آشنایی با عقد مضاربه

آشنایی با عقد مضاربه
#معنی
#مضاربه: مضاربه عقدي است كه به موجب آن یک نفر سرمايه مي دهد با قيد اين كه طرف ديگر با آن تجارت كرده و در سود آن شريك باشند صاحب سرمايه مالك و طرف دیگر مضارب ناميده مي شود. (ماده 546 قانون مدني)
@shahrvandilaw
🚻🚻🚻🚻⚜
راه ورود به کانال تلگرامی آشنایی به حقوق شهروندی
https://telegram.me/shahrvandilaw
نام عقد مضاربه را بارها شنیده ایم برای مثال وقتی به بانکی مراجعه میکنید و کارمند بانک میگوید وام مضاربه ای با فلان درصد سود داریم .
@shahrvandilaw
🔴اما #مضاربه چیست ؟
✍-تعریف
هر گاه یک از طرفین عقد #سرمایه گذار باشد و طرف دیگر با آن سرمایه تجارت کند و در سود آن شریک بشود چنین عقدی را عقد مضاربه می گویند (مستند ماده 546 قانون مدنی)
✍البته برای قانونی بودن این نوع قرارداد در قالب عقد مضاربه نکاتی بایست رعایت شود و آن عبارتند از :
✍1- سرمایه باید وجه نقد باشد
✍2-سهم هریک از طرفین باید جزء مشاع از کل باشد (نصف یا ثلث یا ربع و ….) مستند ماده 548 قانون مدنی
✍3- و در هنگام انعقاد این نوع عقد باید سهم هر یک از طرفین معین باشد مگر این که در عرف مشخص و منجز باشد . مستند ماده 549 قانون مدنی
@shahrvandilaw
🌕کانال آشنایی با حقوق شهروندی
مضاربه قراردادی است که میان عامل و صاحب مال بسته شده و به این صورت است که عامل با سرمایه صاحب مال به داد و ستد پرداخته و در برابر آن به نسبت درصدی در #سود با وی شریک میشود که البته اگر سودی بدست آید آن را با دارنده مال برپایه قرارداد تقسیم میکند.
@shahrvandilaw
🔸اما آن سرمایه گذاری منجر به #زیان گردد تنها دارنده مال است که خسارت را تحمل میکند و تنها ضرری که متوجه کارپرداز میگردد، همان کوشش و اقدامات بینتیجهاست. هرگاه کارپرداز بنا بر شرایطی قبول خسارت نیز کرده باشد، در این صورت اگر سودی بدست آید چیزی به صاحب سرمایه نمیرسد.
🌕 #شرط_اساسی_درستی_مضاربه قبول خطر از جانب صاحب سرمایه و عدم ضمانت نسبت به سرمایهاست. در غیر این صورت سرمایه به عنوان #قرض است و پس از انعقاد مضاربه ، عامل نمیتواند سرمایه را با سودی کمتر به شخص دیگری واگذارد.
🔷🔷🔷💠
@shahrvandilaw
🔴کانال آشنایی با حقوق شهروندی
🌕نام عقد مضاربه را بارها شنیده ایم برای مثال وقتی به بانکی مراجعه میکنید و کارمند بانک میگوید وام مضاربه ای با فلان درصد سود داریم .
✍-تعریف
هر گاه یک از طرفین عقد #سرمایه_گذار باشد و طرف دیگر با آن سرمایه #تجارت کند و در سود آن شریک بشوند چنین عقدی را عقد مضاربه می گویند (مستند ماده 546 قانون مدنی)
✍البته برای قانونی بودن این نوع قرارداد در قالب عقد مضاربه نکاتی بایست رعایت شود که آنها عبارتند از :
✍1- سرمایه باید وجه نقد باشد
✍2-سهم هریک از طرفین باید جزء مشاع از کل باشد (نصف یا ثلث یا ربع و ….) مستند ماده 548 قانون مدنی
✍3- و در هنگام انعقاد این نوع عقد باید سهم هر یک از طرفین معین باشد مگر این که در عرف مشخص و منجز باشد . مستند ماده 549 قانون مدنی.
🔴برای انعقاد عقد مضاربه حتما به وکیل مراجعه کنید زیرا نگارش این عقد امری تخصصی است و با کوچکترین اشتباه ممکن است بازگشت سرمایه یا سود تجارت شما به خطر افتد
__________🔹💠🔹_________
@shahrvandilaw
💠کانال آشنایی با حقوق شهروندی
نام عقد مضاربه را بارها شنیده ایم برای مثال وقتی به بانکی مراجعه میکنید و کارمند بانک میگوید وام مضاربه ای با فلان درصد سود داریم .
@shahrvandilaw
🔴اما #مضاربه چیست ؟
✍-تعریف
هر گاه یک از طرفین عقد #سرمایه گذار باشد و طرف دیگر با آن سرمایه تجارت کند و در سود آن شریک بشود چنین عقدی را عقد مضاربه می گویند (مستند ماده 546 قانون مدنی)
✍البته برای قانونی بودن این نوع قرارداد در قالب عقد مضاربه نکاتی بایست رعایت شود و آن عبارتند از :
✍1- سرمایه باید وجه نقد باشد
✍2-سهم هریک از طرفین باید جزء مشاع از کل باشد (نصف یا ثلث یا ربع و ….) مستند ماده 548 قانون مدنی
✍3- و در هنگام انعقاد این نوع عقد باید سهم هر یک از طرفین معین باشد مگر این که در عرف مشخص و منجز باشد . مستند ماده 549 قانون مدنی
@shahrvandilaw
🌕کانال آشنایی با حقوق شهروندی
مضاربه قراردادی است که میان عامل و صاحب مال بسته شده و به این صورت است که عامل با سرمایه صاحب مال به داد و ستد پرداخته و در برابر آن به نسبت درصدی در #سود با وی شریک میشود که البته اگر سودی بدست آید آن را با دارنده مال برپایه قرارداد تقسیم میکند.
@shahrvandilaw
🔸اما آن سرمایه گذاری منجر به #زیان گردد تنها دارنده مال است که خسارت را تحمل میکند و تنها ضرری که متوجه کارپرداز میگردد، همان کوشش و اقدامات بینتیجهاست. هرگاه کارپرداز بنا بر شرایطی قبول خسارت نیز کرده باشد، در این صورت اگر سودی بدست آید چیزی به صاحب سرمایه نمیرسد.
🌕 #شرط_اساسی_درستی_مضاربه قبول خطر از جانب صاحب سرمایه و عدم ضمانت نسبت به سرمایهاست. در غیر این صورت سرمایه به عنوان #قرض است و پس از انعقاد مضاربه ، عامل نمیتواند سرمایه را با سودی کمتر به شخص دیگری واگذارد.
🔷🔷🔷💠
@shahrvandilaw
🔴کانال آشنایی با حقوق شهروندی
آشنایی با شرکتهای مدنی و تجاری
دیده بان هشتم : در نظام حقوقی ایران دو نوع شرکت وجود دارد که عبارت از شرکت آشنایی با عقد مضاربه مدنی و شرکت تجاری است. از شرکت مدنی در قانون مدنی صحبت میشود و قانون تجارت نیز به موضوع شرکت تجاری پرداخته است. این دو نوع شرکت دارای مفهوم و ویژگیهای متفاوتی هستند که در این مطلب سعی شده است ضمن معرفی هریک از این شرکتها، ویژگیها و تفاوتهای آن دو با یکدیگر نیز بیان شود.
در حقوق مدنی میتوان دو معنای عام و خاص برای شرکت متصور شد. در معنای عام، شرکت زمانی ایجاد میشود که دو یا چند نفر، سرمایه یا کار خود را روی هم قرار میدهند تا به سودی برسند و آن را میان خود تقسیم کنند.
این تعریف از این جهت عام است که علاوه بر عقد شرکت، عقود دیگری همچون عقد مضاربه، عقد مزارعه و عقد مساقات را نیز دربرمی گیرد. اما معنای خاص شرکت، تنها شامل عقد شرکت بهعنوان یکی از عقود معین که نامش در قانون مدنی عنوان شده، است. معمولاً هرگاه بحث از شرکت مدنی است، مقصود همین معنای خاص است. در ماده ۵۷۱ قانون مدنی، عقد شرکت، به معنای خاص تعریف شده است. به موجب این ماده، هرگاه دو یا چند نفر، همزمان و بهصورت مشاع، مالک شیء واحدی باشند، شرکت حاصل میشود.
به عبارت دیگر، به تعبیر قانون مدنی، شرکت هنگامی ایجاد میشود که دو یا چند نفر نسبت به شیء واحدی حق مالکیت داشته باشند؛ بهگونهای که هر یک از آنها در جزء جزء مال، مالکیت داشته باشند و امکان تشخیص و جدا کردن سهم هیچ یک، از دیگری وجود نداشته باشد (مگر با تقسیم مال). این شرکت، ممکن است به صورت اختیاری یا قهری تشکیل شود. (ماده ۵۷۲ قانون مدنی)
شرکت در صورتی قهری است که بر اساس توافق شرکا ایجاد نشده باشد بلکه ایجاد اشاعه (مشاع یا مشترک شدن مال) به موجب امتزاج (مخلوط یا ترکیب شدن دو مال بدون اراده مالکان آنها) یا ارث (مخلوط یا ترکیب شدن اموال متعلق به وراث که در ترکه متوفی وجود دارد) باشد. (ماده ۵۷۴ قانون مدنی)
اما شرکت اختیاری، در نتیجه یکی از عقود ایجاد میشود یا در نتیجه عمل شرکا؛ از قبیل مزج (مخلوط یا ترکیب کردن) اختیاری یا قبول مالی بهطور مشاع درازای عمل چند نفر و … (ماده ۵۷۳ قانون مدنی) حال برای هر یک از انواع شرکت، مثالی بیان میکنیم.
فرض کنید مقداری آرد یا حبوبات یکسان، متعلق به دو نفر به طور جداگانه در دو پلاستیک ریخته شده و در کنار هم قرار گرفتهاند. در این بین، پلاستیکها بر اثر اتفاقی سوراخ میشوند و محتوای آنها با یکدیگر مخلوط میشود؛ بهگونهای که امکان جداسازی آنها از هم وجود ندارد. در این فرض، صاحبان هریک از دو مال، بدون اینکه خود خواسته باشند، در اثر ترکیب شدن خود به خودی دو مال، با یکدیگر شریک میشوند. اما گاهی دو نفر خودشان تصمیم به شراکت با هم میگیرند. فرض کنید مالک خانهای، سه دانگ از آن را به دیگری میفروشد یا سه دانگ از آن را به دیگری صلح یا هبه میکند. در این صورت، مالک با اختیار و اراده خود، مالکیت خانه را بهطور مشاع به دیگری واگذار کرده و او را با خود شریک کرده است. علاوه بر اینکه عقود دیگر همانند بیع (خرید و فروش)، صلح و هبه میتوانند ایجاد شرکت کنند و سبب مالکیت مشترک را فراهم کنند (همانگونه که در مثال بالا ذکر شد)، امروزه عقیده غالب این است که این مالکیت مشترک و ایجاد شراکت، بهموجب عقد مستقلی که عقد شرکت نامیده میشود، نیز میتواند ایجاد شود. قانون مدنی هم همین نظر را پذیرفته و عقد شرکت را در کنار سایر عقود معین (عقودی که قانونگذار نام آنها را در قانون مدنی بیان کرده) ذکر کرده است.با توجه به مطالب مذکور، میتوان در یک جمعبندی، عقد شرکت مدنی را اینگونه تعریف کرد «عقدی است که بهموجب آن دو یا چند شخص، بهمنظور تصرف مشترک و تقسیم سود و زیان و گاه به مقصودی دیگر، حقوق خود را به میان میگذارند تا بهجای آن، مالک سهمی مشاع (مشترک) از این مجموعه شوند.»
از توجه به این تعریف، میتوان پی برد که شرکا در ایجاد شرکت، هدفی خاص را دنبال میکنند و تنها در پی ایجاد اشاعه و شراکت نیستند. این هدف خاص، میتواند بردن سود مالی باشد یا جنبه غیرانتفاعی، اخلاقی و اجتماعی داشته باشد؛ مانند کمک به مستمندان، تشویق دانشمندان و محققان و ترویج علم.
از تعریف ارایهشده درباره شرکت مدنی، دو تفاوت این شرکت با شرکت تجاری مشخص میشود. نخست اینکه شرکا در شرکت مدنی بر خلاف شرکت تجاری، تنها به دنبال بردن سود نیستند بلکه ممکن است اهداف عامالمنفعه و غیرمالی نیز داشته باشند.
دوم اینکه در شرکت مدنی ارتباط شخصیتی شرکا با مال مشترک از بین نمیرود یعنی مال مشاع یا مشترک، همچنان بعد از ایجاد شراکت نیز متعلق به شرکا است و سود و زیان ناشی از اداره شرکت آشنایی با عقد مضاربه نیز به خود آنها برمیگردد؛ در حالی که شرکت تجاری، پس از تشکیل دارای «شخصیت حقوقی» و مستقل از اعضا و شرکا است و مال مشاع و سود و زیان حاصل از اداره شرکت نیز متعلق به همین شخص حقوقی است. با این مقدمه، وارد بحث در خصوص شرکت تجاری میشویم.
شرکت تجاری
در قانون تجارت، مادهای وجود ندارد که شرکت تجاری را تعریف کرده باشد بلکه در ماده ۲۰ این قانون تنها به بیان اقسام شرکتهای تجاری اکتفا شده است. همین موضوع سبب شده است که حقوقدانان و نویسندگان حقوقی، خود دست به کار شوند تا تعاریف مختلفی از این نوع شرکت ارایه دهند.
با جمعبندی نظرات این نویسندگان میتوان شرکت تجاری را اینگونه تعریف کرد: شرکت تجاری قراردادی است که به موجب آن دو یا چند شخص با هم توافق میکنند که از مجموع آورده هر یک از آنها، سرمایه مستقلی تشکیل شود و این سرمایه به مؤسسهای که برای انجام مقصود خاصی تشکیل میشود، اختصاص یابد و هر یک از این اشخاص نیز در منافع و زیانهای احتمالی حاصل از بهکارگیری سرمایه سهیم شوند.
ویژگیهای شرکت تجاری آشنایی با عقد مضاربه آشنایی با عقد مضاربه
هر شرکت تجاری دارای چند ویژگی است:
الف) همکاری دو یا چند نفر: شرکت باید لااقل دارای دو عضو باشد. این قاعده هم درباره شرکت مدنی و هم در خصوص شرکت تجاری صادق است.
بهموجب ماده ۳ قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب سال ۱۳۴۷، شرکت سهامی حداقل باید سه عضو داشته باشد؛ آن هم در صورتی که از نوع شرکت سهامی خاص باشد. در غیر این صورت، در مورد شرکت سهامی عام، شرکت با همکاری حداقل پنج نفر سهامدار تشکیل میشود.
در هیچ یک از اقسام شرکتهای تجاری، حداکثر شرکا محدود به تعداد خاصی نیست و حتی تعداد شرکای بعضی از شرکتها، بهویژه شرکتهای سهامی ممکن است به هزاران نفر هم برسد.
ب) آوردن حصه (آورده): هر یک از شرکا باید حصهای به شرکت بیاورد که به آن «آورده» گفته میشود.
این حصه یا آورده، همان سرمایه فردی هر یک از شرکا است که جمع آن با آورده دیگر شرکا، سرمایه شرکت را تشکیل میشود.
آورده شرکا میتواند نقدی (وجه نقد) باشد یا غیر نقدی؛ مانند مال منقول (میز، صندلی)، مال غیرمنقول (خانه، زمین) و صنعت (کار، فعالیت و هنر)
ج) جستوجوی سود (سودآوری): از خصایص عمده شرکتهای تجاری این است که هدف از تشکیل آن جستوجوی سود و تقسیم آن میان شرکا است. البته شرکت همیشه سودآور نیست و شرکا ممکن است گاهی ضرر هم بکنند که در این صورت، باید در زیان وارده نیز سهیم باشند.
باید توجه کرد که سود، لازم نیست حتماً مبلغی پول باشد بلکه میتواند هر چیزی باشد که تقسیم آن میان شرکا، بر ثروت آنها بیفزاید همچنین سود ممکن است بر ثروت نیز اضافه نکند بلکه صرفهجویی ناشی از کاهش هزینههای شرکا باشد؛ یعنی هر کاری که صرفاً موجب کاهش هزینهها هم شود، باید آن را سود تلقی کرد.
د) داشتن شخصیت حقوقی: شرکت تجاری دارای شخصیتی مستقل از آشنایی با عقد مضاربه شخصیت شرکا است. داشتن شخصیت حقوقی به این معنا است که شرکت میتواند دارای حقوق و تکالیف باشد و آنها را اجرا هم بکند.
داشتن شخصیت حقوقی، ویژگی مشترک همه شرکتهای تجاری است حتی شرکتهایی که به ثبت نرسیده و مطابق قانون تجارت تشکیل نشدهاند بلکه صرفا در عمل موجودند. (ماده ۲۲۰ قانون تجارت)
ماده ۵۸۳ قانون تجارت، بهصراحت کلیه آشنایی با عقد مضاربه شرکتهای مذکور در ماده ۲۰ این قانون را دارای شخصیت حقوقی مستقل دانسته است.
انواع شرکتهای تجاری
قانونگذار در ماده ۲۰ قانون تجارت شرکتهای تجاری به هفت دسته شرکت سهامی؛ شرکت با مسئولیت محدود؛ شرکت تضامنی؛ شرکت مختلط غیر سهامی؛ شرکت مختلط سهامی؛ شرکت نسبی و شرکت تعاونی تولید و مصرف تقسیم کرده است.
عـلم اصـول فقه
1. کتاب التجارة
((محقق )) میگوید: قسم دوم عقود است و مشتمل بر پانزده کتاب است :
1. کـتـاب التـجـارة . در ایـن کـتـاب درباره خرید و فروش ، شرایط طرفین معامله (یعنى خریدار و فروشنده ) و شرایط عوضین ، شرایط عقد یعنى صیغه معامله ، و همچنین درباره انـواخ خـریـد و فـروشـهـا: مـعـامـله نـقـد، مـعـامـله نـسـیـه کـه جـنـس نـقـد اسـت و پـول مـدت دارد، مـعـامـله سـلف کـه عـکـس آن اسـت یـعـنـى پـیـش فـروش اسـت : پـول نـقـد دریـافـت میشود و جنس مدت دار است ، بحث میشود. البته معامله اى که همجنس و هم پـول هـر دو مـدت دار بـاشـد بـاطـل اسـت . و هـمـچنین در باب ((بیع )) درباره مرابحه ، مواضعه ، تولیة بحث میشود. مقصود از مرابحه در اینجا این است که شخصى معامله مى کند و بعد با گرفتن یک مقدار سود معامله را به دیگرى واگذار میکند. و مواضعه بر عکس است ، یعنى معامله را با مقدارى کسر و تحمل ضرر به دیگرى واگذار میکند. و تولیه این است که معامله را بدون سود و زیان به دیگرى واگذار مى نماید.
عقود: 2. کتاب الرهن
رهن یعنى گرو. احکام گرو گذاشتن و گرو گرفتن در این باب فقهى بیان میشود.
عقود: 3. کتاب مفلس
مـفـلس یـعـنـى ور شـکـسـته ، یعنى کسى که دارائیش وافى به دیونش نیست . حاکم شرعى بـراى رسـیـدگـى بـه دیون چنین شخصى او را ممنوع التصرف میکند تا دقیقا رسیدگى شود و دیون طلبکاران به قدر امکان پرداخت شود.
عقود: 4. کتاب الحجر
حـجـر یـعـنى منع . مقصود ممنوع التصرف بودن است . در موارد زیادى مالک شرعى در عین مالکیت تامه ، ممنوع التصرف است . مفلس که قبلا یاد شد یکى از این گونه افراد است . همچنین است طفل نابالغ ، دیوانه ، سفیه ، مریض در مرض موت نسبت به وصیت در مازاد از ثـلث ثـروت خـود. و هـمـچـنـیـن اسـت بـه قـولى مـریـض در مـرض مـوت نـسـبـت بـه آشنایی با عقد مضاربه نقل و انتقالهاى مالیش در مازاد از ثلث دارائى خود.
عقود: 5. کتاب الضمان
((ضـمـان )) هـمـان چـیـزى اسـت کـه در عـرف امروز فارسى زبانان ((ضمانت )) نامیده مـیـشود. یعنى کسى در برابر یک نفر طلبکار یا مدعى طلبکارى عهده دار دین او میشود واز او بـه اصـطـلاح ضـمـانـت مـیکند. درباره حقیقت ((ضمان )) میان فقه شیعه با فقه سنى اختلاف است . ازنظر فقه شیعه ضمان ((نقل دین ازذمه مدیون به ذمه ضامن )) است یعنى پـس از ضـمان ، شخص طلبکار حق مطالبه از مدیون اولى را ندارد، فقط حق دارد از ضامن مطالبه کند. البته ضامن اگر به تقاضاى مدیون ضمانت کرده باشد مى تواند پس از پـرداخـت بـه طـلبـکـار، از مـدیـون اسـتـیـفـا کـنـد. ولى از نـظـر فـقـه اهـل تـسنن ، ضمان ((ضم عهده اى برعهده دیگر)) است ، یعنى پس از ضمان ، طلبکار حق دارد کـه از مدیون اولى مطالبه کند و یااز ضامن . ((محقق )) در ضمن ((کتاب ضمان )) احکام باب حواله و باب کفاله را هم ذکر کرده است .
عقود: 6.کتاب الصلح
در ایـن کتاب احکام مصالحه بیان میشود. مقصود از صلح در اینجا غیر از صلحى است که در کتاب جهاد بیان میشود. صلح کتاب جهاد درباره قراردادهاى سیاسى است و کتاب الصلحى کـه در بـاب عـقـود ذکـر مـیـشـود مـربـوط بـه امـور مـالى و حـقـوق عـرفـى اسـت ، مـثـل اینکه دینى که میزانش مجهول است به مبلغ معینى صلح میشود. صلح معمولا ((در مورد دعاوى و اختلافات واقع میشود.
عقود: 7. کتاب الشرکه
شـرکـت یـعـنـى ایـنـکـه مـالى یـا حـقـى بـه بـیـش از یـک نـفـر تـعـلق داشـتـه بـاشـد. مـثـل ایـنـکه مثلا ثروتى به فرزندان به ارث مى رسد که مادامى که قسمت نکرده اند با یـکـدیگر شریکند، و مثل اینکه دو نفر مشترکا ((اتومبیل یا اسب یا زمینى را مى خرند، و یا احیانا (( چند نفر مشترکا یک مباحى راحیازت میکنند مثلا زمین مواتى را احیا مى کنند. و گاهى بـه صـورت قـهـرى صـورت مـى گـیـرد، مثل اینکه گندمهاى یک نفر با گندمهاى یک نفر دیگر مخلوط مى شود که جدا کردن آنها ممکن نیست .
شرکت بر دو قسم است : عقدى و غیر عقدى . آنچه قبلا گفتیم شرکت غیر عقدى بود. شرکت عـقـدى ایـن اسـت کـه دو یـا چـنـد نفر با یک قرارداد و یک پیمان و عقد با یکدیگر شرکتى بـرقـرار مـى کـنـنـد، مـانـنـد شرکتهاى تجارتى یا زراعى یا صنعتى . شرکت عقدى احکام زیادى دارد که در فقه مسطور است . در باب شرکت ضمنا احکام قسمت نیز ذکر میشود.
عقود: 8. کتاب المضاربه
مضاربه نوعى شرکت عقدى است ، اما نه شرکت دو یا چند سرمایه بلکه شرکت سرمایه و کـار. یـعـنـى اینکه یک یا چند نفر سرمایه اى براى تجارت مى گذارند و یک یا چند نفر دیـگـر بـه عـنـوان ((عـامـل )) عـملیات تجارى را بر عهده مى گیرند. قبلا باید از نظر تـقـسـیـم سـود کـه بـه چـه نـسـبت باشد به توافق رسیده باشند و عقد مضاربه ، یعنى صیغه مضاربه جارى شود و یا لااقل عملا پیمان منعقد شود.
عقود: 9. کتاب المزارعه و المساقات
مـزارعـه و مـسـاقـات دو نـوع شرکت است شبیه مضاربه ، یعنى هر دو از نوع شرکت کار و سرمایه است ، با این تفاوت که مضاربه شرکت کار و سرمایه براى کسب و تجارت است ولى مـزارعـه شـرکـت کـار و سـرمایه براى کشاورزى است ، به این معنى که صاحب آب و زمـیـن بـا فـردى دیـگـر قـرارداد کـشـاورزى مـنـعـقـد مـى کـنـد و تـوافـق مـى کـنـنـد کـه مـحـصول کشاورزى به نسبت معین میان آنها تقسیم شود؛ و مساقات شرکت کار و سرمایه در امـر بـاغـدارى است که صاحب درخت میوه با یک کارگر، قراردادى منعقد مى کند که عهده دار عـمـلیـات بـاغبانى از قبیل آب دادن و سایر کارها که در به ثمر رساندن میوه موثر است بشود و به نسبت معین که با یکدیگر توافق خواهند کرد، هر کدام از مالک و کارگر سهمى مى برد.
این نکته لازم است یادآورى شود که در شرکت سرمایه و کار، خواه به صورت مضاربه و خـواه بـه صـورت مـزارعـه یا مساقات ، نظر به اینکه سرمایه به مالک تعلق دارد، هر گـونـه خـطـر و زیـانـى کـه مـتـوجـه سـرمـایـه شـود از مال صاحب سرمایه است . و از طرف دیگر سود سرمایه قطعى نیست . یعنى ممکن است سود کـمـى عـایـد شـود و ممکن است هیچ سودى عاید نشود. صاحب سرمایه تنها در صورتى که سـودى عـایـد شـود، چه کم و چه زیاد، در همان سود سهیم و شریک خواهد شد. این است که سرمایه دار نیز مانند عامل ممکن است سودى نبرد و ممکن است احیانا سرمایه اش تلف شود و از بین برود و به اصطلاح ورشکست شود.
ولى در جـهان امروز بانکداران به صورت ربا منظور خود را عملى مى سازند و در نتیجه سـود مـعـیـن در هـر حـال مـى برند، خواه عملیات تجارى یا کشاورزى یا صنعتى که با آن سرمایه صورت مى گیرد سود داشته باشد و خواه نداشته باشد. فرضا سود نداشته باشد، عامل (مباشر) مجبور است ولو با فروختن خانه خود آن سود را تامین نماید. و همچنین در ایـن نظام هرگز سرمایه دار ورشکست نمى شود، زیرا براساس نظام ربوى سرمایه دار سـرمـایـه خـود را در ذمـه عـامـل و مـبـاشـر بـه صـورت قـرض قـرار داده اسـت و در هر حال دین خود را مطالبه مى کند هر چند تمام سرمایه از بین رفته باشد.
در اسـلام اسـتـفـاده از سـرمـایـه بـه صـورت ربـا یـعـنـى ایـنـکـه سـرمـایـه دار پول خود را به صورت قرض به عامل و مباشر بدهد و دین خود را به علاوه مقدارى سود در هر حال بخواهد اکیدا و شدیدا ممنوع است .
عقود: 10. کتاب الودیعة
ودیـعـه یـعنى امانت ، به عبارت دیگر سپردن مالى نزد یک نفر و نایب گرفتن او از جانب خـود بـراى حـفـظ و نـگـهدارى . دیعه به نوبه خود وظایف و تکالیفى براى ((ودعى )) یـعـنـى کـسـى کـه امـانـتـدار اسـت ایـجـاد مـى کـنـد، هـمـچـنـانـکـه او را در صـورت تـلف مال - اگر تقصیرى نکرده باشد معاف مى دارد.
عقود: 11. کتاب العاریه
عـاریـه ایـن اسـت کـه کـسـى مال شخصى را مى گیرد براى اینکه از منافع آن منتفع شود. عـاریـه و و دیـعـه هـر دو نـوعـى امـانـت مـى بـاشـنـد، امـا در ودیـعـه انـسـان مال خود را به دیگرى مى دهد براى حفظ و نگهدارى و طبعا او بدون اذن مالک حق هیچگونه اسـتـفـاده نـدارد، ولى عـاریـه ایـن اسـت کـه انـسـان از اول مـال خـود را بـه دیـگـرى مـى دهـد کـه از آن بـهـره بـبـرد و بـعـد بـرگـردانـد. مثل اینکه کسى لباس خود را یا اتومبیل خود را یا ظروف خود را به دیگرى عاریه مى دهد.
عقود: 12. کتاب الاجاره
اجـاره دو نـوع اسـت : یـا بـه ایـن نـحـو اسـت کـه انـسـان مـنـافـع مـال خـود را در مـقـابـل پـولى کـه آن را مـال الاجـاره مـى نامند به دیگرى واگذار مى کند، مـثل اینکه انسان طبق معمول ، خانه یا اتومبیل و یا لباس خود را اجاره مى دهد، و یا به این نـحـو اسـت کـه انـسـان خـود اجـیـر مـى شـود یـعـنـى مـتـعـهـد مـى شـود کـه در مـقـابـل انجام عملى خاص نظیر دوختن لباس ، اصلاح سر و صورت ، بنایى و غیره مزدى دریافت نماید. اجاره و بیع از یک جهت شبیه یکدیگرند و آن اینکه در هر دو مورد، معاوضه در کـار اسـت . چـیـزى کـه هـسـت در بـیـع ، مـعـاوضـه مـیـان یـک عـیـن خـارجـى و پول است ، و در اجاره میان منافع عین و پول است . عوضین را در بیع ، ((مبیع )) و ((ثمن )) مـى نـامند، و در اجاره ((عین موجره )) و ((مال الاجاره )). اجاره وجه مشترکى با عاریه دارد و آن ایـنـکـه مستاجر و مستعیر هر دو از منافع استفاده مى کنند. اما تفاوتشان در این است کـه مـسـتـاجـر بـه حـکـم اینکه مال الاجاره مى پردازد مالک منافع عین است ولى مستعیر مالک منافع نیست فقط حق انتفاع دارد.
عقود: 12. کتاب الوکالة
یـکـى از نـیـازهـاى بشرى نایب گرفتن افراد دیگر است براى کارهایى که او باید به صـورت عـقـد یـا ایـقـاع انـجـام دهـد. مـثـل ایـنـکـه شـخـصـى دیـگـرى را وکـیل مى کند که از طرف او عقد بیع یا اجاره یا عاریه یا ودیعه یا وقف و یا صیغه طلاق را جـارى کـنـد. آنـکـه بـه دیـگـرى از طـرف خـود اخـتـیـار مـى دهـد ((مـوکـل )) و آن کـه از طـرف مـوکـل بـه عـنـوان نـایـب بـرگـزیـده مـیـشـود ((وکیل )) و نفس این عمل ((توکیل )) نامیده میشود.
عقود: 14. کتاب الوقوف و الصدقات
وقـف یـعـنـى اینکه مال خود را از ملک خود خارج کند و خالص براى یک مصرف قرار دهد. در تـعـریـف وقـف گـفـتـه انـد: تـحـبـیـس العـیـن و تـسـبـیـل المـنـفـقـه یـعـنـى نـگـهـداشـتن عین و غـیـرقـابل انتقال کردن آن و آزاد ساختن منافعش . در اینکه در وقف قصد قربت شرط هست یا نه ، اختلاف است . علت اینکه ((محقق )) آن را در باب عقود ذکر کرده نه در باب عبادات ، این است که قصد قربت را شرط نمى داند.
وقف بر دو قسم است : وقف خاص و وقف عام ، و هر کدام احکام مفصلى دارد.
عقود: 15. کتاب السکنى و الحبس
سـکـنـى و حـبـس شـبـیـه وقـفـنـد بـا ایـن تـفـاوت کـه در ((وقـف )) عـیـن مال براى همیشه حبس مى شود و دیگر قابل اینکه مالک شخصى پیدا کند نیست ولى ((حبس )) ایـن است که منافع مال خود را تا مدت معین براى یک مصرف خیریه قرار مى دهد و بعد از انـقـضـاء مدت به صورت ملک شخصى در مى آید و اما ((سکنى )) عبارت است از اینکه مـسـکـنـى را براى مدت معین براى استفاده یک مستحق قرار مى دهد و پس از انقضاء مدت مانند سایر اموال شخصى مالک اولى میشود.
عقود: 16. کتاب الهبات
هـبـه یـعـنـى بـخـشـش . یـکـى از آثـار مـالکـیـت ایـن اسـت کـه انـسـان حـق دارد مـال خـود را بـه دیـگـرى بـبـخـشد. هبه بر دو قسم است : معوضه و غیر معوضه . هبه غیر معوضه این است که در مقابل بخشش خود هیچ عوضى نمى گیرد. ولى هبه معوضه این است کـه پـاداشـى در مقابل دارد. هبه معوضه غیر قابل برگشت است و اما هبه غیرمعوضه اگر مـیـان خـویـشـاونـدان و ارحـام بـاشـد و یـا عـیـن مـوهـوبـه تـلف شـود غـیرقابل برگشت است والا قابل برگشت است یعنى واهب مى تواند رجوع کند و عقد هبه را فسخ آشنایی با عقد مضاربه نماید.
عقود: 17. کتاب السبق والرمایه
سـبق ورمایه یعنى نوعى قرارداد و شرطبندى براى مسابقه در اسبدوانى و یا شتردوانى و یـا تـیـرانـدازى . سبق ورمایه با اینکه نوعى شرطبندى است و اسلام شرطبندیها را منع کـرده اسـت ، نـظـر به اینکه براى تمرین عملیات سربازى است جایز شمرده شده است . سبق ورمایه از توابع جهاد است .
عقود: 18. کتاب الوصیه
مربوط است به سفارشهایى که انسان در مورد اموالش و یا در مورد فرزندان کوچکش که ولى آنـهـا اسـت بـراى بـعـد از مـردن خـود مـى نماید. انسان حق دارد که شخصى را وصى خـودش قـرار دهد که بعد از او عهده دار تربیت و حفظ و نگهدارى فرزندان صغیرش بوده باشد، و همچنین حق دارد که تا حدود یک سوم ثروت خود را طبق وصیت به هر مصرفى که خود مایل باشد برساند. فقهاء مى گویند: وصیت بر سه قسم است : تملیکیه ، عهدیه ، فـکـیـه . وصـیـت تـملیکیه این است که وصیت مى کند که فلان مبلغ از مالش بعد از خودش مـتـعلق به فلان شخص معین باشد. وصیت عهدیه این است که وصیت مى کند بعد از مردنش فلان عمل انجام شود، مثلا ((برایش در حج یا زیارت یا نماز و روزه نایب بگیرند یا به نـوعى دیگر کار خیر انجام دهند. وصیت فکیه این است که مثلا ((وصیت مى کند فلان برده بعد از مردن من آزاد باشد.
عقود: 19. کتاب النکاح
((نکاح )) عبارت است از پیمان ازدواج . فقها در باب نکاح اولا درباره شرایط عقد نکاح بـحـث مى کنند، و بعد درباره محارم یعنى کسانى که ازدواجشان با یکدیگر حرام است ، از قبیل پدر و دختر، یا مادر و پسر و یا برادر و خواهر و غیر اینها، به بحث مى پردازند، و دیگر درباره دو نوع نکاح : دائم و منقطع ، و درباره ((نشوز)) یعنى سرپیچى هر یک از زن و مـرد از وظـایـف خـود نـسـبـت بـه حـقـوق طرف دیگر، و درباره نفقات یعنى لزوم اداره اقـتـصـادى زن و فـرزنـد از طـرف پـدر خـانـواده ، و در پـاره اى مسائل دیگر بحث مى کنند.
تـا ایـنـجـا ((عـقـود)) بـه پـایـان رسـیـد. چـنانکه در ابتدا خواندیم ، ((محقق حلى )) در اول بـخـش عـقـود گـفـت : ((عقود پانزده تا است )) اما عملا بیشتر شد. معلوم نیست چرا این طـور اسـت . شـایـد اشـتـبـاه لفـظـى بوده است و یا از آن جهت بوده که ((محقق )) بعضى ابواب را با بعضى دیگر یکى مى دانسته است .
اقتصاد علم است
انواع تقسیم بندی عقود از نظر دوام و پشتوانه عقود :1-عقد لازم- 2- عقد جایز 3- عقد خیاری
به وع دیگری هم تقسیم بندی وجود دارد :1- عقد منجز -عقد معلق
عقد لازم:عقدی است که اصولا"غیر قایل فسخ است یعنی وقتی عقد منعقد شد یک طرف نمی تواند آن را بدون دلیل فسخ کند مانند بیع -عقداجاره-عقد معاوضه
عقد جایز:عقدی است که اصولا"قابل فسخ است یعنی هرطرف میتواند آن را بدون دلیل هر موقع که بخواهد به هم بزند و فسخ کند مانند عقد وکالت - عقد مضاربه - عقد ودیعه- عقد عاریه :هبه قبل از قبض - وقف قبل ازقبض
توجه:عقد جایز با فوت یا یا محجور (جنون) صفیح(نادان) از بین میرود اما عقد لازم با فوت و محجوریت به هم نمی خورد .
تذکر:عقد جایز را میشود بصورت شرط داخل عقد لازم آورد یعنی اینکه ضمن عقد لازم شرط کنیم .
اگر عقد جایز را ضمن عقد لازم شرط کنیم دیگر نمی شود به هم زد . بطور مثال خانه ای را به مبلغ میفروشیم به شرط اینکه برای انجام کاری وکیل من بشوید
توجه:حکم کلی دادن راحت است ولی مصادیق آن خیلی سخت است بطور مثال دزدی حرام است ولی آگر زنی به اندازه نفقعه اش از جیب شوهرش بردارد این کار را پیچیده میکند .بنابراین حقوق در هر لحظه و زمان برای خوش مصادیق خاص دارد.و قانون مدنی مانند ریاضی قانون خاصی ندارد
توجه مصداق کردن و حکم صادر کردن مهم است .
معامله فضولی احکام حقوقی دارد نه کیفری و همیشه باید سریع در مورد مسائل سریع قضاوت نکنیم .
بطور مثال خانه ای را میفروشیم به شرط اینکه برای انجام کاری وکیل من بشوید وکالت که عقدی جایز است ضمن عقد بیع که عقد لازم است آمده است و نمیشود به هم زد البته این وکالت را نمیشود به هم زد چون در ضمن عقد لازم شرط شده ولی با فوت و محجوریت به هم میخورد پس همین عقد وکالت علی رغم اینکه در ضمن عقد لازم شرط شد باز هم عقد لازم نمیشود
توجه در قانون قوانینی که حالت امری دارد را نمی توان اسقاط کرد مثلا"مهریه و نفقعه حق زن است و نمیتوان اسقاط کرد حتی اگر در متن توضیحات نوشته شود .پس هیچ کس نمی تواند کلیه حقوق خود را اسقاط کند و قانونگذار نمی گذارد و اجازه نمی دهد و نمی توانیم حقوق مردم را اسقاط کنیم با نوشته های که در توضیحات قید میگردد.
توجه عقد جایزی که با فوت و محجوریت به هم میخورد در هر صورت این عقد به هم خواهد خورد چه ضمن عقد لازم باشد چه جدا باشد اگر عقد لازم ضمن عقد جایز باشد برعکس مثال بالا در خرید خانمه بازهم لازم میباشد . تذکر:طبق ماده 246 قانون مدنی اگر عقد جایز به هم بخورد عقد لازم هم به هم میخورد .
برخی از عقود نسبت به یک طرف لازم و نسبت به طرف دیگر جایز است ,یعنی برای یک طرف ایجاد حق میکند و برای طرف دیگر ایجاد تکلیف و این عقد نسبت به طرفی که ایجاد حق شده جایز است ,چون هر صاحب حقی میتواند از حقش بگذرد .بعنوان مثال عقد رهن برای طلب کارایجاد حق میکند چون طلب کار هر زمان که بخواهد میتواند از حقش بگذرد و رهن را فسخ کند اما بدهکار نمیتواند .
توجه :اگر مشاور املاک بطور لفظی صحبتی بکند که باعث خرید بشود اما خریدار ناراضی باشد خریدار میتواند بعنوان خیار تدلیس از مشاور شکایت کرده و این شکایت جنبه قانونی دارد .
قرارداد
آشنایی با عقد مضاربه بروکر چیست + نکات حقوقی مهم که در عقد قرارداد بروکری باید رعایت شود
گاهی ممکن است شما اطلاعات اجمالی از کاری داشته باشید، ولی آگاهی از کار برای ورود به کسب و کار کافی نیست. شما باید اطلاعات دقیقی در مورد جزئیات کار و نحوه و زمان اقدام در آن زمینه و…
۲۵ نکته حقوقی مهم که قبل از تنظیم قرارداد باید بدانید
برای شروع هر کاری نیاز به توافق و قرارداد وجود دارد و این موضوع غیر قابل انکار است. به دلیل اهمیت بالایی که قرارداد در روابط طرفین دارد و سود و زیان طرفین که بسته به آن است، باید…
قرارداد انتقال تکنولوژی یعنی چه و آشنايی با انواع قرارداد انتقال تكنولوژی
نقش تکنولوژی و فناوری را آشنایی با عقد مضاربه این روزها در جوامع مدرن به عنوان عنصر کلیدی نمی توان نادیده گرفت. توسعه اقتصادی امروزه وابستگی زیادی به دسترسی به تکنولوژی دارد. صنعت و تجارت در جامعه…
قرارداد پرکیس چیست و تنظیم قرارداد پرکیس برای چه کسانی کاربرد دارد
«قرارداد پرکیس»؛ نوعی قرارداد مشارکت مدنی است که بین اشخاصی مانند پزشکان و دندانپزشکان که در حوزه بهداشت و درمان فعالیت می نمایند با کلینیک و بیمارستان ها منعقد می گردد از شرایط…
قرارداد پیمانکاری چیست و چه شرایطی دارد؟
قرارداد پیمانکاری، قراردادی است که طبق آن کارفرما، انجام عملی با شرایط مشخص و در مقابل وجه معین، در مدت مشخص را به شخص حقیقی یا حقوقی که پیمانکار نامیده می شود واگذار می نماید؛…
قرارداد های تجاری چیست و انواع آن
قراردادهای تجاری و بازرگانی، معیار و طریق خاص و مشخصی وجود ندارد و مذاکرهکنندگان و تجار در این زمینه توافق ندارند و اتفاق نظری در این باب وجود ندارد. ما در این مطلب قصد داریم…
حق الوکاله وکیل در امور کیفری طبق تعرفه
هزینه ایاب ذهاب و سفر وکیل به شهر دیگر برعهده موکل خواهد بود. تمامی هزینه های حق الوکاله و کارشناسی و هزینه رفت و آمد وکیل کیفری برعهده موکل است. طبق آیین نامه تعرفه حق الوکاله…
تعرفه وکیل دادگستری
چنانچه وکیلی، رایگان وکالت یکی از خویشان نسبی یا سببی خود تا درجه 3 از طبقه 3 را برعهده بگیرد، از ابطال تمبر و پرداخت سهم مرکز، کانون و صندوق معاف است . هر دعوایی که موضوع آن مالی…
معامله به چه معناست و انواع آن
معامله در واقع همان عقد یا قرارداد است و تنها تفکیکی که کرده اند این است که معامله را در مورد عقود مالی بیشتر به کار می برند و برای عقود غیرمالی مانند نکاح به کار نمی رود. معامله…
وقف چیست؟ /مواد، تعریف و مبحث وقف در قانون مدنی ایران
وقف یعنی عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود (ماده ۵۵ قانون مدنی) منظور از حبس عين مال: یعنی مالک مالش را از ملکیتش خارج کند و ملک از نقل و انتقال مصون می ماند؛ به عبارت دیگر: مالی که…
عقد صلح در مورد دعوا و عقد صلح در مورد معاملات
معنی لغوی صلح، سازش و توافق و آشتی است اما در اصطلاح حقوقی عقدی است لازم که تحت هیچ کدام از سایر عقود معین در قانون مدنی مانند رهن، اجاره، نیاید. «صلح» طبق تعریف قانون مدنی یا در…
دعوی تنفیذ قرارداد
وقتی معامله ای با سند عادی محقق می شود به طور نمونه قولنامه عادی که بین دو طرف منعقد شده و یا صلح نامه عادی که بین دو نفر است نیاز به تنفیذ دارد از این لحاظ که به آن اعتبار و ارزش…
بررسی شرایط صحت معامله «ماده ۱۹۰ قانون مدنی»
معامله یا عقد یا قرارداد، طبق ماده (183) قانون مدنی عبارت است از اینکه «یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد به امری نمایند و مورد قبول آنها واقع شود» در اثر شکل گیری این…
بیع قطعی با سرقفلی مغازه با قید تعهد تخلیه و تحویل
«بیع قطعی» منظور بیعی است که در آن شرط و تعهد جداگانه ای نیامده باشد. به عبارت دیگر بیعی که بدون شرط واقع شود را «بیع قطعی» می گویند. در اینجا ما نمونه قرارداد بیع قطعی با سرقفلی…
دانلود نمونه کامل متن مبایعه نامه
ماده 1- مشخصات طرفین قرارداد الف) فروشنده: آقای . فرزند . به شماره شناسنامه . صادره از . و کد ملی . متولد . ساکن: . ب) خریدار: …
نمونه کامل قرارداد الزام به انجام تعهد
تعهد بر وزن تعفل از ریشه «ع ه د» است و در لغت به معنای بر عهده گرفتن و عهد و پیمان آمده است. در اصطلاح فقهی ناظر به رابطهای است که بر اساس آن شخص ملتزم به انتقال یا قسم مال یا…
دانلود نمونه کامل قرارداد جعاله
جعاله عقد است و تمام شرایط اساسی صحت معاملات اعم از قصد و رضا و اهلیت و مشروع بودن جهت معامله در آن لازم الرعایه می باشد. جعاله یعنی جاعل (همان شخص متقاضی عمل) ملتزم می شود در قبال…
دانلود نمونه کامل قرارداد صلح
صلح از جمله عقود معین است و طبق قانون مدنی برای صحت هرمعامله شرایط ذیل اساسی است: قصد طرفین ورضای آنها. اهلیت موضوع. موضوع معین که مورد معامله باشد. مشروعیت جهت…
دانلود نمونه کامل قرارداد پیمانکاری
پیمانکاری، قراردادی است که در آن کارفرما، انجام عملی با شرایط معین و در برابر وجه معین، در مدت معین را به شخص حقیقی یا حقوقی به نام پیمانکار (مقاطعه کار) معین واگذار میکند؛ موضوع…
دانلود نمونه ی کامل قرارداد اجاره
عقد لازم آن است که هیچیک از طرفین عقد حق فسخ آن را جز در موارد خاصی که قانون معین کرده نداشته باشد. عقد جایز آن است که هریک از طرفین بتواند هر وقت بخواهد آن را فسخ کند. وکالت،…