توصیه هایی برای معامله گران تازه کا

تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟

  1. هر دره نزولی را به نزولی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دره پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
    ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم یک خط را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و دره‌های ایجاد شده با قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فشرده است. هنگامی که قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به سایر قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص بررسی کنیم.
  2. هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
  3. به مثال بالا در ترسیم خط روند توجه کنید. در این تصویر همانطور که مشاهده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید ما قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صعودی را به هم وصل کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم اما، بین این دو امتیاز، قیمت از خطی که ما کشیدیم عبور کرد. این خط روند را بی اعتبار می‌کند. حال به تصویر زیر توجه کنید آنچه ما می خواهیم همان چیزی است که در تصویر دوم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم، دو پایین چرخش که توسط خطی شکسته نشده از قیمت به هم متصل شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. این یک خط روند معتبر است که آماده است تا در آینده پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی شود.
  4. خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند.

تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟

مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار می‌باشد. تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگوها، میانگین‌های متحرک، حمایت و مقاومت‌ها، تنها با هدف کمک به اندازه‌گیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمده‌اند.
اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل «همیشه در جهت روند معامله کنید» «هرگز با روند نجنگید» یا «روند دوست توست» را زیاد می‌شنویم. پس لازم است وقتی را برای تعرف روند صرف کنیم و انواع آن را بشناسیم.

از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان می‌دهد. ولی برای به کارگیری آن می‌بایست تعریف دقیق‌تری را ارائه کنیم. پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمی‌کند. تغییرات بازار به تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می‌شود. این زیگزاگ‌ها همانند یکسری موج‌های پی در پی می‌باشند که شامل موج‌های صعودی (پیک‌ها یا رالی‌ها) و موج‌های نزولی (حفره‌ها) می‌باشند.

برآیند حرکات این موج‌های صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل می‌دهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی می‌باشد. روند صعودی به عنوان یکسری از موج‌ها و حفره‌های بالارونده تعریف می‌شود و روند نزولی برخلاف آن از موج‌ها و حفره‌های پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موج‌ها و حفره‌هایی است که جهت مستقیم تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ دارند.

روند قیمت

روند سه جهت دارد

همان‌طور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم. اکثر مردم فکر می‌کنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت می‌کند: صعودی، نزولی و خنثی. که تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یک‌سوم مواقع قیمت‌ها روند خنثی یا افقی به خود می‌گیرند. روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره زمانی می‌باشد بدین معنی که تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیده‌اند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد). اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.

اکثر ابزارها و سیستم‌های تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شده‌اند که در جهت بالا و پایین حرکت می‌کنند. آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار می‌کنند یا حتی اصلاً کار نمی‌کنند. نمی‌توان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیت‌هایی (بدون روند) استفاده کنند درحالی‌که این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشده‌اند.
سه انتخاب کلی برای هر معامله‌گری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظاره‌گر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درست‌تر به نظر می‌رسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانه‌ترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.

روندها به سه دسته تقسیم می‌شوند علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت می‌باشد به سه دسته نیز تقسیم می‌شود:

1. روند بزرگ؛ 2. روند متوسط؛ 3. روند کوتاه

در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر می‌گیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیل‌گران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیل‌گران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. (من شخصاً تمایل دارم که روندهای بالاتر از شش ماه را روند بلند بنامم). داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه می‌دانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه می‌نامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهد.

هر روند می‌تواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط می‌تواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح می‌کند.
این روند تصحیح نیز می‌تواند خود شامل روندهای کوتاه‌مدت‌تر که همان موج‌های صعود و نزولی کوتاه‌مدت هستند باشد.

رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معامله‌گران برداشت‌های متفاوتی از یک روند دارند.

برای معامله‌گران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بی‌اهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاه‌مدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل می‌دهد.

به بیان کلی اکثر روش‌هایی که بر اساس تعقیب روند کار می‌کنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول می‌کشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاه‌مدت می‌توان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاه‌مدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار می‌باشند.

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) الگویی است که نشان‌دهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت روند غالب می‌باشد.

تعداد زیادی از الگوهای ادامه‌دهنده وجود دارند که تحلیل‌گران تکنیکال از آن‌ها جهت دریافت سیگنال حرکتی روند استفاده می‌کنند.

الگوهای ادامه‌دهنده شامل مثلث‌ها (Triangles)، پرچم‌ها (Flags)، پرچم سه‌گوش (Pennant) و مستطیل (Rectangle) می‌باشند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال می‌توانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.

نکات کلیدی:

  • الگوی ادامه‌دهنده الگویی است که نشان‌دهندهٔ تمایل حرکت قیمت در جهت روند غالب خود می‌باشد.
  • تمامی الگوهای ادامه‌دهنده لزوماً باعث ادامهٔ روند نمی‌شوند. در بسیاری از آن‌ها بازگشت روند شکل می‌گیرد. با صبر برای شکست قیمتی (Breakout)، معامله‌گران می‌توانند نتیجهٔ حاصل شده توسط این الگوها را بررسی کنند.
  • نحوهٔ ایده‌آلِ معامله با الگوهای ادامه‌دهنده، معامله در جهت حرکت روند قیمتی می‌باشد. اما باید معامله‌گران تا شکست قیمتی و مشخص شدن جهت حرکت قیمت صبر کنند.

درک مفهوم الگوی ادامه‌دهنده

یک الگوی ادامه‌دهنده نامش را از تمایل روند برای ادامهٔ مسیر در جهت سابق خود، پس از تکمیل الگو گرفته است.

لزوماً تمامی الگوهای ادامه‌دهنده به ادامهٔ روند منجر نمی‌شوند. برای مثال، ممکن است قیمت‌ها پس از شکل‌گیری یک الگوی مثلث و یا پرچم سه‌گوش، باز هم بازگشت قیمتی را تجربه کنند.

الگوهای ادامه‌دهنده زمانی از اتکا بیشتری برخوردارند که روند حرکتی قیمت در این الگوها قدرتمند باشند.

به یاد داشته باشید که الگوهای ادامه‌دهنده در مقایسه با موج‌های روندی (trending waves)، کوچک‌تر می‌باشند.

برای مثال، قیمت‌ها با قدرت زیادی رشد کرده، یک مثلث کوچک را تشکیل داده، سطح فوقانی مثلث را شکسته و به حرکت در سطوح بالاتر ادامه می‌دهند.

اگر الگوی ادامه‌دهنده به اندازهٔ موج روندی‌ باشد که پیش از آن شکل‌گرفته است، این موضوع نشان‌دهندهٔ افزایش نوسان بازار (market volatility) و عدم قطعیت در جهت حرکت بازار و وجود حرکات بزرگ‌تر در خلاف جهت روند می‌باشد.

همگی این نشانه‌ها، به‌عنوان یک هشدار در خصوص جهت حرکت روند در نظر گرفته می‌شوند.

مورد دیگری که باید در نظر داشته باشید، موج‌های روندی کوچکی است که یک الگوی ادامه‌دهنده، پس از آن‌ها تشکیل می‌شود.

اگر قیمت‌ها یک حرکت بسیار آهسته به سطوح بالاتر داشته باشند، سپس یک الگوی ادامه‌دهنده تشکیل داده، و دوباره یک حرکت بسیار آهسته به سمت بالا انجام دهند و یک الگوی ادامه دهنده دیگر بسازند، این دسته از حرکات قیمت از اتکاپذیری پایینی برخوردار خواهد بود.

به‌خصوص زمانی که آن‌ها را با الگوهای ادامه‌دهنده‌ای مقایسه می‌کنیم که پس از حرکات قوی قیمتی شکل گرفته‌اند.

الگوهای ادامه‌دهنده‌ای که پس از حرکات قدرتمند قیمت شکل می‌گیرند، نشان‌دهندهٔ قدرت بالای خریداران بازار می‌باشند.

اما الگوهای ادامه‌دهنده‌ای که پس از حرکات آهسته قیمتی تشکیل می‌شوند، نشان‌دهندهٔ تردید خریداران برای بالا بردن قیمت‌ها است.

معمول‌ترین تکنیک معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده، صبر برای تشکیل الگو، رسم خط روند در اطراف الگو، و سپس ورود به معامله پس از شکسته شدن این الگو – در جهت روند غالب – می‌باشد.

انواع الگوهای ادامه‌دهنده

الگوهای معمول ادامه‌دهنده شامل مثلث‌ها، پرچم سه‌گوش، پرچم و مستطیل می‌باشد. در ادامه، مشخصاتی از هر یک از الگوهای ادامه‌دهنده را بیان کرده‌ایم.

مثلث‌ها

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

یک مثلث (Triangle) زمانی شکل می‌گیرد که حرکات قیمت در یک سهم، با گذشت زمان متراکم‌تر شود.

سه نوع اصلی از مثلث‌ها وجود دارد: مثلث صعودی (Ascending Triangle)، مثلث نزولی (ِDescending Triangle)، و مثلث متقارن (Symmetrical Triangle).

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی مثلث می‌توانید از مطلب آموزشی «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

یک الگوی مثلث صعودی زمانی شکل می‌گیرد که قیمت با تشکیل نقاط بازگشتی کف‌های بالاتر (rising swing lows)، یک خط روند صعودی تشکیل دهد.

در چنین الگویی، نقاط بازگشتی سقف همگی در یک سطح مشابه قرار می‌گیرند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی (horizontal trendline) می‌شود.

در یک الگوی مثلث نزولی، نقاط بازگشتی سقف‌های پایین‌تری (lower swing highs) تشکیل می‌شوند که یک خط روند با شیب منفی می‌سازد.

نقاط بازگشتی کف همگی در یک سطح مشابه قرار دارند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی می‌شود.

یک مثلث متقارن، دارای نقاط بازگشت قیمتی سقف پایین‌تر (lower swing highs) و نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتر (higher swing lows) می‌باشد.

بنابراین در چنین الگویی، شما هم‌زمان یک خط روند صعودی و یک خط روند نزولی را مشاهده می‌کنید.

برای رسم یک الگوی مثلث، شما حداقل نیاز به دو نقطهٔ برگشتی سقف و دو نقطهٔ برگشتی کف دارید.

تشکیل نقطهٔ برگشتی سقف و یا کف سوم (و یا در برخی از مواقع چهارم)، پیش از وقوع شکست قیمتی معمول می‌باشد.

الگوی پرچم سه‌گوش

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

پرچم‌های سه‌گوش (Pennants) یک فرم از الگوی مثلث می‌باشند، اما از اندازهٔ بسیار کوچک‌تری برخوردارند.

در حالی که الگوی مثلث دارای نقاط بازگشتی سقف و کف بوده و قیمت‌ها بین این دو ناحیه نوسان می‌کنند، یک الگوی پرچم سه‌گوش معمولاً به شکل یک رِنج قیمتی کوچک (small price range) و یا تثبیت قیمتی کوچک‌ (consolidation) دیده می‌شود.

الگوی پرچم سه‌گوش پیش از یک حرکت قدرتمند صعودی – نزولی در بازار تشکیل می‌شوند، و نشان‌دهندهٔ استراحت بازار پیش از شکست دوباره قیمت می‌باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم سه گوش می‌توانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم سه گوش در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

الگوی پرچم

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

پرچم‌ها (Flags) از شباهت زیادی نسبت به الگوی پرچم سه گوش برخوردارند. این الگو پس از حرکات قدرتمند صعودی یا نزولی قیمت، یک محدودهٔ معاملاتی باریک را تشکیل می‌دهد.

تفاوت الگوی پرچم با الگوی پرچم سه‌گوش، در این است که در الگوی پرچم، قیمت در بین دو خط موازی حرکت می‌کند.

دو خطی که می‌توانند صعودی، نزولی و یا افقی باشند. در حالی که در الگوی پرچم سه‌گوش، شاهد فرمی مثلثی شکل هستیم.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم می‌توانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

الگوی مستطیل

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

مستطیل‌ها (Rectangles) یک الگوی ادامه‌دهنده معمول می‌باشند و نشان‌دهندهٔ توقفی کوتاه در جهت حرکت روند هستند.

در چنین الگوهایی، حرکت قیمت در بین محدودهٔ حمایت و مقاومت تعیین‌شده انجام می‌شود.

معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده

نکات بسیاری در خصوص معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده وجود دارد. اولین قدم، تشخیص صحیح روند پیشین تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ است.

برای مثال، باید در نظر بگیریم که قیمت‌ها پیش از تشکیل یک الگوی مثلث، حرکت صعودی داشته‌اند یا به سمت پایین حرکت می‌کرده‌اند؟

قدم بعدی، تشخیص الگوی ادامه‌دهنده و پیدا کردن نقطهٔ شکست می‌باشد. برخی از معامله‌گران تنها در صورتی وارد معامله می‌شوند که شکست قیمتی، در جهتی مشابه با روند پیشین باشد.

هر چند دستهٔ دیگری از معامله‌گران، حتی اگر شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین انجام شود نیز وارد معامله می‌شوند.

این معامله‌گران با وجود اینکه وارد معاملاتی با احتمال موفقیت پایین‌تری شده‌اند، اما در صورت تغییر جهت روند از سود زیادی برخوردار خواهند شد.

زمانی که یک شکست قیمتی اتفاق می‌افتد، یک معامله در جهت شکست قیمتی انجام می‌شود. برای مثال، اگر یک شکست قیمتی در سطح فوقانی یک الگوی پرچم سه‌گوش انجام شود، می‌توان از یک دستور استاپ حفاظتی (stop loss order) در سطح زیرین این الگو، استفاده کرد.

یک دستور استاپ حفاظتی، در محدودهٔ خارج از الگو و در جهت مخالف با شکست قرار داده می‌شود.

هدف سود (Profit Target) می‌تواند براساس ارتفاع (Height) الگوی ادامه‌دهنده تعیین شود. برای مثال، اگر یک الگوی مستطیل با ارتفاع قیمتی 2 دلار (فاصلهٔ بین سطح مقاومت و سطح حمایت) تشکیل شود، آن‌گاه پس از شکست قیمتی به سمت پایین، هدف قیمتی تخمین زده شده، «2 دلار – سطح حمایتی قیمت» می‌باشد.

اگر قیمت شکست به سمت بالا انجام دهد، شما می‌توانید هدف قیمتی را با اضافه کردن 2 دلار به قیمت سطح مقاومت، به دست آورید.

همین مفهوم در خصوص الگوی مثلث نیز صدق می‌کند. ارتفاع مثلث را به سطح قیمتی شکست (Breakout) اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی را به دست آورید.

یا در صورت شکست قیمتی در خلاف جهت روند غالب، آن را از نقطهٔ شکست کم کنید تا بتوانید هدف قیمتی روند نزولی را به‌دست آورید.

برای الگوی پرچم سه‌گوش و پرچم، به اندازه‌گیری دستهٔ پرچم (Flagpole) بپردازید. اگر شکست قیمتی به سمت بالا انجام شد، مقدار اندازه‌گیری شده را به کف الگوی پرچم/پرچم سه‌گوش اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی بالا را به‌دست آورید.

اگر قیمت‌ها به سمت پایین شکسته شد، میزان اندازه‌گیری شده را از سقف پرچم/پرچم سه‌گوش کم کرده تا بتوانید هدف قیمتی را در این حالت را به‌دست آورید.

اِشکال اساسی معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده و یا کل الگوهای نموداری، شکست‌های کاذب (False Breakout) می‌باشد.

یک شکست کاذب زمانی رخ می‌دهد که قیمت به محدوده‌ای خارج از الگو حرکت کند اما پس از مدت‌کوتاهی به محدودهٔ الگو بازگردد.

به همین دلیل است که ما از دستورهای استاپ حفاظتی برای کنترل میزان ریسک استفاده می‌کنیم.

در حین معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده، قدرت حرکت پیشین را در نظر بگیرید. الگوهایی که پس از حرکات قدرتمند قیمتی تشکیل می‌شوند، نسبت به الگوهایی که پس از حرکات ضعیف و یا متلاطم قیمتی تشکیل می‌شوند، از اعتبار و اتکاپذیری بالاتری برخوردار خواهند بود.

الگوی ادامه‌دهنده باید نسبت به موج روندی پیشین خود، از اندازه‌ای کوچک برخوردار باشد. هرچه اندازهٔ الگو نسبت به موج روندی پیشین بزرگ‌تر باشد، از اتکاپذیری آن الگو می‌کاهد.

ممکن است که الگوی ادامه‌دهنده تشکیل شده، همچنان به مانند الگوهای عادی رفتار کند اما نوسان و حرکات افزایش‌یافته در خلاف جهت روند یک هشدار برای معامله‌گران می‌باشد.

بسیاری از معامله‌گران در حین شکست قیمتی، به دنبال افزایش حجم معاملات می‌گردند. اگر حجم معاملات در حین شکست کم باشد، احتمال کاذب بودن شکست قیمتی بالاتر می‌رود.

مثال‌هایی از الگوی ادامه‌دهنده در بازار سهام

نمودار زیر، نمودار شرکت آمازون (Amazon Inc. – AMZN) می‌باشد که نشان‌دهندهٔ سه الگوی پرچم/پرچم سه‌گوش می‌باشد. اولین الگو یک پرچم سه‌گوش است و دو الگوی بعدی الگوی پرچم می‌باشند.

دو الگوی اول، تکنیک اندازه‌گیری برای تشخیص هدف سود را به نمایش می‌گذارند. هدف سود، یک سطح تخمینی می‌باشد و بدین معنی نیست که قیمت حتماً به آن سطح قیمتی می‌رسد، و یا لزوماً به این معنی نخواهد بود که قیمت پس از رسیدن به آن سطح، دیگر به حرکت خود ادامه نخواهد داد.

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

مثال سوم یک نقطهٔ شکست را نشان می‌دهد، که یک سیگنال خرید می‌باشد. سیگنال خرید صادرشده، خود را با روند صعودی پیشین هم‌جهت کرده است.

یک دستور استاپ حفاظتی در زیر الگوی شکل‌گرفته قرار داده شده، زیرا که شکست قیمتی به سمت بالا انجام شده است.

ارتفاع حرکت موج قیمتی موجود پیش از تشکیل الگو، اندازه‌گیری شده و سپس به سطح قیمتی کف الگو اضافه می‌شود.

تا بتوانیم با استفاده از آن هدف سود را مشخص کنیم. هدف سود مشخص شده تخمینی می‌باشد، و برای تنظیم میزان ریسک به سود احتمالی (Potential Risk / Reward) یک معامله، کاربردی است.

ممکن است در برخی از معاملات، از دستور استاپ دنبال‌کننده (trailing stop) پس از شکست قیمتی استفاده شود.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

نکات مهم درباره خط روند در بورس

خطوط روند در بورس-لپ تاپ-دست

اگر به تازگی وارد بازار بورس شده باشید و تحلیل تکنیکال (فنی) را برای ترید کردن انتخاب کرده باشید، یکی از پرکاربردترین اصطلاحاتی که به گوشتان می­خورد، خط روند در بورس است. خطوط ترند بخش مهمی از تحلیل فنی و معامله بر اساس نمودارها هستند که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرند، ابزاری مفید، شفاف و نسبتاً ساده برای معامله­گران به حساب می­آیند و در غیر این صورت، نه تنها کارآمد نبوده، بلکه به ضرر و زیان ختم خواهند شد. از این رو آشنایی با نحوه استفاده از خطوط روند می­تواند معامله­گر را به سمت برد یا باخت هدایت کند. در ادامه این مطلب به معرفی این مفهوم و نحوه استفاده از آن می­پردازیم. با ما همراه باشید.

فهرست عناوین مقاله:

خط روند در بورس یا ترند لاین چیست؟

خطوط روند یا Trendline خطوطی هستند که معامله­گران با وصل کردن مجموعه­ای از قیمت­ها روی نمودار تغییرات قیمت سهام ترسیم می­کنند. این خطوط به راحتی قابل تشخیص هستند و معامله­گر بر مبنای خط حاصله ایده تقریباً خوبی از جهت حرکت سهام موردنظر به دست می­آورد. ترندلاین­ها در محور فوقانی یا تحتانی نمودار ترسیم می­شوند و ضمن نمایش بصری از مقدار حمایت و مقاومت در هر بازه زمانی، جهت غالب قیمت را به ما نشان می­دهند.

بگذارید ساده‌تر بگوییم، زمانی که یک سهم در طول یک دوره معاملاتی پیوسته نقاط بیشینه و کمینه بالاتری می­سازد، گفته می­شود که روندی صعودی دارد. با اتصال بالاترین سطوح (نقاط بیشینه) به یکدیگر، یک خط روند ایجاد می­شود که نشان می­دهد میزان تقاضا برای آن سهم زیاد است.

در این حالت معامله­گر زیرک سهم را در یکی از این نقاط کمینه خریداری می­کند و در نقطه بیشینه بعدی می­فروشد. البته می­توان سهم را نگه داشت و سوار بر موج ترند، آن‌قدر صبر کرد تا سود بیشتری به دست آورد. به همین ترتیب زمانی که یک سهم مدام نقاط بیشینه و کمینه پایین­تری می­سازد، روند نزولی بازار آن سهم را در دست گرفته است.

مفهوم خطوط روند در بورس

خط روند در بورس یکی از مهم­ترین ابزارهایی است که توسط تحلیلگران فنی مورد استفاده قرار می­گیرد. می­دانیم که تحلیلگران فنی به جای بررسی عملکرد قیمت سهم در گذشته یا سایر اصول اساسی، به دنبال روندهای مربوط به قیمت هستند تا بتوانند مسیر حرکت قیمت­های بازار را شناسایی کنند. تحلیلگران فنی معتقدند این روندها دوستان ما هستند و شناسایی آن­ها اولین گام ایجاد یک معامله خوب است.

برای ایجاد خط روند، یک تحلیلگر باید حداقل دو نقطه در نمودار قیمت داشته باشد. حال فاصله زمانی بین این نقاط (در ادامه بیشتر به آن می­پردازیم) می­تواند بازه یک یا پنج دقیقه­ای باشد یا ممکن است معامله­گر بخواهد نمودارهای روزانه یا هفتگی را مورد بررسی قرار دهد. فرض کنیم سهم شرکت الف با ۳۵ هزار تومان معامله می­شود و در دو روز به ۴۰ هزار تومان و در سه روز به ۴۵ هزار تومان می­رسد. در این حالت تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم دارد که از ۳۵ هزار تومان شروع می‌شود و بعد به ۴۰ و ۴۵ هزار تومان می­رسد.

اگر تحلیلگر بین این سه نقطه قیمت مرزی تعیین کند، روند صعودی قیمت را به چشم خواهد دید. خط روند ترسیم شده شیب مثبت دارد و به تحلیلگر می­گوید که در جهت روند خرید کند. طبیعتاً اگر قیمت سهم شرکت از ۳۵ هزار تومان کمتر شود و فرضاً به ۲۵ هزار تومان برسد، می­توان گفت شیب خط روند منفی است و تحلیلگر باید در جهت روند سهام خود را بفروشد.

خطوط روند برای تریدر تازه کار گیج کننده است

چرا توجه به خطوط روند مهم است؟

شاید خط روند در بورس برای افرادی که علمی در مورد آن ندارند، بی­ معنی یا حتی تا اندازه­ای گیج‌کننده باشد، اما نباید فراموش کنیم که این خطوط برای یافتن نقاط ورود و خروج مناسب ابزار بسیار مهمی هستند. همه خطوط ترند به یک اندازه درست نیستند و گاهی خطی که ما آن را روند تصور می­کنیم، چیزی نیست جز حرکت تصادفی بازار. اما اگر یک معامله­گر درک درستی از خطوط روند داشته باشد، توانایی او در یافتن سطوح حمایت و مقاومت به مراتب بیشتر است و به جای آنکه به دنبال قیمت خاصی به عنوان سطح پشتیبانی باشد، به دنبال قیمتی است تا با خط روند مطابقت داشته باشد. این کار فرصت بیشتری برای سودآوری از نقاط شکست ایجاد می­کند.

همچنین این خطوط به معامله­گران در مورد سطوح حمایت و مقاومت سهام ناپایدار اطلاعات خوبی می­دهد. وقتی که قیمت سهام در محدوده محدود و مشخص حرکت می­کند، یافتن نقاط ورود و خروج آسان است. اما وقتی سهامی در روند صعودی قرار گرفته، یافتن این نقاط همیشه واضح و آسان نیست. پس خطوط ترند وضوح بیشتری برای اوراق بهادار ناپایدار به ارمغان می­آورند.

تصمیم­گیری بر اساس خطوط روند

زمانی که در تصمیم‌گیری‌های خود از خط روند در بورس استفاده می­کنیم، تعیین نقاط ورود و خروج دقیق در امتداد روند فعلی به ما کمک می­کند سود خود را حداکثر کنیم. به عنوان مثال به نمودار توجه نگاه کنید.

(تصویر ۱)

در طول این روند قیمت سهام از ماه ژوئن تا نوامبر سال ۲۰۱۹ به طور مداوم روند مقاومتی را تجربه کرد. می­توان گفت در این بازه زمانی اگر در نزدیکی یکی از این نقاط مقاومت در امتداد خط روند شورت کردن (Shorting) انجام می­شد، معامله سودآوری بود. اما همان­طور که می­بینیم قبل از دسامبر، سهام از این روند خارج شد و قبل از صعود ماه فوریه، تا حدی ثابت ماند. اما با گذشت زمان و شکستن قیمت سهام به آن سوی خط روند، می‌توان گفت روزهای شورت کردن به پایان رسیده است.

وقتی سهام از خط روند پیروی می­کند، یافتن نقاط ورود یا خروج آسان است. فقط کافی است حرکت­های کوچک را نادیده بگیرید و تمرکز خود را روی نوسانات بزرگ‌تر بگذارید.

خط روند صعودی در بازار بورس

روند صعودی یک حرکت قیمتی است که از اتصال نقاط بیشینه و کمینه بالاتر تشکیل می­شود. یک خط شیب مثبتی دارد و با اتصال دو یا چند نقطه شکل می­گیرد. در این نمودار نقطه کمینه بعدی باید از کمینه قبلی بیشتر باشد تا شیب خط مثبت باشد.

روندهای صعودی همچنین به عنوان سطح پشتیبانی عمل می­کنند و نشان می­دهند که میزان تقاضا حتی با وجود افزایش قیمت رو به افزایش است. مادامی که قیمت­ها بالاتر از خط روند در بورس بمانند، روند صعودی ثابت تلقی می­شود. شکست قیمت به زیر خط روند صعودی حاکی از آن که میزان تقاضا کم شده و ممکن است به زودی تغییری در روند ایجاد شود.

خط روند نزولی در بازار بورس

روند نزولی یک حرکت قیمتی است که از اتصال نقاط بیشینه و کمینه پایین­تر تشکیل می­شود. خط روند نزولی شیب منفی دارد است و از اتصال دو یا چند نقطه تشکیل می­شود. ارتفاع نقطه کمینه دوم باید پایین­تر از اولی باشد تا شیب ترندلاین منفی بماند. روندهای نزولی همچنین به عنوان سطح مقاومت عمل می­کنند و نشان می­دهند که میزان عرضه حتی با کاهش قیمت رو به افزایش است. در این شرایط مادامی که قیمت‌ها زیر خط روند باقی بمانند، روند نزولی ثابت تلقی می‌شود، اما شکست قیمت به سمت بالای خطوط روند نشان می­دهد که میزان عرضه کم شده است و ممکن است به زودی تغییری در روند ایجاد شود.

خط روند افقی در بازار بورس

اگر سهام زیر خط روند معامله شود، خط روند افقی نشان­دهنده یک سطح مقاومت بسیار محکم و اگر سهام بالاتر از خط معامله شود، نشان­دهنده سطح حمایت است. این اطلاعات برای الگوهای مثلثی صعودی یا نزولی که در آن مقاومت یکسان باقی می­ماند و عقب‌نشینی‌ها رفته رفته عمیق­تر می­شوند بسیار مؤثر است، تا جایی که خط روند افقی شکسته یا منجر به بازگشت روند شود.

خط روند جانبی در بازار بورس

حرکت جانبی قیمت که به آن تجمیع و محدوده معاملاتی نیز گفته می­شود، نمودار سهام آن الگوی مستطیلی شکل دارد. در این شرایط بازار عملاً روندی ندارد و قیمت­ها در یک بازه زمانی در محدوده­ای نسبتاً تنگ و جانبی حرکت می­کنند. این بدان معناست که نیروی عرضه و تقاضا تقریباً مساوی و متعادل هستند. البته باز هم برای باز هم تأیید جانبی بودن خط روند در بورس، به دو یا چند نقطه در محور قیمت فوقانی و تحتانی نیاز است.

فاصله بین نقاط در خط روند

نقاط کمینه­ای که برای تشکیل یک روند صعودی و نقاط بیشینه­ای که برای تشکیل روند نزولی مورد استفاده قرار می­گیرند، نباید خیلی از هم فاصله داشته یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسب­ترین فاصله این نقاط از هم به بازه زمانی، میزان حرکت قیمت و ترجیحات شخصی تریدر بستگی دارد. اگر نقاط کمینه (یا بیشینه) بسیار نزدیک به هم باشد، اعتبار واکنش نزولی (یا صعودی) در هاله­ای از ابهام قرار دارد. همچنین اگر فاصله نقاط کمینه از یکدیگر زیاد باشد، رابطه بین این دو نقطه چندان قابل اعتماد نیست.

خط روند در بورس علم دقیقی نیست

قوانین خط روند در بورس

  • اعتبار سنجی: برای ترسیم خط روند حداقل به دو نقطه و برای تایید روند به یک نقطه سوم نیاز است. هرچه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند مورد استفاده قرار گیرد، سطح حمایت یا مقاومتی که خط روند ایجاد می­کند، معتبرتر خواهد بود.
  • زاویه سنجی: مهم­ترین ویژگی خط روند، زاویه و شیب آن است. با افزایش شیب، اعتبار سطح حمایت یا مقاومت کاهش می­یابد. به عبارت دیگر اگر قیمت سهام یک خط روند شدید را بشکند، نمی­توان قاطعانه گفت این تغییر در روند معتبر است یا نه.
  • دوره زمانی: برای معاملاتی که بر اساس روند انجام می­شوند، هرچه مدت زمان روند بیشتر در نظر گرفته شود، خط روند از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. فرضاً خطوط ترند نمودار هفتگی، روندی به مراتب مهم­تر از خطوط ترند روزانه را تعیین می­کند.
  • حجم: حجم معاملات نقش مهمی در معاملات مبتنی بر روند دارد. اگر زمانی که قیمت در جهت خط روند صعودی حرکت می­کند، حجم سهام افزایش یابد، روند تأیید می­شود. همچنین اگر وقتی قیمت سهام در امتداد روند نزولی کاهش می­یابد، حجم سهام کم شود، باز هم روند مورد تایید است. اما زمانی که حرکت قیمت در مسیر خط روند نیست و در جهت مخالف حرکت می­کند، افزایش یا کاهش حجم بسته به موقعیت می­تواند نشان­دهنده شکست قیمت باشد.

تفاوت بین خطوط روند و کانال­ها

بر روی یک نمودار می­توان چندین خط روند در بورس رسم کرد. تریدرها با اتصال نقاط بیشینه قیمت، یک خط روند و با اتصال نقاط کمینه یک خط روند دیگر ایجاد می­کنند تا در نهایت یک کانال بسازند. کانال در واقع نمایشی بصری از مقدار حمایت و مقاومت در دوره زمانی مورد بررسی است. در بررسی کانال هم معامله­گران به دنبال نقاط شکست هستند تا حرکت قیمت خارج از محدوده کانال را رصد کرده و بسته به نوع معامله، از آن نقاط به عنوان نقطه ورود (خرید) یا خروج (فروش) استفاده کنند.

محدودیت­های خط روند در بورس

در کنار این همه خوبی، خطوط روند یا ترندلاین­ها همانند سایر ابزارهای معاملاتی با محدودیت­هایی رو به روست و آن این که پیوسته با دریافت داده­های قیمت باید دوباره تنظیم شود و مورد بررسی قرار گیرد. گاهی اوقات خط روند تا مدت زمان طولانی به مسیر ثابت خود (صعودی یا نزولی) ادامه می­دهد، اما در نهایت اگر منحرف شود باید آن را به‌روز کرد.

همچنین دانستن اینکه چه نقاطی را باید به هم وصل کرد، یکی دیگر از محدودیت­های ترندلاین است. معمولاً نقاط داده­ای که معامله­گران برای اتصال انتخاب می­کنند، با هم متفاوت است. مثلاً برخی از تریدرها از پایین­ترین قیمت­ها استفاده می­کنند، در حالی که برخی دیگر فقط پایین­ترین قیمت­های پایانی سهم در دوره را در نظر می­گیرند. آخرین مورد اینکه خطوط روندی که در بازه­های زمانی کوچک­تر رسم می­شوند، تا حدی به حجم سهم حساس هستند. یعنی می­توان انتظار داشت خطی که روی حجم پایین ترسیم شده، با افزایش حجم در طول دوره به راحتی شکسته شود.

کلام آخر

پس از مطالعه این مقاله دریافتیم که خط روند در بورس به هیچ‌وجه علم دقیقی نیست و نمی­توان به طور صد در صد به آن استناد کرد، زیرا نمی­توانیم قاطعانه بگوییم که سهام چه زمانی خط روند را معکوس می­کند. اما این مفهوم کار معامله را برای تریدرها تا حد زیادی راحت کرده است، زیرا خطوط ترند شناسایی مناطق حمایت و مقاومت را آسان­تر کرده و به این ترتیب استرس ناشی از یافتن نقاط ورود و خروج را تا حد زیادی کاهش می­دهند. فقط باید در نظر داشت که مانند سایر استراتژی‌های معاملاتی، خطوط روند نیز کامل نیستند و هر زمان بازار تصمیم بگیرد حرکتی تصادفی و غیرقابل پیش­بینی داشته باشد، حتی بهترین برنامه­های معاملاتی خنثی خواهند شد.

یکی از استراتژی های معاملاتی تکنیک ریسک فری است.حالا اینکه تکنیک ریسک فری چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟ را برای مطالعه به شما پیشنهاد میکنیم.

خط روند چیست و چگونه رسم می‌شود؟ + کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

خط روند چیست

خط روند یک ابزار اصلی برای معامله گران بورس است که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند در هر جفت ارز (یک نقطه بالا و یک نقطه پایین) و در هر بازه زمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله قصد داریم که در ۳ مرحله به شما آموزش دهیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کنید. این خطوط ابزاری قدرتمند برای ورود و خروج از معاملات است و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند در ترکیب با هر وسیله دیگری که ممکن است از قبل استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید، استفاده شود.

اهمیت خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

طبق تعریف، خط روند خطی است که دو یا چند دره نزولی یا دو یا چند قله صعودی (اوج) را به هم متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، خطوطی که در آینده پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. در حالت ایده آل، معامله گران به این خطوط گسترده نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند و با قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در اطراف آن‌ها واکنش نشان می دهند معامله می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، یا با جهش از روند حرکت می کنند. این خط ابتدایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین، اساسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین و مهم‌ترین اصل تحلیل تکنیکال و معاملات آنلاین در بازار سرمایه، فارکس و استوک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مارکت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد.اگر فقط همین یک عامل را یک نفر به خوبی یاد بگیرد، به هیچ عامل و استراتژی خاص و پیچیده دیگری نیاز پیدا نخواهد کرد و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به راحتی در مارکت موفق شود و سودهای خوبی را بدست آورد.

خط روند چیست؟

خط روند نقشه حرکت قیمت در بازار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد. ما ازاین طریق متوجه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم چه رفتاری را از خودش نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. با علائم و نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که قیمت از خودش به جای می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد چه کنیم برای اینکه زبان قیمت را ترجمه کنیم و صدای قیمت را بشنویم. خط رونداز اصولی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین فاکتورهای فهمیدن و درک کردن نقشه حرکت قیمت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد.اما خط روند به چه مفهوم است؟ کجا باید رسم شود؟ چه کاربردی دارد؟ تمامی این سوالات را قصد داریم به صورت فشرده در این مقاله به شما آموزش دهیم.

کاربرد خط روند

خط روند در تحلیل تکنیکال خطی است که در صعود و نزول روند قیمت از آن استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. بنابراین مشخص شد که در بازارهای رنج از خط روند نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانیم استفاده کنیم. چرا؟ به این خاطر که بازارهای رنج هیچ روندی ندارد. اگر روند قیمت نزولی باشد برای رسم باید که قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و یا سقف قیمت را پیدا کنیم. با پیدا کردن این نقاط آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به هم وصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم تا جریان قیمت و نقشه راه آن را پیدا کنیم.

 خط روند در تحلیل تکنیکال

به نمودار بالا توجه کنید خط قرمز نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده روند نزولی و خط آبی نشان دهنده روند صعودی می‌باشد.
برای رسم چند قله را باید به هم وصل کنیم؟ تعداد قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های لازم برای رسم خط روند از ۲ قله شروع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و هرچه قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بیشتری را پیدا کنید و رسم کنید اعتبار آن خط روند بیشتر خواهد بود.

انواع خط روند

روند صعودی، حرکت قیمت دارایی‌های مالی را در زمانی که جهت کلی به سمت بالا است توصیف می‌کند. در یک روند صعودی، هر قله و دره متوالی، بالاتر از آن‌هایی هستند که پیش‌تر در نمودار قیمتی وجود داشتند. روند صعودی فرصتی را برای سرمایه گذاران فراهم می‌کند تا از افزایش قیمت دارایی‌ها سود ببرند. فروش یک دارایی پس از شکست در ایجاد قله و دره بالاتر، یکی از مؤثرترین راه‌ها برای جلوگیری از زیان‌های بزرگی است که می‌تواند ناشی از تغییر روند باشد.

خط روند صعودی، در امتداد کف‌های قیمتی رسم می‌شود و به تعیین محل شکل‌گیری کف‌های آینده کمک می‌کند. میانگین متحرک نیز توسط برخی از معامله‌گران تکنیکال برای تجزیه و تحلیل روندهای صعودی استفاده می‌شود. زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی در نظر گرفته می‌شود.

روند نزولی، به پرایس اکشن (price action) دارایی‌های مالی و اوراق بهاداری گفته می‌شود، که در طول زمان با ارزی زیر قیمت نوسان می‌کنند. در حالی که قیمت دارایی‌های مالی در طول زمان به صورت متناوب نوسان دارد، دارایی‌هایی که روند نزولی دارند با قله‌ها و دره‌های پایین مشخص می‌شوند.

به این دلیل که روند نزولی اطلاعات بیشتری نسبت به فقط یک شکست تصادفی نشان می‌دهد، معامله‌گران تکنیکال به این روندها توجه می‌کنند. به نظر می رسد اوراق بهاداری که روند نزولی دارند، تا زمانی که برخی از شرایط بازار تغییر نکند، به احتمال زیاد به روند کاهشی خود ادامه می‌دهند، که به این معنی است که یک روند نزولی نشان دهنده یک وضعیت اساساً رو به وخامت است.

روند خنثی، حرکتی افقی در قیمت است. این روند زمانی رخ می‌دهد که نیروی عرضه و تقاضا با هم برابر شود. این اتفاق معمولاً در طول یک دوره تثبیت قبل از این که قیمت به روند قبلی برگردد یا به یک روند جدید برود، رخ می‌دهد. روند خنثی به «روند افقی» هم شهرت دارد.

روند خنثی عموماً نتیجه حرکت قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت است. غیرمعمول نیست که ببینیم یک روند خنثی یا افقی، بر عملکرد قیمت یک دارایی خاص، برای یک دوره طولانی و قبل از شروع یک روند جدید صعودی یا نزولی، حاکم است. این دوره‌های تثبیت اغلب در طول روندهای طولانی مورد نیاز هستند، زیرا تقریباً غیرممکن است که حرکت‌های قیمتی بزرگ در بلندمدت خود را حفظ کنند.

چگونه معامله با خط روند انجام می‌شود؟

دو روش یا استراتژی برای معامله با در نظر گرفتن انواع خط روند وجود دارد:

  • انجام معامله روی خط روند
  • انجام معامله پس از شکست خط روند

البته درست نیست که تنها شاخص تصمیم‌گیری خط روند باشد، برخی شرایط نیز باید برای انجام معامله مهیا باشند، چرا که در بحث خطوط روند با مسئله‌ای به نام شکست یا Breakout مواجه هستیم. Breakout به شکست قیمت سهام بالا یا پایین خط روند گفته می‌شود. این مورد اغلب نشان دهنده آغاز یک روند قدرتمند جدید است و یکی از قابل اعتمادترین شاخص‌ها است.

بسیاری از معامله‌گران در چنین شرایطی نزدیک به حمایت سهام می‌خرند و نزدیک به مقاومت آن را می‌فروشند. اگر نزدیک به حمایت خرید کنید و سهام خراب شود، ضرر می‌کنید. اگر سهامی نزدیک به مقاومت بفروشید و سهام به سمت بالا حرکت کند، باز هم پول خود را از دست خواهید داد.

شکست خط روند چیست؟

شکسته شدن به این معنا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد که قیمت تمایل دارد روند خودش را عوض کند. اما همیشه شکسته شدن به منزله تغییر روند قیمت نیست. بنابراین هربار که مشاهده کردید که یک قیمت خط روندی را شکست اینطور تحلیل نکنید که این شکست نشان دهنده تغییر قیمت است. شما باید صبر کنید زیرا قیمت بعد از شکستن تازه شروع به بررسی می‌شود، خیلی از این بررسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها منجر به این می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرها تصمیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند که به همان روند قبلی برگردند. اما بعد از اینکه قیمت بعد از شکسته شدن را تثبیت کنند و اعلام کنند که این خط روند شکسته شده است. ما از این به بعد است که باید به دنبال این باشیم که پوزیشن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا افکارمان را مخالف روند قبلی سوق دهیم و در این زمان است که ما باید برای انتخاب پوزیشن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مخالف تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری کنیم.

خط روند یک خط حمایتی و مقاومتی است. برای روندهای نزولی یک خط مقاوت قدرتمند است و برای روند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صعودی یک خط حمایتی قدرتمند است.اگرخط روند شکسته شود آیا تاثیر آن از بین خواهد رفت؟ خیر، اگر خط حمایت بوده تبدیل به یک خط مقاومت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و اگر یک خط مقاومت بوده تبدیل به یک خط حمایت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

نحوه رسم و بررسی درست بودن خطوط روند

  1. هر دره نزولی را به نزولی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دره پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
    ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم یک خط را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و دره‌های ایجاد شده با قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فشرده است. هنگامی که قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به سایر قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص بررسی کنیم.
  2. هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
  3. به مثال بالا در ترسیم خط روند توجه کنید. در این تصویر همانطور که مشاهده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید ما قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صعودی را به هم وصل کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم اما، بین این دو امتیاز، قیمت از خطی که ما کشیدیم عبور کرد. این خط روند را بی اعتبار می‌کند. حال به تصویر زیر توجه کنید آنچه ما می خواهیم همان چیزی است که در تصویر دوم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم، دو پایین چرخش که توسط خطی شکسته نشده از قیمت به هم متصل شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. این یک خط روند معتبر است که آماده است تا در آینده پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی شود.
  4. خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند.

خط روند رو به بالا به معنای صعودی است، بنابراین ما می خواهیم به دنبال فرصت های خرید باشیم. فرصت های خرید زمانی اتفاق می افتد که قیمت کاهش یابد و روند نزدیک به قبل برسد که باعث جهش های صعودی شده است. خط کج (نزولی) به معنای روند نزولی است، بنابراین ما می خواهیم به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دنبال فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فروش بگردیم. فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فروش زمانی اتفاق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتد که قیمت بالا رود و به خط نزدیک شود که باعث جهش نزولی شده است. معاملات فقط در جهت روند خوب به ما اجازه می دهد تا حد ممکن از جهش های بالقوه روند استفاده کنیم. گرچه آن‌ها همیشه معاملات برنده را به ما نشان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند.

اتصال نقاط در خطوط روند

با دایره کامل، خط روند یک ابزار بسیار ساده برای استفاده است. شما در حال اتصال نقاط روی یک نمودار هستید. امیدوارم که سه نکته بالا به شما کمک کند خطوط ترسیم را به مرحله بعدی برسانید. اطمینان حاصل کنید که خطوطی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشید دو یا چند بالاترین یا دو یا چند پایین را به هم متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، اما قیمت آنها در آن شکسته نشده است. همچنین، به دنبال خرید در بازارهای صعودی و فروش در بازارهای نزولی، اطمینان حاصل کنید که از معاملات با روند استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید.

محدودیت خط روند

خط روند جزء اصلی تحلیل تکنیکال است. این ویژگی نشان دهنده روند فعلی سهام است، که معامله‌گران برای تصمیم گیری به موقع خرید و فروش از آن استفاده می‌کنند. با این حال، ارزش پیش‌بینی خط روند ممکن است محدود باشد، زیرا اغلب در توصیف اقدامات گذشته مفیدتر از پیش‌بینی حرکت‌های آینده است. برخی از محدودیت‌های خط روند از این قرارند:

هرچه یک خط روند طولانی‌تر باشد، اعتبار آن بیشتر است. مشکل این جا است که ممکن است زمانی که خط روند به یک شاخص قابل اعتماد نزدیک می‌شود، دیگر برای اقدام و معامله دیر شده باشد.

در زمان بررسی خط روند، با مفهومی به نام نفوذ(Penetration) سروکار داریم. یک خط روند زمانی نفوذ می‌کند که یک سهم در سمت دیگر آن بسته می‌شود. نفوذ ممکن است به معنای تعدیل زاویه خط روند یا معکوس شدن الگوهای خط روند باشد. این نوع تحلیل ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما برای تصمیم گیری دقیق خرید و فروش چندان کارایی ندارد.

شناخت انواع بازارها برای تعیین روند

هرچه تغییر در بازار سریع‌تر رخ دهد، روند نیز سریع‌تر شکل می‌گیرد. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که بازارهای مختلف به سبب ویژگی‌ها و نوع دارایی‌هایی که ارائه می‌دهند، در تشخیص الگوهای خط روند، نیاز به تحلیل‌های متفاوتی دارند. برای مثال:

فارکس: تعیین روند در بازارهای مختلف متفاوت است. برای مثال در بازاری مانند فارکس، تنها تحلیل تکنیکال کافی نیست و به دلیل تأثیر شاخص‌های بنیادی، تحلیل بنیادی نیز برای تعیین روند لازم است.

ارزهای دیجیتالی: در مورد این دارایی‌های خاص که نسبتاً جدید و بسیار در حال رشد هستند، در کنار تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمتی، ویژگی‌های ذاتی ارز دیجیتال نیز مطرح است.

نکته پایانی!

افرادی که به صورت مبتدی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند رسم صحیح را یاد بگیرند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند در ابتدای راه و تا زمانی که تسلط کامل بر کشیدن پیدا کنند از ابزاری مانند لاین چارت کمک بگیرند. این ابزار به شما کمک می‌کند که نقاط صعودی و نزولی را راحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر مشخص کنید. اما ابزارهایی مانند لاین چارت نویزهای بازار را نشان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند و فقط به این منظور مناسب است که بتوانید قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را راحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر تشخیص دهید.

برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

خط روند چیست؟ با انواع آن آشنا شوید!

همان ‌طور که می‌دانید یکی از بهترین روش‌های ارزیابی سهم در زمان حال و آینده استفاده از تحلیل تکنیکال است که شما با استفاده از آن قادر به تشخیص سهم خوب در بازار بوده و می‌توانید سرمایه خود را در سهم موردنظر تزریق نمایید یا با تشخیص نقاط مقاومت، سرمایه خود را از سهم خارج کنید. به‌هرحال یکی از ابزارهای مهم در فرآیند تحلیل تکنیکال، خطوط روند هستند که از پایه‌ترین و مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار می‌آید.

به زبان ساده خط روند جهت حرکت بازار را نشان می‌دهد. نمودار یک سهم هیچ‌وقت روند یا رفتار یکسانی نداشته و در نقاط مختلف تغییر جهت می‌دهد. اگر نمودار یک سهم را بررسی کرده باشید متوجه می‌شوید که با نوسانات قیمتی که در سهم ایجاد می‌شود، نمودار سهم به حالت زیگزاگی به حرکت خود ادامه می‌دهد. این خطوط زیگزاگی مجموعه‌ای از موج‌های پی‌ در پی هستند که از موج‌های صعودی و نزولی تشکیل‌شده‌اند. در این مقاله سعی داریم شمارا بیشتر با فرآیند خطوط روند آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

تعریف خط روند در تحلیل تکنیکال

خط روند یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال به‌ منظور ارزیابی سهم است که با استفاده از آن می‌توانید جهت حرکت سهم یا بازار را مشخص کنید یا تا حدودی تخمین بزنید. در نظر داشته باشید که برای رسم این خط در تحلیل‌های خود حداقل به 2 نقطه نیاز است. خط روند را از وصل کردن قله‌های نمودار یا دره‌های پی‌‌درپی می‌توان رسم کرد. خطوط روند از لحاظ زمانی در سه دسته کوتاه‌مدت، بلندمدت و میان‌مدت جای می‌گیرند که در اصطلاح هر چه روند بلندمدت‌تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار است. به این نکته توجه داشته باشید که خطوط روند به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می‌شود. در ادامه با هر یک از خطوط روند بیشتر آشنا خواهید شد.

آشنایی با انواع خط روند

در این بخش به بررسی انواع خطوط روند می پردازیم:

1/ بررسی خطوط روند صعودی

در صورتی‌ که قیمت سهم در حالت افزایش باشد به دنبال آن خطوط روند در حالت صعودی قرار خواهند گرفت در این حالت خطوط روند صعودی از نقاط پایینی به شکل پی‌درپی به وجود می‌آید. از به هم پیوستن نقاط پایینی، خط روند افزایشی شکل می‌گیرد. طبیعتاً خطوط روند صعودی، خطوط شیب‌دار مثبتی هستند که قسمت‌های کف قیمتی را به هم متصل می‌کنند و در تمامی نمودارها کاربرد دارد. در نظر داشته باشید که در نمودارها از متصل کردن نقاط پایینی به همدیگر خط روندی ایجاد می‌شود که به‌نوعی نقش حمایتی دارد. همچنین در روندهای صعودی ایجاد موج‌های برگشتی کوتاه رو به پایین یک امر طبیعی بوده و جای نگرانی ندارد چرا که در مجموع این روندهای بازگشتی، از قسمت یا نقاط پایینی رد نمی‌شوند. خط روندی که فقط بین دو نقطه رسم شده باشد از اعتبار کمتری برخوردار است تا خط روندی که از 3 نقطه تشکیل ‌شده است. برای درک بهتر خطوط روند صعودی به تصویر زیر دقت نمایید.

بررسی خطوط روند صعودی

2/ بررسی خطوط روند نزولی

برعکس حالت قبلی در صورتی ‌که سهم از نظر قیمتی در حالت کاهشی قرار گرفته باشد به دنبال آن در نمودار سهم روند نزولی را شاهد خواهیم بود که خطوط روند نزولی در این حالت از به هم وصل کردن قله‌های پی‌ در پی نمودار، تشکیل می‌شود. برعکس حالت صعودی در این بخش باید در نظر داشته باشید که در روندهای کاهشی به وجود آن موج‌های برگشتی صعودی امری طبیعی است که در این حالت رخ می‌دهد و معمولاً از نقاط قله قبلی بالاتر نمی‌روند. در روند کاهشی بعد از اتصال نقاط بالایی به یکدیگر خطی تشکیل می‌شود که نقش سطح مقاومت را به خود می‌گیرد. به این نکته مهم توجه کنید که روند کاهشی می‌تواند درنتیجه کاهش قیمت در سطح مقاومت یک سهم ایجاد شود که در این حالت فروشندگان دارای اهرم قدرت بوده و بر پایین آوردن قیمت سهم‌ها تأکید دارند. به‌منظور درک بهتر از خطوط روند نزولی به تصویر زیر دقت نمایید.

بررسی خطوط روند نزولی در خط روند

3/ بررسی خطوط روند خنثی

تا این بخش با خطوط روند صعودی و نزولی بیشتر آشنا شدیم، اما خطوط روند خنثی به روندهایی گفته می‌شود که در آن قیمت سهم به‌ طور میانگین در یک بازه مشخص در حال تغییر و نوسان است و باعث ایجاد یک ‌روند خنثی ‌شده و علائمی از خطوط روند صعودی و نزولی در روند سهم به چشم نمی‌خورد. در این حالت کاهش و افزایش قیمت سهم اصطلاحاً بین دو سطح حمایت و مقاومت در حال پیشروی است. در این سهم‌ها معمولاً معامله‌گران انتظارات محدودی از این سهم دارند که منجر به ایجاد خطوط روند خنثی می‌شود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید.

بررسی خطوط روند خنثی در خط روند

عوامل موثر در اعتبار سنجی خطوط روند در سهم

عوامل مختلفی باعث اعتبار خطوط روند یک سهم می‌باشند که در این بخش به این عوامل خواهیم پرداخت:

1/ شیب ‌خط روند:

معمولاً در این حالت هر مقداری که شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن در ماندگاری کمتر می‌شود و احتمال منحل شدن آن وجود دارد. از نظر استانداردی معمولاً شیب‌های 45 درجه از اعتبار خوبی برخوردار هستند.

2/ بازه زمانی بررسی سهم:

در ارزیابی سهم و استفاده از ابزار خطوط روند باید توجه داشته باشید که انتخاب بازه زمانی نیز یکی از برگ خریدهای بسیار مهم است. برای تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ نمونه ممکن است خطوط روند سهمی در بازه زمانی 4 ماهه به‌صورت نزولی باشد اما در بازه یک‌ساله دارای خط روند افزایشی یا صعودی باشد. در این حالت معمولاً خطوط روند بلندمدت دارای اعتبار بیشتری خواهند بود.

3/ تعداد برخورد با نمودار قیمتی:

توجه داشته باشید که هر چه تعداد برخورد خطوط روند با نمودار قیمتی بیشتر باشد، از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.

4/ میزان کاهش و افزایش قیمت سهم:

دقت داشته باشید که در این مورد هر مقدار کندل‌های بالاتری در روند نزول و صعود ثبت شوند احتمال منحل شدن روند شدت می‌گیرد. در این حالت به‌عنوان نمونه ممکن است سهمی چند روز پی‌ در پی درگیر صف خرید یا صف فروش باشد و در همین وضعیت هم بسته شود. این سهم‌ها معمولاً در معرض شکست خطوط روند قرار می‌گیرند.

سیگنال خرید در روند افزایشی

در روندهای صعودی ما می‌توانیم زمان مناسب برای ورود به سهم را مشخص کنیم. در همین راستا وقتی قیمت به خط روند نزدیک شد یا آن را لمس کرد، زمان مناسبی برای ورود به سهم به شمار می‌آید چرا که بعد از آن سهم روند افزایشی به خود می‌گیرد که بهترین زمان برای خرید سهم است.

سیگنال فروش در روند کاهشی

طی تجربه‌هایی که در بازار در سهم‌های مختلف داشتیم، در روندهای کاهشی تا زمان شکسته شدن خط روند نزولی باید صبر داشته باشید اما اگر شما در روند نزولی اقدام به خرید سهم کرده باشید، بهترین زمان برای ثبت سفارش فروش زمانی است که منحنی قیمت نزدیک خط روند شده باشد یا بهتر اینکه آن را لمس کند.

بررسی فواصل نقاط رسم خطوط روند

در بخش‌های قبلی به این موضوع پرداختیم که هر مقدار تعداد نقاط برخورد بیشتر باشد آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. حداقل نقاط لازم برای ترسیم خطوط روند 2 نقطه است. معمولاً فاصله مناسب بین نقاط به‌ واسطه چند عامل دیگر تشخیص داده می‌شود که عبارت‌اند از:

  • مقیاس زمانی رسم نمودار
  • محدوده تغییرات قیمت
  • نظرات شخصی تحلیل‌کننده

اگر فاصله بین دو نقطه‌ای که به آن اشاره کردیم خیلی زیاد باشد نمی‌توان به آن خط روند اتکا کرد. معمولاً بهترین خطوط روند از تعدادی نقطه حداقل (یا حداکثر) با فواصل زمانی منطقی که به‌صورت هموار و پی‌ در پی خط روند را نشان می‌دهند، تشکیل‌شده است.

سخن آخر

همان ‌طور که در این مقاله مطالعه کردید، بیشتر سعی بر این داشتیم که یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال را تشریح کنیم و از زوایای مختلف به بررسی آن بپردازیم. شما به‌ عنوان یک معامله‌گر و شخصی که خواهان ورود به یک سهم است باید با استفاده از ارزیابی و تحلیل‌های خود برای این امر اقدام کنید. در نظر داشته باشید که تحلیل یک سهم از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال امکان‌پذیر است که در این بخش ما بیشتر بر امر تکنیکال پرداختیم. در همین روش تکنیکال شما از ابزارهای بی‌شماری می‌توانید برای تحلیل خود استفاده کنید و هیچ‌وقت فقط با استفاده از یک ابزار به نتیجه قطعی نرسید. بهتر است یکی یا دو روش را در فرآیند تکنیکال ترکیب نمایید که نتیجه شما برای ورود یا خروج از سهم پایه و اساس محکم‌تری داشته باشد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا