دهد.
پایاننامه
شناسایی نوسان توان پایدار و ناپایدار با استفاده از سطح معیار معادل بسط یافته در حوزه زمان
چکیده:
وقوع خطاها و اختلالات کوچک و بزرگ ایجاد شده در شبکه، بسته به قدرت و میزان تاثیر آن¬ها بر روی پارامترهای سیستم، می¬توانند باعث ایجاد نوسان توان در سیستم قدرت شوند. نوسان توان پدیدهای متفاوت از وقوع خطا در سیستم بوده که نباید قسمتهای مختلف سیستم در حالت نوسان توانی که باعث ناپایدری شبکه نمی¬شود، قطع گردد. با اینحال امروزه وقوع چنین پدیده¬ای باعث بسیاری از خاموشیها در سیستم قدرت شده است. بنابراین ارائه روش¬هایی برای شناخت ابعاد این پدیده جهت تمیز دادن بین نوسان توان پایدار و نوسان توانی که باعث ناپایداری سیستم می¬شود، لازم و ضروری می¬باشد. در این پروژه ابتدا پس از شرح فعالیت¬های تحقیقاتی صورت گرفته در این زمینه، معیار سطوح معادل در حوزه زمان که نتیجه نگاشت منحنی توان-زاویه به منحنی توان-زمان می¬باشد جهت شناسایی نوسان توان پایدار و ناپایدار معرفی شده است. شبیه¬سازی¬های انجام شده نشان می¬دهد که این الگوریتم برای سیستم چند ماشینه در تمامی حالات درست عمل نمی¬کند. بنابراین در سیستم¬های چند ماشینه از معیار بسط یافته این الگوریتم که بر مبنای تبدیل شبکه به دو دسته ماشین¬های بحرانی و غیربحرانی می¬باشد استفاده شده است. برای این منظور، با استفاده از اطلاعات توان خروجی همه ژنراتورهای شبکه که توسط واحدهای اندازه¬گیری فازور PMU به مرکز کنترل ارسال می¬شود،، این معیار را برای سیستم چند ماشینه به صورت گسترده اعمال شده است. در ادامه با شناخت تابع منحنی نوسانات شبکه، منحنی¬های P-? و P-t، OMIB معادل شبکه با استفاده از معیار سطوح معادل بسط یافته با دقت مناسبی برای زمان¬های آینده تخمین زده شده و با پیش-بینی سریعتر ناپایداری شبکه، عملکرد الگوریتم معیار سطوح معادل بهبود داده شده است. یکی از پارامترهای مهم در تشخیص نوسان توان، غیرفعال کردن واحد PSB در هنگام بروز خطا در طول نوسان است. اگر واحد PSB یک رله، عملکرد رله دیستانس را مسدود نماید، این وضعیت باید در صورت وقوع خطا بلافاصله اصلاح گردد، زیرا در غیر این صورت خطا روی خط انتقال برای مدت طولانی می¬ماند که این امر منجر به آسیب دیدن تجهیزات و حتی ناپایدار شدن شبکه می¬شود. بنابراین برای حل مشکل مذکور، در این گزارش تبدیل موجک معرفی شده است.
شناسایی نوسان توان پایدار و ناپایدار با استفاده از سطح معیار معادل بسط یافته در حوزه زمان 3/21/2013 12:00:00 AM
تحلیل تکنیکال در بورس
هدف اصلی تمام افرادی که در بازارهای مالی فعالیت میکنند، پیشبینی قیمتهاست. به همین منظور هر ساله روشها و متدهای متفاوت و جدیدی، برای پیشبینی روند قیمتها به وجود میآید. به طور معمول تحلیل قیمت سهام به دو روش کلی صورت میگیرد، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. به پیشبینی قیمت سهام مختلف با استفاده از روشهایی که پایه و اساس آن رفتار گذشته قیمت و روند سهام است، تحلیل تکنیکال میگویند. این تحلیل در تمامی بازارهای مالی جهان از فارکس و بیتکوین و طلا گرفته تا نفت و بازار بورس تهران قابل پیاده سازی میباشد. فعالان بازارهای مالی در سراسر جهان در کنار آموزش بورس از این روشها برای کسب سود بیشتر استفاده میکنند.
اصول پایه و اولیه تحلیل تکنیکال
برای شرح خلاصهای جامع از اصول اولیه تحلیل تکنیکال، ضروری است که سه نکته کلی زیر را در نظر داشته باشیم.
- همه نکات و جزئیات در قیمت یک سهم دیده میشود.
اخبار مثبت و منفی در مورد سهام، مشکلات و موارد مهم اقتصادی و جو جامعه، تاثیر خود را مستقیما روی قیمت سهام میگذارند و ما را متوجه شرایط به وجود آمده میکنند.
- همه قیمتها طبق روند مشخص و معینی حرکت میکنند.
تمامی روندهای به وجود آمده به نحوی با روندهای گذشته هماهنگ و همراه هستند. این روندها نمیتوانند بدون نظم و نامرتب به هر سمتی حرکت کنند
- تاریخ همیشه تکرار میشود.
این جمله به این معناست که اغلب فعالان بورس، تمایل دارند تا واکنشهایی مطابق با زمان گذشته داشته باشند؛ بنابراین روندهای به وجود آمده به مرور زمان تکرار خواهند شد.
الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی در واقع اشکال خاصی از نمودار سهام هستند که بعد از تشکیل آنها، افراد میتوانند روند قیمتی را با درصد قابل قبولی حدس بزنند. از مهمترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوی برگشتی، الگوی پرچم و الگوی سر و شانه اشاره کرد.
روند چیست؟
یکی از کلیدیترین نکات برای یادگیری تحلیل تکنیکال، شناخت درست روندها میباشد. روندها به طور کلی به سه دسته زیر تقسیم میشوند.
- روند صعودی و مثبت: هرگاه در نمودار یک سهم، درهها به صورت متوالی، هر یک بالاتر از دره قبلی قرار گرفتند. همچنین قلهها هم به همین منوال، به طور متوالی، یکی پس از دیگری به سمت بالا حرکت کردند، روندی شکل خواهد گرفت که به آن روند صعودی و مثبت میگویند. معمولا برای شناسایی یک روند، حداقل سه قله و سه دره متوالی را در نظر میگیرند؛ اما برای اطمینان بیشتر، میتوان این تعداد را افزایش داد. برای انجام دقیق این کار، قلهها و درهها را با استفاده از یک خط اریب به یکدیگر وصل میکنند؛ اگر این خط بدون برخورد به نمودار و به صورت صعودی قرار گرفت، یعنی روند را درست شناسایی کردهایم.
قله: سقف قیمتی در هر نوسان
دره: کف قیمتی در هر نوسان
- روند نزولی یا منفی: روند نزولی، درست برعکس شده همان روند صعودی است؛ به این صورت که اگر در نمودار یک سهم، قلهها به صورت متوالی از یکدیگر پایینتر بوده و درهها نیز به همین منوال باشند، این روند یک روند نزولی خواهد بود.
- روند خنثی یا بدون تغییر و رنج: در این نمودارها هیچ صعود یا نزول ممتدی دیده نمیشود. قلهها و درهها یا در یک راستا بدون شیب قرار دارند یا به صورت یکی در میان بالا و پایین میروند.
خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
فعالان بازار با توجه به گذشته نمودار و همچنین شرایط تغییر روند قیمتی قبل، اجازه صعود یا سقوط بیش از حد را به سهام نمیدهند. به این موضوع خطوط حمایت و مقاومت محدودههای قیمتی میگویند.
خط حمایت:
به محدوده قیمتی گفته میشود که قیمت یک سهم به میزان کافی سقوط کرده است و حالا دارای یک قیمت جذاب برای خرید است. در گذشته نیز قیمت سهم وقتی به این حد رسیده است، سقوطش متوقف شده و شروع به بالارفتن کرده است. پس با توجه به این شرایط تقاضا در این نماد بالارفته و اصطلاحا با حمایت بازار مواجه میشود.
خط مقاومت:
به محدوده قیمتی گفته میشود که قیمت یک سهم به نهایت ممکن خود رسیده است و از نگاه سرمایه گذاران دیگر هیچ جذابیت و ارزشی برای خرید ندارد. در این چنین شرایطی، قیمت برای فروشندگان جذاب خواهد بود و با بالا رفتن میزان عرضه، قیمت سهم وارد دور سقوط شده و اصطلاحا با مقاومت بازار روبرو خواهد شد.
سقف تاریخی، کف تاریخی و قیمت گذشته هر سهم میتواند یکی از معتبرترین و واضحترین خطوط مقاومت و حمایت بازار در تحلیل تکنیکال باشد. خطوط حمایت و مقاومتی که فعالان بازار به آن واکنش نشان میدهند.
انواع نمودار های قیمتی
در تحلیل تکنیکال از نمودارهای قیمتی متفاومتی استفاده میشود که هر کدام از آنها اطلاعات مهمی را به ما میدهند. انواع نمودارهای قیمتی عبارتند از:
نمودار خطی
سادهترین نمودار، نمودار خطی است. در این نمودار قیمتهای آخرین معاملات به وسیله یک خط به یکدیگر وصل میشوند و نوسان قیمتی را نشان میدهد.
نمودار میلهای
این نمودار کاربرد بیشتری نسبت به نمودار خطی داشته و اطلاعاتی شامل قیمت باز شدن و بسته شدن سهم، قیمت اولین معامله و آخرین معامله را به ما ارائه میدهد؛ اما کار با این نمودار به دلیل نداشتن رنگ و حجم در میلهها، تا حدودی دشوار بوده و تحلیل سختتری دارد.
نمودار کندل استیک یا شمع ژاپنی
این نمودار تمام اطلاعاتی که نمودار میلهای نشان میدهد را دارد با این تفاوت که شما میتوانید رنگ شمعها را تغییر داده و صعودی یا نزولی بودن آن را به راحتی تشخیص دهید. همچنین شمعها به دلیل نوع خاص نمایششان، به راحتی قابل تحلیل میباشند و مشکلات نمودار میلهای را ندارند. به طور خلاصه محبوبترین نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودار کندل استیک است. علاوه بر همه این موارد نمودارهای کندل استیک دارای الگوهای تحلیل بسیار قوی در تحلیل تکنیکال میباشند. الگوهایی که هر کدام از آنها به تنهایی اطلاعات زیادی را در اختیار ما قرار میدهند. اطلاعاتی از قبیل الگوهای دوجی، ساندویچ و چکش.
اندیکاتورها و اسیلاتورها
اسیلاتور به معنای نوسانگر یا نوسان ساز و اندیکاتور نیز به معنای نشانگر یا شاخص میباشد.
اندیکاتورها و اسیلاتورها در واقع ابزارهایی هستند که با استفاده از ریاضی و فرمولهای خاص آن، اطلاعات بسیار مفیدی را نسبت به روند سهم و آینده آن به ما ارائه میدهند. اسیلاتورها و اندیکاتورها دو مفهوم جدا از هم نیستند و جالب است بدانید که اسیلاتورها زیر مجموعه اندیکاتورها میباشند. معمولا در تحلیل تکنیکال، اسیلاتورها و اندیکاتورها نقش بسزایی در گرفتن سیگنالهای خرید و فروش سهام دارند. اندیکاتورها به دو صورتِ روی نمودار و زیر نمودار نمایش داده میشوند.
معروفترین اندیکاتورها عبارتند از مووینگ اوریجها (MA)، بولینجربند(BB)، HMA و FRACTAL؛ همچنین معروفترین اسیلاتورها عبارتند از استوکستیک، RSI، MACD وCCI .
البته این نکته را هم نباید از خاطر برد که اتکای تمام و کامل به اسیلاتورها و اندیکاتورها کار اشتباهی است و میتواند باعث ضررهای هنگفتی بشود؛ چرا که آنها تنها یک تایید یا پیشبینی از روندها هستند. برای تعیین اندازه روند و اعتبار آن باید از روشهای دیگر تحلیل تکنیکال نیز استفاده کرد.
فیبوناچی
یکی از معروفترین قواعد و نسبتهای ریاضی، نسبتهای معروف فیبوناچی میباشند. این اعداد توسط ریاضیدان بزرگ ایتالیایی، «لئوناردو فیبوناچی» کشف شدند. در این سری، اعداد دارای نسبتهای مشخصی میباشند؛ به این صورت که هر عدد 1.618 برابر عدد قبل خود و هر عدد 0.618 برابر عدد بعد خود میباشد. این اعداد در جای جای طبیعت و هستی کارایی و قدرت خود را نشان دادهاند حتی در معاملات فعالان بازار سرمایه نیز دیده میشوند.
به همین دلیل انواع مختلف ابزار فیبوناچی وارد تحلیل تکنیکال شد. سادهترین ابزار فیبوناچی اصلاحی به این صورت است که خطوطی شناخت نوسان ساز با ضرایب 0، 0.236، 0.382، 0.5، 0.618، 0.763 و یک را روی نمودار ایجاد میکنند. به صورت خلاصه قیمت هر سهم با احتمالهای خوبی نسبت به این خطوط واکنش نشان خواهند داد.
ایچیموکو
یکی دیگر از ابزارهای بسیار قدرتمند تحلیل تکنیکال، ابزار ایچیموکو میباشد. با این که ایچیموکو در دسته اندیکاتورها قرار میگیرد، اما به دلیل اطلاعات زیاد و مفیدی که از آن حاصل میشود، به عنوان یک سیستم و استراتژی معاملاتی خوب شناخته و تایید میشود. به طور خلاصه، ایچیموکو از پنج قسمت مجزا به نامهای تنکنسن، کیجونسن، سنکوA، سنکوB و چیکو(چیمو) تشکیل شده است.
از هر کدام این قسمتها، اطلاعات جداگانه و موثری بدست میآید. به عنوان مثال در تحلیل پیشرفته ایچیموکو به ترکیب سنکوA و سنکوB، ابر کومو گفته میشود که اطلاعات فراوانی را راجع به خطوط حمایت و مقاومتی در اختیار ما قرار میدهند.
موجهای الیوت
نظریه موجها الیوت اولین بار توسط «راف نلسون الیوت» مطرح شد. او معتقد بود که روندهای بازار که خود تشکیل موج میدهند، همیشه از رفتار خاصی پیروی کرده و طبق آنها عمل میکنند. مبحث موجهای الیوت بسیار مفصل و گستره است اما اگر بخواهیم صرفا اشاره کوتاهی به آن داشته باشیم باید بگوییم که امروزه در تحلیل تکنیکال، موجها به دو دسته کلی انگیزشی و اصلاحی دسته بندی میشوند.
موجهای انگیزشی به موجهای روند دار که صعودی یا نزولی بازار هستند، گفته میشود. این موجها معمولا شامل پنج موج کوچک میشوند. در این پنج موج، سه موج در جهت حرکت و دو موج در خلاف جهت حرکت اصلی روند میباشند. موجهای اصلاحی نیز بعد از تکمیل موجهای انگیزشی به وجود میآیند و آنها تا حدی اصلاح میکنند.
به پیشبینی قیمت سهام مختلف با استفاده از روشهایی که پایه و اساس آن رفتار گذشته قیمت و روند سهام است، تحلیل تکنیکال میگویند.
ما در سایت سیگنال بخش آموزش تحلیل تکنیکال را بر پایه محتوای متنی و ارائه آموزش های ویدئویی به صورت مجزا برای هر قسمت آماده کردهایم.
آشنایی بابرد منبع تغذیه
تلویزیون های LCD ازمنبع تغذیه نوع سوئیچینگ استفاده میکنند که همچنین به SMPS یا منبع سوئیچینگ نیز معروف هستند. منبع تغذیه AC اصلی را به ولتاژ DC (جریان مستقیم) تبدیل می کند که توسط مدارهای داخل تلویزیون LCD می تواند استفاده شود . ولتاژ AC (جریان متناوب) به صورت ولتاژ AC (معمولا 220 ولت) وارد PSU (پخش منبع تغذیه) شده وابتدا ازمیان فیلتر EMI (تداخل های الکترومغناطیسی) ، محدود ساز جریان هجومی اولیه و مدار های PFC(power factorcorrection )عبور میکند. سپس ولتاژ AC توسط پل دیود یکسوسازی می شود. توجه کنید که اگر Ative PFC استفاده شود،مدار Active PFC بعداز پل دیود و قبل از خازن قرار خواهد گرفت.
توضیح Passive PFC
آسان ترین راه کنترل شناخت نوسان ساز جریان هارمونیک استفاده از فیلتر است ، فیلترها طراحی شده اند تا جریان را تنها در فرکانس مسیر (50Hz تا 60Hz) عبور دهند. این فیلتر جریان مسیر را کاهش می دهد که به این معنی است که به ابزارهای غیرخطی (Non-linear) اکنون شبیه به بار خطی هستند.این فیلتر به سلف های (inductor) با اندازه بزرگ وجریان زیاد نیاز دارد که بزرگ وگران هستند . Passive PFC به سلف یا اینداکتور بزرگتری نسبت به سلف های موجود در Active PFC نیاز دارد اما هزینه آن کمتر است .
توضیح Active PFC
(Active power factor corrention) Active PFC برای کنترل میزان توان مصرف شده توسط بارجهت فراهم کردن PFC(ضریب اصلاح کننده ی توان) با حداکثر راندمان احتمالی ، ازمدار الکترونیکی پیچیده ای استفاده می کند. معمولا مدار Active PFC جریان ورودی بار را کنترل می کند تا اینکه شکل موج جریان متناسب با شکل موج (موج سینوسی) ولتاژ اصلی باشد.
بعضی از انواع Active PFC ، شامل Boots-Buck،Buck،Boots می باشند . مدارهای PFC تک مرحله ای یا چند مرحله ای هستند . در مورد SMPS ، یک مبدل Boots بین پل دیود و خازن های ورودی اصلی قرارداده شده است مبدل Boots سعی می کند در حالی که جریان در حال مصرف شدن است یعنی به صورت ثابتی هم فاز با آن و در فرکانس یکسان با ولتاژ مسیر است و ولتاژ مسیرDC پایداری را در خروجی های خود حفظ می کند .
ولتاژ AC اکنون یکسوساز شده ، خروجی پل دیود که به صورت ولتاژ DC نوسان دار است به وسیله خازن صافی بخش اولیه صاف و بدون نوسان می شود.
اکنون اجازه دهید در مورد Power Mosfet ها صحبت کنیم .در تلویزیون های LCD که به صورت نمومه دارای توپولوژی نیم پل (Half Bridge) هستند معمولا دو Power Mosfet خواهید دید .
نمونه ی ساده ای از توپولوژِی نیم پل
Mosfet درSMPS به عنوان یک سوئیچ عمل می کند ،Mosfet توسط Power IC که ولتاژ نوسان دار شکل موج مربعی به پایه گیت (Gate) ، Power Mosfet ها در نیم پل ارسال میشوند روشن میشود و انها را به صورت متناوب با فرکانس بالایی روشن و خاموش می کند . هنگامی که اولین Power Mosfet (Q1) روشن شد اجازه می دهد ولتاژ DC صاف شده از میان سیم پیچ بخش اولیه ترانسفورمر سوئیچینگ به پایه ی وسط مقسم ولتاژ که از C1 و C2 تشکیل شده عبور کند .
هنگامی که این Mosfet خاموش است Mosfet(Q2) روشن می شود و جهت حرکت جریان معکوس می شود ، ازطریق Mofset ثانویه که از وسط مقسم ولتاژ به زمین (Ground) وصل شده وسپس فرآیند تکرار می شود .این کار ولتاژ را در سیم پیچ ثانویه ترانسفورمر سوئیچینگ القا می کند ،که در این مورد ولتاژ های AC را کاهش می دهد (Step Down)که سپس دوباره به وسیله دیود های Ultra Fast Recovery یا دیود های شاتکی یکسوساز می شوند، سپس به وسیله ی خازن ها و سلف های بخش ثانویه که چوک نیز نامیده می شوند ، (چون آنها تعییرات فرکانس بالا در جریان عبوری را مسدود می کنند) فیلتر می شوند . اکنون ولتاژ های بخش ثانویه که یکسوسازی و فیلتر شده اند می توانند توسط ولتاژ رگولاتور یا مدارهای رگولاسیون (Regulation) که در مدار های دیگر یا در بخش ثانویه PSU قرار دارند تنظیم شوند.لطفا توجه داشته باشید که همه تلویزیون های LCD از توپولوژِی نیم پل استفاده نمی کنند . بعضی مدل ها تنها یک Power Mosfet یا FET دارند و در بعضی دیگر Power IC و Mofset ها به صورت یک IC ، یکپارچه شده اند . بیشتر SMPS ها در تلویزیون های LCD که با آنها مواجه می شوید نسبتا شبیه به هم هستند، با کمی مطالعه ی بیشتر در مدل های مختلف با نحوه کار آنها آشنا خواهید شد چون براساس اصول یکسانی کار می کنند
بخش زیرین برد تغذیه که Power IC SMD و راه انداز نیم پل را نشان می دهد
برد منبع تغذیه با Active PFC
خروجی PSU با استفاده از فیدبک (Feed Back) ثابت و پایدار نگهداری می شود .حداقل یکی از ولتاژ های بخش ثانویه باید نظارت یا کنترل شود که اینکار توسط چند مدار انجام می شود ابتدا مدار نمونه گیری (Sampling) قرار دارد که معمولا از چند مقاومت ساخته شده است . ولتاژ از مدار نمونه گیری به Adjustable Shaunt Regulator IC انتقال می یابد ، این قسمت ، مدار کشف خطا می باشد که ولتاژ نمونه گیری شده را از مدار نمونه گیری گرفته و کنترل می کند سپس به اپتوکوپلر (Opto-lsosator) هدایت می کند که یک سیگنال خروجی دارد که تقویت شده وسپس به پایه فیدبک Power IC انتقال یابد تا اینکه آن بتواند علامت نسبت فاصله ی سیگنال شکل موج مربعی که به Mosfet ها وارد می شوند تصحیح کند ، این کار باعث رگولاسیون ولتاژ خرجی ، با افزایش یا کاهش خروجی یا حتی خاموش کردن تلویزیون با توجه به سیگنال در یافت شده از اپتوکوپلر می شود این فرایند PWM (Pulse Width Modulation) نامیده میشود . Power IC گاهی اوقات به عنوان PWM اشاره می شود . اگر بار در منبع تغذیه باعث افت ولتاژ های ثانویه شود پس Power IC چرخه ی کار سیگنال راه انداز Mosfet ها را افزایش می دهد یا می توانید ببینید علامت نسبت فاصله ی بین سیگنال ها افزایش می یابد
بعضی PSU ها ازنوع متفاوتی از فیدبک ها استفاده میکنند ، یک سیم پیچ ثانویه در بخش اولیه جهت فیدبک مورد استفاده قرارمی گیرد ، اصول کار هنوز یکسان و فرایند هنوز PWM است.
بلوک دیاگرام ساده از SMPS
توضیح کامل اصول کار منبع تغذیه سوئیچینگ (SMPS) خارج از محدوده توان این کتاب است اما اکنون شما با نحوه کار SMPS در تلویزیون LCD اشنا شدید .
پیشنهاد میکنم در مورد SMPS و نحوه تعمیر آن بیشتر مطالعه کنید چون قطعا سرعت عیب یابی شمارا افرایش خواهد داد .